طبق گزارش و تحلیل «مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور» درباره مهاجرت اعضای هیئت علمی، از سال تحصیلی 1396 تا 1400، حدود 2700 نفر از تعداد کل اعضای هیئت علمی کشورمان کم شده است، در نگاه اول، این رقم ممکن است نسبت به کل تعداد اعضای هیئت علمی و دانشگاههای کشور کوچک بهنظر برسد، اما باید توجه داشت که خروج حتی این تعداد نیز میتواند اثرات شدیدی بر کیفیت آموزش و پژوهش علمی در کشور داشته باشد.
علاوه بر مهاجرت، عوامل دیگری مانند بازنشستگی، فوت، و استعفا نیز در کاهش تعداد اعضای هیئت علمی نقش دارند، این عوامل علاوه بر مهاجرت، بهمعنای از دست رفتن تجربه و دانش تخصصی است که در طول سالها در دانشگاههای کشور تجمع یافته است. ترکیب این عوامل باعث میشود تأثیرات منفی خروج نخبگان بر تواناییهای علمی و پژوهشی دانشگاهها بیشتر شود.
یک بحران پنهان با پیامدهای بلندمدت برای کشور
شاید عدد 2700 به خودی خود کوچک بهنظر برسد، اما اثرات تجمعی آن در رابطه با سایر عوامل خروج از محیط دانشگاهی، میتواند برای آینده علمی کشور چالشبرانگیز باشد، سیاستگذاران و برنامهریزان باید این موضوعات را در تصمیمگیریهای خود در نظر بگیرند تا بتوانند ظرفیتهای انسانی موجود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.
برایناساس دلایل خروج اعضای هیئت علمی از دانشگاهها را میتوان در این موارد خلاصه کرد: بازنشستگی و ازکارافتادگی، فوت، بازخرید و استعفا و انفصال از خدمت. نکته حائز اهمیت اینکه از مجموع این علتها در سال1400، 57.1 درصد از قطع همکاریها بهدلیل بازنشستگی، 5.4 درصد بهدلیل فوت و 8.4 درصد بهدلیل استعفا و بازخرید بوده است. لازم به ذکر است استادانی که قصد مهاجرت از کشور را دارند از طریق استعفا، بازخرید یا با خروج خودخواسته از وزارت علوم اقدام به مهاجرت میکنند.
این آمار یعنی دانشگاه دارد خالی میشود!
مسعود تجریشی استادتمام دانشگاه صنعتی شریف چندی پیش در خصوص مسئله خروج اساتید از کشور به تسنیم گفته بود: «گزارشی که توسط شورایعالی نخبگان منتشر شده بود، نشان میداد که در یک مقطع 74 نفر از دانشگاه صنعتی شریف و 72 نفر از دانشگاه تهران به خارج از کشور رفتهاند. زمانی که این آمارها را ارائه دادم، گفتند؛ "این آمارها اغراقآمیز است یا مبتنی بر سیاهنمایی است."، اما من از 10 دانشکده شریف در دانشکده خودمان یعنی عمران، دیدم که تنها در سال گذشته، 8 نفر از اعضای هیئت علمی رفتهاند؛ پس آمار آقای وزیر الکی نیست. من همان زمان ابراز نگرانی کردم و گفتم این آمار یعنی دانشگاه دارد خالی میشود! الآن که من دارم با شما صحبت میکنم تعداد اعضای هیئت علمی ما به 20 سال پیش برگشته است. ما الآن داریم راجع به 340 نفر صحبت میکنیم نه آن 500 نفری که سایت دانشگاه شریف اسمشان را با احتساب افراد بازنشسته گذاشته است.»
دلیل اصلی مهاجرت اساتید دانشگاهها چیست؟/ از نارضایتی اقتصادی تا عدمحمایت پژوهشی
مهاجرت نیروی کار ماهر و تحصیلکرده مانند استادان دانشگاه، از این جهت حائز اهمیت است که سرمایه انسانی باکیفیت، عامل رشد و پیشرفت کشور است، این موضوع برای کشورهایی که درگیر چالشهای جمعیتی هستند بیشتر نیز اهمیت پیدا میکند و بسیاری از کشورها تلاش میکنند از طریق مهاجرپذیری و جذب نیروی کار متخصص، کمبود نیروی کار خود را جبران کنند،
همچنین مواردی مثل تأمین نشدن اعتبار لازم برای خرید تجهیزات آزمایشگاهی و مواد شیمیایی، دریافت نکردن بهموقع گرنتهای پژوهشی جهت پیشبرد اهداف تحقیقاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دریافت نکردن بهموقع حقالتدریس، حق التألیف و کارآیی دانشگاهیان، وضعیت را بهسمتی سوق داده است که در این برهه زمانی ما با مسئله خروج اساتید مواجه هستیم. اگرچه آمار آن هنوز شیب تندی نگرفته است و بعضاً عدهای آن را بزرگنمایی تلقی میکنند؛ اما این زنگ خطری است که اگر مسئولین به فکر چارهجویی آن نباشند قطعاً جدیتر خواهد شد.
سرمایههای انسانی، ستون اصلی توسعه هر کشوری هستند. نخبگان و متخصصان، علاوه بر گسترش مرزهای علم و فناوری، نقشی حیاتی در ساختن آیندهای روشن برای جوامع ایفا میکنند، اما چالش مهاجرت نخبگان و بیتوجهی به رفع موانع بازگشت آنها، تهدیدی جدی برای پویایی علمی و توسعه کشورهایی همچون ایران محسوب میشود. نبود زیرساختهای حمایتی، مشکلات قانونی و کمبود انگیزههای مؤثر، از جمله عواملی هستند که موجب افزایش خروج نخبگان و کاهش بهرهوری نیروی انسانی متخصص میشوند.
محمد مقیمی مدیر همکاریهای علمی و صنعتی دانشگاه علم و صنعت نیز در خصوص این موضوع به خبرنگار تسنیم گفت: امروز بسیاری از این برترینها در مقاطع ارشد و دکتری در حال خروج از کشور هستند. در زمان حاضر علاوه بر مهاجرت دانشجویان، ما شاهد مهاجرت اساتید نیز هستیم و این مسئله بهجد خطرناک است.
وی ادامه داد: اگر نسل اساتید در شرف بازنشستگی در دانشگاه علم و صنعت را در نظر بگیریم، اگر آنها از دانشگاه بروند، حدود 60 درصد از یک دانشکده خالی میشود و همه چیز یکباره میخوابد. ما باید از 10 سال پیش جذب اعضای هیئت علمی جوان را شروع میکردیم، اما امروز این کسری جبران نشده است و چراغ خطر روشن شده است.
دوراهی دانش و درآمد/ استادی که نصف هفته تهران است، نصف دیگر در دبی!
مقیمی خاطرنشان کرد: مسئله بعدی ورود اعضای هیئت علمی جوان با حقوقهای فعلی به دانشگاه است که منطق ریاضی ندارد، الآن ما استادی داریم که نصف هفته اینجا تدریس میکند، نصف هفته در دبی، این مسائل کمکم از اساتید به دانشجویان هم میرسد.
به اساتید ما ویزای تلنت پیشنهاد میدهند
مدیر همکاریهای علمی و صنعتی دانشگاه علم و صنعت تأکید کرد: این در حالی است که کشورهایی مثل قطر، امارات و یا چین به این مسائل فکر میکنند و ویزای تلنت دارند، یعنی بهصورت کاملاً فکرشده به اساتید پیشنهاد جذب میدهند، حوزه مورد علاقه استاد را پیدا میکنند و در راستای همان به او شغل با درآمد بسیار خوب پیشنهاد میدهند، همراستای علاقه پژوهشی آن استاد به او پروژه تحقیقاتی با امکاناتی نظیر آزمایشگاه و... میدهند، این یعنی علاوه بر برطرف کردن مسئله مالی به علایق تحقیقاتی و پژوهشی فرد هم توجه میکنند، در این شرایط "نه گفتن" کار بسیار سختی است و باعث میشود ما امروز در خصوص خروج اعضای هیئت علمی خود نگران باشیم.
تأثیرات منفی کاهش اعضای هیئت علمی بر دانشگاهها
یکی از اثرات مستقیم مهاجرت اعضای هیئت علمی کاهش کیفیت تدریس و پژوهش در دانشگاهها است، با کاهش تعداد اعضای هیئت علمی، تعداد کلاسها و همچنین حجم پروژههای پژوهشی محدودتر میشود که در نهایت باعث کاهش سطح علمی دانشگاهها خواهد شد،
بهویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی، جایی که نیاز به راهنمایی و مشاوره علمی از سوی اساتید باتجربهتر است، کاهش تعداد اعضای هیئت علمی باعث خواهد شد دانشجویان فرصت کمتری برای رشد علمی و پژوهشی داشته باشند.
بازنشستگی و مهاجرت اعضای هیئت علمی منجر به از دست رفتن تجربه و تخصص علمیای خواهد شد که سالها در دانشگاهها تجمع یافته است، این مشکل بهویژه در رشتههایی که نیاز به تحقیقات پیشرفته دارند، شدیدتر خواهد بود.
مهاجرت اساتید و نخبگان علمی میتواند به یک چرخه معیوب منتهی شود که در آن کاهش تعداد اساتید منجر به کاهش کیفیت آموزش و پژوهش میشود و این کاهش کیفیت نیز مهاجرتهای بیشتر را تشدید میکند، این روند بهویژه برای کشوری مانند ایران که در زمان حاضر با چالشهای جمعیتی و اقتصادی روبهروست، میتواند تهدیدی جدی برای آینده علمی کشور باشد.
چه باید کرد؟
تأمین منابع مالی و امکانات پژوهشی: دولت و سیاستگذاران باید به تأمین بودجههای لازم برای پژوهشهای علمی توجه ویژهای داشته باشند، این شامل تأمین مالی برای خرید تجهیزات آزمایشگاهی، گرنتهای پژوهشی و فراهم آوردن امکانات لازم برای توسعه تحقیقات علمی است.
ایجاد انگیزههای مالی و غیرمالی: برای جلوگیری از مهاجرت اعضای هیئت علمی، ایجاد بستههای حمایتی مالی و بهبود شرایط کاری ضروری است، این بستهها باید بهطور خاص به اساتید جوان اختصاص یابد و امکانات پژوهشی و آموزشی برای آنان فراهم شود.
تقویت روابط بینالمللی و جذب نخبگان: کشورهایی مانند قطر، امارات و چین با ارائه مشوقهای مناسب به اساتید و پژوهشگران برای جذب آنها از کشورهای دیگر، توانستهاند به وضعیت علمی خود رونق دهند. ایران نیز میتواند با تقویت روابط علمی و فرهنگی خود با دانشگاههای معتبر بینالمللی و ایجاد ویزای پژوهشی ویژه برای اساتید، زمینه را برای جذب و ماندگاری آنها در کشور فراهم کند.
ایجاد زیرساختهای حمایتی برای پژوهشگران: توجه به نیازهای پژوهشی اعضای هیئت علمی و فراهم آوردن زیرساختهای مناسب برای تحقیقاتی مانند آزمایشگاههای پیشرفته و حمایتهای قانونی میتواند به ماندگاری اساتید کمک کند، این اقدامات همچنین باید بهطور مستمر ارزیابی و بهبود یابند تا تأثیرات مثبت آن در بلندمدت نمایان شود.
در آخر...
مهاجرت اعضای هیئت علمی و نخبگان علمی کشور، با وجود اینکه در ابتدا ممکن است کماهمیت بهنظر برسد، در واقع تهدیدی جدی برای آینده علمی و پژوهشی کشور بهشمار میرود. عوامل مختلفی از جمله شرایط اقتصادی نامناسب، کمبود منابع مالی و امکانات پژوهشی، نارضایتیهای ناشی از شرایط کاری و نبود انگیزههای کافی برای ماندگاری اساتید در کشور، همگی به تشدید این بحران منجر میشوند، این مسئله نهتنها باعث کاهش کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاهها میشود، بلکه به از دست رفتن تجربه و دانش تخصصی اعضای هیئت علمی نیز منجر خواهد شد.
اگر این روند ادامه یابد، ایران بهتدریج قادر به جذب و نگهداشت نخبگان علمی و دانشگاهی خود نخواهد بود و ممکن است با بحران علمی و پژوهشی روبهرو شود که اثرات منفی آن بهشدت به توسعه صنعتی، فناوری و اقتصادی کشور آسیب خواهد زد. سیاستگذاران و مسئولان باید فوراً وارد عمل شوند و با شناسایی عوامل مؤثر در مهاجرت اعضای هیئت علمی، برنامههای حمایتی و انگیزشی را بهشکلی مؤثر پیادهسازی کنند.
از سوی دیگر، دولت و دانشگاهها باید به توسعه زیرساختهای پژوهشی، تأمین منابع مالی لازم، بهبود شرایط کاری اساتید و ایجاد فرصتهای بهتر برای پژوهش و تدریس توجه کنند، همچنین ایجاد مشوقهای مالی و غیرمالی و همچنین برقراری روابط علمی با کشورهای دیگر میتواند به بازگرداندن اساتید مهاجر و حتی جذب استعدادهای بیشتر کمک کند.
در نهایت، این تلاشها تنها با همافزایی تلاشهای دولتی، علمی و جامعه دانشگاهی میتواند به حفظ و تقویت نهادهای علمی کشور و تحقق اهداف بلندمدت علمی و پژوهشی کشور منتهی شود.