شناسهٔ خبر: 71245854 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

مادرانه‌ای برای سردار هور

مهدی جعفری در اشک هور کوشیده که با روایتی غیرخطی بین زمان مفقود شدن و در واقع هنگام شهادت سردار هاشمی تا زمان پیدا شدن پیکر مطهر ایشان، رفت و برگشتی تاریخی به قصه داشته باشد و در این میان با برجسته کردن نقش مادر این شهید والامقام، به اثر تمی ملودرام بخشیده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه، تا اینجای جشنواره چهل و سوم فیلم فجر که نگارندۀ این سطور، موفق به تماشای برخی از آثار هنر هفتم وطنی در این آوردگاه مهم فرهنگی و هنری شده، ذکر این نکتۀ کلیدی لازم است که متأسفانه اجمالاً نظاره‌گر فیلم‌هایی متوسط رو به ضعیف بوده‌ایم که در بسیاری از آن‌ها همچنان پاشنۀ آشیل، فیلمنامه است و ای کاش این مقوله یعنی توجه به قصه و درام و لزوم شکل‌گیری این مسأله در ارتباط تنگاتنگ با فرم سینمایی بیش از این‌ها مورد عنایت فیلمسازان محترم و عمدتاً پیشکسوت و نام آشنا قرار می‌گرفت.

با این حال، فیلم سینمایی «اشک هور» به نویسندگی و کارگردانی مهدی جعفری که به بخش‌های مهمی از زندگی مجاهدانۀ سردار شهید علی هاشمی و انتظار مادر بزرگوارش برای بازگشت پیکر مطهر سردار هور می‌پردازد، از معدود آثار نسبتاً قابل قبول و آبرومند این دوره از جشنواره است.

روایتگر انتظار یک مادر داغدیده و سلحشور

شروع فیلم با پلانی از اشک مادر و بلافاصله نمایی از هور خشک شده، روایتگر انتظاری است که در جای‌جای فیلم به آن گریزِ مفهومی زده می‌شود.

در بیست دقیقۀ آغازین فیلم که بیشتر، مقاومت همرزمان و یاران سید علی هاشمی به تصویر کشیده شده با وجود تشتت در روایت قصه و شخصیت‌پردازی ناقص، نوع فیلمبرداری جذاب از کار درآمده که این جذابیت البته بی‌ارتباط به سابقۀ فیلمبردار بودن سازندۀ اشک هور نیست.

در یکی از سکانس‌های همین بخش، روز چهارم تیر سال ۶۷ یعنی واپسین روز عمر این دنیایی سید علی، او خطاب به یارانش در داخل سنگر می‌گوید: «حواستون باشه بچه‌ها، جزیرۀ [مجنون] رو خیلی گرون گرفتیم، حیفه که ارزون از دست بدیم» اما وقتی دستور می‌آید که باید مجنون را تخلیه کنند، همۀ یارانش را راهی می‌کند و خودش و چند نفر دیگر جزو آخرین نفراتی هستند که قصد خروج از جزیره را دارند که در نهایت گرفتار هلیکوپتر کماندوهای عراقی شده و در صحنه‌های تعقیب و گریز، بعد از اصابت یک موشک از بالگرد عراقی دیگر مشخص نیست که سید چه سرنوشتی پیدا می‌کند.

ادامۀ قصه تا ۲۲ سال بعد که با اعلام سردار باقرزاده، مسئول کمیتۀ تفحص شهدای ستادکل نیروهای مسلح، هویت استخوان‌های بر جای مانده از شهید هاشمی تشخیص داده می‌شود و بدین سان حماسۀ مردم خوزستان در تشییع فرزند قهرمانشان شکل می‌گیرد.

فیلمی دفاع مقدسی با درون مایه ملودرام

مهدی جعفری در اشک هور کوشیده که با روایتی غیرخطی بین زمان مفقود شدن و در واقع هنگام شهادت سردار هاشمی تا زمان پیدا شدن پیکر مطهر ایشان، رفت و برگشتی تاریخی به قصه داشته باشد و در این میان با برجسته کردن نقش مادر این شهید والامقام، به اثر تمی ملودرام بخشیده است.

به اذعان درست برخی از منتقدان و کارشناسان سینما، فیلم، دو پاره به نظر می رسد و باید در اینجا گفت که اشک هور بیش از آن‌که روایتگر شهید علی هاشمی باشد، نشان‌دهندۀ بخش‌هایی از سبک زندگی منتظرانۀ مادر ایشان است و از این حیث باید گفت که گویا سازندگان تا حدی متأثر از نوع روایت فیلم درخشان «شیار ۱۴۳» با بازی کم‌نظیر و ماندگار مریلا زارعی بوده‌اند و این مفهوم انتظار به راستی چه کشش عجیبی در دراماتیزه کردن فیلم دارد که همچنان برای درگیر کردن حس و حال مخاطب، عنصری سازنده و پیش‌برنده به شمار می‌رود.

کیفیت نقش آفرینی هنرپیشگان فیلم

در خصوص بازی‌ها، آنچه قابل توجه است این‌که نقش فرعی شخصیت بدران با بازی «تورج الوند» که در بسیاری از بخش‌های فیلم، روایتگر ماجراست، به مراتب بهتر از بازی «رضا ثامری» در نقش سید علی هاشمی است.

رؤیا افشار در مقام مادر سید علی یا همان «ننه علی» قصه، بازی باورپذیر و خوبی دارد که به خصوص باید به گریم درست و به اندازۀ او اشاره کرد که به نقش، شخصیت و هویت بخشیده و از این حیث بعید نیست که به همین خاطر خانم افشار، نامزد دریافت سیمرغ شود، هر چند که این بار کار سختی برای برنده شدن در مهم‌ترین آوردگاه سینمایی کشور خواهد داشت.

از جمله ویژگی‌های خوب فیلم به جز فیلمبرداری درست و جذاب باید به استفادۀ صحیح از قدرت موسیقی به‌خصوص در صحنه‌های تعقیب و گریز نیروهای ایرانی و عراقی اشاره کرد، ضمن آن‌که نباید از موسیقی اثرگذار سکانس‌هایی که احساس مخاطب را در انتظار طولانی مدت یک مادر به تصویر می‌کشد، به راحتی گذشت.

... و همچنان ضعف در فیلمنامه

همان‌طور که پیشتر نیز اشاره شد، یکی از مشکلات جدی سینمای ایران خاصه در این سال‌ها و از جمله محصولات به نمایش درآمده در جشنوارۀ امسال، ضعف در فیلمنامه و به تبع آن نقصان در شخصیت‌پردازی است که در این فیلم نیز تا حدی همین ضعف در شخصیت‌پردازی خودش را نشان می‌دهد، به نحوی که در بسیاری از قسمت‌های اثر، مخاطب عام، ارتباط لازم را با شخصیت‌های قصه برقرار نمی‌کند و حتی دربارۀ شهید هاشمی نیز شخصیت به شکل کامل شکل نمی‌گیرد که ثمرۀ آن هم، عدم باورپذیری دقیق و کامل در مدیوم سینماست.

این درست است که برخی سکانس‌ها به‌خصوص ارتباط مادر شهید با بقایای بر جای مانده از فرزندش از جمله خاک پوتین او، احساس برانگیز درآمده اما این تمهید نیز کمک نکرده که ما به عظمت روحی و ارتباط فوق‌العادۀ شهید هاشمی با مادرش بیشتر و بهتر پی ببریم.

نمی‌دانم ایراد کار کجاست اما به نظر می‌رسد که برخی آثار جشنوارۀ امسال دچار نوعی شتاب‌زدگی شده‌اند و ای کاش دقت نظر سازندگان به‌خصوص در رابطه با آثاری که به قهرمانان بزرگ این آب و خاک می‌پردازد به نحوی بود که در نهایت محصولی با کیفیت و غنای بالا را مشاهده می‌کردیم.

از ریتم خوب تا لحظات کسل کننده

همچنین باید متذکر شد که ریتم فیلم در برخی جاها مطلوب و توأم با تعلیق کافی است اما در برخی قسمت‌ها تا حدودی کسل‌کننده و کُند می شود و این مسأله برای اثری که می‌خواهد فراتر از جشنواره با مردم ارتباط لازم را برقرار کند، نکته‌ای منفی محسوب می‌شود که به اعتقاد نگارنده، تدوین مجدد فیلم با حذف برخی پلان‌ها و سکانس‌ها چارۀ کار است.

با توجه به این‌که گفته شده که محصول اصلی سازندگان این فیلم در حقیقت یک سریال است به نظر می‌رسد که اشک هور بر خلاف «موقعیت مهدی» که فیلمی بسیار تکان‌دهنده و جذاب است، آن قدرت لازم را ندارد که امیدواریم در ساخت سریالی کار به ایرادات گفته شده توجهی صورت گرفته و در نهایت مخاطب عام در قاب تلویزیون بتواند اثری در خور شأن و جایگاه شهید سید علی هاشمی ببیند، هر چند که همین فیلم تولید شده نیز انصافاً جای تقدیر و تشکر از سازندگان و حامیان آن‌ها را دارد.

سید محمدمهدی موسوی