شناسهٔ خبر: 71286226 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

نقش کلاه‌گیس‌ها در سریال‌های ایرانی؛ سفر به دل تاریخ با موی مصنوعی!

استفاده از کلاه‌گیس و بازیگران غیرایرانی اتفاق تازه‌ای نیست، از«سربداران» و «مدار صفر درجه» گرفته تا آثار تازه‌ای که چه در تلویزیون و چه در سینما تعدادشان کم نیست.

صاحب‌خبر -

عصرایران نوشت: یکی از المان‌های مهم جذابیت در سریال‌ها با توجه به قصه و فضای هر اثری، رساندن زمان و ویژگی‌هایی شرایطی است که قصه در دل آن روایت می‌شود.

این موضوع وقتی داستان یک فیلم یا سریال در زمانی به جز حال می‌گذرد، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند مثل سریال‌هایی که در دل تاریخ معاصر یا قبل‌تر از آن شکل می‌گیرند و قرار است راوی زمانی شوند که با امروز متفاوت است.

این تفاوت در بخش‌های مختلفی از طراحی فضا گرفته تا لباس و حتی مناسبات بین آدم‌ها به چشم می‌خورد و جزو ملزومات پراهمیتی است که باید به آن توجه شود. حال هر چه این پرداخت بهتر و کامل‌تر اتفاق بیفتد، اثر دقیق‌تری که ارتباط بهتری با مخاطب برقرار می‌کند، شکل می‌گیرد.

بیشتر بخوانید:

نمونه این جریان را می‌توان در سریال تازه نمایش خانگی مشاهده کرد؛ سریال «تاسیان» به کارگردانی تینا پاکروان که در دهه پنجاه روایت می‌شود. دهه‌ای که پرداختن به آن با چالش‌های بسیاری همراه است و باید در تک‌تک سکانس‌ها به المان‌های این مقطع زمانی به طور دقیق توجه شود، اتفاقی که به واسطه جزئی‌نگری این کارگردان و تیمش تا حد قابل قبولی رخ داده است.

یکی از دشواری‌های این پرداخت، انعکاس حال و هوا و فضای آن دهه است مسئله‌ای که علاوه بر لوکیشن‌ها به پوشش آدم‌های آن زمان هم برمی‌گردد. از آنجایی که بخشی از قصه «تاسیان» پیش از انقلاب می‌گذرد، در این سریال ما شاهد استفاده به جا از کلاه‌گیس‌ برای خانم‌ها هستیم.

چرا می‌گوییم استفاده به جا؟ چون در برخی از آثاری که در این برهه زمانی روایت می‌شوند، با استایل‌ها و شمائل غیرواقعی روبه‌رو هستیم که از باورپذیری قصه کم می‌کنند اما اینجا، استفاده هوشمندانه کارگردان از کلاه‌گیس باعث شده تا با فضا و داستانی که گویی واقعی است و اتفاق افتاده روبه رو شویم.

طراحی لباس و لوکشین‌ها هم قطعاً به کمک این جریان آمده است اما از آنجایی که در زمینه انعکاس مقطع زمانی پیش از انقلاب با محدودیت و چارچوب‌هایی روبه‌رو هستیم، وجود کلاه‌گیس در گریم بازیگران زن انتخاب مناسبی برای شکل دادن به شخصیت‌ها محسوب می‌شود.

در کنار این‌ها استفاده از افراد غیرایرانی در بخشی از اتفاقات و سکانس‌ها به یاری واقعی‌تر شدن فضاسازی آمده است، حضوری که بدون اغراق و شلوغ‌کاری بیش از حد اتفاق افتاده است. مثل سکانس تولد نقش اصلی قصه که در آن با دو چهره غیر ایرانی مواجه شدیم آن هم بدون آنکه این مواجهه در چشم بزند یا غیرطبیعی باشد.

البته استفاده از کلاه‌گیس و بازیگران غیرایرانی اتفاق تازه‌ای نیست، از«سربداران» و «مدار صفر درجه» گرفته تا آثار تازه‌ای که چه در تلویزیون و چه در سینما تعدادشان کم نیست.

اما موضوع شیوه استفاده از این جریان است که به دور از اغراق و متناسب با فضا اتفاق بیفتد، مثل «تاسیان» که در تلاش است تا به کامل‌ترین شکل و به دور از حاشیه و غلو کردن، شمائلی که در آن مقطع زمانی بوده را در دل قصه منعکس کند.

عصرایران نوشت: یکی از المان‌های مهم جذابیت در سریال‌ها با توجه به قصه و فضای هر اثری، رساندن زمان و ویژگی‌هایی شرایطی است که قصه در دل آن روایت می‌شود.

این موضوع وقتی داستان یک فیلم یا سریال در زمانی به جز حال می‌گذرد، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند مثل سریال‌هایی که در دل تاریخ معاصر یا قبل‌تر از آن شکل می‌گیرند و قرار است راوی زمانی شوند که با امروز متفاوت است.

این تفاوت در بخش‌های مختلفی از طراحی فضا گرفته تا لباس و حتی مناسبات بین آدم‌ها به چشم می‌خورد و جزو ملزومات پراهمیتی است که باید به آن توجه شود. حال هر چه این پرداخت بهتر و کامل‌تر اتفاق بیفتد، اثر دقیق‌تری که ارتباط بهتری با مخاطب برقرار می‌کند، شکل می‌گیرد.

بیشتر بخوانید:

نمونه این جریان را می‌توان در سریال تازه نمایش خانگی مشاهده کرد؛ سریال «تاسیان» به کارگردانی تینا پاکروان که در دهه پنجاه روایت می‌شود. دهه‌ای که پرداختن به آن با چالش‌های بسیاری همراه است و باید در تک‌تک سکانس‌ها به المان‌های این مقطع زمانی به طور دقیق توجه شود، اتفاقی که به واسطه جزئی‌نگری این کارگردان و تیمش تا حد قابل قبولی رخ داده است.

یکی از دشواری‌های این پرداخت، انعکاس حال و هوا و فضای آن دهه است مسئله‌ای که علاوه بر لوکیشن‌ها به پوشش آدم‌های آن زمان هم برمی‌گردد. از آنجایی که بخشی از قصه «تاسیان» پیش از انقلاب می‌گذرد، در این سریال ما شاهد استفاده به جا از کلاه‌گیس‌ برای خانم‌ها هستیم.

چرا می‌گوییم استفاده به جا؟ چون در برخی از آثاری که در این برهه زمانی روایت می‌شوند، با استایل‌ها و شمائل غیرواقعی روبه‌رو هستیم که از باورپذیری قصه کم می‌کنند اما اینجا، استفاده هوشمندانه کارگردان از کلاه‌گیس باعث شده تا با فضا و داستانی که گویی واقعی است و اتفاق افتاده روبه رو شویم.

طراحی لباس و لوکشین‌ها هم قطعاً به کمک این جریان آمده است اما از آنجایی که در زمینه انعکاس مقطع زمانی پیش از انقلاب با محدودیت و چارچوب‌هایی روبه‌رو هستیم، وجود کلاه‌گیس در گریم بازیگران زن انتخاب مناسبی برای شکل دادن به شخصیت‌ها محسوب می‌شود.

در کنار این‌ها استفاده از افراد غیرایرانی در بخشی از اتفاقات و سکانس‌ها به یاری واقعی‌تر شدن فضاسازی آمده است، حضوری که بدون اغراق و شلوغ‌کاری بیش از حد اتفاق افتاده است. مثل سکانس تولد نقش اصلی قصه که در آن با دو چهره غیر ایرانی مواجه شدیم آن هم بدون آنکه این مواجهه در چشم بزند یا غیرطبیعی باشد.

البته استفاده از کلاه‌گیس و بازیگران غیرایرانی اتفاق تازه‌ای نیست، از«سربداران» و «مدار صفر درجه» گرفته تا آثار تازه‌ای که چه در تلویزیون و چه در سینما تعدادشان کم نیست.

اما موضوع شیوه استفاده از این جریان است که به دور از اغراق و متناسب با فضا اتفاق بیفتد، مثل «تاسیان» که در تلاش است تا به کامل‌ترین شکل و به دور از حاشیه و غلو کردن، شمائلی که در آن مقطع زمانی بوده را در دل قصه منعکس کند.