شناسهٔ خبر: 71302556 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

آیا سیاست فشار حداکثری، امید به توافق با ایران را از بین می‌برد؟

دولت ترامپ، در دو هفته آغازین خود، مواضع سخت‌گیرانه‌ای اتخاذ کرده است: اعمال تعرفه‌های تجاری، تشدید فشار بر ایران و برنامه‌ریزی برای اشغال غزه. هدف اصلی ترامپ، دستیابی به توافق‌هایی بهتر از گذشته است، اما این رویکرد‌ها واکنش‌های متفاوتی در داخل و خارج از کشور ایجاد کرده‌اند. تحلیلگران معتقدند این تصمیمات، در عین جسارت، پیامد‌های اقتصادی و امنیتی پیچیده‌ای به همراه دارند.

صاحب‌خبر -

فرارو- دولت ترامپ با سرعتی غیرمعمول سیاست‌های جدیدی را آغاز کرده است. از تهدید‌های تعرفه‌ای علیه متحدان تجاری، چون کانادا و مکزیک گرفته تا وضع تعرفه بر چین، تحریم روسیه و بازگشت سیاست فشار حداکثری بر ایران. طرح اشغال غزه، بازسازی سازمان کمک‌های ایالات متحده و برنامه‌ریزی برای ساخت سامانه دفاع موشکی «گنبد آهنین» آمریکا از دیگر تصمیمات بحث‌برانگیز این دولت بوده است.

به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی، دولت ترامپ در دو هفته نخست کار خود با سرعتی چشمگیر دست به اقدامات تازه‌ای زده است که شگفتی تحلیلگران بسیاری را برانگیخته است. گفت‌وگوی اخیر مت کرونیگ و اما اشفورد، دو تحلیلگر ارشد نشریه فارن پالیسی، در همین راستا به بررسی رویکرد جدید کاخ سفید پرداخته است.

چالش ترامپ در غزه؛ از آرزو‌های ریویرا تا بحران‌های امنیتی

مت کروئنیگ: سلام، اما! معمولاً ژانویه و فوریه را ماه‌هایی طولانی و خسته‌کننده تصور می‌کنیم که صرفاً انتظار آمدن بهار را می‌کشیم. امّا امسال این‌گونه نیست. باورکردنی نیست که تنها دو هفته از آغاز به کار دولت ترامپ گذشته باشد. سرعت کارهایشان آن‌قدر زیاد است که حتی پیگیری تمامی رخداد‌های پس از آخرین مقاله‌مان دشوار شده است. ترامپ تهدید کرده است که تعرفه‌هایی علیه کانادا و مکزیک اعمال خواهد کرد و همین حالا تعرفه‌هایی بر چین وضع کرده است. صحبت از تسلط بر گرینلند و کانال پاناما نیز مطرح شده. علاوه بر این، تحریم‌هایی علیه روسیه، فرمان‌هایی برای ایجاد سامانه دفاع موشکی «گنبد آهنین» آمریکایی و بازگشت سیاست فشار حداکثری علیه ایران صادر شده است. همچنین تعطیلی و بازسازی سازمان کمک‌های ایالات متحده (USAID) در برنامه است. حالا هم طرحی برای اشغال غزه توسط ایالات متحده مطرح شده است. از کجا شروع کنیم؟

اما اشفورد: بیایید از غزه شروع کنیم، زیرا این موضوع هم جدیدترین است و هم بالقوه بیشترین تهدید را برای امنیت ملی آمریکا دارد. دولت ترامپ روز سه‌شنبه بنیامین نتانیاهو را در کاخ سفید میزبانی کرد و در صحبت‌های خود با خبرنگاران اعلام کرد که ایالات متحده غزه را اشغال خواهد کرد؛ جایی که اسرائیل درگیر جنگ با حماس است. ترامپ گفت که آمریکا «فرصتی فوق‌العاده دارد تا کار بزرگی انجام دهد... ریویرا خاورمیانه» و همه فلسطینی‌های ساکن غزه به مکانی دیگر منتقل خواهند شد.

نمی‌دانم حتی از کجا باید شروع کنم. این طرح تقریباً شامل تمام ایده‌های نادرستی است که می‌توان متصور شد: دولت آمریکا مسئول سرزمینی خواهد شد که اسرائیل آن را ویران کرده است، باید با شورش احتمالی حماس مقابله کند و موظف به پاکسازی قومی غزه از تمامی فلسطینی‌ها می‌شود؛ و برای چه؟ برای ساختن هتل‌های لوکس در ساحل؟ این کاملاً غیرمنطقی است.

مت کروئنیگ: جایگاه خاص ترامپ به‌عنوان کسی که خارج از چارچوب‌های معمول عمل می‌کند و رویکرد جسورانه و مخل او، یک مزیت بزرگ دارد: «جلب توجه به سیاستی که سال‌ها شکست خورده است.» به‌گمانم همه قبول داریم که راه‌حل دو دولتی، در بیش از سه دهه گذشته بار‌ها امتحان شده و هیچ‌گاه به نتیجه نرسیده است. ما هرگز به آن هدف نزدیک‌تر نشده‌ایم. در عوض، با وقایعی، چون ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و جنگ گسترده‌ای که پس از آن درگرفت، روبه‌رو بوده‌ایم.

از نظر من، پیشنهاد تحریک‌آمیز ترامپ درواقع نوعی چالش برای بازیگران منطقه‌ای است. ترامپ به‌نظر نمی‌رسد تمایلی به اشغال نظامی و ملت‌سازی داشته باشد. او همواره از منتقدان جنگ‌های ایالات متحده در عراق و افغانستان بوده است. بنابراین، گمان نمی‌کنم طرح تسلط بر غزه برای او جذابیتی داشته باشد. احتمالاً او صرفاً یک موضع گرفته تا به تشکیلات خودگردان فلسطین و کشور‌های عربی بگوید: «اگر این طرح را نمی‌پذیرید، پس گزینه‌ای بهتر پیشنهاد دهید.».

اما اشفورد: شاید حق با شما باشد که این تنها یک تاکتیک مذاکره است، اما حتی پس از تلاش تیم ترامپ برای تعدیل موضع، خود رئیس‌جمهور در شبکه اجتماعی تروث سوشیال بر آن اصرار ورزید و گفت فلسطینی‌ها به منطقه دیگری منتقل خواهند شد و آمریکا مسئولیت بازسازی غزه را به‌عهده خواهد گرفت. این موضع حتماً توجه رهبران پایتخت‌های عربی را جلب کرده است، اما به‌نظر نمی‌رسد که آنها حاضر به تسلیم‌شدن باشند یا تعداد زیادی از پناهندگان فلسطینی را از غزه بپذیرند. بسیاری از کشور‌های منطقه باور دارند که چنین اقدامی به اسرائیل اجازه می‌دهد غزه را ضمیمه کند و فلسطینی‌ها را به‌طور دائمی جابه‌جا کند.

علاوه بر این، کشور‌های منطقه تمایلی به پرداخت هزینه بازسازی غزه ندارند، چراکه ممکن است سال‌ها بعد دوباره توسط اسرائیل تخریب شود. آنها قبلاً این مسیر را امتحان کرده‌اند و نتیجه‌ای نگرفته‌اند. بنابراین، شاید ترامپ بتواند امتیازاتی برای کمک به غزه به‌دست آورد، اما نمی‌توان انتظار داشت کشور‌های منطقه تعهدات عمده‌ای بپذیرند.

به‌علاوه، ایده اشغال غزه به‌طور مستقیم با یکی از اهداف اصلی اعلام‌شده ترامپ، یعنی گسترش توافقات ابراهیم تناقض دارد. این هدف به‌ویژه بر عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل متمرکز است. اما اکنون سعودی‌ها گفته‌اند که تشکیل یک دولت فلسطینی شرط اصلی هرگونه عادی‌سازی روابط است. نمی‌دانم چه کسی به رئیس‌جمهور گفته است که اشغال غزه به این هدف کمک خواهد کرد؛ هرچند ممکن است جرد کوشنر، داماد او باشد. اما هرکس که این پیشنهاد را داده، اشتباه می‌کند. تنها کسی که از اشغال نوار غزه توسط آمریکا خوشحال خواهد شد، نتانیاهو است که می‌تواند مسئولیت این بحران را بر دوش ایالات متحده بیندازد.

تعرفه‌ها، تحریم‌ها و جنگ تجاری: سیاست خارجی ترامپ زیر ذره‌بین

مت کروئنیگ: باید ببینیم اوضاع چطور پیش می‌رود. راستی، قصد دارید در املاک ساحلی «ریویرا جدید خاورمیانه» سرمایه‌گذاری کنید؟

اما اشفورد: راستش، با حضور نیرو‌های آمریکایی درگیر با شورشیان، آن املاک ساحلی چندان جذاب به نظر نمی‌رسند. همچنین، نکته‌ای که باب پاپ در مقاله‌اش در فارن پالسی مطرح کرده قابل توجه است: اگر اشغال غزه توسط آمریکا موج جدیدی از خشونت‌های جهادی را در منطقه و حتی در سراسر جهان به همراه بیاورد، پیامد‌های آن چه خواهد بود؟

مت کروئنیگ: نکته خوبی است. تاکنون، حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی آمریکا را به‌عنوان هدف اصلی خود نمی‌دیدند؛ اما اشغال غزه از سوی ایالات متحده می‌تواند این معادله را تغییر دهد. در همین حال، در داخل کشور نیز مسائل دیگری در جریان است، مانند تهدید‌های تعرفه‌ای ترامپ علیه کانادا، مکزیک و چین. برخی به او به‌خاطر آغاز جنگ تجاری با متحدان انتقاد می‌کنند. اما شاید این رویکرد نگاه درستی به ماجرا نباشد. ترامپ در واقع تلاش می‌کند اولویت اصلی‌اش یعنی تقویت امنیت مرز‌ها را دنبال کند. کانادا و مکزیک خیلی زود اقدامات بیشتری برای همکاری در کنترل مرز‌های آمریکا انجام دادند و ترامپ هم تهدید تعرفه‌ها را کنار گذاشت. شما در این مورد چه نظری دارید؟

اما اشفورد: خب، نمودار شاخص داو جونز این چند روز اخیر بیشتر شبیه یک لرزه‌نگار شده که زمین‌لرزه‌های کوچک پی‌درپی را ثبت می‌کند. بازار‌ها از هر شوک جدید به‌هم می‌ریزند و تلاش می‌کنند خودشان را با این نوسانات شدید تطبیق دهند. شاید نگاه من قدیمی باشد، ولی به نظرم ایجاد آشفتگی مداوم در بازار با تهدید‌های پی‌درپی برای کسب‌وکار‌ها چندان مفید نیست. ترامپ توانست کانادا و مکزیک را تحت فشار قرار دهد تا انعطاف بیشتری نشان دهند. اما آیا واقعاً امتیازات قابل توجهی به دست آمد؟ مثلاً کمتر از یک درصد فنتانیلی که وارد آمریکا می‌شود، از مرز شمالی عبور می‌کند. یا اینکه تنها حدود یک نفر از هر دوازده نفری که توسط اداره گمرک و حفاظت مرزی بازداشت می‌شوند، از این مرز می‌آیند. کانادایی‌ها هم تنها به همان چیزی که از پیش انجام می‌دادند، دوباره متعهد شدند!

مت کروئنیگ: به نظر می‌رسد برخی اقدامات اخیر بیشتر در واکنش به فشار‌ها انجام شده باشد، مانند تصمیم مکزیک برای اعزام ۱۰ هزار نیروی گارد ملی به مرزها. هرچند ترامپ گفته است این تعرفه‌ها تنها به‌طور موقت تعلیق شده‌اند، احتمالاً این موضوع دوباره در آینده مطرح خواهد شد.

اما اشفورد: بازار‌ها و کسب‌وکار‌ها معمولاً از چنین عدم اطمینانی استقبال نمی‌کنند. بلومبرگ پیش‌بینی کرده که این وضعیت می‌تواند تولید صنعتی آمریکا را در سال آینده حدود ۱ درصد کاهش دهد. اگر این تنها یک تاکتیک مذاکره باشد، شاید قابل پذیرش باشد، اما نگرانی من از این است که تهدید مداوم تعرفه‌ها به یک راهبرد دائمی تبدیل شود. به‌ویژه در زمانی که واشنگتن به اعمال تعرفه‌های گسترده علیه بزرگ‌ترین شرکای تجاری خود می‌اندیشد، این سیاست بسیار مبهم و نگران‌کننده است.

آیا می‌دانستید که تقریباً یک‌چهارم نفت وارداتی آمریکا از کانادا و مکزیک تأمین می‌شود؟ چنین سیاست‌هایی می‌تواند مستقیماً بر زندگی روزمره مردم تأثیر بگذارد. علاوه بر این، نباید واکنش‌های تلافی‌جویانه چین به تعرفه‌های فعلی را نادیده گرفت. به نظر من، تهدید تعرفه‌ها نمی‌تواند پاسخ مناسبی برای تمام چالش‌های سیاست خارجی باشد.

مت کروئنیگ: من از این‌که تعرفه‌ها علیه چین همچنان پابرجاست، خوشحالم. ایالات متحده و متحدانش باید همچنان برای کاهش ریسک‌های اقتصادی ناشی از چین تلاش کنند.

اما اشفورد: این در حالی است که ما در حال یک جنگ تجاری با نزدیک‌ترین شرکای خود هستیم. شما اصطلاح «دوستی‌سازی» را مطرح می‌کنید، اما چطور می‌توان دوستی ایجاد کرد وقتی دوستانی برای ساختن باقی نمانده‌اند؟

ترامپ و مسیر توافق هسته‌ای جدید با ایران

مت کروئنیگ: برخی از این تصمیمات برایم غیرمنتظره بود، اما برخی دیگر کاملاً قابل پیش‌بینی بودند. ترامپ این هفته با صدور چند فرمان اجرایی، بخشی از وعده‌های انتخاباتی‌اش مانند اتخاذ موضعی علیه ایران و برنامه‌ریزی برای ساخت «گنبد آهنین» آمریکا را عملی کرد.

اما اشفورد: او می‌گوید که می‌خواهد موضع سختی اتخاذ کند، اما هدف اصلی‌اش رسیدن به توافقی است که بتواند به یک «جشن بزرگ خاورمیانه» منجر شود. به نظر نمی‌رسد که او واقعاً به جنگ با ایران تمایلی داشته باشد، برخلاف تصوراتی که اغلب مطرح می‌شود.

مت کروئنیگ: هدف ترامپ دستیابی به توافقی است که از توافق هسته‌ای اوباما قوی‌تر و پایدارتر باشد. اگر او موفق به انجام این کار شود، بدون شک دستاورد بزرگی خواهد بود.