سعید محمدی کاوند – اطلاعات آنلاین: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده، بهطور غیرقابلانکاری مسئول بخش عمدهای از تنشها و بحرانهای سیاسی منطقهی غرب آسیا است که منجر به حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شد. این حملات بهوضوح به سیاستهای نادرست او درزمینه ی خاورمیانه بازمیگردد، سیاستهایی که بهجای حل مسئله فلسطین، آن را پیچیدهتر کرد و شرایط را برای تشدید خشونتها و بیثباتی فراهم ساخت. ترامپ با آغاز توافقنامه ابراهیم، که بهعنوان یک ابتکار صلح به کشورهای عربی پیشنهاد شد، در حقیقت موجب نادیده گرفتن حقوق و آرمانهای مردم فلسطین شد. توافقنامه ابراهیم که هدف آن عادیسازی روابط میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی بود، بهگونهای طراحیشده بود که مسئله فلسطین را از اولویتهای جهانی خارج کند و در عوض، تمرکز را بر ایجاد روابط اقتصادی و سیاسی جدید بین اسرائیل و کشورهای عربی بگذارد.
در این میان، ترامپ بهطور آشکار به رهبران عرب وعده داد که درازای همکاری با اسرائیل، مزایای اقتصادی و امنیتی بزرگی دریافت خواهند کرد. این توافقها بهطور مستقیم بر سرنوشت فلسطینیها تأثیر گذاشت. درحالیکه وعده ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در توافقهای پیشین، بهویژه طرح صلح دو دولتی، هنوز مطرح بود، ترامپ با این توافقها بهطور عمدی این آرمان را کنار گذاشت. او به کشورهای عربی فشار آورد تا به نفع اسرائیل، مسئله فلسطین را به حاشیه برانند و در عوض، روابط خود را با اسرائیل گسترش دهند.
این سیاستها باعث شد که فلسطینیها خود را بهشدت منزوی و به حاشیه راندهشده ببینند. حماس در چنین شرایطی با این احساس که دیگر راهی برای احقاق حقوق خود ندارد، به گزینهای دست زد که ممکن بود وضعیت را برایش بهبود بخشد. عملیات ۷ اکتبر، که از سوی حماس طراحی و اجرا شد، نهتنها واکنشی به نادیده گرفتن مسئله فلسطین از سوی اسرائیل و کشورهای عربی بود، بلکه تلاش حماس برای جلبتوجه جامعه جهانی به وضعیت بحرانی فلسطینیها بود. حماس بر این باور بود که تنها با این گونه عملیات ها، میتواند بحران فلسطین را دوباره به صدر اخبار جهانی بازگرداند و فشارهای بینالمللی بیشتری را بر اسرائیل وارد کند.
جو بایدن، رئیسجمهور وقت ایالاتمتحده، در اظهارنظرهایی که در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳ داشت، بهطور غیرمستقیم تأیید کرد که سیاستهای ترامپ، بهویژه توافقنامه ابراهیم، یکی از دلایل اصلی حملات حماس در ۷ اکتبر است. بایدن با اشاره به همگرایی منطقهای اسرائیل، که به دنبال عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی بود، تصریح کرد که این روند باعث شد تا مسئله فلسطین و حقوق فلسطینیها بهطور فزایندهای از توجه بینالمللی خارج شود. او با اشاره به توافقنامه ابراهیم، گفت که این توافق به کشورهای عربی اجازه میدهد روابط خود را با اسرائیل گسترش دهند، اما درعینحال، مسائل مرتبط با فلسطین به حاشیه رانده میشود.
درواقع، توافقنامه ابراهیم نهتنها بهطورجدی به صلح پایدار و حل مناقشه اسرائیل و فلسطین کمک نکرد، بلکه عملاً به انزوای بیشتر فلسطینیها در عرصه بینالمللی انجامید.
حماس، که با این شرایط بهشدت ناامید شده بود، عملیات ۷ اکتبر را بهعنوان گزینه ای برای جلبتوجه جهانی به وضعیت خود و مقابله با فرآیند عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی در پیش گرفت.
حماس بهطور مشخص به دنبال این بود که وجهه جهانی اسرائیل و خوی ددمنشی و درندگی این رژیم کودک کش را به جهانیان نشان داد و همزمان توجه بیشتر رسانهها و جامعه بینالمللی را جلب کند. بهاینترتیب، هدف اصلی حماس از این عملیات نهتنها ضربه زدن به اسرائیل، بلکه همچنین جلب حمایت جهانی برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط این رژیم غاصب بود.
همان طور که پیش بینی می شد اسرائیل واکنش شدیدی به عملیات طوفان الاقصی نشان داد. حملات گسترده اسرائیل به غزه، موجب شهادت بسیاری از غیرنظامیان فلسطینی شد و بار دیگر اسرائیل را در موقعیت انتقاد جهانی قرارداد.
درنهایت، عملیات ۷ اکتبر نهتنها نتیجه مستقیم سیاستهای ترامپ در خاورمیانه بود، بلکه نشاندهنده شرایط بحرانیای بود که فلسطینیها در آن قرار دارند. اگر مسئله فلسطین بهطورجدی و با رویکردی منصفانه حل نشود، این بحرانها همچنان ادامه خواهند یافت و ممکن است به نسلکشیهای بیشتری منجر شوند. ترامپ باسیاستهای خود، بهویژه توافقنامه ابراهیم، نهتنها روند صلح را پیچیدهتر کرد، بلکه عملاً راه را برای تشدید خشونتها هموار ساخت.
این نشان میدهد که دنیای عرب و اسرائیل باید در مواجهه با مسئله فلسطین به آیندهای پایدار و عادلانه برای مردم فلسطین توجه کنند.
دعوت اخیر ترامپ از نتانیاهو به کاخ سفید نشانگر این امر است که ترامپ به بیبی تأکید خواهد کرد که سیاستهای ایالاتمتحده در خاورمیانه به دست او اتخاذ میشود، نه توسط اسرائیل. درنهایت، دیدار ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید میتواند نشانگر مسیر آینده روابط آمریکا و اسرائیل باشد و ممکن است بهنوعی مبارزه بین رئیسجمهور جدید و لابی اسرائیل در کنگره منجر شود. ازآنجاییکه ترامپ فردی بسیار سرسخت و با خصلت جاه طلبانه است، تماشای این تعامل ممکن است جالب باشد، بهخصوص که میتواند تغییرات بزرگی در سیاستهای ایالاتمتحده در خاورمیانه ایجاد کند.
سعید محمدی کاوند – اطلاعات آنلاین: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده، بهطور غیرقابلانکاری مسئول بخش عمدهای از تنشها و بحرانهای سیاسی منطقهی غرب آسیا است که منجر به حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شد. این حملات بهوضوح به سیاستهای نادرست او درزمینه ی خاورمیانه بازمیگردد، سیاستهایی که بهجای حل مسئله فلسطین، آن را پیچیدهتر کرد و شرایط را برای تشدید خشونتها و بیثباتی فراهم ساخت. ترامپ با آغاز توافقنامه ابراهیم، که بهعنوان یک ابتکار صلح به کشورهای عربی پیشنهاد شد، در حقیقت موجب نادیده گرفتن حقوق و آرمانهای مردم فلسطین شد. توافقنامه ابراهیم که هدف آن عادیسازی روابط میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی بود، بهگونهای طراحیشده بود که مسئله فلسطین را از اولویتهای جهانی خارج کند و در عوض، تمرکز را بر ایجاد روابط اقتصادی و سیاسی جدید بین اسرائیل و کشورهای عربی بگذارد.
در این میان، ترامپ بهطور آشکار به رهبران عرب وعده داد که درازای همکاری با اسرائیل، مزایای اقتصادی و امنیتی بزرگی دریافت خواهند کرد. این توافقها بهطور مستقیم بر سرنوشت فلسطینیها تأثیر گذاشت. درحالیکه وعده ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در توافقهای پیشین، بهویژه طرح صلح دو دولتی، هنوز مطرح بود، ترامپ با این توافقها بهطور عمدی این آرمان را کنار گذاشت. او به کشورهای عربی فشار آورد تا به نفع اسرائیل، مسئله فلسطین را به حاشیه برانند و در عوض، روابط خود را با اسرائیل گسترش دهند.
این سیاستها باعث شد که فلسطینیها خود را بهشدت منزوی و به حاشیه راندهشده ببینند. حماس در چنین شرایطی با این احساس که دیگر راهی برای احقاق حقوق خود ندارد، به گزینهای دست زد که ممکن بود وضعیت را برایش بهبود بخشد. عملیات ۷ اکتبر، که از سوی حماس طراحی و اجرا شد، نهتنها واکنشی به نادیده گرفتن مسئله فلسطین از سوی اسرائیل و کشورهای عربی بود، بلکه تلاش حماس برای جلبتوجه جامعه جهانی به وضعیت بحرانی فلسطینیها بود. حماس بر این باور بود که تنها با این گونه عملیات ها، میتواند بحران فلسطین را دوباره به صدر اخبار جهانی بازگرداند و فشارهای بینالمللی بیشتری را بر اسرائیل وارد کند.
جو بایدن، رئیسجمهور وقت ایالاتمتحده، در اظهارنظرهایی که در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳ داشت، بهطور غیرمستقیم تأیید کرد که سیاستهای ترامپ، بهویژه توافقنامه ابراهیم، یکی از دلایل اصلی حملات حماس در ۷ اکتبر است. بایدن با اشاره به همگرایی منطقهای اسرائیل، که به دنبال عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی بود، تصریح کرد که این روند باعث شد تا مسئله فلسطین و حقوق فلسطینیها بهطور فزایندهای از توجه بینالمللی خارج شود. او با اشاره به توافقنامه ابراهیم، گفت که این توافق به کشورهای عربی اجازه میدهد روابط خود را با اسرائیل گسترش دهند، اما درعینحال، مسائل مرتبط با فلسطین به حاشیه رانده میشود.
درواقع، توافقنامه ابراهیم نهتنها بهطورجدی به صلح پایدار و حل مناقشه اسرائیل و فلسطین کمک نکرد، بلکه عملاً به انزوای بیشتر فلسطینیها در عرصه بینالمللی انجامید.
حماس، که با این شرایط بهشدت ناامید شده بود، عملیات ۷ اکتبر را بهعنوان گزینه ای برای جلبتوجه جهانی به وضعیت خود و مقابله با فرآیند عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی در پیش گرفت.
حماس بهطور مشخص به دنبال این بود که وجهه جهانی اسرائیل و خوی ددمنشی و درندگی این رژیم کودک کش را به جهانیان نشان داد و همزمان توجه بیشتر رسانهها و جامعه بینالمللی را جلب کند. بهاینترتیب، هدف اصلی حماس از این عملیات نهتنها ضربه زدن به اسرائیل، بلکه همچنین جلب حمایت جهانی برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط این رژیم غاصب بود.
همان طور که پیش بینی می شد اسرائیل واکنش شدیدی به عملیات طوفان الاقصی نشان داد. حملات گسترده اسرائیل به غزه، موجب شهادت بسیاری از غیرنظامیان فلسطینی شد و بار دیگر اسرائیل را در موقعیت انتقاد جهانی قرارداد.
درنهایت، عملیات ۷ اکتبر نهتنها نتیجه مستقیم سیاستهای ترامپ در خاورمیانه بود، بلکه نشاندهنده شرایط بحرانیای بود که فلسطینیها در آن قرار دارند. اگر مسئله فلسطین بهطورجدی و با رویکردی منصفانه حل نشود، این بحرانها همچنان ادامه خواهند یافت و ممکن است به نسلکشیهای بیشتری منجر شوند. ترامپ باسیاستهای خود، بهویژه توافقنامه ابراهیم، نهتنها روند صلح را پیچیدهتر کرد، بلکه عملاً راه را برای تشدید خشونتها هموار ساخت.
این نشان میدهد که دنیای عرب و اسرائیل باید در مواجهه با مسئله فلسطین به آیندهای پایدار و عادلانه برای مردم فلسطین توجه کنند.
دعوت اخیر ترامپ از نتانیاهو به کاخ سفید نشانگر این امر است که ترامپ به بیبی تأکید خواهد کرد که سیاستهای ایالاتمتحده در خاورمیانه به دست او اتخاذ میشود، نه توسط اسرائیل. درنهایت، دیدار ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید میتواند نشانگر مسیر آینده روابط آمریکا و اسرائیل باشد و ممکن است بهنوعی مبارزه بین رئیسجمهور جدید و لابی اسرائیل در کنگره منجر شود. ازآنجاییکه ترامپ فردی بسیار سرسخت و با خصلت جاه طلبانه است، تماشای این تعامل ممکن است جالب باشد، بهخصوص که میتواند تغییرات بزرگی در سیاستهای ایالاتمتحده در خاورمیانه ایجاد کند.