عشق و گرسنگی،چرخهای درام را میچرخانند و ساره بیات، انتخاب مناسبی برای تمامیت این چرخش ۲۰ ساله گذشته بودهاست. حافظه ما از بیات وقتی تازه شد که در لحظات سرنوشتساز ملودرامهای فارسی 2دهه اخیر مانند زنان تاریخساز سینمای ایران عهدهدار وظیفه مشکلی شد؛ ماموریت این بود: با نگاهت کاری بکن؛ خواستهای رایج در همه ملودرامها از سوی کارگردان و پاسخی شایسته اما نه از همه بازیگران زن. برخی معتقدند که ملودرام تلخ، عمیقترین نقب دراماتیک به عواطف بشری است. برای چنین غوصی ساره بیات غواص قابل اعتمادی از کار درآمده است.
اولین بار که سینمای ایران او را بهعنوان بازیگری قابل اعتنا باور کرد، زمانی بود که اصغر فرهادی ایفای مهمترین لحظه جدایی نادر از سیمین را به درک ساره بیات از وضعیت موجود سپرد. در وضعیت خلقشده همهچیز در معلقترین حالت خود بود. در جناح پیمان معادی و لیلا حاتمی که همهچیز در آستانه فروپاشی بود و در جناح شهاب حسینی و ساره بیات همهچیز در معرض اضمحلال. همه در آن خانه محقر دور هم جمع شدند تا بتوانند ماجرا را به سمت خود تمام کنند. پیروزی در کار بود. فقط میخواستند با خیال راحت سراغ بحران خودشان بروند و از بحران بزرگتر عبور کنند. حالا همهچیز به راضیه / بیات سپرده شده بود. او سختترین کار را کرد. درام را تمام کرد. داستان تمامشده بود اما او نخواست یا نتوانست یا تصمیم گرفت در این کشاکش بایستد. او نمیخواست هویت مخدوش شدهای از روح خود باقی بگذارد. درک این لحظه تاریخی از سینمای ایران محصول انتخاب و هدایت فرهادی و غایت جلوه ساره بیات است. سینما قبل از هر چیزی یک نمایش است و اگر باشکوه است دلیلی جز عرضه شکوه ندارد. بیات شکوه لحظه سپرده شده بهخود را باشکوه تحویل داده. این برای کارنامه هر بازیگری کاملکننده است.
اما همهچیز به این لحظه ختم نمیشود. انزلی شهر دلگیری است. اغلب ابری با روزهای بارانی فراوان. با چنین آسمانی بندرانزلی شاهد تماشای ناهید، گردش در مرداب و خرید از شنبه بازار نبود. ناهید ساختهشده در بندر انزلی ایستادن در دوراهیای بود که مقصد هر دو راه شوقی برای عابر برنمیانگیخت. ناهید ساخته آیدا پناهنده با بازی ساره بیات در نقش ناهید، نمایشی از این دو راهی بود. بیات در تمام طول این درام سعی میکند به جای غم، مفهوم دیگری از ملال سرنوشت تحمیل شده را بیافریند؛ عذاب انتخاب. پژمان بازغی و نوید محمدزاده در دو سوی سرنوشت او و فرزندش، شعاع تابانی از خوشبختی نبودند.
مادر بودن این روزها بیش از هر چیزی به چالشی برای زنان تبدیل شده. بیات مانند بازیگران بزرگ رومانسهای ازلی بین مادرانگی و عاشقپیشگی باید متحمل نبردهای باستانی میشد. در صحنه شهری دلگیر که دریا و ساحلش دلبازکننده نیست. همهچیز این درام میتوانست مانند آنونسهای رایج سینمای ایران از حنجره ابوالحسن تهامی سقوط کند. زنی بیپناه، شوهری معتاد، عشقی مبهم و کودکی بیگناه. اما این نمایش وقتی خود را بالا کشید سهم دلمردگی بیش از غمباری شد. آدمها وقتی مفری ندارند، تحول برایشان فقط یک کلمه است؛ ساره بیات با همکاری معماری شهر انزلی معمای تنهایی ناهید را خوب جلوی ما گذاشته است؛ اوجی که تکرارش شاید نیازمند سوارشدن بر ماشین زمان و برگشتن به زمانی است که ساختن فیلمی مانند ناهید به اندازه امروز دشوار نبود.
نمیتوان از کارنامه بیات سخن گفت و از حضورش در داستان عجیب اصغر عبداللهی حرف نزد. فرزاد موتمن در داستانی عجیب از نیمهدوم زندگی یک متهم در جنوب شهر از ساره بیات برای بخش غیرمتعارف ماجرا استفاده میکند. سعید آقاخانی در نقشی که برایش مهیا شده به سختی در تلاش است و بیات به خوبی یار و همراه مناسبی برای تکمیل این مهابت غیرزمینی است. بیات در 2باری که با آقاخانی همبازی شده نشانههای خوبی از توانایی یک تیم برای نمایش زوجهای ایرانی معاصر برجای گذاشت، اما باید قبول کنیم که درکشور ما فیلمها در زمان اکران خوب دیده میشوند؛درحالیکه همهچیز تمامشده و زمان، نقش عمیق خود را در چهرهها باقی گذاشته و رفته است. حقیقت دارد که حرفه نمایش دشواری انتخاب است. زمانی یک بازیگر بزرگ ایرانی گفته بود اعتبار من به کارهایی است که نکردهام. بیات در 3سریال با منوچهر هادی در برابر حامد بهداد، محمدرضا گلزار، هومن سیدی و حسین یاری سعی کرد بازیگری درحد استاندارد رومانسهای عاشقانه باشد. تماشای این سریالها که هنوز یک دهه نشده انگار قرنی از تولیدشان میگذرد، این روزها ثابت میکند برخلاف ظاهر فریبنده دنیای بازیگری این حرفه تا چه حد بیرحم است. مروتی در کار نیست وقتی عشق به صحنه نمیآید. سنجش کارنامه بیات بدون شک با اوجهایی که رقم زده، شیرین است، اما مناسب بازیگر نقشهای تلخ نیست. بهتر است به ابتدای نوشته برگردیم و جمله آغازین را بازنویسی کنیم. عشق و گرسنگی چرخهای جهان را میچرخانند.
ساره بیات امسال با «چشمبادومی» به جشنواره آمده است؛ فیلمی اجتماعی که او در کنار مهدی هاشمی نقشهای محوری بر عهده دارند.
آیا ساره بیات دوباره در سینمای ایران می درخشد؟
سرانجام رونمایی از عشق و گرسنگیهای دیگر
عشق و گرسنگی،چرخهای درام را میچرخانند و ساره بیات، انتخاب مناسبی برای تمامیت این چرخش ۲۰ ساله گذشته بودهاست. روزنامه همشهری امروز،روزنامه همشهری صبح،صفحه روزنامه همشهری،دانلود روزنامه همشهری امروز،همشهری آنلاین
صاحبخبر -