شناسهٔ خبر: 71300710 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

اسیر آزادشده فلسطینی: مرگ راحت‌تر از دردهایم بود

حوزه/ یک اسیر فلسطینی که پس از سال‌ها اسارت در زندان‌های رژیم صهیونیستی آزاد شده است، در شهادتی تکان‌دهنده از شکنجه‌ها، بی‌عدالتی‌ها و بی‌توجهی‌های عمدی پزشکی که در طول دوران اسارت خود و دیگر زندانیان تجربه کرده، پرده برداشت.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه ترجمه خبرگزاری «حوزه»، ایاد ابوناصر، اسیر آزادشده فلسطینی، در گفت‌وگویی دردناک، جزئیات هولناک از جنایت‌های رژیم صهیونیستی در زندان‌های خود را افشا کرد. او از شکنجه‌های جسمی و روانی، بی‌عدالتی‌ها و بی‌توجهی‌های عمدی پزشکی که در طول سال‌های اسارت خود و دیگر زندانیان تجربه کرده است، سخن گفت.

ابو ناصر با بیان اینکه در سال‌های اولیه اسارت خود از درد شدید شکم رنج می‌برده، گفت: «در طول سال‌های اسارتم، سه بار تحت عمل جراحی شکم قرار گرفتم، در حالی که دست‌ها و پاهایم با زنجیرهای آهنی بسته شده بود و تحت مراقبت شدید نگهبانان بودم.»

وی افزود: «دو عمل از این جراحی‌ها به دلیل بی‌توجهی پزشکی و ادامه شکنجه‌ها بلافاصله پس از به‌هوش آمدن، با شکست مواجه شد. در عمل دوم، پزشکان صهیونیست یک توده نخ پلاستیکی را در شکمم جا گذاشتند که باعث دردهای غیرقابل تحملی برای بیش از سه سال شد.»

ابو ناصر با اشاره به شرایط غیرانسانی زندان‌ها، گفت: «در آن سه سال، مرگ را راحت‌تر از این دردها می‌دیدم. آنها ما را به گونه‌ای درمان می‌کرند که نه سالم باشیم و نه بیمار؛ در حالی که دارو دریافت می‌کردیم، به آرامی شکنجه می‌شدیم.»

این اسیر فلسطینی ادامه داد: «پس از اولین جراحی در سال ۲۰۰۵، مرا با یک خودروی غیراستاندارد و با رانندگی خشن به زندان بازگرداندند. همین موضوع باعث شد عمل جراحی‌ام با شکست مواجه شود.»

وی درباره عمل دوم نیز گفت: «پس از این عمل، احساس کردم یک جسم خارجی در شکمم وجود دارد که دردهایم را تشدید می‌کند. به آنها بارها گفتم که درد دارم و چیزی در شکمم است، اما توجهی نکردند.»

ابو ناصر در سال ۲۰۱۰، از مسئولان زندان درخواست کرد تا او را برای یک بار هم که شده به "محکمه اعدام" ببرند. او گفت: «من می‌خواستم یک‌بار برای همیشه بمیرم، چون هر روز مرگ را تجربه می‌کردم.»

پس از این درخواست، او برای عمل جراحی سوم به بیمارستان منتقل شد. پس از این عمل، پزشک به او گفت که یک توده نخ پلاستیکی در شکمش بوده است. وقتی ابو ناصر پرسید: «چه کسی آن را گذاشته؟» پزشک پاسخ داد: «شاید در عمل قبلی فراموش شده باشد.»

ابو ناصر با اشاره به ۱۸ سال اسارت خود، از صدها بار بازرسی ناگهانی سلول‌ها در حالی که زندانیان در خواب بودند، سخن گفت. او افزود: «آنها با سگ‌ها، گاز اشک‌آور و نارنجک‌های صوتی به سلول‌ها حمله می‌کردند و این کار بارها تکرار می‌شد.»

وی همچنین از دیدن دوستان قدیمی‌اش که سال‌ها با آنها در زندان بود، گفت: «آنها که زمانی قوی و ورزشکار بودند، اکنون بسیار لاغر شده‌اند و استخوان‌هایشان از زیر پوستشان بیرون زده است.»

این شهادت تلخ، گوشه‌ای از جنایت‌های رژیم صهیونیستی برضد اسیران فلسطینی را نشان می‌دهد و بار دیگر بر ضرورت توجه جامعه بین‌المللی به وضعیت زندانیان در زندان‌های این رژیم تأکید می‌کند.