امیرمهدیپور وزیری شاید بیش از آنکه چهره شناختهشده در سینما باشد، او را با تهیهکنندگی آثار تلویزیونی نظیر «دربندون» و «فراری» به یاد بیاوریم؛ البته نه اینکه تجربیاتی در زمینه مستندسازی و کارگردانی سریالهای تلویزیونی نظیر «مینو» و «شادآباد» نداشته باشد. او حتی تهیهکنندگی سریال «آمرلی» در شبکه نمایش خانگی را نیز برعهده داشته است.
به گزارش ایران، حالا پوروزیری در اولین تجربه ساخت فیلم بلند خود یعنی «۱۹۶۸» به سراغ یک درام تاریخی رفته و در این مسیر از همراهی ایرج محمدی تهیهکننده آثار خاطرهساز و ماندگار تلویزیون هم بهره برده است. همچنین در میان بازیگران این اثر، چهرههای نامآشنا نظیر امیر نوروزی و لیندا کیانی نیز حضور دارند.
«آبستن»؛ برادران تنابنده هممسیر هستند
محمد، مصطفی و محسن سه برادر هنرمندی هستند که هرکدام مسیر متفاوتی را در سینما پیش گرفتند؛ محسن تنابنده شاید خیلی زودتر از دو برادر دیگرش در زمینه بازیگری شناخته و تحسین شد. اما محمد تنابنده در نویسندگی سریالهای تلویزیونی تبحر دارد. البته او تجربه ساخت فیلم ویدیویی «تدوین» را هم دارد که در گروه هنر و تجربه اکران شد.
اما مصطفی تنابنده سالها بهعنوان دستیار و مشاور در کنار سعید آقاخانی، سیروس مقدم و… حضور داشته و مشق کارگردانی کرده است. پس بیراه نیست که بگوییم مشتاق تماشای اولین اثر برادران تنابنده یعنی «آبستن» هستیم که یک پلان – سکانس ملتهب است و باید ببینیم نام این دو نیز شبیه برادرشان روزی بر سر زبانها میافتد یا نه. جلال تیموری که حقوق خوانده است، تهیهکنندگی این کار را برعهده دارد. عباس غزالی، سوگل خلیق و توماج دانشبهزادی از بازیگران شناختهشده این فیلم سینمایی هستند.
«بازی را بکش»؛ کارگردانی که از سینمای کوتاه آمده است
محمد ابراهیمیعزیزی بهعنوان کارگردان این اثر، همچون بسیاری از فیلمسازانی که روزگاری میتوانستیم آنها را فیلماولی صدا بزنیم، برآمده از سینمای کوتاه است که این روزها با اولین فیلم بلند سینمایی خود، «بازی را بکش»، راهی جشنواره فجر چهل و سوم شده است. حضور مصطفی کیایی در مقام تهیهکننده، یکی از نکات قابل توجه این اثر است و شاید پُر بیراه نیست، اگر حضور بازیگرانی نظیر محسن کیایی، هدی زینالعابدین، محمد بحرانی و پوریا رحیمیسام را به دلیل وجود او بدانیم. «بازی را بکش» براساس یک داستان واقعی و ملتهب درباره فوتبال و حواشی آن ساخته شده است.
«بچه مردم»؛ همکاری عوامل «خندوانه» این بار در سینما
شاید کمتر کسی زمانی که نام محمود کریمی به میان میآید، به این فکر نکند که روزگاری اسم او را در تیتراژ برنامه «خندوانه» دیده و مهمتر صدایش را بسیار شنیده است. اما حتماً باید به این مسأله اشاره کنیم که او قبل از حضور در این اثر، چندین فیلم کوتاه و بیش از آن مستند ساخته و عضو انجمن مستندسازان خانه سینماست. او همچنین تجربه ساخت سریال داستانی «حالا برعکس» را نیز در کارنامه کاریاش رقم زده و حالا با یک اثر اجتماعی یعنی «بچه مردم» پا به سینما گذاشته است.
سیدعلی احمدی هم که تهیهکنندگی «بچه مردم» را برعهده دارد، سالها با کریمی در «خندوانه» همکار بوده و اکنون فیلم سینمایی «عزیز» را روی پرده سینما دارد. گوهر خیراندیش، رضا کیانیان، حسن معجونی، بهروز شعیبی، سیامک صفری، سیاوش چراغیپور، امید روحانی، زهرا داوودنژاد، سید جواد یحیوی، ونوس کانلی و… در این اثر حضور دارند.
«تاکسیدرمی»؛ قصه تراژدی- کمدی شکار گوزن زرد
محمد پایدار از جمله چهرههای جوانی است که راه سینما را از باشگاه فیلم سوره آغاز کرده و پس از ساخت چند مستند بلند و نویسندگی و کارگردانی چندین فیلم کوتاه پا به عرصه سینمای بلند گذاشته است؛ مسیری که سال گذشته، رضا کشاورز، کارگردان «باغ کیانوش» (برآمده از باشگاه فیلم سوره) طی کرد و حالا فیلمش عنوان پُرفروشترین اثر نوجوان سینمای ایران را دارد.
«پایدار» در تراژدی - کمدی «تاکسیدرمی» ماجرای تلاش سه شکارچی برای شکار گوزن زرد ایرانی در حال انقراض را روایت میکند. محمدجواد موحد تهیهکنندگی این اثر را برعهده دارد که سال گذشته، در جشنواره فجر چهل و دوم با «باغ کیانوش» به رقابت با دیگر آثار پرداخت. مجید صالحی، حسن معجونی، هادی کاظمی، آناهیتا درگاهی، فرزین محدث و… ترکیب بازیگران این اثر را شکل میدهند.
«ترک عمیق»؛ بازگشت گلچهره سجادیه به سینما با یک کارگردان کار اولی
با مروری بر کارنامه آرمان زرینکوب میتوان دریافت که او اساساً سینما را با ساخت فیلم کوتاه آغاز کرده و پس از آن در مقام کارگردان و تهیهکننده، تلهفیلم «آکاردئون» را ساخته است، اما شاید او زمانی بیشتر شناخته شد که سریالهایی نظیر «مرگ تدریجی یک رویا» و سهگانه «ستایش» را تهیه کرد. زرینکوب حالا با اولین ساخته بلند سینمایی خود یعنی «ترک عمیق» که پیش از این برنده بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه از جشنواره فیلم آسیایی بارسلون شده است، در جشنواره فجر چهل و سوم حاضر میشود. حضور رضا بابک و گلچهره سجادیه در این اثر، از نکات قابل توجه فیلم است.
«چشم بادومی»؛ قصه ملتهب اجتماعی
ابراهیم امینی برخلاف جریان غالب سینما که از دنیای فیلم کوتاه آمدند، برخاسته از تئاتر است. او «چشم بادومی» را بهعنوان اولین اثر بلندش، با یک قصه ملتهب اجتماعی در حالی ساخته که سالها بهعنوان نویسنده و بازیگردان و حتی کارگردان فیلم کوتاه در سینما فعالیت داشته و به اصطلاح درس خود را پس داده است. سجاد نصراللهینسب نیز بهعنوان تهیهکننده، پیش از این اثر، تجربه ساخت فیلمهایی نظیر «آپاراتچی» و «در آغوش درخت» را داشته که به ترتیب در دوره ۴۱ و ۴۲ جشنواره فیلم فجر حضور داشتند. ساره بیات، مهدی هاشمی و علی باقری نیز از جمله بازیگران شناختهشده این اثر هستند.
«رها»؛ روایت یک بحران
حسام فرهمند، سینما را از دستیار کارگردانی زندهیاد کیومرث پوراحمد در فیلم سینمایی «خواهران غریب» آغاز کرد و در سِمتهای مختلف نظیر برنامهریز، دستیار کارگردان و مجری طرح فعالیت داشته است. او در اولین اثر سینماییاش، روایتگر بحرانی از زندگی یک مرد و خانوادهاش است که از نکات قابل توجه آن حضور مرضیه برومند در این پروژه بهعنوان دستیار کارگردان است. سعید خانی به عنوان تهیهکننده تاکنون تهیه آثار مختلف کمدی و اجتماعی را برعهده داشته و «رها» سومین تجربه تهیهکنندگی او با فیلمسازان فیلماولی است. شهاب حسینی و غزل شاکری نیز بازیگران نقشهای اصلی این پروژه هستند.
«زمانی در ابدیت»؛ اولین اثر ایرانی یک کارگردان ساکن خارج از کشور
مهدی نوروزیان که کارگردانی فیلم سینمایی و رازآلود «زمانی در ابدیت» را برعهده دارد، شاید کمتر از دیگر کارگردانان کاراولی شناخته شده باشد اما نیکی کریمی در مقام تهیهکننده، او را برای به ثمر نشستن اولین اثر بلندش همراهی کرده است. نوروزیان که ساکن خارج از کشور است، تجربه ساخت چندین اثر کوتاه را در کارنامه کاریاش به ثبت رسانده و چندین جایزه بینالمللی، از جمله جایزه بهترین فیلم کوتاه اسکار را برای «کشتن جویی» برده است. همچنین نیکی کریمی که پس از سه سال با تهیهکنندگی یک اثر به سینما بازگشته است، توانسته حضور بازیگران سرشناسی از جمله لیلا حاتمی، نوید پورفرج، بابک حمیدیان، عباس غزالی، بیتا فرهی و… را در این اثر قطعی کند و در فجر ۴۳ حاضر شود.
«سونسوز»؛ اثری بومی به زبان تُرکی
رضا جمالی که تجربه ساخت چندین اثر کوتاه و همچنین فیلم بلند «پیرمردها نمیمیرند» را در کارنامه کاریاش به ثبت رسانده، اولین اثر سینماییاش را به زبان تُرکی و با نام «سونسوز» ساخته است. این اثر، دومین همکاری او با سلمان عباسی تهیهکننده اثر محسوب میشود که داستان آن در مورد زنان محروم روستاست. «سونسوز» تاکنون در جشنوارههای متعدد خارجی حضور داشته است و اولین نمایش آن در جشنواره فجر ۴۳ رقم خواهد خورد. ناگفته نماند که مریم مؤمن تنها بازیگر شناختهشده این اثر محسوب میشود.
«فریاد»؛ حضور ۲ برادر در اولین اثر مستقل سینماییشان
بهمن اردلان که صدابردار و صداگذار پیشکسوت و حرفهای سینمای ایران محسوب میشود، در اولین تجربه تهیهکنندگی، همراه برادر شده تا فیلم سینمایی «فریاد» را به سرانجام برساند. محمدرضا اردلان بهعنوان کارگردان این پروژه نیز پس از ساخت چندین فیلم کوتاه، پای در سینمای بلند گذاشته و اثری اجتماعی ساخته است. بهزاد دورانی، مهرداد ضیایی، علیرضا مهران، یاسین طلوعی، امیر کبوتریان و حمید ابراهیمی بازیگران این فیلم هستند.
«لولی»؛ اولین فیلم بلند یک مستندساز کهنهکار
رضا فرهمند که پیشتر با مستندهایی چون «زنانی با گوشوارههای باروتی»، «نتهای مسی یک رویا» و «آزادی» توانسته بود در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کند، حال با فیلم سینمایی «لولی» که یک درام اجتماعی و بومی است و اولین اثر سینماییاش محسوب میشود، پای به دوره ۴۳ این جشنواره میگذارد. تهیهکنندگی این اثر برعهده جلیل اکبری صحت، از منتقدان سینماست که خود نیز تجربه کارگردانی و تهیهکنندگی ۳ اثر را در کارنامه کاریاش به ثبت رسانده است. در این اثر، بازیگرانی چون داریوش امینی، ژیلا آلرشاد، محبوبه سلطانی، نرگس هزاره، حسن عابدی و محمد محمدی نقشآفرینی میکنند.
«ماریا»؛ ازغدی و لدنی در کنار هم
مهدی اصغری ازغدی جوانترین کارگردان در میان فیلمسازان فیلماولی محسوب میشود که توانسته در سن ۲۸ سالگی تجربه ساخت اولین اثر بلند سینماییاش را پس از خلق چند فیلم کوتاه پشت سر بگذارد. همچنین علی لدنی بهعنوان تهیهکننده این اثر نیز پیش از «ماریا» سه اثر بلند سینمایی تهیه کرده است. صابر ابر، پانتهآ پناهیها، حسین محجوب و با معرفی دو چهره بازیگری به نام کامیاب گرانمایه و مهشید خدادی نقشهای اصلی این اثر را برعهده دارند. ناگفته نماند که «ماریا» پیش از این در چندین جشنواره معتبر خارجی حضور داشته و جوایزی نیز کسب کرده است.
گفتوگوی رضا فرهمند، کارگردان فیلم سینمایی «لولی»:
جای عناصر ایرانی در فیلمهای امروزمان خالی است
رضا فرهمند، با قدم نهادن در مسیری نو، از دنیای مستندسازی به عرصه سینمای داستانی آمده و از تجربههای قبلی خود برای ساخت فیلم داستانی «لولی» بهره برده است. «لولی» فیلمی در ژانر اجتماعی، مستقل و البته ریسکپذیر در جشنواره فیلم فجر امسال است. فرهمند با قبول ریسکهایی از جمله دعوت به همکاری از بازیگران ناآشنا، کوشیده تا چالشهای تازهای را تجربه کند.
شما از جمله کارگردانانی هستید که از مستندسازی قدم به سینمای داستانی گذاشتهاید، میان این دو نسبتی وجود دارد یا صرفاً بحث تغییر مسیر در میان است؟
سه مستند بلند آخرم، آثاری در فضای «داکیودراما» هستند که داستان در شکلگیری آنها نقش دارد. بنابراین خیلی هم دور از سینمای داستانی نبودند. گذشته از این نکته، ورودم به سینمای داستانی، خیلی هم یکدفعهای نبوده! از چند سال قبل به آن فکر میکردم. بعد از ساخت آخرین فیلم مستندم، متوجه شدم که برای من مرز بین مستندسازی و سینمای داستانی خیلی کمرنگ شده است. برای یکی دو سال دست از کار کشیدم.
این فراغت یکی دوساله برای پلزدن میان تجربه مستندسازی با سینمای داستانی بود؟
بله. البته دنبال پیدا کردن خودم هم بودم، اینکه بدانم جای من در سینمای داستانی کجاست! هرچند کاری که من در ساخت فیلم «لولی» انجام دادم جدا از تجربه مستندسازیام نیست.
به لحاظ فرم یا محتوا؟
بیشتر به لحاظ چگونگی ارائه محتوا و اینکه قرار است سراغ چه موضوعی بروم و بحث قبول چه میزان ریسکی درمیان است. در ساخت فیلم «لولی» بیشتر از تجربیات محتوایی کارهای مستندم استفاده کردم. اما به لحاظ فرم، رضا فرهمند این فیلم هیچ شباهتی به مستندهایی که ساختهام ندارد. در مستندسازی اغلب در حال و هوای جنگ کار میکردم، عرصهای که بیشک ریتم تندی را طلب میکند. در صورتی که فیلم «لولی» روندی بسیار آرام و حتی مستقل از جریان سینمای امروز ایران دارد.
چرا فیلم خود را مستقل از جریان سینمای امروز میدانید؟
حرکت سینمای کشورمان به سمت هالیوود است. این مسأله هم در ریتم و هم در فرم اغلب آثار سینمایی امروزمان مشهود است. در حالی که ما با تکیه بر فرهنگ، تمدن و از سویی ظرفیتهای برخاسته از ادبیاتمان نمیتوانیم با آن شتابزدگی سینمای امریکا پیش برویم. همین سبب شده که فیلمهای سینمای داستانیمان در بستری بیهویت شکل بگیرد. اگر زبان را از فیلمهای امروزمان حذف کنیم شاید به راحتی نتوان گفت که با کاری ایرانی روبهرو هستیم. جای عناصر ایرانی در فیلمهای امروزمان خالی است.
این کاستی را برای سینمای اجتماعیمان نیز قائل هستید؟
بیشک بله. همان طور که معماری شهر ایرانی گرفتار بیهویتی شده است و ما بیش از تبلور رنگهای ایرانی، با دنیایی خاکستری روبهرو هستیم. هویت ایرانی در غلبه این رنگ خاکستری کمرنگ شده است، سینما هم قابهای زیبای نشأت گرفته از فرهنگ و پیشینه تاریخیمان را فراموش کرده است.
این کار ظلم بزرگی در حق مخاطبان است. من مخالف به تصویر کشیدن فقر و بیان انتقادهای اجتماعی و سیاسی در ساختههای سینمایی نیستم اما معتقدم اگر سینماگر جسارت ورود به این عرصهها را دارد نباید بستر اصلی فیلمسازی ایرانی را فراموش کند، اینکه مخاطب قرار است با تماشای فیلم او چه حالی شود و چه نشانههایی از فرهنگ و پیشینه خودمان را در آن ببیند مسأله مهمی است.
چرا برخلاف برخی کارگردانان فیلم اولی برای ساخته سینمایی خود سراغ چهرهها نرفتید؟
اگر نگاهی به ساختههای کارگردانان فیلم اولی سالهای اخیر داشته باشیم در اغلب اینها با حضور ستارهها روبهرو میشوید. حضوری که حتی اگر محدود به شخصیت اصلی شود، همچنان فضایی امن را برای کارگردان فراهم میکنم. دنبال این مدل جلب توجه به کارم نبودم. حتی بازیگر نقش اول من نه تنها ستاره نیست، بلکه پیش از این تجربه بازیگری مقابل دوربین را هم نداشته است. درباره دیگر بازیگران فیلم هم اینگونه است و اغلب آنان تجربه نخست بازیگریشان به شمار میآید.
نگران ریسکهای احتمالی آن نبودید؟
خب من قبل از این کار یک مستندساز بودم. ریسکپذیری بخش مهمی از مستندسازی است. ریسک جای خالی چهرهها را به جان خریدم و به نظرم تجربه خوبی از آب درآمد. هرچند درباره اینکه تا چه اندازه موفق شدهام مردم و شما اهالی رسانه و منتقدان باید نظر بدهید.