شناسهٔ خبر: 71176186 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

این داروی تلخ را بنوشید و مردم را نجات دهید

کارگزاران کلان نیز باید داروی تلخ انتقاد را بنوشند و بکوشند به‌عوض توجیهات تکراری، اشکالاتی را که در برنامه‌ریزی، تخصیص منابع، ورود دارو، ساخت دارو و ذخیره‌سازی و پخش آن وجود داشته‌است، بشناسند و برطرف کنند.

صاحب‌خبر -

فربد فدایی - روزنامه اطلاعات: به دنبال کالبدشناسی و فیزیولژی و آسیب‌شناسی بافت‌های بدن، پیشرفت پزشکی از زمانی چشمگیر شد که داروهای مؤثر بر بیماری‌ها کشف یا ساخته شد. با فراهم شدن داروهای ضدمیکربی و آنتی‌بیوتیک‌ها و ده‌ها گروه دارویی دیگر و با ساختن تجهیزات پزشکی و از جمله ضربان‌ساز قلب، کمیت و کیفیت زندگی بیماران بهبود یافت.

افزایش طول عمر و عمر متوسط و امید به زندگی که ناشی از ساخت سرم‌ها و واکسن‌هاست، سلامت انسان را با دویست یا یکصد سال پیش کاملا متفاوت کرده‌است و از چشمگیرترین شواهد آن، همه‌گیری کووید در سال‌های اخیر است که ساخت واکسن‌های مؤثر توانست زندگی صدها میلیون انسان را نجات دهد.

حتی درباره اعمال جراحی باید گفت که بدون وجود داروهای هوشبری و مواد ضد عفونی، امکان اعمال جراحی وجود نداشت. امروز با داروها، همه‌گیری‌هایی چون وبا و طاعون دیده نمی‌شود. مالاریا ریشه‌کن شده‌است و سل که عامل رنج و مرگ انسان‌های بی‌شمار بود، به‌ندرت دیده می‌شود. با کاهش چشمگیر مرگ و عوارض جبران‌ ناپذیر بیماری‌ها، خانواده‌ها از هم گسیخته نمی‌شوند، والدین فرزند خود را از دست نمی‌دهند و کودکان بی‌سرپرست نمی‌مانند.

اما هیچ پیشرفت، آسان و بدون هزینه به‌دست نمی‌آید. درمان، از جمله درمان دارویی هزینه دارد و این هزینه اغلب گران و دستیابی به آن مشکل است؛ اما هیچ چیز گرانبهاتر از زندگی نیست که در این موارد بیمه‌ها باید وارد عمل شوند. 

در این جا دیگر موضوع سود و زیان مالی مطرح نیست، زیرا جان انسان را نمی‌توان قیمت‌گذاری کرد یا دارویی را  که برای ادامه حیات معدودی از بیماران ضروری است، نمی‌توان تحت عنوان صرفه‌جویی کنار گذاشت.

حیات بیماری که به بیماری نادر و پرهزینه‌ای مبتلاست، به همان اندازه زندگی یک فرد سالم، ثروتمند و تحصیلکرده ارزش دارد و ما در این مورد حق داوری نداریم که اولویت را به این‌ یا به آن بدهیم: «کس نمی‌داند در این بحر عمیق/ سنگریزه قدر دارد یا عقیق».
 

این موضوع را بارها از کارگزاران کشوری شنیده‌ایم که مصرف دارو در ایران زیاد یا چند برابر متوسط جهانی است، که این گزاره به دلایلی که در زیر آورده می‌شود، نارساست:
  ۱ـ آمار دقیقی در مورد میزان و چگونگی مصرف دارو در ایران نداریم.
 ۲ـ‌متوسط جهانی مصرف دارو مشخص نیست. 
 ۳ـ همه بیماران به بیماری‌های مشابه در کشورهای دیگر مبتلا نیستند که امکان مقایسه فراهم باشد. برای نمونه در کشورهای آفریقایی خط استوا ممکن است بیماری‌های عفونی شایع باشد و در کشورهای اروپای غربی امکان دارد بیماری‌های قلبی ـ عروقی شایع‌تر باشد که داروهای مورد مصرف در این دو گروه بیماری‌ها کاملا متفاوت است و امکان مقایسه آنها فراهم نیست.
۴ـ بخش عمده‌ای از داروها از ایران به کشورهای همسایه قاچاق می‌شود، اما جزو موارد مصرف دارو در ایران محسوب می‌شود.
 ۵ـ به گفته برخی پزشکان به‌علت کیفیت پایین بخشی از داروهای ساخت ایران، داروهای بیشتری باید برای بیمار استفاده شود. البته شخصاً صحت و سقم این نظر را نمی‌توانم تأیید یا تکذیب کنم.
 ۶ـ جان کلام و مشکلی اصلی شاید اصولاً ناشی از سوء‌مدیریت در سطح کلان است که با «پزشکی‌سازی»، موضوع از میدان اصلی اجتماعی خود به بیرون فرستاده شده و به آن جنبه پزشکی داده می‌شود. برای

نمونه، سوء‌تغذیه به‌علت شرایط اقتصادی بد خانواده موجب کم‌خونی فقر آهن، راشی‌تیسم، گواتر، کمبود انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی و آسیب‌پذیری بدن به انواع بیماری‌ها می‌شود و درنتیجه پزشک باید آهن، کلسیم و انواع ویتامین‌ها برای رفع کمبودهایی تجویز کند که ناشی از فقر غذایی و وضع بد اقتصادی است؛ لذا در این‌جا به پند سعدی می‌رسیم:
 «چه خوش گفت یک روز داروفروش/ شفا بایدت داروی تلخ نوش
اگر شربتی بایدت سودمند/ ز سعدی ستان تلخ داروی پند»

این داروی تلخ را نه فقط بیمار باید میل کند، بلکه کارگزاران کلان نیز باید داروی تلخ انتقاد را بنوشند و بکوشند به‌عوض توجیهات تکراری، اشکالاتی را که در برنامه‌ریزی، تخصیص منابع، ورود دارو، ساخت دارو و ذخیره‌سازی و پخش آن وجود داشته‌است، بشناسند و برطرف کنند.

کاش این ادعا که ۹۰ درصد داروهای مصرفی در ایران ساخت ایران است خاتمه یابد؛ زیرا مواد اولیه اکثر داروها از خارج به ایران وارد می‌شود و تا زمانی که مولکول دارو در ایران ساخته نشود نمی‌توان آن را ساخت ایران معرفی کرد. قیمت دارو نیز باید واقعی شود، به شرط آنکه بیمه‌ها آن را بپردازند و نه بیماران مستأصل و مضطر.

محدودشدن ارز واردات دارو و مواد اولیه آن و افزایش قیمت دارو بدون آنکه بیمه‌ها سهم عمده قیمت را بپردازند، منجر به فاجعه خواهد شد. بیماران ایرانی این حق را دارند که از بهترین و باکیفیت‌ترین داروها برخوردار شوند. صرفه‌جویی در مورد ارز واردات دارو و تجهیزات پزشکی مطلقاً جایز نیست؛ زیرا به قیمت جان انسان‌ها تمام می‌شود. فرهنگ ما که برای جان شیرین مور دانه‌کش، ارزش قائل است؛ کم‌توجهی به جان بیماران را برنمی‌تابد.
 

فربد فدایی - روزنامه اطلاعات: به دنبال کالبدشناسی و فیزیولژی و آسیب‌شناسی بافت‌های بدن، پیشرفت پزشکی از زمانی چشمگیر شد که داروهای مؤثر بر بیماری‌ها کشف یا ساخته شد. با فراهم شدن داروهای ضدمیکربی و آنتی‌بیوتیک‌ها و ده‌ها گروه دارویی دیگر و با ساختن تجهیزات پزشکی و از جمله ضربان‌ساز قلب، کمیت و کیفیت زندگی بیماران بهبود یافت.

افزایش طول عمر و عمر متوسط و امید به زندگی که ناشی از ساخت سرم‌ها و واکسن‌هاست، سلامت انسان را با دویست یا یکصد سال پیش کاملا متفاوت کرده‌است و از چشمگیرترین شواهد آن، همه‌گیری کووید در سال‌های اخیر است که ساخت واکسن‌های مؤثر توانست زندگی صدها میلیون انسان را نجات دهد.

حتی درباره اعمال جراحی باید گفت که بدون وجود داروهای هوشبری و مواد ضد عفونی، امکان اعمال جراحی وجود نداشت. امروز با داروها، همه‌گیری‌هایی چون وبا و طاعون دیده نمی‌شود. مالاریا ریشه‌کن شده‌است و سل که عامل رنج و مرگ انسان‌های بی‌شمار بود، به‌ندرت دیده می‌شود. با کاهش چشمگیر مرگ و عوارض جبران‌ ناپذیر بیماری‌ها، خانواده‌ها از هم گسیخته نمی‌شوند، والدین فرزند خود را از دست نمی‌دهند و کودکان بی‌سرپرست نمی‌مانند.

اما هیچ پیشرفت، آسان و بدون هزینه به‌دست نمی‌آید. درمان، از جمله درمان دارویی هزینه دارد و این هزینه اغلب گران و دستیابی به آن مشکل است؛ اما هیچ چیز گرانبهاتر از زندگی نیست که در این موارد بیمه‌ها باید وارد عمل شوند. 

در این جا دیگر موضوع سود و زیان مالی مطرح نیست، زیرا جان انسان را نمی‌توان قیمت‌گذاری کرد یا دارویی را  که برای ادامه حیات معدودی از بیماران ضروری است، نمی‌توان تحت عنوان صرفه‌جویی کنار گذاشت.

حیات بیماری که به بیماری نادر و پرهزینه‌ای مبتلاست، به همان اندازه زندگی یک فرد سالم، ثروتمند و تحصیلکرده ارزش دارد و ما در این مورد حق داوری نداریم که اولویت را به این‌ یا به آن بدهیم: «کس نمی‌داند در این بحر عمیق/ سنگریزه قدر دارد یا عقیق».
 

این موضوع را بارها از کارگزاران کشوری شنیده‌ایم که مصرف دارو در ایران زیاد یا چند برابر متوسط جهانی است، که این گزاره به دلایلی که در زیر آورده می‌شود، نارساست:
  ۱ـ آمار دقیقی در مورد میزان و چگونگی مصرف دارو در ایران نداریم.
 ۲ـ‌متوسط جهانی مصرف دارو مشخص نیست. 
 ۳ـ همه بیماران به بیماری‌های مشابه در کشورهای دیگر مبتلا نیستند که امکان مقایسه فراهم باشد. برای نمونه در کشورهای آفریقایی خط استوا ممکن است بیماری‌های عفونی شایع باشد و در کشورهای اروپای غربی امکان دارد بیماری‌های قلبی ـ عروقی شایع‌تر باشد که داروهای مورد مصرف در این دو گروه بیماری‌ها کاملا متفاوت است و امکان مقایسه آنها فراهم نیست.
۴ـ بخش عمده‌ای از داروها از ایران به کشورهای همسایه قاچاق می‌شود، اما جزو موارد مصرف دارو در ایران محسوب می‌شود.
 ۵ـ به گفته برخی پزشکان به‌علت کیفیت پایین بخشی از داروهای ساخت ایران، داروهای بیشتری باید برای بیمار استفاده شود. البته شخصاً صحت و سقم این نظر را نمی‌توانم تأیید یا تکذیب کنم.
 ۶ـ جان کلام و مشکلی اصلی شاید اصولاً ناشی از سوء‌مدیریت در سطح کلان است که با «پزشکی‌سازی»، موضوع از میدان اصلی اجتماعی خود به بیرون فرستاده شده و به آن جنبه پزشکی داده می‌شود. برای

نمونه، سوء‌تغذیه به‌علت شرایط اقتصادی بد خانواده موجب کم‌خونی فقر آهن، راشی‌تیسم، گواتر، کمبود انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی و آسیب‌پذیری بدن به انواع بیماری‌ها می‌شود و درنتیجه پزشک باید آهن، کلسیم و انواع ویتامین‌ها برای رفع کمبودهایی تجویز کند که ناشی از فقر غذایی و وضع بد اقتصادی است؛ لذا در این‌جا به پند سعدی می‌رسیم:
 «چه خوش گفت یک روز داروفروش/ شفا بایدت داروی تلخ نوش
اگر شربتی بایدت سودمند/ ز سعدی ستان تلخ داروی پند»

این داروی تلخ را نه فقط بیمار باید میل کند، بلکه کارگزاران کلان نیز باید داروی تلخ انتقاد را بنوشند و بکوشند به‌عوض توجیهات تکراری، اشکالاتی را که در برنامه‌ریزی، تخصیص منابع، ورود دارو، ساخت دارو و ذخیره‌سازی و پخش آن وجود داشته‌است، بشناسند و برطرف کنند.

کاش این ادعا که ۹۰ درصد داروهای مصرفی در ایران ساخت ایران است خاتمه یابد؛ زیرا مواد اولیه اکثر داروها از خارج به ایران وارد می‌شود و تا زمانی که مولکول دارو در ایران ساخته نشود نمی‌توان آن را ساخت ایران معرفی کرد. قیمت دارو نیز باید واقعی شود، به شرط آنکه بیمه‌ها آن را بپردازند و نه بیماران مستأصل و مضطر.

محدودشدن ارز واردات دارو و مواد اولیه آن و افزایش قیمت دارو بدون آنکه بیمه‌ها سهم عمده قیمت را بپردازند، منجر به فاجعه خواهد شد. بیماران ایرانی این حق را دارند که از بهترین و باکیفیت‌ترین داروها برخوردار شوند. صرفه‌جویی در مورد ارز واردات دارو و تجهیزات پزشکی مطلقاً جایز نیست؛ زیرا به قیمت جان انسان‌ها تمام می‌شود. فرهنگ ما که برای جان شیرین مور دانه‌کش، ارزش قائل است؛ کم‌توجهی به جان بیماران را برنمی‌تابد.