به گزارش بولتن نیوز به نقل از فارس، اگر امروز از کسی بپرسید که «آیا در زمان شاه، اختلاس میشد؟»، به احتمال زیاد به شما خواهد گفت: «فکر نمیکنم!» و درواقع بسیاری از افراد در میان مردم، از اختلاسها و فسادهای دوره پهلوی اطلاعات درستی ندارند.
منشأ این تصورات غلط درباره فساد و دزدی در دوره پهلوی را میتوان، پیجهای زرد اینستاگرامی و به عبارتی دیگر، صفحاتی که محتوای به اصطلاح تاریخی در شبکههای اجتماعی ارائه میدهند، دانست.
موضوع این است که سلطنتطلبها در سالهای اخیر و بهطور پیوسته، فعالیتهایی جدی در عرصه رسانه داشتهاند که ما این فعالیتها را بهعنوان «پروژه تطهیر پهلوی» میشناسیم. درواقع این شبکهٔ رسانهایِ سلطنتطلب مأموریت دارد، همهچیز را در مورد پهلوی، عالی نشان دهد و حقایق را انکار کند.
اما اگر منابع و اسناد تاریخی را بررسی کنیم و یا حتی در گوگل سرچ کنیم، به موارد چشمگیری بر میخوریم که وجود اختلاسهای عظیم دوره پهلوی به ما اثبات خواهد شد. در ادامه به برخی از این موارد، خواهیم پرداخت.
اختلاسهای زمان شاه براساس منابع معتبر
یکی از این اختلاسها، در اواخر عمر رژیم پهلوی، در شهریور ۱۳۵۷ رقم خورد که توسط کارمندان وقتِ بانک مرکزی، آن را افشا کردهاند.
در اینباره، «پرویز راجی» سفیر ایران در انگلیس در زمان محمدرضا پهلوی، در خاطرات خود مینویسد: «به گزارش کارمندان بانک مرکزی ، ۲ تَن از خواهرزادههای محمدرضا پهلوی و یک ژنرال ارتش به اضافه یک گروه دیگر، اخیراً مبلغی معادل ۲میلیارد و چهارصد میلیون دلار از ایران به بانکهای خارج از کشور انتقال داده است... خدای من، باور نکردنی است!». (خاطرات پرویز راجی، جلد ۱، صفحه ۱۱۳.)
البته یرواند آبراهامیان، مورخ ایرانی-آمریکایی خاورمیانه و استاد برجسته تاریخ در کالج باروخ و مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک، با جزئیات بیشتری یه این فساد ۲ میلیارد دلاری، پرداخته است.
آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» مینویسد: «در ۱۸ سپتامبر [۲۷ شهریور ۱۳۵۷ شمسی، ۱۰ روز بعداز جمعه سیاه] کارمندان بانک مرکزی، فهرست ۱۷۷ تن از افراد سرشناس را که گویا بالغ بر ۲ میلیارد دلار از کشور خارج کرده بودند، منتشر کردند. این فهرست نشان میداد که شریفامامی حدود ۳۱ میلیون دلار، ارتشبد اویسی ۱۵ میلیون دلار، نمازی ۹ میلیون دلار، آموزگار ۵ میلیون دلار، سپهبد مقدم ۲ میلیون دلار، شهردار تهران ۶ میلیون دلار، وزیر بهداری ۷ میلیون دلار و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بالغ بر ۶۰ میلیون دلار از کشور خارج کردهاند». (یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، صفحه ۵۱۷.)
همچنین، نیکی آر کدی، پروفسور بازنشستهی تاریخ در دانشگاه کالیفرنیا و لسآنجلس و یانریچارد، از اساتید و محققان برجستهٔ دانشگاه سوربون فرانسه، در کتاب «ایران مدرن: ریشهها و نتایج انقلاب» مینویسد: «علاوهبر سرمایهٔ عظیمِ رو به رشدِ شاه در دهه ۱۹۷۰ میلادی [۱۳۵۰ شمسی]، فساد مالی در دربارِ خاندان سلطنتی و نخبگان جامعه، به حدی زیاد بود که سهم عمدهای در افزایش مخالفت تودههای مردم داشت؛ خیلی از شرکتهای خارجی نیز در رشوه دادن به بعضی افراد دست داشتند». (نیکی آر کدی، ایران مدرن: ریشهها و نتایج انقلاب، صفحه ۱۶۰.)
در زمینه اختلاس و فساد اقتصادی در دوران پهلوی، چهرههای زیادی به آن پرداختهاند. یکی دیگر از اشخاص که فساد سیستماتیک پهلوی را مورد بررسی قرار داده، سفیرِ وقتِ انگلیس در ایران است.
آنتونیپارسونز، دیپلمات انگلیسی و سفیر بریتانیا در ایران، در کتاب«غرور و سقوط؛ ایران» مینویسد: «از لحاظ سیاسی، خانوادهٔ شاه گرفتاری بزرگی برای او به شمار میآمد. بوی تند و مشمئزکنندهٔ فسادِ آنها، در همهجا به مسام میرسید و این فساد ـ بهخصوص در سالهای رونق اقتصادی ایران ـ ابعاد وسیعتری یافت. درباره معاملات و سوءاستفادههای مالی آنها، ارقام نجومی به گوش میرسید». (آنتونی پارسونز، غرور و سقوط؛ ایران، صفحه ۲۸.)
در یک مورد دیگر، رابرت گراهام، خبرنگار سابق روزنامه فایننشال تایمز، در کتاب «ایران: سراب قدرت» مینویسد: «سندِ جالبی در سال ۱۳۵۵، توسط نشریه کاناردِ فرانسه منتشر شد. این سند ظاهراً یکی از گزارشهای ماهانهٔ حساب بنیاد پهلوی در یکی از بانکهای سوئیس را که مربوط به سال ۱۳۴۱ بود، نشان میداد. در این ترازنامه، درآمد اساسیِ بنیاد پهلوی در آن ماه، یک رقمِ ۱۲ میلیون دلاری بود که از طرف شرکت ملی نفت ایران به حساب بنیاد پهلوی واریز شده بود. هرچند هدف از چاپ این موضوع، ناراحت کردنِ عمدیِ شاه بود، ولی اعتبار این سند هرگز انکار نشد». (رابرت گراهام، ایران: سراب قدرت، صص ۱۵۵ ـ ۱۵۷.)
۳۷۵۰پرونده اختلاس در زمان شاه
حسین فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات و سازمان بازرسی شاهنشاهی، در خاطراتش مینویسد: «طی سالها حضور در «دفتر ویژه اطلاعات» و بازرسی شاهنشاهی با هزاران مورد اختلاس و ارتشا در سطح مقامهای عالیرتبه کشور آشنا شدم. بسیاری از این موارد در پروندههای موجود ضبط است. در دوران مسئولیتم در بازرسی متوجه شدم که اصولاً موارد سوءاستفاده و حیفومیل، نهایت ندارد. در دوران سیزدهساله نخستوزیری هویدا همه میچاپیدند و هویدا کاملاً نسبت به این وضع بیتفاوت بود.
در هیچ زمانی به اندازه دوران هویدا فساد گسترده نبود. از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ تنها در بازرسی، قسمت تحقیقِ آن، ۳۷۵۰پرونده «سوءاستفاده کلان» تشکیل شد که عموماً به دادگستری ارجاع شد. من هر دو ماه یکبار از طریق دفتر افسر ویژه که مسئول پیگیری پروندهها بود، پیشرفت کار را سوال میکردم. اصلاً پیشرفتی وجود نداشت و صفر بود. همه پروندهها طبق دستور شفاهی نخستوزیر به وزیر دادگستری، بایگانی میشد و محمدرضا نیز اهمیتی به این امر نمیداد». (برگرفته از خاطرات حسین فردوست)
نظر محمدرضا پهلوی درباره فساد مالی
جالبتر از همه، نظر شخص شاه در مورد فساد اقتصادی و وجود آن در حکومت پهلوی است که اشاره به آن، خالی از لطف نیست.
فریدون هویدا، نماینده ایران در سازمان ملل متحد تا سال ۵۷ و برادر امیرعباسهویدا، در کتاب«سقوط شاه» مینویسد: «در هر صورت، شاه نظرات کاملاً عجیبی داشت. گفتهٔ او به برادرم درمورد فساد موجود در مملکت را قبلاً نقل کردهام. شاه در پاسخ به اولیویه وارن، خبرنگار فرانسوی، که پرسیده بود: گفته میشود که فساد بخشی از اطرافیان، شما را هم در امان نگذاشته است.
جواب داده بود: همهچیز ممکن است. ولی در این مورد، به خصوص باید بگویم که این فساد نیست، بلکه مثل بقیه رفتار کردن است. یعنی مثل کسانی که کاملاً حق کار کردن و معامله کردن را دارند و بهعبارت دیگر، اطرافیان من هم حق دارند در شرایط مشابه با دیگران - که قانوناً کار میکنند و دست به معامله میزنند - برای امرار معاش خود فعالیت داشته باشند». (فریدون هویدا، سقوط شاه، صفحه ۹۳.)
موضوع این است که شاه، بنا به دلایل مختلف، این فسادها را نادیده میگرفت که در اینباره، حسین فردوست در خاطراتش مینویسد: «مسألهای که به نقطه ضعف محمدرضا بَدَل شد، گذشت از تقصیراتِ بزرگ دوستان بود. اگر کسی تخلف میکرد و چپاولگر (اختلاسگر) کشور بود، به محض اینکه به محمدرضا میگفتند «فلانی ناراحت میشود»، دستور میداد و پرونده به بایگانی راکد میرفت. از این مورد صدها نمونه در دوران سلطنت او وجود داشت».
اما به راستی جای تأسف است که با وجود این اسناد و منابع، برخی افراد جامعه - که تحت تأثیر دروغهای رسانهای وابسته به پهلوی قرار گرفتهاند - در کمال ناباوری، ادعا میکنند که در لغات و کلمات روزمرهمان، اختلاس بیمعنی بود و در تمام دوران پادشاهی محمدرضا پهلوی، حتی یک اختلاس هم صورت نگرفت.
∎