شناسهٔ خبر: 71162503 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

بایسته‌های دسترس‌پذیری شهر برای افراد توان‌یاب بررسی شد

اصول مهربان‌تر شدن شهر برای معلولان

گاهی که در خیابان راه می‌روم با وجود چشم‌های بینا و پاهای توانا به مشکل برمی‌خورم. بارها باید از پیاده‌رو به خیابان بیایم و باز به پیاده‌رو برگردم. تابه‌حال امتحان کرده‌اید که در شهر تهران چند دقیقه می‌توان بدون وارد شدن به خیابان تنها در پیاده‌رو راه رفت؟ از در که بیرون می‌زنم کمی در پیاده‌رو راه می‌روم، می‌رسم به یک پله و بعد پله دیگر اما همچنان در پیاده‌رو هستم.

صاحب‌خبر -

«گاهی که در خیابان راه می‌روم با وجود چشم‌های بینا و پاهای توانا به مشکل برمی‌خورم. بارها باید از پیاده‌رو به خیابان بیایم و باز به پیاده‌رو برگردم. تابه‌حال امتحان کرده‌اید که در شهر تهران چند دقیقه می‌توان بدون وارد شدن به خیابان تنها در پیاده‌رو راه رفت؟ از در که بیرون می‌زنم کمی در پیاده‌رو راه می‌روم، می‌رسم به یک پله و بعد پله دیگر اما همچنان در پیاده‌رو هستم. کمی بعد می‌رسم، به یک ساختمان در حال ساخت که با صفحه‌ای فلزی از خیابان جداشده، رنگش آبی و سفید است و رویش نوشته «شهری برای همه» و پیاده‌رو را بسته است! می‌روم داخل خیابان، یک ساختمان نیمه‌ساز دیگر میلگردهایش را در خیابان ریخته است، به پیاده‌رو برمی‌گردم. ماشینی در پیاده‌رو پارک کرده، به داخل خیابان برمی‌گردم. فکر می‌کنم چطور می‌شود همین مسیر را با ویلچر طی کرد، یا نابینایان و سالمندانی با مشکلات حرکتی چگونه می‌توانند در پیاده‌رو و خیابان تردد کنند؟»(۱) 
«به ایستگاه بی‌آرتی می‌رسم. ایستگاه برای ما آدم‌های بدون معلولیت هم به زور جا دارد. برای وارد شدن به آن رمپ وجود دارد اما ویلچر یا کالسکه برای وارد شدن به اتوبوس باید پرواز کنند. موتورسیکلت‌ها در خط بی‌آرتی جولان می‌دهند. انگار خط متعلق به آن‌هاست. داخل اتوبوس مثل دانه‌های انار به هم چسبیده‌ایم. فکر می‌کنم اینجا اصلا ویلچر جا نمی‌شود. از بی‌آرتی پیاده می‌شوم. می‌خواهم بروم داخل ایستگاه متروی آن طرف خیابان. همه جا نرده‌کشی شده و چاره‌ای جز رد شدن از پل عابر نیست. از پله‌ها بالا می‌روم و به چرخ‌ها فکر می‌کنم، چرخ‌های ویلچر و کالسکه. بالاخره می‌روم داخل ایستگاه مترو. این مترو آسانسور ندارد. باز به چرخ‌ها فکر می‌کنم. من اما می‌توانم از پله‌برقی استفاده کنم. پایین می‌روم و در ازدحام آدم‌ها با چشم دنبال تابلو مقصد می‌گردم. به یک نابینا فکر می‌کنم. می‌روم روی سکو، منتظر قطار می‌شوم. خط زرد را می‌بینم و فکر می‌کنم یک نابینا چطور باید جای آن را تشخیص بدهد. سوار می‌شوم. این بار شبیه کمپوت سیب شده‌ایم. باز به ویلچر یا کالسکه بچه فکر می‌کنم یا یک سالمند با مشکل تنفسی یا یک بچه کوچک یا یک زن باردار، به‌خصوص وقت پیاده شدن که با فشار مردم از کوپه بیرون می‌افتم. از ذهنم می‌گذرد که برای سوار مترو شدن باید جوان و ورزشکار بود. تابلوها را دنبال می‌کنم و به سمت تابلوی خروج می‌روم. این ایستگاه پله‌برقی هم ندارد. کلی پله را بالا می‌روم و به زانوهای مادرم فکر می‌کنم. به مغازه‌ها نگاه می‌کنم. در ورودی اکثرشان حداقل یک پله وجود دارد و با پیاده‌رو هم‌سطح نیستند. چرخ‌ها نمی‌توانند از آن‌ها عبور کنند. پیاده‌رو پهن و عریض و صاف است، اما بیش‌ازحد صاف اگر حواسم را جمع نکنم لیز می‌خورم. این شرح یک روز هر عابر پیاده در خیابان‌ها و کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران است که می‌تواند همچنان ادامه داشته باشد…»(۲) 
باوجود قوانین فراوان و پژوهش‌های بسیار که به‌خصوص پس از سال ۱۳۶۷ در مورد مناسب‌سازی فضاهای شهری صورت گرفته است، امروز با قدم زدن ساده در هر منطقه از تهران می‌توان مسیرهای عابر پیاده یا حمل‌ونقل عمومی را به چشم دید که حتی برای افراد بدون معلولیت هم نامناسب‌اند. دلیل اینکه باوجود همه ضوابط، برنامه‌ها  و ستادهایی که تاکنون در این مورد ایجادشده هنوز با انبوهی از مشکلات مواجهیم چیست؟
شاه‌حسینی و موسی‌زاده سال۱۳۹۴ در پژوهشی با عنوان «ارزیابی موانع اجرای ضوابط و مقرارت معماری شهرسازی ویژه افراد معلول» با بررسی وضعیت موجود و مصاحبه‌های مختلف به دلایلی اشاره کرده‌اند. یکی از دلایل آن‌ها عدم باور عمومی مردم و متصدیان به توانایی‌های افراد دارای معلولیت است. ازنظر آن‌ها نگاه حمایتی در برخی از برنامه‌ها باعث ایجاد وابستگی فرد دارای معلولیت و از بین رفتن استقلال فردی وی می‌شود. آن‌ها فقدان تعریف مشخص از رفاه اجتماعی در حوزه معلولیت در کشور را باعث اعمال سلیقه در برنامه‌ریزی‌های این حوزه دانسته‌اند.
بر اساس تحقیق آن‌ها اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی درباره مناسب‌سازی نیز به‌کندی صورت می‌گیرد. باآنکه بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری در سال ۱۳۶۸ صداوسیما موظف شده است به تبلیغ و آموزش در این مورد بپردازد اما کمتر برنامه‌ای در این سال‌ها درباره این موضوع ساخته و پخش‌شده است. مردم اغلب از مشکلات افراد دارای معلولیت ناآگاه‌اند و حتی از حقوق خودشان در شهر مطلع نیستند. همین‌طور در سیستم آموزشی ما از آگاه‌سازی درباره حقوق افراد در شهرها و مناسب‌سازی برای افراد دارای معلولیت یا کهنسال و… خبری نیست.
 از نبود ضمانت اجرایی قانون تا دور باطل تلاش‌های به ثمر نرسیده در مناسب‌سازی
همچنین به گفته بسیاری از صاحب‌نظران یکی از مهم‌ترین مسائل در این زمینه نبود ضمانت اجرایی در خصوص ضوابط و قوانین است. در هیچ کجا مشخص نشده است که اگر دستگاهی به وظایف خود عمل نکرد چه عواقبی برایش در پی خواهد داشت. این موضوع راه اعتراض مردم و سمن‌های دغدغه‌مند را هم سد کرده است. 
تعدد ابلاغات قانونی، ناهماهنگی در اجرا، اجرای سلیقه‌ای و غیراستاندارد و عدم وجود تشکیلات منسجم مردمی در پیگیری موضوع مناسب‌سازی، از دیگر دلایل وضعیت حال حاضر و اجرا نشدن قوانین است که در این پژوهش به آن‌ها اشاره‌شده است (شاه‌حسینی، موسی‌زاده، ۱۳۹۵)
سهیل معینی، مدیرعامل انجمن باور در مصاحبه‌ای می‌گوید: «مناسب‌سازی دچار چند آسیب جدی است. اول اینکه دستگاه‌هایی که رسما مسئولیت دارند درست به مسئولیت‌شان عمل نمی‌کنند. خارج از این ساختار مهم‌ترین مشکل این است که برنامه تدوین‌شده برای مناسب‌سازی وجود ندارد. قرار بود ستادی در سطح کشور یک برنامه جامع ۵ تا ۱۰ ساله برای مناسب‌سازی داشته باشد که این برنامه وجود ندارد. نقص دیگر، نبود ضمانت اجرایی قانون است. بر اساس این قانون [قانون حمایت از معلولان] تمام وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی موظف ‌شده‌اند در طراحی، تولید و احداث ساختمان‌ها و اماکن عمومی، معابر و وسایل خدماتی به‌ نحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهره‌مندی از آن‌ها را برای معلولان همچون افراد عادی فراهم کنند. از سوی دیگر طبق ماده ۲ آیین‌نامه شهرداری‌ها نیز موظف شدند از صدور پروانه احداث یا پایان کار برای آن تعداد از ساختمان‌ها و اماکن عمومی و معابری که استانداردهای تخصصی مناسب‌سازی مربوط به معلولان را رعایت نکرده باشند خودداری کنند. ولی شهرداری آن قانون را به‌درستی اجرا نمی‌کند.» 
کماکان دور باطل تلاش‌های به ثمر نرسیده در مناسب‌سازی محیط‌های شهری هویداست. اگر یک بازه کمابیش بیست‌ساله از زمان ابلاغ قوانین مناسب‌سازی به سازمان‌ها تا زمان حال را در نظر بگیریم، می‌توان گفت شاهد نتایج مطلوبی از سوی دولت‌ها نبوده‌ایم.
وضعیت در شهرهای کوچک‌تر چه‌بسا بدتر است. خبرگزاری ایرنا دو سال قبل، گزارشی مبنی بر مناسب‌سازی منتشر کرده است که در آن تنها دو ثمره‌  قابل‌توجه به چشم می‌خورد. رئیس وقت سازمان بهزیستی در این مصاحبه اعلام کرده است که ۳۰۰ پیامک در «سامانه معبر»، سامانه گزارش مردمی از وضعیت معابر، دریافت شده است و معاون وقت وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده است که باید سرفصل‌های دانشگاهی برای مناسب‌سازی اضافه شوند. اما این اقدامات، شباهتی به اقدامات مرسوم مناسب‌سازی در دیگر نقاط جهان ندارد. 
توجه به معلولیت از امتیازات ویژه برای هر شهر به‌حساب می‌آید
مریم آزادی، فعال حقوق معلولان دراین‌باره به «رسانه‌ها» می‌گوید: «باید توجه داشت که در مورد مناسب‌سازی، فاصله میان وعده و عمل دولت‌ها، بر فاصله میان افراد معلول و جامعه تأثیر مستقیم می‌گذارد. این چگونگی تدبیر دولت‌هاست که شهرها را دوستدار و پذیرای معلولان می‌کند. توجه به معلولیت، از امتیازات ویژه برای هر شهر به‌حساب می‌آید، بنابراین مناسب‌سازی برای معلولین و حمایت‌های جانبی آن، از مهم‌ترین اقدامات دولت برای رسیدن به حضور پویای فرد معلول در جامعه است. اگر بخواهیم به مقیاس‌های جهانی از دستاوردهای مناسب‌سازی نگاهی بیندازیم، انگلیس یکی از کشورهای پیشرو در موضوع مناسب‌سازی شهری به شمار می‌رود. شهر لندن اگرچه زیرساخت‌هایی بسیار قدیمی دارد، اما با تقویت برنامه‌ریزی شهری، به نتایج بسیار خوبی در ایجاد مناسب‌سازی رسیده است. خدمات حمل‌ونقل عمومی برای افراد معلول رایگان است و نیز تاکسی‌های مشکی‌رنگ شامل درصد زیادی تخفیف برای معلولان است. به‌علاوه مناسب‌سازی این شهر در امر حمل‌ونقل عمومی، موجب ترغیب شهروندان معلول به استفاده رایگان و راحت از این سیستم شده است. در تمام اتوبوس‌ها جایی برای معلولان همراه با ویلچر وجود دارد. همچنین درصورتی‌که فرد معلول نیاز به رمپ داشته باشد، با فشردن دکمه‌ای به راننده اطلاع می‌دهد و سپس راننده نیز به‌طور اتوماتیک رمپ اتوبوس را باز می‌کند. معمولا جایگاه مخصوص در اتوبوس را برای ورود احتمالی فرد معلول خالی نگه می‌دارند تا اولویت سوار شدن به آنان تعلق بگیرد. اگر فرد معلول به استفاده از مترو تمایل داشته باشد، طرح حمایتی دولت به نام ایستگاه‌های مترو بدون پله راهگشا خواهد بود. در این طرح دولت تلاش دارد تا ایستگاه‌های قدیمی مترو را بدون پله بسازد. تاکنون بیش از دویست ایستگاه شهر لندن را بدون پله و مناسب‌سازی‌شده دراختیار افراد دارای معلولیت قرار داده‌اند. درصورتی‌که فرد با ویلچر به ایستگاهی برسد که آسانسور آن خارج از دسترس باشد، کارمندان مترو به مسافر کمک می‌کنند تا به ایستگاه بدون پله  دیگری برسد. در این حالت، تاکسی با هزینه دولت برای مسافر رزرو می‌شود تا او را به مقصد یا به ایستگاه مترو بدون پله‌ برساند.» 
این فعال حوزه معلولان اضافه می‌کند: «سرویس قطارهای زمینی لندن نیز بااینکه به رمپ‌های اتوماتیک مجهز نیست اما راننده به‌سرعت شرایط ورود فرد معلول را با گذاشتن رمپ، تسهیل می‌کند. همچنین به ایستگاه مقصد موردنظر مسافر معلول اطلاع داده می‌شود تا به‌محض رسیدن، کارکنان ایستگاه، رمپ را برای پیاده شدن معلول قرار دهند. تمام تاکسی‌های مشکی مجهز به رمپ‌هایی هستند که توسط راننده برای ورود فرد با ویلچر، قرار خواهد گرفت. در ضمن تمامی تاکسی‌ها موظف‌اند تا هیچ کرایه اضافی بابت راهنمایی معلولان دریافت نکنند بنابراین دولت این اطمینان را به شهروندان معلول می‌دهد که بتوانند با آسودگی همراه راهنمای خود، از تاکسی‌های مشکی استفاده کنند. دولت انگلیس همچنین، طرحی موسوم به دسترسی به محل کار را به اجرا گذاشته است که بر اساس آن، خود را موظف به ایجاد تسهیلاتی برای افراد معلول مشغول به کار می‌داند. این طرح شامل پرداخت کمک‌هزینه و مناسب‌سازی محل کار (حتی اگر کار در خانه باشد) می‌شود. تجهیز خودروی شخصی برای تردد به محل کار و یا حق سفر رایگان روزانه به محل کار، درصورتی‌که شخص معلول مایل به استفاده از حمل‌ونقل عمومی نباشد نیز، ازجمله خدمات حمایتی دولت برای آسایش معلولان در دسترسی به شهر است. درواقع خدمات و یا کمک‌هزینه‌هایی که دولت ارائه می‌دهد به نیاز فرد معلول بستگی دارد و نه توانایی مالی او. بنابراین مسئولیت تسهیل رفت‌وآمد معلول با دولت است.»
 ضعف در اجرای مناسب‌سازی
آزادی خاطرنشان می‌کند: «قسمت تلخ ماجرا این است که چنین مواردی در کشور ما نیز قابلیت تحقق دارد و در قانون موضوع مناسب‌سازی پیش‌بینی‌شده، اما در مرحله اجرا بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم و تا اجرایی شدن این مهم راه دور و درازی در پیش است. کمبود منابع مالی و ناهماهنگی‌های ساختاری و اداری در بسیاری از موارد باعث عدم اجرای قوانین تصویب‌شده از سوی دولت می‌شود. اگر مناسب‌سازی خیابان‌ها و پیاده‌راه‌ها و همچنین دسترس‌پذیری اماکن عمومی مانند بانک‌ها، خودپرداز‌ها، مراکز دولتی و وسایل حمل‌ونقل عمومی انجام شود، می‌توانیم بگوییم استقلال فردی معلولان رؤیاپردازی نیست و در واقعیت تحقق‌یافته است. طبق آمارهای غیررسمی، ما در کشور حدود ۱۲میلیون جانباز و معلول داریم، این یعنی به‌طور تقریبی از بین هر ۱۵ نفر یک نفر دارای معلولیت است. اما آیا ما در زندگی روزمره خود با این افراد مواجه می‌شویم؟ آیا در سطح شهرها فرد دارای معلولیتی را می‌بینیم که بتواند به‌راحتی تردد کند و احتیاجی به کمک دیگران نداشته باشد؟ پاسخ این سؤال‌ها خیر است. در کشور ما کمتر به این موضوع توجه شده و گام‌های دسترس‌پذیری به اماکن و خیابان‌ها برای معلولان نوپا و ناچیز است.» 
پی‌نوشت‌ها: 
۱- روایتی از سپیده شهبازی- دستادست
۲- همان