شناسهٔ خبر: 71141333 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

اپوزیسیون ایران باز هم رسوا شد

هفته گذشته دونالد ترامپ از توقف فاندهای چندمیلیون دلاری به کشورهای مختلف خبر داد. سایت پروپابلیکا با مستندات دقیق، تمام دریافتی‌ها و دارایی‌های این نهادها و چهره‌های ضدایرانی را منتشر کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «فرهیختگان» به تصمیم دونالد ترامپ برای توقف فاندهای چند میلیون دلاری به کشورهای مختلف که شامل نهادها و شخصیت‌های ضد ایرانی می‌شود پرداخته و نوشت: اپوزیسیون ایران روی همه اپوزیسیون‌ها را سفید کرد. اواخر هفته گذشته بود که دونالد ترامپ از تصمیمش برای توقف فاندهای چند میلیون دلاری به کشورهای مختلف خبر داد. این خبر که شامل برخی نهادها و چهره‌های ضد ایرانی می‌شد، تن مزدورانی که سال‌هاست با پول‌توجیبی کاخ سفید و کنگره آمریکا، تحرکات ضد ایرانی انجام می‌دهند را لرزاند. ترامپ درباره این تصمیمش گفت که به مدت ۹۰ روز این کمک‌ها را به حالت تعلیق درمی‌آورد.

ماجرا اما به اینجا ختم نشد. روز گذشته مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت که این فاند بگیران از هر یک دلاری که می‌گرفتند، ۸۸ سنت آن را در جیب خودشان می‌گذاشتند و فقط ۱۲ سنتش را خرج اهداف کاخ سفید می‌کردند! سایت پروپابلیکا با ارائه مستندات شفاف و دقیق تمام دریافتی‌ها و دارایی‌های این افراد و نهادها را منتشر کرده و بر این اساس فقط شش مورد از آنها در بین بازه ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر چیزی حدود ۱۰۰ میلیون دلار دریافتی داشته‌اند! البته بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر نیز هستند که اطلاعاتی از میزان دریافتی آنها در دسترس نیست و چیزی که روشن است دورخیز ترامپ و ایلان ماسک برای بهره‌وری هر چه بیشتر از منابعشان است.

بچه خوبی باشید تا دوباره پول بدهیم

روز چهارشنبه دهم بهمن‌ماه طی گزارشی با عنوان «تا ۳ ماه آینده خبری از پول توجیبی نیست» به بررسی ماجرای فاند بگیری پرداختیم. بر این اساس ترامپ اعلام کرده بود که برای ۹۰ روز کمک‌های خارجی خود را به ۲۰۰ کشور متوقف می‌کند. این تصمیم در راستای تصمیمات جدی ترامپ مبنی بر کاهش هزینه‌های دولت فدرال بوده و ایلان ماسک هم فرمانده این عملیات است. بلافاصله بعد از اعلام رویه جدید، برخی آن را پالس مثبتی از سوی ترامپ به ایران تلقی کردند. این تلقی تا روز گذشته وجود داشت اما مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا آب پاکی را روی دست همه ریخت. او صراحتاً گفت فاندها را قطع کردیم چون خوب کارشان را انجام نمی‌دادند. این موضوع نه‌تنها پالس مثبت به نظر نمی‌رسد؛ بلکه می‌تواند فرصتی به فاند بگیران برای اصلاح رفتارشان و دریافت جیره‌های جدید باشد. هدف اصلی آمریکا از این تصمیم بازبینی و هدفمندتر کردن هزینه‌هایش است نه کنار گذاشتن سیاست‌هایش در قبال ایران.

چک افسری به فاند بگیرها

از سال ۱۹۷۹ و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی تا امروز، دولت‌های مختلف آمریکا صدها میلیون دلار برای حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی هزینه کرده‌اند اما متوقف‌کردن جریان این هزینه‌ها نشان می‌دهد که همچنان نتیجه مطلوب آنها حاصل نشده است. ناکامی پروژه‌های براندازی، اختلافات درونی میان اپوزیسیون و عدم موفقیت در تحولات سال ۱۴۰۱ باعث شده تا تصمیم‌گیرندگان آمریکایی به این نتیجه برسند که سرمایه‌گذاری‌هایشان بی‌فایده بوده است. حالا واشنگتن به دنبال تخصیص بودجه به رسانه‌ها و گروه‌هایی است که تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.

اما این ماجرا هنوز به پایان نرسیده است. وزیر خارجه آمریکا اخیراً اعلام کرده که مشکل اصلی این گروه‌ها، سوءاستفاده مالی آن‌ها بوده و گزارش‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد چه افرادی از این بودجه‌ها بهره‌مند شده‌اند. اکنون نه‌تنها محتوای این گزارش‌ها قابل بررسی است، بلکه باید دید این افراد در تمام این سال‌ها چه مبالغی دریافت کرده‌اند.

پول توی چه جیبی؟

یکی از افراد فعال در زمینه اپوزیسیون در شبکه‌های اجتماعی اطلاعاتی درباره دور زدن فاندها توسط گیرندگانشان نوشته است. او می‌گوید «لادن برومند»، یکی از بنیان‌گذاران «مرکز عبدالرحمن برومند»، تا پایان ۲۰۲۳ حدود ۱۶ میلیون دلار از بودجه دولتی آمریکا دریافت کرده است، اما داستان جایی جالب‌تر می‌شود که او در سال ۲۰۱۷ شرکتی خصوصی به نام SADA 1 LLC در واشنگتن دی‌سی ثبت کرده؛ شرکتی که ۷ سال است فعال است اما هیچ ردپای آنلاین، وب‌سایت یا اطلاعاتی درباره فعالیتش وجود ندارد و نشانی‌اش همان منزل شخصی برومند است. درحالی‌که این دلارهای هنگفت تحت عنوان حمایت از حقوق بشر هزینه می‌شوند، کسی نمی‌داند این شرکت دقیقاً چه می‌کند و آیا ارتباطی با این مبالغ دارد یا نه.

اپوزیسیونی که از درد و رنج مردم ایران نردبان ترقی می‌سازد، حالا در سکوت کامل، در حال مدیریت یک شرکت خصوصی است که حتی سایه‌ای از شفافیت ندارد. پول‌های دولتی آمریکا که به نام «حقوق بشر» تخصیص داده شده، در نهایت کجا می‌رود و در حساب چه کسانی می‌نشیند؟ شفافیت که جای خود، این افراد حتی زحمت توضیح دادن هم به خود نمی‌دهند. علاوه بر این درباره پروژه توانا که سال ۲۰۰۹ توسط مریم معمار صادقی و اکبر عطری تأسیس شد هم موارد مشابهی مطرح شده است. آنها از سال ۲۰۱۱ تا امروز نزدیک به ۱۴ میلیون دلار از دولت آمریکا پول تو جیبی گرفته‌اند و البته نتوانسته‌اند فرامین اربابشان را اجرا کنند.

کمپین حقوق بشر در ایران تا پایان سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۸ میلیون دلار فاند دریافت کرده است. در گزارش مالی آن درآمد، هزینه‌ها و حقوق‌های پرداختی به مدیران سازمان ذکر شده است. ایران‌وایر که تحت مدیریت مازیار بهاری فعالیت می‌کند، ۱۹ میلیون دلار و مرکز اسناد حقوق بشر ایران ۹ میلیون دلار از منابع مختلف تأمین مالی شده‌اند. این دو نهاد در حوزه اطلاع‌رسانی و اسناد حقوق بشری مرتبط با ایران فعالیت دارند.

هدف مشترک چپ و راست در آمریکا، تغییر رژیم در کشورهایی مثل ایران است

غلام‌زاده دلیل تفاوت رویکرد دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه در مواجهه با هزینه‌های خارجی را اینگونه تشریح می‌کند: یک تفاوت کلی بین جمهوری‌خواه‌ها و دموکرات‌ها وجود دارد. این هزینه‌کردها عمدتاً در چهارچوب قدرت نرم آمریکا بوده و دموکرات‌ها از قالب دیپلماسی عمومی برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند. در واقع، دموکرات‌ها با قدرت نرم تلاش می‌کردند سیاست‌های خود را جلو ببرند، رژیم چنج کنند، براندازی انجام دهند، انقلاب‌های رنگی و مخملی به راه بیندازند و امثال آن.

او افزود: اما جمهوری‌خواهان، مخصوصاً با روشی که ترامپ در پیش گرفته، به این شکل عمل می‌کنند که قدرت سخت خود را افزایش داده و از طریق ارعاب، تحریم، فشار اقتصادی، سیاسی و در نهایت نظامی همان اهداف را دنبال کنند. کاری که ترامپ در حال حاضر انجام می‌دهد، به این معنی نیست که روش‌های قبلی بد بوده، بلکه از نظر او ناکارآمد بوده است. هدفی که هر دو جناح در آن مشترک‌اند، رژیم چنج در کشورهایی مثل ایران، ونزوئلا، اکوادور و گرجستان است. تفاوت در روش است؛ دموکرات‌ها معتقدند قدرت نرم جواب می‌دهد، درحالی‌که جمهوری‌خواهان می‌گویند قدرت سخت سریع‌تر نتیجه می‌دهد. این قطع شدن حمایت‌ها به همین دلیل است وگرنه هدف اصلی تغییر نکرده و تصریح می‌شود که این سیاست‌ها باید به نتیجه برسند.

نِد؛ منبع اصلی فاندبازی

این کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به نقش بنیاد «نِد» به عنوان منشأ هزینه‌کردهای خارجی، نقش آن را اینگونه تشریح می‌کند: بخش عمده‌ای از این هزینه‌کردها، به‌خصوص در حوزه‌های غیردولتی، سازمان‌های مردم‌نهادها تشکل‌ها و رسانه‌ها از طریق بنیاد ملی برای دموکراسی (NED) انجام می‌شد. داستان شکل‌گیری بنیاد نِد به این صورت است که بعد از براندازی در شیلی، وقتی این موضوع لو رفت، کنگره آمریکا عصبانی شد که چرا دولت بدون اجازه، چنین هزینه‌هایی را انجام داده است. اگر اشتباه نکنم، این مربوط به دهه ۶۰ میلادی است.

او ادامه داد: در آن زمان، کنگره شاکی شد که چرا دولت آمریکا بدون مجوز به دنبال تغییر رژیم در شیلی و دیگر کشورهای آمریکای لاتین مثل نیکاراگوئه بوده و در نتیجه، هرگونه اقدام برای براندازی و کودتا را ممنوع کرد. بعد از این اتفاق، آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند که بنیاد نِد را تأسیس کنند. اولین رئیس این بنیاد، در سخنرانی افتتاحیه خودش تصریح کرد که بنیاد نِد تأسیس شده تا همان کارهایی را که قبلاً سازمان سیا انجام می‌داد و دیگر مجاز به انجام آن نیست، بر عهده بگیرد. یعنی همان کودتاها و براندازی‌هایی که کنگره ممنوع کرده بود. بنابراین، اساساً بنیاد نِد با همین هدف ایجاد شد. حالا همان چیزی که سناتور روبیو می‌گوید، دقیقاً در راستای همین سیاست است؛ این هزینه‌کردها باید اهداف مورد نظر آمریکا را محقق کنند.

او در ادامه به مرور برخی آمارها در مورد کمک‌های خارجی آمریکا پرداخته و در این باره می‌گوید: این فاندها معمولاً مبالغ بسیار سنگینی را شامل می‌شوند. به عنوان مثال، آماری که در دست دارم نشان می‌دهد این هزینه‌ها از طریق قلکی به نام USAID تأمین می‌شود که مرکز مدیریت این هزینه‌هاست. برخی از این هزینه‌ها از طریق منابع دولتی انجام می‌شود که بحث دیگری است، اما بخش عمده‌ای از این نوع فاندهایی که در رسانه‌ها مطرح می‌شود و به دست برخی فعالان و معاندین می‌رسد، از طریق همین بنیاد NED تأمین شده است. یعنی USAID بودجه را در اختیار داشت و NED مشخص می‌کرد که چه مقدار از آن به چه کسانی داده شود. به عنوان نمونه، در یمن بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱، حدود ۴ میلیون دلار به ۴۰ تشکل پرداخت شده است. در تونس، ۲.۵ میلیون دلار، در لیبی ۱.۲ میلیون دلار، در لبنان که الان شاهد تحولات خاصی در آن هستیم، حدود ۴ میلیون دلار و در اردن نیز تا ۴ میلیون دلار هزینه شده است.

فعالیت‌های نِد در ایران مربوط به کدام حوزه‌هاست؟

غلامزاده در ادامه به تشریح اهداف بنیاد نِد در ایران پرداخته و می‌گوید: اهدافی که این فاندها برای آن‌ها هزینه می‌شوند، متنوع‌اند، اما بیشترین تمرکز روی کشورهای آمریکای لاتین، منطقه غرب آسیا، شمال آفریقا و قفقاز است. یعنی در این مناطق، فعالیت‌ها بیشتر و گسترده‌تر از سایر نقاط جهان است. در ایران سال ۲۰۲۱، چند مورد از هزینه‌کردهای ند به زیرمجموعه‌های خودش اختصاص داشته است. برای مثال، یکی از آن‌ها مربوط به حمایت از حقوق اقلیت‌های به حاشیه رانده‌شده بوده است. همچنین یک مجله حقوقی مرتبط با حقوق بشر از این منابع مالی کمک دریافت کرده است. علاوه بر این، ند با عنوان‌هایی مانند «مسئولیت‌پذیری محیط‌زیستی» و «چک کردن اطلاعات عمومی برای ارتقای مسئولیت‌پذیری» هزینه‌هایی انجام داده است.

غلامزاده همچنین گفت: در حوزه‌های آزادی اطلاعات، ژورنالیسم، روزنامه‌نگاری و حقوق بشر نیز طی این سال‌ها فعالیت‌های زیادی در ایران داشته است. ند تا حدود سال ۲۰۱۲، گزارش‌های مالی خود را به‌طور کامل منتشر می‌کرد. به‌عنوان مثال، مشخص می‌شد که به فلان تشکل در ایران چه مقدار پول پرداخت شده است. اما در همان دوره، در مصر تنشی ایجاد شد؛ در دوران اواخر حکومت مبارک و اوایل دولت اوباما، یکی از فعالان مرتبط با ند که پسر وزیر ترابری آمریکا بود، بازداشت شد. او در یکی از تشکل‌های تحت حمایت ند در مصر فعالیت می‌کرد. این بازداشت و تنش‌های ناشی از آن، همراه با مسائلی که میان ایران و مصر پیش آمد، باعث شد که ند از آن زمان به بعد، نام بسیاری از این تشکل‌ها را در گزارش‌های خود حذف کرده و اطلاعات مالی خود را به‌طور محدودتری منتشر کند.

او افزود: توانا، برومند و کمپین حقوق بشر از ند تأمین مالی می‌شدند. اما ایران وایر را به یاد ندارم که از ند دریافت کرده باشد؛ احتمالاً مستقیماً از وزارت خارجه آمریکا کمک می‌گرفته است. ترامپ در دوره اول خود تلاش کرد که USAID را تغییر دهد، اما در کنگره موفق نشد. او یک‌بار سعی کرد که USAID را تحت نظارت وزارت خارجه ببرد و مدیریت آن را در آنجا متمرکز کند، اما مجوز این اقدام را به او ندادند. اکنون، عملاً همان کار را انجام می‌دهد. در حال حاضر، سرپرست این نهاد از طرف وزارت خارجه تعیین شده و آن را مدیریت می‌کند.

او در ادامه بررسی اهداف را در مورد عراق تعمیم داد و گفت: برای نمونه در عراق، ند مدعی است که یک سازمان غیرخصوصی (NGO) محسوب می‌شود و اسناد مالیاتی آن نیز به همین صورت ثبت می‌شود. اما در واقع، ۹۹.۸ درصد بودجه‌اش از دولت آمریکا تأمین می‌شود و تنها ۰.۲ درصد از طریق فروش محصولات، کتاب‌ها و منابع دیگر به‌دست می‌آید، اما همان ۰.۲ درصد را به‌عنوان نشانه‌ای از استقلال خود برجسته می‌کند و سایر منابع را لحاظ نمی‌کند. در عراق، از حدود سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵، عمده فعالیت‌های ند روی توانمندسازی زنان و جوانان و مسائل مدنی و اجتماعی متمرکز بود.

او بیان کرد: اما از سال ۲۰۱۵ به بعد، یک تغییر رویه ایجاد شد و تمرکز اصلی به سمت «حکمرانی خوب» رفت. علت این تغییر را می‌توان این‌گونه تحلیل کرد؛ از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰، ند تلاش کرد در جامعه نفوذ کرده و یک بدنه اجتماعی ایجاد کند. فردی که در سال ۲۰۰۵، ۲۰ ساله بود، در سال ۲۰۱۵ به ۳۰ سالگی رسیده و آماده ورود به ساختار حکومتی شده است. به این ترتیب، ند این افراد را آموزش داده، شبکه‌سازی کرده و آن‌ها را به بدنه حاکمیت عراق تزریق می‌کند. در این مرحله، به نام «حکمرانی خوب» به آن‌ها ادبیات و محتوای خاصی آموزش داده می‌شود تا بتوانند منافع آمریکا را در عراق محقق کنند. این الگو را می‌توان در مصر، یمن، بحرین و سایر کشورها نیز مشاهده کرد.