شناسهٔ خبر: 71247300 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اقتصاد نیوز | لینک خبر

جنگ تعرفه‌ها از ایده تا عمل-2

اهرم چین برای دور زدن تعرفه‌ها؛ چرا ترامپ علیه اژدهای زرد اعلان جنگ کرد؟

اقتصادنیوز: گروهی از تحلیلگران بر این باورند که تاکید ترامپ بر جنگ تجاری با چین صرفا اهرمی است برای تحت فشار قرار دادن پکن جهت سرمایه گذاری در ایالات متحده؛ اهرمی که در کنار واردات نفت و گاز از آمریکا و هم آغوشی چین با دلار می‌تواند به تنش‌های تجاری و اقتصادی دو بازیگر حداقل در میان مدت پایان دهد.

صاحب‌خبر -

به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار یادداشتی نوشت: چندی پیش، آمریکایی‌ها و چینی‌ها بیشتر با یکدیگر تعامل داشتند. در سال 2011، نظرسنجی‌ها نشان داد که اکثر مردمان دو کشور نسبت به دیگری نظر مثبت دارند.

از نظر اقتصادی، ایالات متحده و چین جدایی ناپذیر به نظر می‌رسید. اصطلاح "چیمیریکا" ​​این پویایی را نشان می‌دهد: چین تولید را نجات داد، آمریکا مصرف کرد و قرض گرفت. این رابطه به عنوان موتور رشد جهانی شناخته شد و به جهان کمک کرد تا از بحران مالی 2008 بهبود یابد.

اقتصادنیوز این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده است. بخش نخست تحت عنوان «جنگ زرگری آمریکا؛ خیز ترامپ برای معامله‌ای بزرگ/ چرا آمریکا به توافق با چین محتاج است؟» منتشر و در ادامه بخش دوم آمده است.

تنها اهرم واشنگتن در برابر اژد‌های زرد

معامله بزرگ با چین به معنای سازش در مسائل مهم امنیتی نیست. دولت ایالات متحده نباید به پکن اجازه دسترسی به فناوری‌های حساس بدهد یا چشم خود را بر یارانه‌های دولتی که به طور ناعادلانه از محصولات صنعتی چین سود می‌برند ببندد.

هدف از یک معامله بزرگ باید این باشد که چین را محکم در مدار اقتصادی جهانی تحت رهبری ایالات متحده قرار دهد و در عین حال بخش عمده‌ای از مزایای تجارت دوجانبه با کارگران آمریکایی را به اشتراک بگذارد. با این حال، برای گرفتن امتیازات معنادار از چین برای دستیابی به یک توافق تجاری، ترامپ باید به چیزی بیش از اجبار تکیه کند.

تعرفه‌های بالاتر بر کالا‌های چینی احتمالاً انتقام‌جویی را برانگیخته و منجر به افزایش تورم برای مصرف‌کننده در ایالات متحده و آسیب به صنعت ایالات متحده خواهد شد. در عوض، دولت ترامپ باید استراتژی در آغوش گرفتن خرس گریزلی را اتخاذ کند؛ استراتژی که تضمین کند رشد اقتصادی چین با منافعی که در موفقیت آینده ایالات متحده دارد، همسو می‌شود.

برای موفقیت در مذاکرات تجاری با چین، دولت ترامپ باید به جای رویارویی مستقیم، رهبری چین را با یک دوراهی مواجه کند. دولت می‌بایست به جای استفاده از تعرفه‌ها برای کاهش کسری تجاری، صراحتاً سطوح تعرفه را به میزان سرمایه‌گذاری چین در ایالات متحده مرتبط کند.

اگر شی خواهان تعرفه‌های کمتر است، فقط باید در ایالات متحده سرمایه‌گذاری بیشتری کند. این شرایط به واشنگتن اجازه می‌دهد تا شرایط یک توافق تجاری را تعیین کند و پکن را با یک انتخاب روشن باقی بگذارد؛ پذیرش مجازات برای عدم رعایت یا دریافت پاداش برای همکاری.

به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۳، کسری تجاری ایالات متحده با چین در قیاس با مکزیک، حدود ۹۰ میلیارد دلار بیشتر شد. چین بخشی از این شکاف را با افزودن ۶. ۳ میلیارد دلار به دارایی‌های خود در اوراق بهادار بلندمدت ایالات متحده و ۶۲۱ میلیون دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی جدید (FDI) در این کشور جبران کرد که با این کار تعادل «پرداخت نشده» تقریباً ۸۳ میلیارد دلار باقی ماند.

دولت ترامپ می‌تواند تعرفه‌ها را مستقیماً با این تعادل پرداخت نشده متناسب کند و چین را تشویق کند که شکاف را از طریق ترکیبی از افزایش صادرات ایالات متحده یا سرمایه‌گذاری‌های مستقیم که به نفع صنایع و جوامع ایالات متحده است، کاهش دهد.

2

تنها گزینه چین برای عبور از بحران

برای پرداختن به نگرانی‌های بالقوه امنیت ملی، سرمایه‌گذاری‌های چینی به صنایع تعیین‌شده محدود می‌شود و مشمول بررسی‌های دقیق دولت ایالات متحده قرار خواهد گرفت. تملک شرکت‌های موجود در ایالات متحده متوقف می‌شود، در حالی که سرمایه‌گذاری‌های سبز - مانند کارخانه‌های تازه‌ساخته‌ای که مشاغل جدید ایجاد می‌کنند - و استارت‌آپ‌های فناوری‌های غیرحساس از امتیاز‌های ترجیحی برخوردار خواهند بود.

چین راه‌های متعددی برای دستیابی به اهداف هزینه و سرمایه‌گذاری خود و همچنین اجتناب از تعرفه‌های بالاتر خواهد داشت. به عنوان مثال، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چین در ایالات متحده از سال ۲۰۱۶ تا کنون ۹۷ درصد کاهش یافته است. بازگشت به سطوح سال ۲۰۱۶، با تعدیل تورم، به حدود ۳۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری جدید نیاز دارد.

به طور مشابه، بانک خلق چین (PBOC) از سال ۲۰۱۶ بدهی‌های مرتبط با دارایی‌های خود را در خزانه داری ایالات متحده بیش از یک سوم کاهش داده است. معکوس کردن این روند با هدایت مجدد خرید طلا توسط PBOC در طول سال ۲۰۲۴ به بدهی خزانه داری ایالات متحده می‌تواند ۴۳ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری جدید ایجاد کند. این امر از تلاش‌های ایالات متحده برای پایین نگه داشتن نرخ بهره پشتیبانی می‌کند؛ به‌ویژه در شرایطی که پیش‌بینی می‌شود سیاست‌های ترامپ بدهی ملی را تا ۷. ۷۵ تریلیون دلار در دهه آینده افزایش دهد. به عنوان یک مزیت جانبی، چنین اقدامی به طور مؤثری صحبت در مورد یک واحد پولی بریکس یا دلارزدایی جهانی را با تعهد مجدد عمومی به دلار ایالات متحده به عنوان ارز ذخیره جهانی متوقف می‌کند.

در بخش تجارت، چین می‌تواند واردات نفت و گاز آمریکا را تا ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش دهد و ۵ میلیارد دلار هزینه اضافی ایجاد کند. حتی با افزایش این حجم تعامل تجاری، سهم ایالات متحده از واردات انرژی چین کمتر از یک سوم روسیه باقی می‌ماند و استقلال انرژی چین حفظ می‌شود. این اقدامات - افزایش مجموع ۸۳ میلیارد دلار در هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری - چین را قادر می‌سازد تا به اهداف خود دست یابد و از افزایش تعرفه‌ها جلوگیری کند.