از همان لحظهای که بازیکنان قدم به زمین گذاشتند، یک موج هماهنگ از صدا و حرکت کل استادیوم را در بر گرفت. در لحظات حساس بازی، ناگهان سکوتی محاسبهشده در ورزشگاه حکمفرما میشد و در یکلحظه، انفجار صدا جای آن را میگرفت. هر شعار، هر دستزدن، هر حرکت دقیقاً ازپیشطراحیشده بود.
بازی پرسپولیس - الهلال نشان داد در عربستان، هواداری به چه سطح حرفهای رسیده است که مانند یک ارکستر بزرگ، هر حرکت تماشاگران حسابشده و هماهنگ است. هیچ شیئی به زمین پرتاب نمیشود، هیچ هرجومرجی در جایگاهها دیده نمیشود و هیچ لحظهای از بازی بدون پشتیبانی تمامعیار باقی نمیماند. سهشنبهشب سکوها فقط محلی برای نشستن نبودند؛ بلکه بخشی از تاکتیک و بازی بودند. تغییر رنگ استادیوم از روی سکوها شروع میشد. آبی، سفید و باز آبی. هالوژنها و نورافکنهای استادیوم همراه با این تغییر تم نورپردازیشان تغییر میکرد و تشویق بازیکنان همچون مارشهای نظامی بارقههایی از قدرت به ساق بازیکنان الهلال سنجاق میکردند. به چشم خودمان دیدیم در سالهای اخیر، تماشاگران عربستانی از یک گروه سنتی که با دشداشه و دمپایی فقط به طبل زدن و شعارهای کلی بسنده میکردند، به هوادارانی حرفهای و سازمانیافته تبدیل شدهاند. باشگاهها با کمک لیدرهای حرفهای، گروههای رسمی هواداری ایجاد کردهاند که تشویقهای هماهنگ، موزیکال و حتی مبتنی بر تحلیل بازی را انجام میدهند. ورود فناوری به استادیومها و نمایشهای تصویری مدرن نیز به افزایش شور و هیجان مسابقات کمک کرده است.
در ایران اما، تشویقها همچنان سنتی و فردی است. باشگاهها سرمایهگذاری خاصی روی فرهنگ هواداری نکردهاند و بسیاری از هواداران ایرانی هنوز با امکانات حداقلی و بدون سازماندهی به استادیوم میآیند. فوتبال در نقاط مختلف جهان دارای فرهنگهای هواداری متنوعی است. برخی کشورها مانند ایتالیا و ترکیه با اولتراسهای پرشور و گاه افراطی شناخته میشوند، برخی مانند انگلیس بر سرودخوانی و تشویقهای سنتی تأکید دارند و برخی مانند ژاپن و کره جنوبی نظم و هماهنگی را در اولویت قرار دادهاند.
در عربستان نیز، فرهنگ هواداری در سالهای اخیر حرفهایتر شده است. تیمهایی مانند الهلال و النصر با جذب لیدرهای حرفهای و سازماندهی هواداران، توانستهاند تشویقهای منظم و تأثیرگذار را در استادیومها اجرا کنند. در مقابل، در ایران هنوز هم تشویقها بهصورت پراکنده و بدون برنامهریزی انجام میشود و برخی ناهنجاریهای استادیومی به مشکلات اضافه کرده است.
اگر فوتبال ایران بخواهد در سطح بینالمللی پیشرفت کند، نهتنها باید زیرساختها و مدیریت را بهبود ببخشد، بلکه باید فرهنگ هواداری خود را نیز حرفهایتر کند. امروز دیگر تفاوت فوتبال ایران و عربستان فقط در نتیجه یک مسابقه خلاصه نمیشود، بلکه در استادیومها، امکانات، سرمایهگذاری و تفکر حرفهای کاملاً مشهود است. حتی در سکوها هم این فاصله دیده میشود. آیا ایران برای جبران این فاصله راهی پیدا خواهد کرد؟