فریبا نظری، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «مدتی است مفهومی از فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی میشل فوکو ذهنم را به خود مشغول کرده: واژه هتروتوپیا.
فوکو در تعریف این مفهوم میگوید هتروتوپیا جاییست میان اتوپیا و دیستوپیا.
جایی که مانند اتوپیا همه چیز خوب نیست و مانند دیستوپیا همه چیز بد هم نیست؛ بلکه بارزترین ویژگی هتروتوپیا این است که همه چیز در آنجا متفاوت است. پدیدهها و روابط میان شان، آنها را از دیگر فضاهای اجتماعی متمایز میسازد.
فضاهای دیستوپیا همیشه ناخوشایند و نامطلوب است اما فضاهای هتروتوپیایی گاهی میتواند به سمت ناخوشایندی و انحراف سوق یابد و ویژگیهای دیستوپیایی پیدا کند؛ آنهم زمانی که بارزترین ویژگی های دیستوپیا در آن ظهور و بروز داشته باشد:
سرکوب، نابرابری و تبعیض، کنترل و ناامنی، نارضایتی از وضعیت موجود و ناامیدی از رسیدن به شرایط مطلوب.
فوکو فضاهایی چون: گورستان، زندان، بیمارستان، مدرسه یا کشتی را دارای ویژگیهای متمایز هتروتوپیایی میداند.
برخی از این ویژگیهای متمایز عبارتند از:
۱- فضای تعریف شده و محدود
۲- آداب و مناسک خاص
۳- هنجارهای مشخص و معین
۴- افراد مشخص و تعریف شده از نظر: سن، جنس، سلامت جسم و روان، مهارت، توانایی، تجربهی زیسته
۵- زمان محدود و تعریف شده
۶- سلسله مراتب تعریف شده قدرت و ارتباطات
۷- فعالیت ها و برنامه های متمایز از جامعه با اهداف خاص
۸- تغییر پذیری و تاثیرپذیری دوسویه فضا و فرد
بررسیهایم نشان میدهد #ورزشگاه میتواند یک فضای هتروتوپیا در نظر گرفته شود. یک محدوده مکانی که در زمانهای مشخص و محدود با حضور افراد معین، برنامه ها و مناسک خاصی را با سلسله مراتب قدرت تعریف شده به سوی اهداف تعیین شده، پیش میبرد و آداب و هنجارهای خاص خود را دارد.
مثلاً کسی با لباس مهمانی به ورزشگاه نمیرود یا افراد با اسلحه یا برهنه در آن حاضر نمیشوند. افراد با وسایل پیکنیک و تهیه غذا نیز به ورزشگاه نمیروند. یا در ورزشگاه در مقابل دیگران، سکس و دفع و مصرف مواد مخدر انجام نمیدهند و یکدیگر را مجروح و زخمی نمیکنند.
گرچه در فضای جمعی، افراد از یکدیگر تأثیر پذیرفته و احساسات تند به شکلی آشکار و سریع تحت تأثیر جماعت و گروههای موقت در زمان مشخص؛ منتشر شده و مناسک خاص و متمایز از سایر فضاهای واقعی مثل محل کار، خانه، بیمارستان یا مترو، را بر فضای ورزشگاه تحمیل میکند که البته با نمونههایی که پیشتر نام بردم و آدابی نامطلوب و نابجا در ورزشگاه است، فاصله دارد.
حالا فرض کنیم گروههایی که در ورزشگاه حاضر میشوند، تحت تأثیر عوامل مختلف که از موضوع این بحث خارج است و مجال دیگری را برای تحلیل و واکاوی میطلبد، آداب و هنجارهای این فضای هتروتوپیایی را دگرگون ساخته و مناسک و هنجارهای جدیدی بر آن حاکم کنند.
– چه خواهد شد؟
– آیا همچنان، ورزشگاه یک فضای هتروتوپیا باقی خواهد ماند؟
بگذارید پرسش مهمم را اینگونه مطرح کنم که در نوبت های بررسی کنشهای حاضران در ورزشگاه- تماشاگران، ورزشکاران و نیروهای تامین کننده نظم و امنیت- در ایران یا کشورهای دیگر؛ توجه و درنگ مرا بخود جلب کرده است که:
آیا استمرار و افزایش #خشونت و از همه مهمتر #طبیعیشدگی خشونتهای کلامی و رفتاری بهعنوان امری #عادی و ذاتی ورزشگاه بهویژه در هنگام برگزاری مسابقات ورزش #فوتبال، میتواند فضای هتروتوپیایی ورزشگاهها را به سوی فضای دیستوپیایی با عناصر و روابطی نامطلوب و ناخوشایند پیش ببرد؟
خشونت میتواند کارکرد اصلی ورزشگاه که سرگرمی و رقابت سالم و گردش مالی قانونمند برای گروههای مختلف جامعه است را دگرگون نموده و این فضا را دچار کژکارکردی همراه با ناامنی، هرج و مرج، سرکوب، آزار جسمی و روانی افراد، و مخدوش نمودن فرهنگ عمومی جامعه نماید.
خشونت میتواند احساس مثبت و سازنده همبستگی جمعی و کنش گروهی را به پراکندگی و تفرق و اختلاف مبدل سازد.
خشونت میتواند احساس هیجان و لذت از تماشای رقابتی ورزشی را در لحظهای خاص و فضایی جدا از سایر تجربیات روزمره افراد، به تجربهای ناراحت کننده و ناخوشایند تبدیل کند.
دو حادثه زیر به فاصله تقریباً یک هفته در دو نقطه از کشورمان، توجه و کنجکاوی مرا بهعنوان یک جامعهشناس، بخود فراخوانده و در انتظار آینده نشانده که آیا این جابجایی معنایی و مفهومی در محیط ورزشگاهها به سمت نامطلوب روی خواهد داد یا خیر؟!
۱- فاجعه افزایش خشونت های کلامی و رفتاری آشکار و گسترده جنسیتی و قومیتی در ورزشگاه آزادی پایتخت در بازی دو تیم پرسپولیس و تراکتور.
۲- دعوت به خودداری از خشونت و فحاشی از سوی طرفداران تیم #داماش در شهر #رشت و تاکید بر ناخوشایند بودن آن.»
انتهای پیام