حامد شایگان؛ بازار: در شرایط کنونی که قیمت دلار به بالای ۹۰ هزار تومان رسیده، نگرانیهایی درباره اثرات تورمی این افزایش یافته است. هرچند دولت از این اختلاف نرخ دلار در جبران کسری های خود سود میبرد، اما نباید نسبت به تبعات آن بیتفاوت باشد. هماکنون ساختار اقتصاد کشور بسیار شکننده شده و نوسانات ارز میتواند منجر به بروز مشکلاتی شود که فشار بر دهکهای پایین جامعه را بیشتر کند. به طور قطع، پیشگیری بهتر از درمان است. دولت باید به جای اینکه از این گرانی به عنوان فرصتی برای عرضه سکه در مرکز مبادله استفاده کند، باید به دنبال مهار نوسانات بازار ارز باشد.
در پاسخ به سوال "آیا دولت توان کنترل دلار را ندارد؟ " باید گفت در شرایط فعلی، از نظر سهم خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی (طلا، ارز و غیره) از پایه پولی، در یکی از بهترین وضعیتها در دوره ۶۰ ساله اخیر قرار داریم. این ذخایر در سه دوره مختلف، به دلایل متعدد رشد قابل توجهی داشتهاند. نخستین دوره بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ به دلیل افزایش درآمدهای نفتی ایران بود که پدیده بیماری هلندی در نتیجه رشد نقدینگی به واسطه آن رخ داد. دومین دوره بین سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ و همزمان با ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و افزایش قیمت نفت بود. سومین دوره نیز بین سالهای ۱۳۹۲ و همزمان با تحریمهای بانکی و رشد قیمت دلار اتفاق افتاد. هرچند دولت همواره منکر ذخیره ارزی بالاست اما با توجه به اینکه میزان ناترازی ارزی کشور هر سال حدود چند میلیارد دلار بیشتر نیست عملا دلیلی وجود ندارد که ذخیره ارزی کشور افت قابل توجهی کرده باشد.
اکنون با توجه به افزایش قیمت ارز، واردات طلا و شرایط رکود تورمی، وضعیت بانک مرکزی از نظر ذخایر مطلوب است و میتواند به راحتی با تزریق ارز به بازار، قیمتها را کنترل کند. در هفته اخیر، دلار آزاد با شیب تندی صعود کرده است؛ اما نرخ توافقی نه تنها رشد نکرده، بلکه کاهش یافته است تا ادعای عدم دخالت در قیمتهای بازار آزاد ثابت شود. در حالی که در ابتدا تیم اقتصادی دولت تاثیر نرخ نیمایی بر بازار آزاد را انکار میکردند، پس از افزایش ۵۰ درصدی دلار آزاد در یک بازه چندماهه و افزایش فشار بر طجامعه ناچار به کنترل نرخ نیمایی روی آوردند.
پروژه یکسانسازی نرخ ارز توسط وزیر اقتصاد دولت چهاردهم شکست خورده، اما اعلام رسمی نمی کند. این مساله شبهه برانگیز شده که آیا او واقعا قصد تک نرخی کردن ارز را داشت یا به دنبال استارت پرقدرت ارز بود و بهانه می خواست! از زمان روی کار آمدن تیم اقتصادی دولت جدید، نرخ نیمایی حدود ۲۳ هزار تومان و نرخ دلار آزاد حدود ۴۴ هزار تومان افزایش یافته است. اجرای نادرست اصلاح نرخ ارز نه تنها فاصله نرخ نیمایی و آزاد را کاهش نداد، بلکه شکاف را بیشتر کرد. مردم در دولت قبل از مدیریت دستوری اقتصاد آسیب میدیدند و در این دولت از ولنگاری اقتصادی. ناکارآمدی دولتها اقتصاد کشور را در معرض خطر سقوط و فروپاشی قرار داده است.
با توجه به تجربه دورههای گذشته با تزریق ارز، قیمتهای بازار کنترل میشد و پس از کاهش توان بازارساز، شاهد جهشهای قیمتی بودیم، دولت در این دوره ابتدا محتاطتر و عقلاییتر رفتار کرد و قیمت ارز را به عرضه و تقاضا سپرد. با این حال، در شرایطی که رشد دلار به شدت بالا رفته عرضه ارز در بازار میتواند در موقعیتهای خاص اثر اخبار منفی را کاهش دهد و تاثیر منطقی در کنترل رشد قیمت دلار داشته باشد و باعث شود که بازار ارز توان جذب پول نداشته باشد و در نهایت منجر به خروج پول از سایر بازارها نشود، اما در مقطع کنونی دولت کاملا بازار ارز را رها کرده و با عرضه سکه در مرکز مبادله عملا به ذینفعی برای جمع کردن نقدینگی سایر بازارها تبدیل شده است!
از طرف دیگر رشد قیمت مسکن، کاهش قدرت خرید و عرضه خودروهای وارداتی جدید، این دو بازار در کوتاهمدت جذابیتی برای سرمایهگذاری نخواهند داشت. بنابراین پول های بزار بورس و ... سرازیر در بازار ارز و طلا می شوند. در چنین شرایطی تنها مدیریت بازار ارز یا کاهش تنشها میتواند به جذاب شدن بازار پولی و مالی، بهویژه بازار سرمایه، کمک کند. اما اگر این اتفاق نیفتد تبعات زیادی خواهد داشت. چراکه در حال حاضر، بسیاری از اصناف و بازاریان (خصوصاً در بازار تهران) ریال کشور را به رسمیت نمیشناسند و معاملات خود را با دلار انجام میدهند. تنها مقصر این وضعیت کسانی هستند که مدیریت و ایجاد ثبات حداقلی ارز در کشور را فراموش کرده اند.
مساله دیگر اینجاست که دولت نمی تواند در بلندمدت بی خیال بورس شود. درواقع دولت، علاوه بر نیاز به تامین مالی از این بازار، برای فروش داراییها نیز طبق قانون بودجه ۱۴۰۴، نیازمند بهبود شرایط بازار بورس است. بازار برای حرکت به تحولات مهم در بورس نیاز دارد که تحولات نرخ ارز را منطقی کند. نرخ ارز دوباره اختلاف خود را با دلار نیمایی یا توافقی افزایش داده و این چیزی است که در حال حاضر نوسان اقتصاد را بیشتر کرده است. به نظر میرسد دولت فعلی به تازگی قصد دارد نرخ توافقی را کنترل کند، در حالی که نرخ آزاد پیش میرود.
اگر بازار سرمایه احساس کند که سیگنال متفاوتی پیش روی اوست و نرخ ارز میتواند دوباره در محدوده مناسب قرار گیرد، خرید برخی از جریانهای پولی از بورس آغاز میشود. البته در مقطع کنونی بازار حدود ۷ تا ۸ درصد اصلاح کند بازار بورس رشد خواهد کرد. مشکل بزرگ این است که هنوز سیگنال مدیریت بازار دریافت نشده و دولت نیز فعلا درباره اصلاحات ارزی سردرگم و نظارهگر است.
در طرف دیگر، رشد انس جهانی و هیجان خرید طلا باعث شده در چند روز اخیر پول سنگینی به سمت پلتفرمهای طلا بروند. هرچند برخی کارشناسان نسبت به نوسانی بودن دلار هشدار داده اند اما رشد طلا در بازارهای جهانی پس از شروع رسمی جنگ تجاری به خریداران القا کرده که رشد اونس ادامه دارد.
در حالی که تقاضای خروج ارز از کشور همچنان بالاست و حواله درهم تقاضا برای دلار را بالا نگه داشته است. به نظر میرسد جهش ارزی شدیدی که از سال ۱۴۰۱ تاکنون در حال رخ دادن است، بیش از آنکه ناشی از تورم و انتظارات تورمی باشد، مربوط به خروج سرمایه از کشور است. داراییهای قابل تبدیل به ارز، تبدیل و از کشور خارج میشوند. وگرنه دلیلی ندارد در دورانی که کشور بیشترین فروش نفت را دارد، دلار دو سال پیاپی افسارگسیخته رشد کند.