روند تغییر ماهیت بصری بناهای تاریخی در جریان مرمت که بارها محل انتقاد فعالان میراث فرهنگی قرار گرفته است، بار دیگر در مرمت یکی از بناهای باقیمانده از دوره ساسانی در ایران تکرار شده است.
در سالهای اخیر، مسئله نحوه واگذاری پروژههای مرمت آثار باستانی و شیوه نظارت بر این پروژهها به گونهای بوده که در نمونههای متعددی، کارشناسان حوزه مرمت معترض بودند.
آنچه زیر نظر وزارت میراث فرهنگی در روند مرمت بناهای تاریخی صورت میگیرد، نه تنها به حفظ این آثار کمکی نمیکند، بلکه دستکاری در هویت تاریخی آنها را در پی دارد و گاه حتی بازسازی نادرست جایگزین فرآیند علمی مرمت میشود.
یکی از جدیدترین نمونههای این دست پروژهها، مرمت قلعه تاریخی دختر در منطقه آهار استان تهران است که قدمت آن، به گفته پژوهشگران، به دوره ساسانی بازمیگردد.
این قلعه بر فراز قلعه قزل ماما بنا شده است که مسیر دسترسی آن، یکی از مسیرهای محبوب کوهنوردان در شمال شرقی تهران است. طبق شواهد تاریخی، این قلعه به عنوان آتشکده مورد استفاده بوده و در گذر زمان، آسیبهای فراوانی به آن وارد شده بود، بهطوری که از بنای اصلی تنها بخش محدودی از دیوارها و طاق قوسدار مشهور آن باقی مانده بود.
با پایان پروژه مرمت این قلعه که زیر نظر یکی از مجموعههای معماری متعلق به فرامرز پارسی، معمار ایرانی انجام شده، تغییرات صورتگرفته در ظاهر بنا، از جمله حذف طاق قوسدار و تغییر کامل هویت بصری آن، موجی از اعتراضات را در میان جامعه محلی و فعالان میراث فرهنگی برانگیخته است.
در گزارش خبرگزاری ایلنا در خصوص مرمت این بنای تاریخی، به نقل از برخی مدیران سابق میراث فرهنگی و مرمتگران صاحبنام، ادعا شده است این بنا به طور کامل از اصالت تاریخی خود عاری شده و با بازسازی افراطی، دیگر قابل شناسایی به عنوان یک اثر باستانی مربوط به دوره ساسانی نیست.
استفاده از مصالح نامتناسب؛ تهدیدی برای اصالت آثار تاریخی
یکی از ایرادات جدی مطرحشده در این پروژه، بهرهگیری از مصالح نامناسب است. محمدحسن محبعلی، پیشکسوت حوزه مرمت بناهای تاریخی، در گزارش خبرگزاری ایلنا این باره شرح داده است: «استفاده از آهن برای استحکامبخشی به بنا، نه تنها با اصول علمی مرمت تطابق ندارد، بلکه به طور کامل مفهوم حفاظت از ارزش تاریخی بنا را زیر سؤال میبرد.»
علاوه بر این، کارشناسان به تکرار این رویه در پروژههای پیشین تحت مدیریت فرامرز پارسی نیز اشاره کردهاند. به گفته آنان، در مواردی مانند مرمت ترکهای پلههای عالیقاپوی اصفهان نیز از میلگرد و آهن استفاده شده که انتقادات گستردهای را برانگیخته بود.
تصاویر منتشرشده از اتمام پروژه، نشاندهنده تغییرات اساسی در ساختار بنا است. حذف عناصر تاریخی، از جمله نشانههای معماری ساسانی، مهمترین دلیل نارضایتی فعالان میراث فرهنگی و ساکنان منطقه است که چنین اقداماتی را آسیبزدن به یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری منطقه آهار میدانند.
برخی منابع آگاه در گفتوگو با خبرنگار ایندیپندنت فارسی یادآور شدهاند مجموعه مهندسین مشاور «عمارت خورشید» پیشتر نیز در مرمت یکی از کاروانسراها با انتقادات مشابهی مواجه شده بود. این منابع مدعی هستند اگرچه نام فرامرز پارسی به عنوان مدیر طرح مطرح شده، اما اجرای پروژه به گروهی به نیابت از او سپرده شده است.
در کارنامه گروه «عمارت خورشید» مرمت دو کاروانسرای وکیل کرمان و کاروانسرای لاسجرد دیده میشود، اما مشخص نیست که کدام یک از این دو پروژه با انتقادات مذکور مواجه بوده است.
هشدار کارشناسان در پروژههای دیگر
یکی دیگر از نمونههای مورد بحث، مرمت بانک تجارت شعبه توپخانه است. کارشناسان میراث فرهنگی در آن پروژه نیز هشدار داده بودند جایگزینی آهن به جای چوب در سقف بنا، وزن کلی سازه را افزایش داده و خطر فروریختن آن در زلزله را بالا میبرد. این هشدارها اما از سوی تیم مرمت نادیده گرفته شد.
یکی از فعالان حوزه میراث فرهنگی در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی اظهار داشته است: «واگذاری مراحل اجرا به گروههای غیرمتخصص پس از عقد قرارداد با تیم اصلی مرمت، به رویهای معمول در پروژههای مرمتی بدل شده است. نبود نظارت کافی و سپردن بخشهای اجرایی به کارگرانی که عمدتاً در پروژههای ساختوساز فعال بودهاند، باعث شده بسیاری از آثار تاریخی به جای مرمت، دستخوش تغییرات اساسی شوند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در مقابل این انتقادات، فرامرز پارسی در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، ضمن رد تمامی ایرادات واردشده، مدعی شد منتقدان، صلاحیت لازم برای اظهارنظر درباره این پروژه را ندارند. به گفته او، برخی دیگر از کارشناسان حوزه مرمت، شیوه انجام پروژه را تأیید کردهاند.
با این حال، این اظهارات نتوانسته است فعالان میراث فرهنگی را قانع کند و اعتراضها به نحوه اجرای پروژه همچنان ادامه دارد. در این میان، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ادامه این روند در سایر پروژههای مرمتی، میتواند به از بین رفتن هویت تاریخی بناهای ارزشمند کشور منجر شود
نقدی بر روند مرمت بناهای تاریخی؛ از عمارت مسعودیه تا مسجد شیخ لطفالله
با مراجعه به سایت مجموعه معماری مهندسین مشاور عمارت خورشید، مشخص میشود این گروه اجرای طرحهای مرمت چندین بنای تاریخی ازجمله خانه فاطمی نایین، خانه تاریخی شاکری قم، مرمت و بازسازی بانک تجارت شعبه میدان توپخانه تهران، و یکی از بخشهای پروژههای مرمت در عمارت مسعودیه تهران را بر عهده داشته است. بااینحال، نحوه مرمت برخی از این بناها، بهویژه عمارت مسعودیه، در زمان اجرا با اعتراض گسترده جامعه میراث فرهنگی مواجه شده بود.
مرور پروژههای این دفتر نشان میدهد مجموعه عمارت خورشید بیشتر در حوزه طراحی معماری فعال بوده است و مشخص نیست که واگذاری مرمت بناهای تاریخی – که دارای الزامات متفاوتی نسبت به طراحی معماری است – بر چه مبنایی و با چه معیارهایی به این گروه سپرده شده است.
تجربه آسیبرسانی به بناهای تاریخی در روند مرمت، در سالهای اخیر بارها تکرار شده است. نمونه مشهور این مسئله، تغییر رنگ و قوس گنبد مسجد تاریخی شیخ لطفالله اصفهان بود که نهتنها هویت بصری این شاهکار صفوی را دگرگون کرد، بلکه اعتراض گسترده جامعه مرمتگران را نیز در پی داشت.
در آن پروژه، اصلیترین محل اعتراضعدم شفافیت در روند واگذاری چنین بنای ارزشمندی به تیم مرمتی بود. به گفته فعالان میراث فرهنگی، علاوه بر طولانی شدن پروژه، در مراحل مختلف مشخص شد که گروه مذکور از توان فنی کافی برای چنین پروژه مهمی برخوردار نیست.
یکی دیگر از نمونههای بارز مرمت غیراصولی، ساخت دیوارهایی به سبک بناهای کوهستانی در روند مرمت قلعه تاریخی پرتغالیها در جزیره هرمز بود که در زمان اجرا، علیرغم هشدارهای کارشناسان، توسط مدیران میراث فرهنگی نادیده گرفته شد. این اقدام، نهتنها هویت تاریخی قلعه را مخدوش کرد، بلکه رویکرد غیرعلمی در مرمت آثار را به نمایش گذاشت.
مسجد جامع عتیق شیراز، خانه تاریخی طباطبایی در کاشان و عمارت ملکالتجار نیز از جمله بناهایی هستند که در روند مرمت، با الحاقات معماری نادرست مواجه شدهاند. این تغییرات نهتنها هویت اصلی بناها را مخدوش کرده، بلکه امکان بازخوانی صحیح تاریخ آنها را که یکی از اهداف اصلی مرمت و احیاست، ناممکن ساخته است.
ذاتالله نیکزاد، عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و کارشناس مرمت، در خردادماه سال ۱۴۰۱، با اشاره به معضل مرمت غیر اصولی بناهای تاریخی، گفته بود: «در مرمت، بنای آسیبدیده را میخواهیم درمان کنیم و در حین درمان باید به شناخت درباره بنا برسیم. در این فرآیند، باید بهجای پناه بردن به صرف اجرا، بر مطالعات علمی در مرمت آثار تاریخی تأکید شود.»
او همچنین تأکید کرده است یکی از چالشهای جدی در روند مرمت، حذف مرمتگران متخصص از این پروژههاست.
از نظر این کارشناس خبره حوزه میراث فرهنگی زمانی که یک پروژه مرمتی به مناقصه گذاشته میشود و پیمانکاران (که اغلب فاقد تخصص مرمت هستند) آن را در دست میگیرند، نقش مرمتگر که باید هدایت علمی پروژه را برعهده داشته باشد، به حاشیه رانده میشود. این در حالی است که مرمتگر میتواند در هر مرحله از پروژه، فرآیندهای نادرست را اصلاح کند.
خسارتهای غیرقابل جبران بر پیکره آثار تاریخی
نمونههایی مانند اضافه کردن گچبری به بناهایی همچون عمارت طباطباییهای کاشان نشان میدهد که چنین دستکاریهایی، که تحت عنوان مرمت انجام میشوند، در حقیقت به تغییر هویت تاریخی بنا منجر میشود. این مسئله میتواند موجب شود که یک بنای تاریخی دیگر قابل بازخوانی نباشد و ماهیت اصیل خود را از دست بدهد.
واگذاری این بناها در سالهای اخیر به مجموعههای خصوصی، نهتنها اهداف اولیه طرح، یعنی تأمین هزینههای مرمت و احیا، را محقق نکرد، بلکه در برخی موارد خسارات جبرانناپذیری نیز به بار آورد. بهعنوان نمونه، در عمارت تاریخی مسعودیه، تأخیر در اجرای مرمت و بیتوجهی به اصول علمی، باعث شد که بخشهایی از این عمارت تا آستانه فروپاشی پیش رود. آخرین مشاهدات نشان میدهد که برخی قسمتهای سقف و دیوارههای بنا تنها با داربست و چوبهای محافظ نگهداری شدهاند.
تخریب آثار تاریخی در روند مرمت نیز بارها اتفاق افتاده است. برای مثال، قیرگون کردن سطح پل تاریخی شهرستان در اصفهان – که قدمت آن به دوره ساسانی بازمیگردد – یکی از تصمیمهای عجیب و غیرکارشناسی بود که موجب آسیب جدی به این سازه شد. نمونه دیگر، بقعه امامزاده سلیمان در اشتهارد استان البرز است که متعلق به دوره صفوی بوده و در جریان مرمت، بهجای احیا، دچار تخریب شده است.