به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چین در لحظهای دیگر، بازهم فاصله خود را با رقبا افزایش داده و به آمریکا نزدیکتر شد. تا پیش از این، بحران کرونا باعث شده بود قدرتهای نوظهور نفسشان در اقتصاد بریده شود؛ اما چین به سبب پایداری و حفظ خود در این بحران موفق شد به آمریکا نزدیکتر شود.دستاورد جدید چینیها در حوزه هوش مصنوعی که توسط شرکت دیپسیک توسعه یافته است، عملاً دیگران را محو و پکن را به همراه واشنگتن در رینگ تنها گذاشت. در روزهای اخیر رسانهها درخصوص این واقعه که تاکنون صدها میلیارد دلار به بورس آمریکا وارد کرده است، مطالب فراوانی منتشر کردهاند؛ اما بهنظر میرسد ابعاد تحول جدید نیاز به کاوش بیشتری دارد. هنگامی که تمام ابعاد و زوایا مشخص شدند، آنگاه زمان جزئیاتیابی است. همچنان کشف ابعاد کلی باید ادامه داشته باشد و زمان برای توقف آن برای تمرکز بر جزئیات ابعاد یافتهشده، فرانرسیده است. بر همین اساس در این گزارش تلاش شده در یک جمعبندی، به برخی زوایای تحولی پرداخته شود که دیپسیک آفریده است.
1- جنگ رسماً آغاز شد
تا پیش از این با توجه به سردمداری غرب، ظهور و بروز هوش مصنوعی تقریباً در انحصار آمریکا قرار داشت؛ اما با شکوفایی دستاورد جدید چینیها، عملاً جنگ آشکار بر سر هوش مصنوعی آغاز شد. تا پیش از این جنگی پنهان وجود داشت.
تا قبل از دیپسیک، عمده تولیدات هوش مصنوعی چین ازجمله تولیدات شرکت علیبابا بسیار عقبتر از نمونههای آمریکایی بودند.
2- تغییر ماهیت و دور زدن جنگ تراشهها
دیپسیک با اقدامات نرمافزاری و روشهای جدید محاسباتی، از اهمیت سختافزارها کاست؛ سختافزارهایی که نبض آن در دستان آمریکا قرار داشتند. این درحالی بود که آمریکا جنگ تراشهای را علیه چین آغاز کرده و درحال تنگتر کردن حلقه تحریمها بر گردن پکن بود. دور زدن تراشهها، به معنای امکان رشد چین در رقابت فناوری با آمریکاست. به عبارت دیگر، پکن سهم روشهای محاسباتی و نرمافزار را نسبت به سختافزار در این رقابت افزایش داد.
3- بسامد 100 برابری ضربه اقتصادی
شرکت چینی با سرمایهگذاری 6 میلیون دلاری، 600 تا یک تریلیون دلار زیان به شرکتهای فناوری آمریکایی وارد کرد. بسامد موفقیت چینیها یک به 100 است. به عبارتی هر یک میلیون دلار سرمایهگذاری چین در رونماییها به 100 میلیون دلار زیان در شرکتهای آمریکایی منجر میشود. این قاعده کلی نیست، اما در قضیه دیپسیک رخ داده است. بااینحال برخی گزارشهای رسانهای به ادعای 6 میلیون دلاری چینیها خدشه وارد کردهاند.
4- جهان «دو چندقطبی»
با افول نسبی آمریکا و رشد دیگر قدرتها پیشبینی میشد که دیگر نظام تکقطبی بیمعنا باشد. بااینحال واشنگتن همچنان یک سروگردن از ابرقدرتهای درحال ظهور برتر بود. از این رو گفته میشد با ظهور قطبهای دیگر با توجه به حفظ فاصله آمریکا از آنها، نظام بینالملل به «یک چندقطبی» تبدیل خواهد شد. به این معنا که چند قطب قدرت در جهان وجود خواهند داشت؛ اما قدرت آمریکا از آنها بیشتر خواهد بود. به نظر میرسد جهان امروز درحال حرکت به سمت «دو چندقطبی» است؛ جهانی که در آن آمریکا و چین دو قدرت برتر و با فاصله قابل توجه از دیگرانند، اما چند قدرت جهانی دیگر همچنان فعالیت خواهند کرد.
5- ارتباط و درهمتنیدگی عمیق جنگ هوش مصنوعی با اقتصاد
رقابت دو ابرقدرت جنگ سرد در حوزه نظامی و هستهای بهطور مستقیم وجه اقتصادی نداشت؛ اما هوش مصنوعی درهمتنیدگی بالایی با حوزه اقتصاد دارد. آنچه مانع از همسانی جنگ بر سر هوش مصنوعی با جنگ اقتصادی میشود، ابعاد قابلتوجه نظامی این حوزه است.
6- برآوردها از عقب افتادن آمریکا در فناوری درست بود
برآوردهایی در آمریکا در رابطه با عقبافتادگی فناوری و صنعتی این کشور از رقبا بهویژه چین و در برخی حوزهها از روسیه وجود داشت که به نظر میرسد این برآوردها دقیق بودند؛ چه اینکه فراتر از اعلام رسانهای در آرایش دولتی آمریکا نیز مشاهده شدند. جایگاه ایلان ماسک در پیروزی ترامپ و دولت وی به همراه نقش پررنگ دیگر فعالان حوزه فناوری آمریکا در مراسم تحلیف او نشاندهنده یک تغییر آرایش عمده در آمریکا برای رقابت با چین است. نفس این تغییر آرایش حکایت از تثبیت این تحلیل در واشنگتن داشت که آمریکا درحال عقب افتادن از چین در حوزه فناوری است. با تحولات جدید آشکار شده که این تحلیل نادرست نبوده است.
7- سؤال درباره کارآمدی سیستمی
آمریکا ادعا میکند به دلیل مهاجرپذیری و اهمیت به علم، دارای ساختاری برای توسعه فناوری است که هیچکشور دیگری از آن برخوردار نیست؛ بهویژه چین کمونیست و متکی بر ملیگرایی چینی. چینیها با رونماییهای خود نشان دادند، موفق شدهاند ساختاری مناسب برای توسعه خود ایجاد کنند. بااینحال آنچه شوروی و روسها را تهدید میکرد و نهایتاً به عقب افتادن آنها در رقابت جهانی منجر شد، چین را هم تهدید میکند. مراکز علمی و صنعتی روسیه با اتکا بر ملیگرایی روس و استفاده از کارشناسان بومی خود موفق شدند به دستاوردهای شگفتآوری برسند، اما نهایتاً در مقابل آمریکا کم آوردند. آمریکا فراتر از خود و غرب دست به جمعآوری نخبگان از سراسر جهان ازجمله خود چین میزند. چین تا مرحلهای میتواند در رقابت فناوری با اتکا به داراییهای ملی خود حرکت کند؛ هرچند مردم این کشور یکچهارم ساکنان کره زمین باشند.
8- محو شدن دیگر قدرتها
رونمایی از دستاورد هوش مصنوعی چین، عملاً نشان داد دیگر کشورهایی مانند روسیه، هند، انگلیس و فرانسه با این کشور قابل مقایسه نیستند. پکن در لحظه رونمایی از دستاورد جدید خود از این قدرتها فاصله گرفته و بیشتر به آمریکا نزدیکتر شد.
9- تغییر سیّالیت ژئوپلیتیک
در قرون پیشین، قدرتهای جهانی با ایجاد دسترسی به معادن کشورهای مختلف موفق به توسعه اقتصادی شدند. این دسترسی از طریق تقویت خطوط کشتیرانی و نیرویی دریایی و با اشغال خاک دیگران انجام میشد. آمریکا نیز با تسلط بر نفت تلاش کرد، هژمونی خود و دلار را بر جهان اعمال کند که این امر مستلزم حضور نظامی بود. چین اما بدون حضور نظامی مانند استعمارگران قرون پیشین، شوروی سابق و آمریکای کنونی، درحال نوعی از بازی است که معنای ژئوپلیتیک را متحول کرده است. نوع نفوذ چینیها در جهان «نفوذ ایستا» است. پکن بدون لشکرکشی یا ائتلافسازی نظامی و تقویت تسلیحاتی متحداتش در ابعاد عظیم، درحال رقم زدن موفقیتهای بزرگ و کسب جایگاهی برتر در جهان است.
10- یکهفتم جنگ افغانستان و عراق در مدتی کوتاه
آمریکا در جنگ افغانستان و عراق، 7 تریلیون دلار هزینه کرد؛ اما شکوفایی دیپسیک طی مدتی کوتاه یک تریلیون زیان به شرکتهای آمریکایی وارد کرد. هرچند هزینه جنگ، از بودجه دولتی بوده و زیان دیپسیک به سقوط سهام خصوصی مربوط است و این دو بهطور کامل قابلمقایسه نیستند؛ اما قیاس مزبور میتواند راهگشا باشد و مهیب بودن تحولات را نشان دهد.
11- ضربه به ترامپ در حین یکهتازی
ترامپ پس از پیروزی در انتخابات و در جریان ورود به کاخ سفید درحال ترساندن همه و کسب امتیازها بود که چینیها با ضربه بزرگی که به وضعیت کنونی آمریکا و شرکتهایش و همچنین چشمانداز آینده آنها وارد آوردند، دستگاه ترامپ را تنظیم باد کردند. رئیسجمهوری که میخواست کانادا و گرینلند را الحاق و کنترل کانال پاناما را در دست گیرد و کلید جنگهای اوکراین و غزه را در دستان خود میدید، ضربه بزرگی دریافت کرد.
12- ضربه به طرحهای سودآور اقتصادی غرب
غرب در فقدان منابع زیرزمینی کافی برای صادرات و کسب درآمد، روی درآمدهای حاصل از صادرات فناوری حساب کرده است. درحالیکه ارائه خدمات هوش مصنوعی به مشتریان توسط غرب محدود و با دریافت هزینه بود، دیپسیک با ارائه خدماتی مشابه یا بهتر با هزینه بسیار کمتر یا رایگان، سودآوری شرکتهای غربی را با چالش مواجه کرده است.
13- شکسته شدن یک انحصار دیگر آمریکا
آمریکا در برخی زمینهها دارای انحصار است، ازجمله انحصار دلار در مبادلات جهانی و انحصار کنترل بر دریاها. واشنگتن میرفت این انحصار را در هوش مصنوعی نیز کنترل کند. بااینحال همزمان با تلاش برای شکستن انحصار دلار توسط کشورهای بریکس و ضربهای که یمنیها به انحصار کنترل آمریکا بر دریاها وارد کردند، چین نیز ضربه محکمی به انحصار این کشور در هوش مصنوعی وارد کرد. شکسته شدن انحصار آمریکا در یک حوزه به معنای از دست رفتن فرصت اعمال فشار به دشمنان از طریق ممانعت و تحریم است.
14- هدف چالشآفرینی برای غرب
چینیها برنامه جدید خود را بهشکل متنباز ارائه دادهاند. این مسئله به معنای آن است که توسعهدهندگان نرمافزار در جهان میتوانند از دیپسیک برای آزمایش و ساخت ابزارهایی براساس آن استفاده کنند. این اقدام چینیها ضمن انحصارشکنی مجدد- که به زیان شرکتهای آمریکایی منجر میشود- میتواند به تثبیت مدلهای چینی هوش مصنوعی در جهان ضد مدلهای غربی منجر شود.
15- سخت کردن مسیر بازگشت آمریکا از تجارت آزاد
آمریکا با توسعه سازمانها و نظامات بینالمللی ازجمله گسترش تجارت آزاد، سلطه خود بر جهان را گسترش داد؛ اما پس از مدتی دریافت رقبای این کشور که بهاندازه کافی بزرگ شدهاند، درحال استفاده از این نظامات برای پیشرفتهای عظیمند که میتواند جایگاه واشنگتن را بهخطر بیندازد. از این رو آمریکاییها بهسمت تنگتر کردن حلقه تجارت آزاد حرکت کردند. اعمال تعرفه بر کالاهای ساخت کشورهای دیگر و به طور ویژه چین به همراه تشدید نظارتها و آزار و اذیت چینیها در شرکت «تیکتاک» نشان داد، آمریکا تمایل دارد از مسیر تسهیل تجارت آزاد اندکی بازگردد. چینیها با درنوردیدن این بازار و استفاده از بستر آن برای به چالش کشیدن قدرت اقتصادی آمریکا، مسیر واشنگتن برای این بازگشت را پرهزینه کردند. آمریکا میتواند با بهانهگیری مشابه، مانند آنچه درخصوص تیکتاک رخ داد، دربرابر دیپسیک نیز سنگاندازی کند؛ اما این اتفاق برای واشنگتن زیانهای خاص خود را خواهد داشت.
16- هزینههای بالای توسعه در غرب و سودآوری توسعه چینی
مدل هوش مصنوعی چینی دیپسیک هزینههای اندکی برای توسعه و آموزش نسبت به نمونههای آمریکایی داشته است. این کمهزینه بودن را چینیها در دیگر حوزهها نیز تکرار کردهاند. میتوان گفت چین و آمریکا در زمین اوکراین درحال جنگ با یکدیگرند، یکی با ابزار روسیه و دیگری با ابزار اروپا، اما مدل بازی پکن در همین زمین، بدونهزینه یا شاید سودآور است. آمریکا دستکم 200 میلیارد دلار به اوکراین کمک کرده درحالیکه چین کمک مالی بلاعوضی به روسیه نداشته است. پکن طی جنگ از طریق استمرار روابط اقتصادی با مسکو موفق شده از این کشور حمایت کند؛ اما نتیجه آن وارد کردن سوخت ارزان از روسیه بوده است. چین از متحد خود بدون آنکه بودجهای برای آن اختصاص دهد، حمایت کرده و منافع مالی سرشاری بهدست آورده است. در مقابل آمریکا به لحاظ مالی تنها هزینه کرده و استفاده اقتصادیای نیز از اوکراین کسب نکرده است. آشکار است در این مدل از رقابت، چین در نهایت بر آمریکا چیره خواهد شد، مگر آنکه واشنگتن رویه خود را تغییر دهد. احتمالاً بر این اساس است که ترامپ خواهان پایان جنگ اوکراین بوده و تصمیم گرفت به جنگ غزه نیز هرچه سریعتر پایان دهد.
17- فشار ساختاری به شبکه ائتلافهای آمریکا
آمریکا به ائتلافسازی نظامی و سیاسی خود علیه دشمنان مشهور است؛ اما این ائتلافسازیها میتوانند تحت فشار ساختارهای اقتصادی قرار گیرند. اگر ژاپن و کره جنوبی بهعنوان دو پیشگام صنعتی در دنیا، بیش از اندازه در نقش خود در ائتلاف نظامی و امنیتی آمریکا علیه چین فرو روند، آینده اقتصاد آنها در شرایطی که هوش مصنوعی چینی به پیش میتازد، چه خواهد بود؟ آیا آمریکا علیرغم رقابتجویی میتواند بر مواهب توسعه فناوری در چین چشم ببندد؟ هنوز زمان پاسخ به این سؤال فرانرسیده است، زیرا فناوری هوش مصنوعی چین همچنان از آمریکا عقبتر است؛ اما هنگامی که این فناوری به مرز برسد یا از مرز پیشرفت آمریکا عبور کند، آنگاه تصمیم واشنگتن چه خواهد بود؟
18- سیاست تمرکز بر شرق آسیا جنگ تجاری و شماتت چه میشود؟
آمریکا برای مهار چین تصمیماتی اتخاذ کرده بود. در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما رئیسجمهور اسبق آمریکا، او اعلام کرد کشورش بر شرق آسیا متمرکز خواهد شد. پس از او، دونالد ترامپ در نخستین دوره ریاستجمهوریاش جنگ تجاری علیه چین را با اعمال تعرفهها کلید زد. جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا با تحریک به آغاز جنگ اوکراین، تلاش کرد با قرار دادن چین درکنار روسیه، پکن را مورد شماتت جهانی قرار دهد. امروزه اما بهنظر میرسد تمام این راهها به بنبست رسیدهاند و آمریکا باید طرحی نو دراندازد. دیپسیک را نمیتواند با ناوهای نیروی دریایی یا اعمال تعرفه محدود کند. آمریکا همچنین قادر به ایجاد فضایی برای شماتت چین در این زمینه نیست.
19- قوت قلب به دولتهایی که از هراس ترامپ خود را باختهاند؟
نمیتوان منکر لبههای تیز اقدام چینیها شد. آنها بهطور آشکار و شدیدی به آمریکا ضربه زدهاند. این ضربه در زمانی به واشنگتن وارد شد که هیئت حاکمه آمریکا با روی کارآمدن ترامپ درحال مغلوب کردن رقبا بود.
چینیها در زمانی که بسیاری خود را باخته بودند، به رقبای آمریکا برای مقابله با این کشور قوت قلب دادند. این مسئله درحالی رخ داد که چینیها از ائتلافسازی آشکار علیه آمریکا ابا داشتند. پکن همچنان به این سیاست خود پایبند است، اما از زوایایی درحال ورود به این مسئله هرچند به طریق غیرمستقیم است.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
∎