شفقنا- استاد هادی سروش بیان کرد: در طول تاریخ، افراد بسیاری تلاش کردند که نام، راه و هدف امام حسین علیهالسلام را محو کنند. اما حقیقت این است که حتی اگر تمام یزیدهای عالم از ابتدا تا قیامت جمع شوند، نمیتوانند کوچکترین خدشهای بر جایگاه والای امام حسین علیهالسلام وارد کنند. تمامی یزیدهای زمان نیز به سرنوشت او (یزید) دچار خواهند شد و در نهایت، نور امام حسین علیهالسلام خاموششدنی نیست.
به گزارش خبرنگار شفقنا، حجت الاسلام و المسلمین هادی سروش، استاد حوزه علمیه قم در ادامه جلسات هفتگی خود در هیئت انصار المهدی تهران که بر محور “اصول کافی” است، گفت: شخصیت امام حسین(ع) یک شخصیت آمیخته و پیوند خورده با توحید و ذکر “الله اکبر” است، امام حسین اوج معرفت توحیدی و عرفان ناب را نشان میدهد و از این روست که عاشورا، پیش از آنکه درس شهادت و شجاعت و شهادت باشد، درس توحید است. این ماه، ماه امام حسین است؛ ماهی که در آن باید از او توحید و خدا محوری و خلوص را بیاموزیم و از معرفت او بهره بگیریم، در این صورت است که می توانیم بدرستی به سیره او تاسی کنیم و در مسیر کمال گام برداریم.
عظمت ماه شعبان و پیوند آن با ولادتهای مبارک
ماه شعبان که از آن به «شعبان المعظم» تعبیر میشود، یکی از ماههای قمری است که در میان علما و بزرگان دین، به عنوان «ماه عظمت» شناخته شده است. هر یک از ماههای قمری، پسوندی خاص دارد که نشاندهنده جایگاه و اهمیت آن است؛ چنانکه ماه رمضان را رمضان المبارک مینامند.
به هر روی ماه شعبان، ماهی بزرگ و باعظمت است که طلیعه آن، بشارتدهنده ماهی سرشار از نور و برکت خواهد بود. در این ماه، ما شاهد ولادت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام هستیم.
افزون بر ولادت آن حضرت، این ماه شامل رویدادهای ارزشمند دیگری نیز هست، از جمله ولادت حضرت امام سجاد علیهالسلام، ولادت حضرت قمر بنیهاشم و مهمتر از همه، نیمه شعبان که سالروز میلاد با سعادت منجی عالم بشریت، حضرت بقیةالله الأعظم، امام زمان علیهالسلام است.
امتیازات ویژه ولادت امام حسین علیهالسلام
همانگونه که شهادت امام حسین علیهالسلام دارای ویژگیها و اختصاصاتی است که در شهادت دیگر امامان کمتر دیده میشود، ولادت آن حضرت نیز امتیازاتی خاص دارد که شایسته توجه و تأمل است از جمله این امتیازات، پیوند نام امام حسین علیهالسلام با تکبیرابتداء نماز و انتهای نماز است که بعد ازبه عنوان سنت از سوی رسول الله معرفی شده است .
این استاد حوزه در توضیح گفت: نماز، که با تکبیر آغاز میشود، بدون گفتن تکبیرةالاحرام اصلاً شکل نمیگیرد و از واجبات نماز محسوب میگردد. اما نکته جالب توجه این است که گفتن تکبیرهای مستحبی هفت گانه در ابتدای نماز، پیوند با یک رخدادمهمی دارد و جالب است بدانیم که همین هفت تکبیر در نماز عید قربان و عید فطر نیز مستحب است. اما منشأ این هفت تکبیر چیست؟
منشأ و روایت تکبیرهای هفتگانه در نماز
از زمانی که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وجوب نماز را اعلام فرمودند، نحوه اقامه آن را نیز به مردم آموزش دادند. در آغاز، پیامبر گرامی اسلام تنها یک تکبیر را به مردم یاد دادند و خودشان نیز تنها یک تکبیر میگفتند. اما بعدها هفت تکبیر مستحب در ابتدای نماز اضافه شد که منشأ آن، روایتی معتبر از علمای شیعه است.
مرحوم شیخ صدوق رضواناللهعلیه و شیخ طوسی رضواناللهعلیه در آثار خود، روایت مربوط به تکبیرهای هفتگانه یا تکبیرات سبعه را نقل کردهاند. بر اساس آنچه ابن بابویه صدوق در کتاب “من لا یحضره الفقیه”، جلد ۱، صفحه ۳۰۵ آورده است، این روایت از جمله مستندات فقهی مهمی محسوب میشود که فتوای فقهای بزرگ شیعه بر پایه آن صادر گردیده است.
این روایت توسط ابن ابیعمیر که از شاگردان برجسته امام صادق علیهالسلام بوده، از عمر بن ازینه و او از «زراره» که خود یکی از شاگردان ویژه امام باقر علیهالسلام محسوب میشود، از امام باقر علیهالسلام روایت را دریافت کرده است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
ریشه تاریخی تکبیرهای هفتگانه در نماز و ارتباط آن با امام حسین(ع)
امام باقر علیهماالسلام ماجرایی شگفتانگیز درباره ارتباط تکبیرهای هفتگانه در نماز با امام حسین علیهالسلام بیان داشته است.
امام باقر علیهالسلام در این روایت نقل میکنند که روزی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برای اقامه نماز از منزل خارج شدند. طبق نقل شیخ طوسی رضواناللهعلیه، آن روز، روز عید بود؛ حال، عید قربان یا عید فطر.
در آن هنگام پیامبر فرزند خردسالش حسین را همراه خود آورد ، آن روز امام حسین علیهالسلام کودکی بیش نبود و هنوز زبان باز نکرده بود. امام باقر علیهالسلام میفرمایند که خانواده ایشان نگران شده بودند که نکند زبان امام حسین بسته باشد و نتواند سخن بگوید. آن حضرت، این کودک را بر دوش خود گذاشتند و همراه با ایشان از منزل خارج شدند. مردم که آماده اقامه نماز بودند، در صفوف منظمی پشت سر رسول خدا صف بستند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پس از ورود به مسجد، امام حسین علیهالسلام را که بر دوش خود داشتند، در سمت راست خود قرار دادند و بر زمین نشاندند سپس، همانند همیشه، نماز را آغاز کردند. در این لحظه، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تکبیر گفتند: “اللهاکبر”. ناگهان برای نخستین بار، امام حسین علیهالسلام زبان باز کرد و با همان زبان کودکانه و شیرین خود، پس از پیامبر تکبیر گفت: “اللهاکبر”. پیامبر اکرم برای بار دوم تکبیر گفتند: “اللهاکبر”. امام حسین علیهالسلام نیز با همان صدای لطیف خود، تکبیر پیامبر را تکرار کرد وبار سوم پیامبر تکبیر گفتند، امام حسین علیهالسلام باز هم همراهی کرد وبار چهارم نیز همین اتفاق رخ داد و بار پنجم، ششم و سرانجام هفتم، امام حسین علیهالسلام تکبیر پیامبر را تکرار کردند. پس از هفتمین تکبیر، پیامبر اکرم(ص) نماز را آغاز کردند.
تبدیل شدن تکبیر هفتگانه به سنت نبوی
امام باقر علیهالسلام میفرمایند: «این هفت تکبیر که به عنوان مستحب در نماز گفته میشود، از سنتهای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله است که از آن روز به یادگار مانده است ؛ جرت بذالک السنة.» به همین دلیل، در فقه شیعه، گفتن هفت تکبیر مستحب در ابتدای نماز، جزو سنت رسول خدا محسوب شده و در احکام عبادی جایگاه ویژهای دارد.
این روایت، حدیثی صحیح و مورد اعتماد است. اگر چنین نبود، فقها و مجتهدین، تکبیر هفتگانه را به عنوان سنت رسولالله به ما معرفی نمیکردند.
در علم فقه، هر مسئلهای که مستند به روایات صحیح نباشد، مورد استناد مجتهدین قرار نخواهد گرفت بنابراین، رعایت این سنت در نماز، ریشهای مستحکم در منابع معتبر فقهی دارد.
امتیاز بزرگ این واقعه، آن است که کودکی به نام حسین بن علی علیهالسلام برای نخستین بار، در کنار پیامبر اکرم، در فضای ملکوتی نماز، زبان به ذکر الله گشود.
معنای حقیقی «اللهاکبر» در کلام امام صادق علیهالسلام
نکته مهم توجه به این حقیقت است که ذکر «اللهاکبر» تنها یک واژه نیست؛ بلکه حقیقتی ژرف در اعتقاد توحیدی ماست و همین اعتقاد و باور توحیدی با همه حقیقت و شئون حضرت حسین علیه السلام آمیخته است.
در روایتی که صدوق در کاتب توحید نقل می کند آمده است که امام صادق علیهالسلام در جمعی نشسته بودند و از یکی از اصحابشان پرسیدند: ما میگوییم اللهاکبر؛ یعنی خدا بزرگتر است. اما بزرگتر از چه چیزی؟ آن فرد پاسخ داد: خدا بزرگتر از همه موجودات این عالم است. اما امام صادق علیهالسلام این پاسخ را نپذیرفتند و فرمودند: تو با این سخن، خدا را در کنار سایر اشیای عالم قرار دادهای. در حالی که خداوند وجودی است که هیچ شریکی ندارد. آن فرد عرض کرد: من بیش از این نمیدانم. پس شما بفرمایید. آنگاه امام صادق علیهالسلام حقیقت «اللهاکبر» را چنین بیان فرمودند: “الله اکبر من أن یُوصَف” ، خداوند بزرگتر از آن است که در وصف بگنجد. هیچ توصیفی، هیچ کلامی، هیچ اندیشهای قادر به درک و احاطه به عظمت خداوند نیست.
در قرآن کریم میخوانیم: سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ. هر کسی که بخواهد خدا را توصیف کند، بداند که خداوند از تمامی این توصیفات برتر و منزه است.
عقل انسانها چگونه میتواند حقیقت ربالعالمین را درک کند؟ کجا میتوان عظمت او را در قالب واژهها گنجاند؟ پس «اللهاکبر» که در نماز، در تسبیحات اربعه و در ذکر حضرت زهرا سلاماللهعلیها بارها و بارها تکرار میشود، به این معناست که خداوند بزرگتر از هر توصیفی است.
ارتباط تکبیر با امام حسین علیهالسلام
امام حسین علیهالسلام با خداشناسی، خداباوری و خدامحوری پیوندی جدانشدنی دارد.
روایتی که پیشتر ذکر شد، نشان داد که چگونه هفت تکبیر استحبابی در نماز، به برکت امام حسین علیهالسلام به سنت تبدیل شد. اما این ارتباط تنها در آغاز نماز نیست؛ بلکه در پایان نماز نیز نام امام حسین علیهالسلام در کنار تکبیر قرار دارد.
بعد از سلام نماز، مستحب است که سه بار تکبیر گفته شود.
این سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. اما چگونه چنین شد که تکبیر پس از نماز مستحب گردید؟
ماجرای بازگشت جعفر طیار و تکبیرِ رسول الله
فقیه نام آشنا، صاحب جواهر در پایان جلد دهم جواهراین روایت مهم را نقل میکند؛ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سالها پس از اقامه نماز، تنها یک بار تکبیرو آن هم بر اساس رخدادی بود که در پایان نماز جبرئیل را مشاهده نمودند، اما روزی رسول الله در مسجدالنبی، پس از پایان نماز، بلافاصله مردی خوشحال و پرشور از درب وارد شد و سلام کرد و عرض نمود: یا رسولالله! جعفر بن ابیطالب، ظفرمندانه از حبشه بازگشته است! پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از شدت خوشحالی، سه بار تکبیر گفتند: «اللهاکبر» و از آن پس، این عمل به عنوان یک سنت مستحب در پایان نماز باقی ماند. تا اینکه یک روز پیامبر بعد از نماز در حالیکه دو تکبیر گفته بود ، کسی خبر داد که بشارت باد که امام حسین متولد شد ، اینجا بود که پیامبر رحمت سومین تکبیر را گفت و سه تکبیر بعد از نماز به عنوان سنت پیامبر قرار گرفت .
شروع و پایان نماز با تکبیر است و یادگار امام حسین است
آغاز نماز با تکبیر و مرتبط با امام حسین علیهالسلام است و پایان نماز هم با تکبیر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله؛ و مرتبط با امام حسین است، این پیوندها اتفاقی نیست. این همان حقیقتی است که در تاریخ جاودان شده است.
آیا در جهان، شخصیتی دیگر جز امام حسین علیهالسلام یافت میشود که ولادتش موجب استحباب ذکر الهی شود؟
عرفان امام حسین علیهالسلام پیشتاز بر شهامت و شهادت اوست
امام حسین علیهالسلام در عاشورا، درسهای بسیاری به بشریت آموخت مانند شهادت، شهامت، ایستادگی در برابر ظلم و امید در برابر سختیها. اما پیش از همه اینها، درس توحید و خداشناسی و خداخواهی را به انسانها آموخت.
امام حسین علیهالسلام؛ حقیقتی ماندگار و فراتر از توصیف
در طول تاریخ، افراد بسیاری تلاش کردند که نام، راه و هدف امام حسین علیهالسلام را محو کنند. اما حقیقت این است که حتی اگر تمام یزیدهای عالم از ابتدا تا قیامت جمع شوند، نمیتوانند کوچکترین خدشهای بر جایگاه والای امام حسین علیهالسلام وارد کنند.
همانگونه که یزید، عمر سعد، شمر و سنان لعنتاللهعلیهماجمعین برای محو یاد امام حسین علیهالسلام کمر بسته بودند، در دوران معاصر نیز شخصیتهایی مانند نتانیاهو و دیگر سردمداران ظلم و فساد، جرایمی مرتکب شدند که در ادبیات امروز «جنایت جنگی» نامیده میشود. با این حال، همانگونه که نام یزید ننگ ابدی تاریخ شد، تمامی یزیدهای زمان نیز به سرنوشت او دچار خواهند شد و در نهایت، نور امام حسین علیهالسلام خاموششدنی نیست.
مبارزه، اگر رنگ و بوی خدا نداشته باشد، چه ارزشی دارد؟ تاریخ پر است از مبارزان غیرمؤمن که در برابر ظلم ایستادند، اما چون توحید در دلشان نبود، حرکتشان ناقص ماند.
برتری مبارزه امام حسین علیهالسلام در توحید اوست؛ در خداخواهی، در اخلاص، در خداباوری.
نمونه های از جملات عرفانی و نابِ توحیدی از امام حسین علیهالسلام
شیخ مفید نقل میکند که امام حسین علیهالسلام در صبح عاشورا فرمود: “اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كُرْبَةٍ وَ أَنْتَ رَجَائِي فِي كُلِّ شِدَّةٍ “؛ خدایا! در هر سختی، تو تکیهگاه من هستی ؛ و در هر تنگنایی، تو امید من هستی .
و در زمینه اوج مقام توحیدی و عرفان ناب امام حسین روایتی منقول است که حیرت آور است ! در عصر عاشورا هنگامی که اهلبیتش به شهادت رسیدند، امام حسین دست به آسمان بلند کرد و گفت: “الهی و سیدی وددت أن اقتل و أحیا سبعین ألف فی طاعتک و محبتک؛ خدایا، مولای من! برای اطاعت و محبت تو هرچه داشتم، تقدیم کردم.
آیا این کلام، نشاندهندهی اوج معرفت توحیدی نیست؟ درس عاشورا، پیش از آنکه درس شهادت باشد، درس توحید است.
این ماه، ماه حسین است؛ ماهی که در آن باید از او بیاموزیم، قبل آموختنِ از سیره او ، باید از معرفت او بهره بگیریم و باید بتوانیم بدرستی به سیره او تاسی کنیم و در مسیر کمال گام برداریم.