شناسهٔ خبر: 71128647 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایندیپندنت فارسی | لینک خبر

از حمله ۷ اکتبر تا آتش‌بس غزه؛ خاورمیانه‌ای دگرگون‌شده در انتظار دولت ترامپ

اگر درگیری اسرائیل و حماس دوباره شعله‌ور نشود، تهدیدکننده‌ترین نقطه بحران در منطقه احتمال رویارویی نظامی بین اسرائیل و ایران است

صاحب‌خبر -

بین حمله حماس به اسرائیل در تاریخ ۷ اکتبر که ۱۶ ماه پیش رخ داد، با آخرین توافق آتش‌بس و آزادی گروگان‌ها در غزه، خاورمیانه شاهد تغییرات سریع و قابل‌توجهی در توازن قدرت خود بوده است.

با این حال برای اعلام ظهور یک «خاورمیانه جدید» باید با احتیاط برخورد کرد، زیرا تاریخ نشان می‌دهد که موج‌های اولیه‌ی خوش‌بینی در این منطقه اغلب به ناامیدی ختم می‌شوند. برای مثال، قیام‌های بهار عربی در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ با هدف سرنگونی رژیم‌های خودکامه آغاز شد، اما در نهایت به بازگشت حکومت‌های سرکوبگر مانند مصر و تونس و جنگ‌های داخلی طولانی‌مدت که ساختارهای دولتی را از بین بردند، مانند سوریه، لیبی، یمن و سودان منجر شد.

تا این لحظه آتش‌بس در غزه هنوز شکننده است، اما در هر صورت از چندین امتحان اولیه جان سالم به در برده است. این مقطع زمانی، فرصت مهمی برای ارزیابی دامنه واقعی تغییرات در خاورمیانه را فراهم می‌کند.

یک نظام منطقه‌ای در حال تحول

ساختار سیاسی بنیادین خاورمیانه، معمولا به سه اردوگاه اصلی تقسیم شده است که شامل یک اردوگاه عمدتا شیعه به رهبری ایران، یک اردوگاه اسلام‌گرای سنی با ریشه‌های افراطی به رهبری اخوان‌المسلمین و یک اردوگاه سنی میانه‌رو و حامی غرب می‌شود و با وجود تحولات اخیر، این تقسیم‌بندی‌ها همچنان پابرجا هستند.

با این حال در سال گذشته، «محور مقاومت» به رهبری ایران به‌طور قابل‌توجهی تضعیف شده است. این روند با عملیات نظامی اسرائیل علیه حماس، حزب‌الله و جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و با سقوط رژیم اسد در سوریه به اوج خود رسید. نکته جالب اینجاست که ذی‌نفع اصلی این تضعیف، بلوک میانه‌رو به رهبری عربستان سعودی نبوده است، بلکه اردوگاه اسلام‌گرایان به رهبری ترکیه از آن بهره برده است.

عرصه‌های کلیدی رقابت منطقه‌ای در سال ۲۰۲۵

در آینده سوریه احتمالا کانون اصلی رقابت میان این اردوگاه‌ها خواهد بود. نفوذ فزاینده ترکیه در سوریه ناشی از مسائل داخلی مهمی مانند رسیدگی به چالش‌های امنیتی و سیاسی کردها و کاهش بار پناهندگان سوری برای دولت اردوغان است. با این حال دستور کار گسترده‌تر منطقه‌ای ترکیه که اغلب با عنوان «نوعثمانی‌گری» توصیف می‌شود همچنان مبهم باقی مانده است. حفظ نفوذ در سوریه، مثلا از طریق رهبری روند بازسازی این کشور، برای جاه‌طلبی‌های ترکیه جهت تبدیل شدن به یک مرکز منطقه‌ای در حوزه‌های تجارت، حمل‌ونقل و انرژی حیاتی است. قطر، شریک ترکیه در اردوگاه اسلام‌گرایان سنی نیز در این تلاش‌ها نقش مهمی ایفا خواهد کرد.

لبنان نیز همچنان به ویژه میان اردوگاه ایران و اردوگاه میانه‌روی سنی به رهبری عربستان سعودی یک میدان کلیدی رقابتی محسوب می‌شود. برای اولین بار در ۲ سال گذشته، اردوگاه میانه‌رو موفق شده است تا انتخاب رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر دائمی را در بیروت به سرانجام برساند. در حالی که نفوذ ایران برای حمایت از حزب‌الله به دلیل از دست دادن مسیر انتقال سوریه محدود شده است. اما حزب‌الله همچنان در میان جمعیت شیعه لبنان نفوذ دارد و تلاش خواهد کرد از این اهرم برای بازسازی قدرت خود استفاده کند.

هم‌زمان توافق آتش‌بس اسرائیل با حزب‌الله مفهوم «جبهه‌های متحد» را که در راهبرد منطقه‌ای ایران نقش اساسی دارد، تضعیف کرده است. تنها حوثی‌های یمن با توانایی‌شان در ایجاد اختلال در تجارت دریایی در مسیرهای کلیدی، همچنان یک چالش امنیتی ایجاد می‌کنند. اما این چالش نیز محدود است و تاثیر استراتژیک حوثی‌ها بر رقابت گسترده‌تر برای سلطه منطقه‌ای، همچنان حداقلی باقی مانده است.

از سوی دیگر ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد اردن، این کشور را به صحنه‌ای پرمناقشه برای هر ۳ اردوگاه تبدیل خواهد کرد. اردوگاه سنی میانه‌رو، امان را یک شریک اساسی می‌داند. در حالی که اردوگاه اسلام‌گرای سنی، جمعیت بزرگ فلسطینی این کشور را یک منبع نفوذ مهم تلقی می‌کند. اکنون که اردوگاه شیعه در سوریه تا حد زیادی مسدود شده است، ایران تلاش خواهد کرد تا از اردن به عنوان مسیری برای انتقال تسلیحات و منابع مالی به لبنان و کرانه باختری استفاده کند.

همچنین دونالد ترامپ از امان خواسته است که پناهندگان فلسطینی را از غزه بپذیرد و به‌طور ضمنی یادآوری کرده که این کشور کمک‌های زیادی از ایالات متحده دریافت می‌کند. تمام این فشارها و رقابت‌های خارجی می‌تواند باعث بی‌ثباتی در اردن شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تاثیر تغییرات رهبری

مرگ حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله و یحیی السنوار، رهبر حماس پرسش‌هایی درباره نقش رهبران فردی در شکل‌دهی رویدادهای منطقه‌ای ایجاد کرده است. چهره‌های جدیدی مانند احمد الشرع در سوریه و جوزف عون در لبنان، ممکن است در عرصه‌های مربوطه به خود نقش‌های مهمی ایفا کنند. در جای دیگر حماس یک لایه کامل از رهبری سیاسی و نظامی خود را از دست داده است. بنابراین رهبران جدید آن باید تصمیم بگیرند که آیا با اردوگاه اسلام‌گرایان سنی همسو شوند یا به اردوگاه ایران پایبند بمانند. احتمالا این جنبش تلاش خواهد کرد تا میان این دو اردوگاه در نوسان باشد تا شانس خود را برای حفظ قدرت در غزه در کوتاه‌مدت و افزایش نفوذ در کرانه باختری در بلندمدت افزایش دهد.

ایران همچنان یک نقطه تنش بالقوه است

اگرچه برخی تحولات در خاورمیانه می‌تواند به کاهش تنش‌ها و تقویت آتش‌بس‌ها منجر شود، اما ایران همچنان یک نقطه تنش بالقوه در منطقه باقی می‌ماند. در حالی که توافقات آتش‌بس و تبادل گروگان‌ها نشان از برخی امیدها دارد، این تغییرات نمی‌توانند تمامی چالش‌های اساسی و تنش‌ها در منطقه را حل کنند. به ویژه آن‌که با برنامه هسته‌ای ایران و حضور نظامی آن در کشورهای مختلف خاورمیانه، همچنان رقابت‌ها و چالش‌های آتی باقی خواهند ماند.

در حالی که برخی کشورها، از جمله ترکیه و قطر به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه هستند، ایران به عنوان یکی از بازیگران کلیدی همچنان قادر است تا در سیاست‌ها و تحولات منطقه‌ای تاثیرگذار باشد. این موضوع به ویژه در زمینه‌هایی مانند بحران یمن، عراق و سوریه همچنان مطرح است.

در نهایت چشم‌انداز آینده خاورمیانه به شدت به تحولات داخلی و خارجی ایران و نحوه تعامل این کشور با دیگر قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای بستگی دارد. اگر ایران بتواند از بحران‌های داخلی خود عبور کند و روابط خود با کشورهای دیگر را بهبود بخشد، ممکن است فرصتی برای بازسازی نقش خود در منطقه فراهم کند. در غیر این صورت تنش‌های موجود می‌تواند ادامه یابد و به درگیری‌های بیشتر منجر شود.

نتیجه‌گیری؛ چالش‌ها و فرصت‌ها در خاورمیانه

در نهایت باوجود تغییرات قابل توجه در خاورمیانه، هنوز نمی‌توان به طور قطعی از ظهور یک خاورمیانه جدید صحبت کرد. تغییرات اساسی و تحولات پیچیده‌ای که در حال رخ دادن هستند، همچنان با چالش‌های عمده‌ای روبرو هستند. در این میان، بازیگران کلیدی منطقه‌ای و بین‌المللی همچنان باید با احتیاط و دقت در مواجهه با این تحولات عمل کنند.

چنین منازعات و رقابت‌های منطقه‌ای، در کنار تحولات داخلی کشورهای مختلف در کشورهایی مانند سوریه، عراق، یمن و لبنان، نشان می‌دهند که همچنان به عنوان تهدیداتی برای ثبات منطقه باقی بمانند. اما در این میان فرصت‌هایی برای همکاری‌های جدید و تغییرات مثبت نیز وجود دارد، مشروط بر آنکه طرف‌های مختلف در صحنه بین‌المللی به شیوه‌ای جامع و هماهنگ به حل بحران‌ها و منازعات منطقه‌ای پرداخته و به دنبال راه‌حل‌هایی پایدار و قابل اجرا باشند.

اگر فرض کنیم که درگیری اسرائیل و حماس دوباره شعله‌ور نشود، تهدیدکننده‌ترین نقطه بحران در منطقه، احتمال رویارویی نظامی بین اسرائیل و ایران است. به ویژه اگر اسرائیل تصمیم بگیرد به تاسیسات هسته‌ای رژیم ایران حمله کند. مبادلات ضربات میان دو کشور در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ نشان‌دهنده آمادگی هر دو دولت برای انجام اقدامات نظامی مستقیم علیه تهدیدهای وجودی ادراک‌شده خود بود.

در عین حال، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی هم اکنون با یک تصمیم حیاتی روبرو است؛ اینکه آیا باید به دنبال پروژه بمب هسته‌ای برود یا دوباره وارد مذاکرات با ایالات متحده شود؟ صداهای منتقد در داخل ایران ممکن است استراتژی معتدل‌تری را پیشنهاد دهند که هدف آن بهبود روابط با غرب و پرداختن به بحران اقتصادی شدید کشور باشد.

*مقاله‌ای در انستیتو واشنگتن

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.