شناسهٔ خبر: 71242980 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

یمن جنوبی در آستانه سقوط یا اتحاد؟ آینده مبهم دولت انتقالی تحت حمایت عربستان

حوزه/ بحران یمن جنوبی نمونه‌ای از درگیری‌های پیچیده منطقه‌ای است که عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی در آن نقش دارند. آینده این کشور بستگی به نحوه مدیریت این بحران توسط بازیگران اصلی دارد، اما به نظر می‌رسد که مسیر تحولات، به نفع انصارالله در حال تغییر است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری حوزه | یمن جنوبی به‌عنوان منطقه‌ای استراتژیک در شبه‌جزیره عربستان، با چالش‌های متعددی مواجه است که از بحران‌های اقتصادی گرفته تا بی‌ثباتی سیاسی و امنیتی، همگی بر وضعیت آن تأثیرگذارند. این منطقه که تحت حمایت عربستان سعودی، امارات متحده عربی و آمریکا اداره می‌شود، در سال‌های اخیر با افزایش نارضایتی عمومی، کاهش ارزش پول ملی، تورم شدید، و تنش‌های داخلی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

محمدتقی سازندگی، پژوهشگر مسائل یمن، در این تحلیل، وضعیت یمن جنوبی، نقش عربستان سعودی در بحران، و دیدگاه آمریکا نسبت به تحولات اخیر را بررسی و تحلیل می‌کند:

۱. وضعیت کنونی یمن جنوبی

الف) بحران اقتصادی و معیشتی

اقتصاد یمن جنوبی در وضعیت بحرانی قرار دارد و کاهش شدید ارزش پول ملی، تورم افسارگسیخته، و ناتوانی دولت در تأمین مالی حقوق و هزینه‌های اساسی، معیشت مردم را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است. مهم‌ترین مظاهر این بحران عبارت‌اند از:

- کاهش ارزش ریال یمنی: نرخ برابری دلار در یمن جنوبی به ۱۰۱ هزار ریال یمنی رسیده، درحالی‌که در یمن شمالی (تحت کنترل انصارالله) ۵۳ هزار ریال است. این اختلاف نشان‌دهنده شکنندگی اقتصادی دولت انتقالی در یمن جنوبی است.

- تفاوت سیاست‌های ارزی: در یمن جنوبی، نرخ ارز به‌صورت شناور و تحت مدیریت صندوق بین‌المللی پول کنترل می‌شود، اما در یمن شمالی، انصارالله سیاست کنترل دستوری نرخ ارز را اعمال می‌کند که منجر به ثبات نسبی پول ملی در آن منطقه شده است.

- تورم و افزایش هزینه‌های زندگی: قیمت کالاهای اساسی و خدمات در یمن جنوبی افزایش چشمگیری داشته و بسیاری از مردم را به زیر خط فقر کشانده است. این وضعیت باعث افزایش نارضایتی عمومی شده است.

ب) بحران زیرساختی و خدمات عمومی

زیرساخت‌های یمن جنوبی، به‌ویژه در حوزه انرژی و خدمات عمومی، در وضعیت بحرانی قرار دارند و دولت انتقالی نتوانسته پاسخگوی نیازهای مردم باشد. از مهم‌ترین چالش‌های این حوزه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- قطع گسترده برق: از حدود سه ماه پیش، شبکه برق‌رسانی استان‌های جنوبی دچار ناترازی شده و در نهایت به خاموشی کامل انجامیده است. این بحران نه‌تنها زندگی روزمره مردم را مختل کرده، بلکه تولید و فعالیت‌های اقتصادی را نیز تحت تأثیر منفی قرار داده است.

- کمبود منابع انرژی و سوخت: کاهش عرضه سوخت و افزایش قیمت آن، حمل‌ونقل و تولید صنعتی را با مشکلات متعددی روبه‌رو کرده است.

ج) بحران اجتماعی و امنیتی

درگیری‌های اجتماعی، افزایش خشونت، و سرکوب اعتراضات از جمله چالش‌های اساسی یمن جنوبی است که نشان‌دهنده بی‌ثباتی عمیق اجتماعی در این منطقه است. مهم‌ترین مصادیق این بحران عبارت‌اند از:

- اعتراضات خیابانی و سرکوب نارضایتی‌های مردمی: ناتوانی دولت در مدیریت بحران‌های اقتصادی و خدماتی، باعث شکل‌گیری تجمعات اعتراضی گسترده شده است. بسیاری از مردم خواهان پاسخگویی مقامات در خصوص مشکلات اقتصادی و امنیتی هستند.

- حادثه مرتبط با دختر مورد برخورد قرار گرفته: یکی از عوامل تحریک اعتراضات اخیر، حادثه‌ای بود که در آن دختری به دلیل رفتارهای غیرمتعارف در خیابان، از سوی افرادی منتسب به انصارالله مورد برخورد قرار گرفت. این رویداد موجب خشم عمومی شده و مردم خواهان شفاف‌سازی و پاسخگویی در این خصوص شدند.

- افزایش ناامنی و درگیری‌های داخلی: اختلافات میان گروه‌های مسلح محلی و فقدان حاکمیت مؤثر، باعث افزایش بی‌ثباتی امنیتی شده است.

د) بحران سیاسی و تغییرات در دولت انتقالی

دولت انتقالی یمن جنوبی که تحت حمایت عربستان و امارات فعالیت می‌کند، از ثبات کافی برخوردار نیست. تغییر ناگهانی نخست‌وزیر، (در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۴۰۳)، جایگزینی «احمد عوض بن مبارک» (وزیر امور خارجه دولت مورد حمایت عربستان در یمن) به‌جای «رشاد العلیمی»، و عدم حمایت کافی عربستان از دولت جدید، بحران را پیچیده‌تر کرده است. مردم یمن جنوبی به‌شدت از سیاست‌ها و تصمیمات عربستان سعودی و امارات ناراضی‌اند و بر این باورند که این تصمیمات بدون در نظر گرفتن خواسته‌ها و منافع آن‌ها اتخاذ می‌شود. بسیاری از شهروندان معتقدند که «رشاد العلیمی» می‌بایست در قدرت باقی می‌ماند و به‌جای تغییر در رهبری دولت انتقالی، عربستان موظف بود از طریق کمک‌های مالی، به حل بحران اقتصادی و معیشتی این دولت یاری رساند. افزون بر این، مردم نسبت به توانایی «احمد عوض بن مبارک» در مدیریت بحران‌های پیچیده یمن تردید دارند و او را فاقد صلاحیت لازم برای سامان‌دهی اوضاع در مناطق تحت نفوذ عربستان و امارات می‌دانند.

هـ) پیشروی انصارالله و گسترش نفوذ در یمن جنوبی

انصارالله در ماه‌های اخیر موفق شده است کنترل استان‌های استراتژیکی مانند تعز، البیضاء و شبوه را به دست بگیرد و اکنون به سمت مأرب، یکی از مهم‌ترین مناطق نفت‌خیز یمن، پیشروی می‌کند. کاهش حمایت عربستان از دولت انتقالی و توافق‌های پشت‌پرده ریاض با انصارالله، این روند را تسریع کرده است. در استان مأرب، قبیله‌ای به نام بَکِیل حضور دارد که با جنبش انصارالله پیوندهای خویشاوندی و تاریخی دارد. این ارتباطات نزدیک قبیله‌ای، تمایل اعضای بکیل را به پیوستن به انصارالله تقویت کرده و نقش مهمی در تحولات میدانی منطقه ایفا می‌کند.

۲. نقش عربستان سعودی در بحران یمن جنوبی

عربستان سعودی از آغاز بحران یمن، یکی از بازیگران اصلی این جنگ بوده است. بااین‌حال، به نظر می‌رسد که ریاض در حال تجدیدنظر در سیاست‌های خود در قبال یمن است. نقش عربستان را می‌توان در چند محور بررسی کرد:

الف) حمایت مالی از دولت انتقالی

عربستان سعودی اخیراً کمک ۵۰۰ میلیون دلاری به دولت انتقالی ارائه داده است که شامل ۳۰۰ میلیون دلار برای بانک مرکزی و ۲۰۰ میلیون دلار برای پرداخت حقوق و سایر هزینه‌هاست. این کمک‌ها اگرچه در کوتاه‌مدت می‌تواند مشکلات اقتصادی را کاهش دهد، اما راه‌حل اساسی برای بحران یمن محسوب نمی‌شود.

ب) توافق محرمانه با انصارالله

بر اساس گزارش‌های منتشرشده، عربستان سعودی به توافقی با انصارالله دست یافته است که بر اساس آن:

- ریاض دیگر از دولت انتقالی یمن جنوبی حمایت نخواهد کرد.

- انصارالله کنترل یمن جنوبی را به دست می‌گیرد، مشروط به این‌که حملات به تأسیسات نفتی عربستان، ازجمله آرامکو، متوقف شود.

این توافق یکی از مهم‌ترین تحولات اخیر است و به‌وضوح نشان می‌دهد که عربستان در حال عقب‌نشینی از یمن است.

ج) دوگانگی عربستان در برابر فشار آمریکا

این توافق میان عربستان و انصارالله، با مخالفت شدید آمریکا روبه‌رو شده است. آمریکا به‌عنوان یکی از متحدان اصلی ریاض، فشار زیادی به عربستان وارد کرده تا از این توافق عقب‌نشینی کند. اما عربستان در وضعیت دشواری قرار دارد؛ از یک‌سو، تمایل دارد بحران یمن را مدیریت کند و از هزینه‌های جنگ بکاهد، و از سوی دیگر، نمی‌خواهد روابط خود با آمریکا را به خطر بیندازد.

۳. دیدگاه و موضع آمریکا درباره بحران یمن جنوبی

الف) فشار برای حذف انصارالله

آمریکا از ابتدای بحران یمن، سیاستی سخت‌گیرانه علیه انصارالله اتخاذ کرده است و همچنان بر حذف این گروه از معادلات سیاسی یمن تأکید دارد. اما واقعیت میدانی نشان می‌دهد که توانایی نظامی انصارالله در سال‌های اخیر به‌شدت افزایش یافته و حملات پهپادی و موشکی آن‌ها، منافع آمریکا و متحدانش را تهدید کرده است.

ب) نگرانی از تسلط انصارالله بر دریای سرخ

یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های آمریکا، کنترل باب‌المندب توسط انصارالله است. این تنگه یکی از راهبردی‌ترین مسیرهای تجاری دریایی جهان است که روزانه میلیون‌ها بشکه نفت و کالا از آن عبور می‌کند. تسلط انصارالله بر این منطقه، موقعیت آمریکا و متحدانش را در خاورمیانه به‌شدت تضعیف می‌کند.

ج) هزینه‌های سنگین حضور در دریای سرخ

فرماندهان نظامی آمریکا اخیراً اعلام کرده‌اند که حضور نیروهای آمریکایی در دریای سرخ هزینه‌های سنگینی دارد و در صورت ادامه این روند، نیاز به تأمین مالی از سوی دیگر کشورها وجود خواهد داشت. این نشان می‌دهد که آمریکا نیز به دنبال کاهش هزینه‌های خود در این منطقه است.

۴. نتیجه‌گیری و آینده یمن جنوبی

با توجه به روند کنونی بحران، چند سناریو محتمل است:

۱. افزایش نفوذ انصارالله و یکپارچه‌سازی یمن: اگر توافق میان عربستان و انصارالله اجرایی شود، مقاومت انصارالله، کنترل یمن جنوبی را نیز به دست خواهد گرفت، که به معنای شکل‌گیری یک دولت واحد تحت سیطره انصارالله خواهد بود.

۲. واکنش آمریکا و احتمال تشدید درگیری‌ها: آمریکا ممکن است برای جلوگیری از قدرت گرفتن انصارالله، فشارهای دیپلماتیک و حتی نظامی را افزایش دهد. حمایت از نیروهای محلی یا تحریم‌های شدیدتر علیه یمن، بخشی از این اقدامات خواهد بود. همانطور که آمریکا در تاریخ ۴ بهمن ۱۴۰۳، در حرکتی تحریک آمیز، مجددا مقاومت انصارالله را به عنوان «سازمان‌های تروریستی خارجی» در لیست سیاه خود قرار داد.

۳. بحران اقتصادی و نارضایتی اجتماعی: حتی در صورت تغییرات سیاسی، بحران اقتصادی یمن به‌راحتی حل نخواهد شد. نرخ بالای تورم و سقوط ارزش پول ملی، مردم را تحت‌فشار قرار داده و ممکن است اعتراضات بیشتری را در آینده به دنبال داشته باشد.

۴. رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی: نقش بازیگرانی مانند ایران، روسیه، و چین نیز در تحولات یمن اهمیت دارد. اگر انصارالله قدرت بیشتری کسب کند، ممکن است روابط خود را با این کشورها تقویت کرده و توازن قدرت در منطقه تغییر یابد.

در نهایت، بحران یمن جنوبی نمونه‌ای از درگیری‌های پیچیده منطقه‌ای است که عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی در آن نقش دارند. آینده این کشور بستگی به نحوه مدیریت این بحران توسط بازیگران اصلی دارد، اما به نظر می‌رسد که مسیر تحولات، به نفع انصارالله در حال تغییر است.

محمدتقی سازندگی