فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ؛ علی نجومی ــ شورش نان در آذر 1321 خواب از چشم پایتخت پراند. ماجرا از این قرار بود که ساعت 4 بعد از ظهر 17 آذر 1321 احمد ملکی مدیر روزنامه ی ستاره حسین فاطمی مدیر روزنامه باختر عمیدی نوری مدیر روزنامه داد به اتفاق دکتر علی امینی معاون نخست وزیر برای دیدار با قوام السلطنه وارد کاخ ابیض در مجموعه ی کاخ گلستان شدند. عمیدی نوری ذکر می کند قوام از ما پرسید در شهر چه خبر است؟ و ما گفتیم از بعد از ظهر در خیابان لاله زار و میدان مخبر الدوله اوباش به خیابان ریخته و مغازه ها را غارت کردند قوام که سعی در حفظ خون سردی خود داشته می گوید پیش بینی چنین روزی را می کردم در این موقع زنگ تلفن به صدا درآمد و قوام شروع به صحبت با آن طرف خط می کند.
عمیدی نوری ادامه می دهد بعدا فهمیدیم فرد آن طرف خط محمد رضا شاه پهلوی است و از حمله ی مردم به خانه قوام در خیابان کاخ خبر داده و به قوام گفته جان همسرتان در آن خانه در خطر است بیایید طبق خواسته مردم استعفا دهید. قوام هم خود را نخست وزیر منتخب مجلس می خواند و ادعا می کند وقتی در مرداد همان سال نخست وزیر شده امنیت برقرار بوده و تا دوباره امنیت را برقرار نسازد استعفا نخواهد داد.
اما قوام در برقراری آرامش و خواباندن غایله ناتوان نشان داد و این شورش 3 روز به طول انجامید تا جایی که نیروهای متفقین به دولت ایران اولتیماتوم دادند در صورتی که شورش خوابانده نشود و آرامش به تهران بازنگردد تهران را اشغال خواهند کرد. محمد رضا شاه پهلوی نیز با برکنار کردن فرماندار نظامی تهران سپهبد امیر احمدی را به عنوان فرماندار نظامی جدید تهران منصوب کرد. اما او به همراه سرتیپ اعتماد مقدم رییس شهربانی هم نتوانستند با مذاکره و به شیوه مسالمت آمیز مردم را وادار به آرام شدن بکنند در نتیجه درگیری ها خشونت آمیز شد و نیروهای نظامی به روی مردم آتش گشودند و گفته می شود در حدود 20 نفر کشته و 700 نفر زخمی شدند.
اما برای یافتن ریشه ماجرا باید به یک سال قبل تر برویم یعنی 19 اسفند 1320 و امضای قرارداد سه جانبه ایران با شوروی و بریتانیا. طبق ماده 7 این توافق دولتهای شوروی و بریتانیا متعهد شده بودند تا احتیاجات غذایی قوای خود را در ایران از طریق واردات تامین کنند. تا بدین ترتیب از کمبود ارزاق در ایران جلوگیری کنند. دولت ایران نیز برای تنظیم بازار ارزاق عمومی وزرات خانه جدیدی با عنوان وزرات خواروبار تاسیس کرد و مهدی فرخ به عنوان اولین وزیر این وزارت خانه منسوب شد و شریدان آمریکایی به عنوان مستشار با این وزارت خانه همکاری کرد.اما در عمل اوضاع به طور مطلوبی پیش نرفت و نیروهای شوروی و بریتانیا در شمال و جنوب کشور اجازه انتقال گندم و جو را نمی دادند و با توجه به ارزش پایین ریال گندم و جوی خود را به راحتی از بازار ایران تامین می کردند.
علت این امر نیز این بود که حسن مشرف نفیسی وزیر دارایی دولت محمد علی فروغی بعد از شهریور 1320 و آغاز اشغال ایران توسط قوای متفقین تحت فشار انگلیسی ها اقدام به چاپ اسکناس بدون افزایش پشتوانه نمود و در نتیجه ارزش ریال در برابر لیره استرلینگ به یک سوم قبل کاهش یافت. اقدامی که حتی بیش از 10 سال بعد دکتر محمد مصدق در یک نطق رادیویی آنرا محکوم کرد و حسن مشرف نفیسی را عامل سیاه روزی و ورشکستگی ایران معرفی کرد.
اما غایله نان را می توان از جهاتی باعث بروز اولین نشانه هیا تضاد منافع و اختلاف بین بریتانیاو آمریکا در ایران دانست. بریتانیایی ها که از ابتدا محور اصلی سیاستهایشان ایجاد اختلاف بین دولت قوام و دربار بود از طریق سید ضیا الدین طباطبایی و سلمان اسدی دو مهره ی تاثیر گذارشان این شایبه را در وزارت تازه تاسیس خواروبار دامن زدند که ملکه ی مادر یعنی تاج الملوک هم جزو محتکرین گندم است و مقادیر زیادی گندم در ملک خود در مرد آباد انبار کرده است و شریدان مستشار آمریکایی وزرات خواروبار را راضی نمودند که این قضیه را پیگیری کند.
بعدا با بازرسی محل مشخص شد تنها چند تن گندم برای مصرف سال جاری کارگران و کشاورزان محلی در آنجا وجود داشته است این قضیه به بی اعتمادی آمریکایی ها در زمینه ی مدیریت ارزاق توسط انگلیسی ها دامن زد و آنها با صلاحدید و مشورت مقامات ایران در دی ماه 1321 مستشاران مالی خود را در قالب گروهی به ریاست آرتور میلسپو به وزارت دارایی ایران فرستادند. اما حتی این امر هم در بادی امر موجب نشد تا قوام بتواند فعالیت خود را به عنوان نخست وزیر ادامه دهد. قوام برای رفع احتیاجات مالی نیروهای متفقین در کشور، به سیاست چاپ اسکناس ادامه داد و به صلاحدید عزالممالک اردلان معاون وزارت دارایی به مجلس تسلیم کرد که به او امکان میداد، سکههای طلای موجود در خزانه کشور را که عمدتاً مربوط به زمان جنگ جهانی اول و ارزهای روسی, انگلیسی و عثمانی بودند در بازار به فروش رساند تا بتواند بهای طلا و ارز را در بازار کنترل کند و به جای این سکهها شمش طلا بگذارد.
مخالفان او در مجلس برای اینکه دست و پای قوام را ببندند، از سویی بر این لایحه تبصرهای افزودند که فروش این سکهها را ممنوع کند و از سوی دیگر، با قراردادن طرحی دوفوریتی در دستور کار مجلس، تصمیم گرفتند تعیین رئیس بانک ملی که مسئول نقدینگی و چاپ اسکناس در کشور بود، منصوب مجلس باشد. دکتر میلسپو نامهای به قوام نوشت و نسبت به پیامدهای تصمیم مجلس در مورد بانک ملی هشدار داد و آن را به صلاح ندانست. قوام با خشم و اعتراض به مجلس رفت و در جلسهای پرتنش سرانجام موفق شد رأیگیری مجلس را به هر دو طرح عقب بیندازد. اما سرانجام سه روز بعد (در ۲۴ بهمن) به دلیل اختلاف شدید با دربار و مجلس و عدم همکاری و احساس وظیفه بعضی از وزیرانش از جمله سرلشکر امیراحمدی وزیر جنگ و اللهیار صالح وزیر دارایی، استعفاء داد. از این پس تا بهمن 1324 که قوام برای چهارمین بار نخست وزیر ایران شد آشوبها و شورشهای متعددی در نقاط مختلف کشور رخ داد که گفته شده قوام در ایجاد برخی از آنها دست داشته است تا به دربار نشان دهد که او سایستمداری نیست که به این آسانی ها قابل حذف شدن باشد.