شناسهٔ خبر: 71167820 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: اقتصاد آنلاین | لینک خبر

زندگی ۲۷درصد مردم ایران با درآمد روزانه دو دلار!

در یکی از جدیدترین گزارش‌های اداره آمار کشور (در تاریخ ۱۸دی ۱۴۰۳) مشخص شد که ۲۷ درصد ایرانی‌ها با درآمد روزانه دو دلاری زندگی می‌کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش اقتصاد آنلاین ، روزنامه اعتماد نوشت: سوءتغذیه، حالتی است که فرد، پروتئین مداوم و کالری لازم به‌ طور منظم دریافت نکند. کاهش روند رشد و ناتوانی جسمی و آسیب‎پذیری نسبت به بیماری‌های ویروسی و… بخشی از عوارض ساده سوءتغذیه‌ در کشورهاست. در ایران این مساله را باید کنار جمعیت نزدیک به تجربه سوءتغذیه‌ (فقر مطلق) بررسی کرد.

همه اینها در حالی است که یک مربی باشگاه در شمال تهران به «اعتماد» درباره مصرف روزانه بیش از حد پروتئین ورزشکاران باشگاه‌های محله‌های شمالی تهران و احتمال ابتلا به نقرس برخی‌ از آنها می‌گوید. البته که این دوگانگی جمعیت ایرانی‌ها به سیاستگذاری و حکمرانی مرتبط است؛ مثال ساده ضعف در سیاستگذاری و دسترسی نابرابر به منابع کشور را می‌توان در خبر «تولیدات دامی در ایران 5 برابر رشد جمعیت است» دید؛ معاون امور دام وزارت جهادکشاورزی در سال‌های قبل این آمار را بیان کرده بود.

شاخص جهانی گرسنگی (GHI) ابزاری است که از سمت سازمان‌های بین‌المللی برای اندازه‌گیری و بررسی همه‌جانبه گرسنگی در سطح جهانی، منطقه‌ای و ملی طراحی شده است. این شاخص ابعاد متعدد گرسنگی را در طول زمان بررسی می‌کند. هدف GHI افزایش آگاهی و درک مبارزه با گرسنگی، ارائه راهی برای مقایسه سطح گرسنگی بین کشورها، مناطق و جلب‌توجه به کشورهایی با سطح گرسنگی بالاتر است. نام ایران هم با وجود اینکه دارنده یکی از بزرگ‌ترین ذخایر نفت‌ و گاز دنیاست در این فهرست دیده می‌شود. وضعیت ایران طبق نمودار زیر در این شاخص سبز رنگ است. با اینکه این رنگ به‌ معنی وضعیت هشدار یا حالت خیلی خطرناک نیست اما باید توجه داشت که این عدد میانگین جمعیتی است و یعنی جمعیتی از ایرانی‌ها در وضعیت پایین‌تر از این میزان قرار دارند.

از طرفی این مساله برای ایران زمانی خطرناک است که خطرهای اقلیمی ، بحران‌های جمعیتی و… را هم در کنار آن بررسی کنیم. احتمال زیاد این عدد از آنچه در این شاخص نوشته شده است، بیشتر هم باشد، چرا که مطالعات دیگری نشان می‌دهد که نشانه‌های سوءتغذیه مانند کمبود وزن متوسط، 6% ایرانی‌ها را درگیر کرده است، کمبود وزن خفیف، 25%، کوتاهی قد شدید، 3%، کوتاهی قد متوسط، 8٪، کوتاهی قد خفیف %21، لاغری شدید، 1٪، لاغری متوسط، 5٪ و لاغری خفیف، 20٪ در میان ایرانی‌ها گزارش شده است.

نکته مهم این است که این شاخص‌ها گرسنگی را به معنی آشفتگی مصرف کمبود کالری کافی تعریف می‌کنند. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) محرومیت از غذا یا سوءتغذیه را به عنوان مصرف همیشگی کالری بسیار کم برای تامین حداقل انرژی غذایی مورد نیاز یک فرد برای داشتن یک زندگی سالم و پربار، با توجه به جنسیت، سن تعریف می‌کند. همان طور که از نمودار زیر مشخص است، ایران بعد از لبنان و مراکش در جدول وضعیت این شاخص است.

پژوهشگران تاثیرات سوءتغذیه را بیشتر از دریافت کالری می‌دانند. یعنی این وضعیت نشان‌دهنده کمبود در انرژی، پروتئین یا ویتامین‌ها و مواد معدنی ضروری است. سوءتغذیه، نتیجه دریافت ناکافی غذا از نظر نوع و تعداد (کمیت یا کیفیت)، استفاده کم از مواد مغذی در بدن به دلیل عفونت‌ها یا بیماری‌های دیگر یا ترکیبی از این موارد است.

به همین دلیل در جدول زیر که یکی از تازه‌ترین بررسی‌ها در سال 2024 است عوامل مختلفی از تاثیر سوءتغذیه بر جمعیت در سنین متفاوت را سنجیده است. 1.2درصد کودکان زیر 5 سال به علت سوءتغذیه یا مولفه‌های مرتبط به آن می‌میرند.4.1 درصد کودکان بالاتر از 5 سال، وزن کمی نسبت به قد خود دارند که نشان‌دهنده سوءتغذیه حاد است.

5.3 درصد ازکودکان ایرانی به علت سوءتغذیه مزمن، کوتاه‌قد هستند. درنهایت 6.5 درصد ایرانی‌ها کالری مناسبی دریافت نمی‌کنند! برای بررسی ریشه‌ای این مساله باید به عوامل زمینه‌ای مانند ناامنی غذایی خانوار، اقدامات ناکافی بهداشت مادر یا مراقبت از کودک یا دسترسی ناکافی به خدمات بهداشتی، آب سالم و بهداشتی اشاره کرد. همگی این موارد در شاخص سوءتغذیه و نارسایی تامین مواد اولیه زندگی سالم هستند و به سیاستگذاری‌ها و رفاه عمومی مردم یک جامعه مرتبط است. یک متخصص کادر درمان در یکی از بیمارستان‌های بزرگ کشور به «اعتماد» درباره بستری شدن کودکان به علت سابقه سوءتغذیه به‌شکل مادرزادی یا به‌شکل عمومی خبر می‌دهد. این پزشک که حدود 15سال در چند بیمارستان تخصصی و عمومی کشور کار کرده، می‌گوید: «متاسفانه با شروع فصل سرد و مقاومت نداشتن بدن این کودکان به علت بیماری‌های ناشی از سوءتغذیه، تعداد بستری‌ها هم بیشتر می‌شود. البته بارها دیده‌ام که به علت هزینه‌های درمانی، والدین به بیمارستان مراجعه نمی‌کنند و در مراجعه‌های بعدی، کودک با ضعف بیشتری بستری می‌شود.»

در یکی از جدیدترین گزارش‌های اداره آمار کشور (در تاریخ 18دی 1403) مشخص شد که 27 درصد ایرانی‌ها با درآمد روزانه دو دلاری زندگی می‌کنند. در توضیح این جدول آمده است که این عددها حاصل طرح هزینه و درآمد خانوار است.

این در حالی است که فقط هزینه‌های سلامت در ایران با سرعت چشمگیری در حال افزایش است. بخش قابل‌ توجهی از درمان‌ها از سبد خانوار این دهک‌ها خارج می‌شود.

بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی، هر فرد باید به ازای هر کیلو وزن، یک گرم پروتئین مصرف کند. علاوه بر مواردی که گفته شد، به‌نظر می‌رسد جمعیت برخوردار دیگری هم در ایران وجود داشته باشند که مصرف پروتئین‌شان متفاوت است.

در شبکه‌های اجتماعی به برخی از این گروه «اسکینی» گفته می‌شود. یعنی افرادی که با مصرف پروتئین، فیبر در رژیم روزانه در کنار ورزش‌های منظم و حرفه‌ای یا جراحی‌های زیبایی (مانند پیکرتراشی) بدنی شبیه مدل‌های بدون بافت چربی اضافه پیدا می‌کنند.

در یک بررسی میدانی از چند مربی باشگاه بدنسازی در محله‌های برخوردار تهران مصاحبه‌هایی کردیم و از آنها درباره مصرف پروتئین ورزشکاران این باشگاه‌ها پرسیدیم. نفر اول گفت: «البته بچه‌های ما، ورزشکارهای حرفه‌ای نیستن، اما مصرف پروتئین روزانه و فیبر به ‌نسبت وزن‌ توصیه می‌شه. بچه‌ها برای چربی‌سوزی هم باید مواد مغذی مثل بادوم درختی رو دریافت کنن تا عضله‌سازی داشته باشند.» نفر دوم که مربی یک باشگاه بزرگ‌تر است، می‌گوید: «یادمه یکی از بچه‌ها آنقدر پروتئین زیادی مصرف کرد که مدتی خطر ابتلا به نقرس پیدا کرد. البته ما به‌ شکل دایمی به بچه‌ها می‌گیم کمی هم مصرف قرص‌های مکمل برای تنظیم اوره بدن رو فراموش نکنن و حتما گوشت سفید استفاده کنند.» زنان و مردان در این باشگاه‌ها در کنار مصرف روزانه پروتئین، قرص‌ یا پودرهای مکملی برای ساخت عضله هم در رژیم غذایی روزانه‌شان دارند. برخی از این پودرهای مکمل به هزینه‌های میلیونی هم می‌رسد. یکی از مربی‌های این باشگاه‌ها از تهیه این پودرهای مکمل از کشورهای دیگر می‌گوید: «من برای مصرف خودم و چند تا از بچه‌ها این قرص‌ها رو از ترکیه می‌خرم و براشون میارم. برامون مهمه که بچه‌ها قرص‌های باکیفیت بخورن.»