شناسهٔ خبر: 71113718 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه قدس | لینک خبر

طوفان‌الانقلاب و فرجام مقاومت

طوفان‌الانقلاب و فرجام مقاومت

صاحب‌خبر -

خاطرم هست چند روز پس از طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، درست همان روزهایی که گردوخاک طوفان غزاوی‌ها داشت فرومی‌نشست، عمق حملات مشخص‌تر می‌شد و همه منتظر پاسخ رژیم اشغالگر بودند، نوشتم: همان عملیات روز اول طوفان‌الاقصی که هیمنه اسرائیل را شکست و موجودیتش را به بازی گرفت، کار خودش را کرد و خیلی از محاسبات را تغییر داد؛ حتی اگر به نابودی غزه منجر شود و از این‌جا به بعد هر نتیجه‌ای که نشان‌دهنده باقی‌ماندن غزه مقاوم باشد، معجزه است و مساوی با پیروزی مطلق مقاومت.
 امروز این معجزه اتفاق افتاده و نه‌تنها «غزه مقاوم» باقی‌مانده، بلکه «مقاومت غزه» باقدرت به‌طرف تعیین‌کننده آتش‌بس تبدیل شده و نمایشی عزتمندانه از آزادی اسرای ۴۰ سال گذشته فلسطین روی خرابه‌های غزه برپا کرده است. از این‌جا به بعد هر دستاوردی را باید فراتر از معجزه و فتح‌الفتوح مقاومت باورناپذیر مردم غزه تعبیر کرد.
 اما درست ۴۶ سال پیش هم طوفانی رخ داد که در ابعادی گسترده‌تر، موجودیت تمدن غرب و ساختار سیاسی حاکم بر جهان را به چالش کشید. طوفان انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۷، نه‌تنها نظریه‌های دین و دین‌داری، بلکه نظریه‌های انقلاب را هم ابطال کرد و اندیشمندانش را به بازنگری واداشت. حالا ورای ساختار دوقطبی جهان، قطب جدیدی ظهور کرده بود و تا اعماق تفکر اشغالگر مادی نفوذ و انسان‌هایی را تربیت کرد که فراتر از محاسبات عادی و مادی می‌اندیشیدند و روش دیگری از زندگی را برگزیده بودند. طوفان انقلاب کار خودش را کرده بود و خیلی از محاسبات را تغییر داد؛ حتی اگر خیلی زود به شکست در برابر تمدن شرق و غرب که موجودیتشان را در خطر می‌دیدند، می‌انجامید و از آن‌جا به بعد هر نتیجه‌ای که نشان‌دهنده باقی‌ماندن انقلاب باشد، معجزه است و مساوی با پیروزی مطلق.
 با همه فراز و فرودها این معجزه هم اتفاق افتاده و انقلاب نه‌تنها پس از ۴۶ سال بر همان اصول پیشین پابرجا مانده، بلکه به قدرتی منطقه‌ای و تعیین‌کننده تبدیل شده است که مبارزان طوفان‌الاقصی هم نصرت و عزتشان را مرهون انقلاب اسلامی می‌دانند. این‌جا جایی است که نظریه «ترمیدور» و فروکش‌کردن آتش انقلاب‌ها هم به چالش کشیده می‌شود!
 درک این معجزه وقتی راحت‌تر می‌شود که فشارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی بی‌سابقه‌ای را تصور کنیم که در طول این ۴۶ سال قرار بود فلج‌کننده مردم ایران باشند و دشمنان ما وعده سرنگونی انقلاب مردم را آن‌قدر نزدیک می‌دانستند که هر روز تمدیدش می‌کردند. فشارهایی که فقط بخشی از آن در چارچوب جنگ سرد، قطب قدرتمند بلوک شرق را با همه توانمندی‌های نظامی، هسته‌ای و اقتصادی‌اش، 46 سال پس از جنگ جهانی دوم به فروپاشی کشاند.
از این‌جا به بعد هر دستاوردی را باید فراتر از معجزه و فتح‌الفتوح انقلاب اسلامی دانست؛ از پیشرفت‌های چشمگیر در بسیاری از عرصه‌های علمی و خدمت‌رسانی به مردم گرفته تا تاب‌آ‌وری خیره‌کننده در برابر تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی و به‌خصوص حیات پیوسته جبهه مقاومت. بدیهی ا‌ست چنین ادعایی درباره اصل انقلاب اسلامی، نافی هیچ‌یک از ضعف‌ها و مشکلات پرشمار داخلی نیست و نگارنده بر فسادهای ریز و درشت و قانون‌گریزی‌های اصحاب قدرت، سوءتدبیرها و ناکارآمدی‌ها، مجامله و مداهنه در حل معضلات و رسیدگی به مفاسد، نفوذهای مکشوف و نامکشوف در ساختار قدرت، عقب‌ماندگی در مقوله عدالت، تلاش‌ها برای تحریف انقلاب و... واقف است. اما همه این لکه‌های پراکنده بر دامن انقلاب سبب نمی‌شود نقشه بزرگ‌مقیاس نقش‌آفرینی انقلاب اسلامی در جهان امروز و نقش تاریخی مردم در احیای عظمت ایران را نادیده بینگاریم.
فائق آمدن بر مسائل و مشکلات جاری را در گام‌های بعدی انقلاب نیز باید با قدرت بیشتری پیگیری کرد؛ هنگام عبور از محافظه‌کاری نسل محافظ انقلاب و گذار به نسل جوان انقلابی که فراتر از حفظ انقلاب، رؤیای جهش انقلاب را در سر دارند.