به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، «بحران کمآبی»؛ بیشک این جمله را بارها و بارها از زبان مسوولان و مدیران در حوزههای مرتبط با آب شنیدهاید، اما سوال اینجاست که با آگاهی از بحران کمآبی یا حتی بیآبی چرا تا به امروز راهحل اجرایی برای عبور از این بحران ارایه نشده است. از سوی دیگر در شرایطی که هر سال آمار میزان بارش برف و باران مدام رو به کاهش است چرا نمیشنویم که قرار است با اجرای این چند راهحل از بحران عبور کنیم. کارشناسان محیطزیست و آب دلایل زیادی را برای رخ دادن این بحران اعلام کردهاند که برخی به شرایط آب و هوایی و اقلیمی مرتبط بوده و برخی به دلیل سوءمدیریت در این حوزه است؛ حالا به این دو عامل افزایش جمعیت و مصرف بیرویه را هم اضافه کنید آن وقت متوجه میشوید چرا از بحرانی به نام بحران آب صحبت میکنیم. موضوع افزایش جمعیت شاید در فهرست اولیه بحران آب قرار نداشت، اما رشد جمعیت در دهه شصت و هفتاد نیاز به منابع آبی را افزایش داد و در مقابل خشکسالی نیز با آن همسو شد و در نهایت به کاهش آبهای زیرزمینی و ذخایر آبی در سدها رسید. البته برخی کارشناسان رعایت نکردن استانداردها در کشاورزی، بخشهای صنعتی و حتی زندگی شهری را مورد توجه قرار میدهند و میگویند که مصرف آب در ایران بیرویه و غیر قابل مقایسه با سایر کشورهاست. استفاده از روشهای آبیاری غرقابی، آبیاری فضای سبز شهری و شستوشوی معابر و غیره با آب آشامیدنی از بزرگترین مشکلات در ایران است که همه ساله بحران آب را جدیتر میکند.
علاوه بر این، در کارخانجات و کارگاههای تولیدی و معادن نیز آب زیادی مصرف و آلوده شده و در نهایت به عنوان آب غیر قابل استفاده از چرخه خارج میشود. چند سال پیش بود که متولیان به این نتیجه رسیدند که باید فکری برای بازیافت فاضلاب و بازگردانی آبهای خاکستری کنند. استفاده از تجهیزات تصفیه فاضلاب در کارخانهها، کشتارگاهها، واحدهای درمانی و آبهای خاکستری تولید شده در مناطق مسکونی یکی از بهترین راهکارها برای استفاده مجدد از این آبها در کشاورزی و واحدهای صنعتی است.
موضوع تنش و بحران آبی در سایر کشورها به ویژه کشورهای عربی هم جدی است از این رو آنها با توجه به افزایش تنش و بحران آبی و تغییرات آب و هوایی، به دنبال روشهای کارآمد مصرف منابع آبی و تامین آب از طریق فاضلاب تصفیه شده به ویژه برای بخش کشاورزی شدند.
اینطور که متخصصان و مجریان طرح بازچرخانی آبهای خاکستری میگویند مقدار کل آبی که از آب خاکستری تصفیه شده به دست میآید و مورد استفاده مجدد قرار میگیرد، در حدود ۲.۱۷ کیلومتر مکعب در سال برآورد شده است.
کدام کشورها پیشرو هستند؟
جالب است بدانید عمان که ازجمله کشورهای درگیر با کمبود منابع آبی است، موفق به بازیافت صددرصدی فاضلاب و بازگردانی 78درصد آنها برای مصرف در بخشهای کشاورزی و صنعتی شده است. البته عمان در این مسیر تنها نیست و مصر، سوریه، امارات متحده و عربستان جزو بزرگترین مصرفکنندگان آبهای خاکستری هستند و حدود ۷۵درصد از حجم آب مورد استفاده مجدد را به خود اختصاص میدهند. از سوی دیگر در ژاپن، تعداد موارد استفاده از سیستمهای بازچرخانی آب خاکستری در ساختمانها رو به افزایش است؛ بهطوری که این تعداد از ۱۸ مورد در سال ۱۹۶۹ به ۱۰۴ مورد در سال ۲۰۱۰ رسیده و تعداد کل پروژههای استفاده مجدد از آب خاکستری در ساختمانها از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۰ برابر ۳۶۵۴ مورد بوده است. اما در نهایت همه نگاهها به هدررفت آب به حوزه کشاورزی مربوط میشود تا جایی که کارشناسان هدررفت آب در این حوزه را بحران جدیتر و وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را هم نشأت گرفته از عدم مدیریت آب در حوزه کشاورزی میدانند.
«دکتر فرشاد قوشچی»، استاد دانشگاه میگوید: به جرات میتوان گفت عدم مدیریت مطلوب آب در حوزه کشاورزی موجب بروز بحران شده که امروزه از آن به عنوان حکمرانی آب نام برده میشود. شاید مهمترین مشکل مدیریتی ما در حوزه آب به ویژه در کشاورزی عدم ضمانت اجرایی باشد البته یک بخشی از آن به ضعف قوانین گذاشته هم برمیگردد که بهرغم اصلاح شدن باز هم ضمانت اجرایی ندارد. مثلا فرض کنید تعداد چاههای عمیق ما در 40 سال اخیر دهها برابر شده، با اینکه میدانستیم وارد بحران آبی میشویم، اما به هر دلیلی حفر چاهها زیاد شد بهویژه در مناطقی که سطح ایستایی پایین است و میدانیم که در این سطح پایین ایستایی نباید چاههای خیلی عمیق حفر کرد، اما این امر اتفاق میافتد و درنهایت حوضههای آبریز خالی میشود.
او ادامه میدهد: نمونه اشتباه مدیریتی دیگر، عدم رعایت الگوی کاشت است. بعد از ۵۰ سال در دو سال اخیر عنوان شد که الگوی کاشت ارایه شده است.گیاهان آببر، یعنی گیاهانی که نیاز آبی زیاد دارند، مسلما در مناطق کمباران و مناطقی که آبهای سطحی کمی دارند، نباید کشت شوند، اما اصلا به این موضوع توجه نمیشود و مدیریتی هم بهطور جدی بر آن اعمال نمیشود. اگر بخواهیم مسائل مدیریتی را در حوزه کشاورزی بگوییم، بیشمار است.
قوشچی با اشاره به اینکه برای کشاورزان، تسهیلاتی چون توسعه آبیاریهای تحت فشار، قطرهای، بارانی یا کانالهای جدید آبیاری، سیمانی و مسقف فراهم شود تا خروج آب و تبخیر را کم کند، میگوید: اگر این شرایط فراهم باشد کشاورزها هم استقبال میکنند، چون کشاورز هم زندگیاش به آب وابسته است. اما تا به امروز تسهیلات کافی برای کشاورزان درنظر گرفته نشده یا شاید بودجه لازم تامین نشده البته تا حدودی بانک کشاورزی سالها این کارها را کرد و موفق بود و رشد نسبتا خوبی داشت و این سرمایهگذاری در بخش آبیاری تحت فشار انجام شد اما از یک جایی به بعد به دلیل مشکلاتی که در بودجه سالانه کشور در بخش کشاورزی به وجود آمد ادامه این حمایت جدی گرفته نشد.
او در پاسخ به این پرسش که ادامه شیوه آبیاری متداول یا سنتی، چه نتیجهای در بردارد، میگوید: شیوه غرقابی فقط بخشی از روش سنتی است البته روش آبیاری کرتی هم داریم که منسوخ شده و کارایی خیلی کمی دارد، جالب است بدانید در این روشها مصرف آب حدود ۳۰ یا ۴۵درصد بود، اما الان آمدند ۶۰ درصد آبی که از منبع آب یا از رودخانه یا آبهای جاری را به سطح مزارع رساندند که در نهایت این آبها یا از دسترس خارج یا تبخیر میشود و ادامه این روند فقط نابودی در پی دارد.
این استاد دانشگاه معتقد است: اگر نتوانیم روشها و تکنیکهای جدید را گسترش دهیم، به بحران آب دامن خواهیم زد هر چند که تمام متخصصان کشاورزی، سیاستگذاران و دولتمردان به این مساله آگاه هستند، باید موانع برطرف شود تا بتوانیم مقداری از این بحران فاصله بگیریم.
قوشچی ادامه میدهد: حدود ۹۰درصد آب مصرفی کشور که به آن آب شیرین یا آب تجدیدپذیر میگوییم و حاصل بارندگیها و نزولات جوی است یا در رودخانهها جاری میشود یا از رودخانههای مرزی به کشور وارد میشود که سالانه چیزی حدود ۱۳۰میلیارد مترمکعب است. از این ۱۳۰ میلیارد مترمکعب مقداری جاری و روانآب در رودخانههاست، ۵۶میلیارد مترمکعب آنها وارد لایههای زیرزمینی میشود. او میگوید: اتفاقی که افتاده، این است از این ۵۶ میلیارد مترمکعب بالغ بر ۶۲میلیارد مترمکعب آبهای زیرزمینی برداشت میشود یعنی ما در برداشت از حوضههای آبخوانهای زیرزمینی، حوضههای آبریز و آبهای زیرزمینیمان ۶میلیارد مترمکعب تراز منفی داریم که عمده آن مربوط به کشاورزی است.
این متخصص آب با اشاره به اینکه طبق آمار ۹۰درصد سرانه آب تجدیدپذیر کشور در کشاورزی مصرف میشود، تاکید میکند: این رقم بسیار بالایی است اگر ما بتوانیم با روشها و تکنیکهای جدید این بهرهوری را افزایش دهیم، مطمئنا سهم آب مصرفی در کشاورزی کمتر میشود و بحران آب هم کمتر خواهد شد.
قوشچی میافزاید: سرانه آب تجدیدپذیر در هر کشوری مطابق معیارهای جهانی، ۱۷۰۰ مترمکعب در سال برای هر نفر است. در ایران از ۱۳۹۳ به بعد به زیر این مقدار رسیدیم و الان چیزی حدود ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ مترمکعب است، این یعنی ما وارد بحران شدید آبی شدیم؛ این هشدار جدی است.
او میگوید: ایران کشوری است که از گذشته جزو مناطق نیمهخشک دنیا بوده، متاسفانه در تکنیکهای جدید در 90-80 سال گذشته که کشاورزی تجاری شده، ما خیلی بیمحابا آب را مصرف کردیم و بیشتر از چیزی که شاید گیاهان نیاز داشتهاند، آب دادیم و میزان زیادی از آن تبخیر شده و عملا از دسترس خارج شد، درحالی که در سالهای خیلی دور کشاورزی سنتی با روشهایی مثل استفاده از قنات که مبداش از ایران بود، توانسته بودیم خیلی راحت بحث بحران آبی را به عنوان یک کشور نیمهخشک مدیریت کنیم.
این استاد دانشگاه همچنین درخصوص راهحل این بحران میگوید: مطابق گزارشهای جهانی، کاهش سالانه منابع داخلی آبشیرین ایران حدود ۷ برابر شاخصهای جهانی است که بخش عمده این رقم به تنهایی به کشاورزی برمیگردد، بنابراین حتما باید روشهایی را برای پیشگیری از این بحران به کار گرفت که این روشها مطمئنا احتیاج به هزینه، زیرساخت و تسهیلات مختلف دارد که باید یک توجه ویژهای شود.
او تاکید میکند: باید یک همگونی و نزدیکی بین وزارتخانهها و دستگاههای مرتبط مثل محیطزیست و وزارت جهادکشاورزی و وزارت نیرو وجود داشته باشد، این عدم همگونی، تجانس و همسویی بین اینها باعث بسیاری از مشکلاتی شده است.
قوشچی معتقد است: سرمایهگذاری دولت در زمینه زیرساختهای نظام آبی کشور، از جمله طرحهای آبرسانی، کانالهای آبیاری، شبکههای شهری باید گسترش پیدا کند از طرفی هم اگر بازیافت فاضلابهایی که هدر میروند وارد چرخه آب کشاورزی شود، کمک بزرگی به بهبود شرایط موجود خواهد کرد.
به گفته او، مدیریت پایدار منابع آب، اصلاح مدیریت مربوط به حوضههای آبریز، حفظ و نگهداری شبکههای آبیاری، گسترش آبیاریهای تحت فشار و نظام قیمتگذاری آب از دیگر راهحلهای موجود برای ساماندهی شرایط بحرانی آب در کشور است. این استاد دانشگاه تاکید میکند که آب را ارزان نفروشیم تا کشاورز بداند این آب است که به محصولش ارزش میدهد، ما یک بحثی داریم به نام آب مجازی، بارها گفته شده و من هم چند جا گفتم که برای تولید یک هندوانهای که 8-7 کیلوگرم متوسط وزن دارد که بیش از ۹۰درصد آن آب است و ۱۰درصد ماده خشک دارد، ۲۵۰۰ لیتر آب مصرف میشود و وقتی آن را صادر میکنید و افتخار میکنید به اینکه صادر میکنید، عملا دارید ۲۵۰۰ لیتر آب را مجانی میفروشید و قیمتی ندارد و این اتفاق خوشایندی نیست.
او میافزاید: ما عملا داریم آب صادر میکنیم و اینها گلوگاههایی است که باید مورد بررسی قرار گرفته و مدام پایش شود تا یک نظام پایدار آبی در کشور داشته باشیم و البته راهحلهای بسیار زیاد دیگری که همه در گرو مدیریت صحیح و سرمایهگذاری مناسب در زیرساخت است.