او با تهدید به اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای اروپایی، کشورهای اتحادیه اروپا را تحتفشار قرارداده تا واردات LNG از آمریکا را افزایش دهند، با اینحال اروپا با موانع متعددی روبهرو است؛ از جمله قیمت بالای LNG آمریکا، کمبود زیرساختهای بازگازسازی (تبدیل گاز مایع به گاز خشک) و وابستگی تاریخی به گاز روسیه درحالیکه آمریکا ظرفیت صادراتی خود را افزایش میدهد، اتحادیه اروپا برای کاهش مصرف گاز و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر برنامهریزی کردهاست، اما اختلافات داخلی میان کشورهای اروپایی بر سر تحریم گاز روسیه و مشکلات تامین انرژی، تحقق این هدف را دشوار کردهاست.
ترامپ که بار دیگر وارد صحنه سیاسیشده، با همان رویکرد قبلی خود در سیاستهای اقتصادی و تجاری تلاش میکند نفوذ آمریکا را در بازار انرژی قارهسبز بیشتر کند. او با تاکید بر اولویت صادرات گاز طبیعی مایع(LNG) آمریکا و کاهش نفوذ روسیه در اروپا، فشارهای جدی به کشورهای اتحادیه اروپا واردکرده که از جمله میتوان به تهدید به اعمال تعرفههای تجاری سنگین بر محصولات اروپایی اشاره کرد. وی با این اقدامات تلاش میکند تا واردات LNG از آمریکا به اروپا را افزایش و سهم بازار انرژی آمریکا در این قاره گسترش پیدا کند. این سیاست که پیش از این نیز در دوره قبلی ریاستجمهوری او مطرحشده بود، اکنون در دوره جدید با شدت بیشتری دنبال میشود. ترامپ صراحتا اعلامکرده؛ حمایت از صادرات LNG یکی از اولویتهای اصلی او در سیاست انرژی است. او ادعا میکند؛ وابستگی اروپا به گاز روسیه، امنیت انرژی این قاره را بهخطر انداخته و باید از طریق منابع جایگزین، بهویژه LNG آمریکا، کاهش یابد و این در حالی است که اتحادیه اروپا برای کاهش وابستگی خود به گاز روسیه با چالشهای متعددی روبهرو است.
چالشهای اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا ممکن است بتواند LNG ارزانتری از آمریکا وارد کند، اما چند مشکل وجود دارد. اولا، هزینه حملونقل LNG از آمریکا به اروپا زیاد است، بنابراین ممکن است هنوز گرانتر از گاز روسیه باشد. دوم، بسیاری از کشورهای اروپایی زیرساختهای لازم برای واردات و ذخیره LNG را ندارند و ساخت این امکانات زمانبر و پرهزینه است. سوم، بازار جهانی LNG رقابتی است و کشورهای دیگر هم بهدنبال خرید این گاز هستند، همچنین بسیاری از کشورهای اروپایی قراردادهای بلندمدتی با روسیه دارند که تغییر آنها دشوار است. بهعلاوه، امنیت تامین LNG در شرایط بحران ممکن است نگرانی ایجاد کند.
سیاستهای تحریمی اتحادیه اروپا نیز یکی دیگر از چالشها بهشمار میرود. اتحادیه اروپا درحالیکه زغالسنگ و نفت روسیه را تحریم کرده، هنوز موفق نشده گاز مایع این کشور را بهطور کامل تحریم کند. این تناقض به دلیل اختلافنظرهای موجود بین کشورهای عضو اتحادیه است. کشورهایی مانند مجارستان و اسلواکی که بهشدت به گاز روسیه وابسته هستند، هرگونه تحریم جدید را تهدیدی برای امنیت انرژی خود میدانند و دربرابر این سیاستها مقاومت میکنند. یکی دیگر از موانع جدی، کمبود زیرساختهای مناسب برای واردات LNG در کشورهای اروپایی است. بسیاری از این کشورها فاقد پایانههای تبدیل گاز مایع به خشک و امکانات ذخیرهسازی کافی هستند.
بهعنوان مثال، آلمان بهتازگی ساخت این پایانهها را آغاز کردهاست، اما این پروژهها زمانبر بوده و نمیتوانند در کوتاهمدت به کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه کمک کنند، در نتیجه نبود زیرساختهای لازم باعث شدهاست که تلاشهای اروپا برای تنوعبخشی به منابع انرژی با کندی پیشبرود. در کنار این چالشها، آمریکا بهعنوان یکی از تامینکنندگان اصلی LNG، در حال افزایش ظرفیت صادرات خود به اروپا است. سرمایهگذاریهای گسترده در صنعت LNG آمریکا باعثشده تا این کشور بتواند در سالهای آینده حجم بالایی از گاز مایع را به اروپا صادر کند.
پیشبینی میشود تا سال۲۰۲۹ آمریکا بتواند بیش از ۱۷میلیونتن LNG به اروپا صادر کند که این میزان از واردات فعلی LNG روسیه فراتر خواهد رفت. علاوهبر ظرفیت تولید بالا، LNG آمریکا از مزایایی همچون قراردادهای بلندمدت با قیمتهای ثابت برخوردار است. این قراردادها میتوانند به شرکتهای اروپایی کمک کنند تا در شرایط بیثبات بازار، امنیت تامین انرژی خود را تضمین کنند، با اینحال ساختار صنعت انرژی آمریکا بهگونهای است که دولت بهطور مستقیم در فروش LNG دخالت نمیکند. این موضوع باعث میشود که صادرات LNG آمریکا بیشتر تحتتاثیر قیمتهای بازار و توافقهای تجاری بین شرکتها باشد تا سیاستهای دولتی.
کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی
اتحادیه اروپا برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی روسیه برنامهای جامع تدوین کردهاست. این برنامه شامل گسترش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش بهرهوری انرژی و توسعه زیرساختهای واردات LNG است. یکی از اهداف کلیدی این برنامه، کاهش ۲۵درصدی تقاضای گاز طبیعی در اروپا تا سال۲۰۳۰ است. افزایش استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر و کاهش مصرف گاز در صنایع میتواند نقش مهمی در کاهش وابستگی به روسیه داشتهباشد. ترامپ با رویکردی مبتنی بر فشار و تهدید، بارها تاکیدکرده که اروپا باید منابع انرژی خود را متنوع کند و به سمت گاز طبیعی مایع آمریکا حرکت کند. او با تهدید به اعمال تعرفههای تجاری سنگین بر کالاهای اروپایی، کشورهای این اتحادیه را تحتفشار قرارداده تا از وابستگی به گاز روسیه فاصله بگیرند.
به گفته ترامپ، این سیاست نهتنها به تقویت اقتصاد آمریکا کمک میکند، بلکه نفوذ روسیه در اروپا را نیز کاهش میدهد و امنیت انرژی این قاره را بهبود میبخشد، با اینحال این فشارها با محدودیتهایی روبهرو است. ساختار سیاسی اتحادیه اروپا به کمیسیون اروپا اجازه نمیدهد که بهطور مستقیم گاز خریداری کند. کمیسیون اروپا تنها میتواند توصیهها و سیگنالهایی را به کشورهای عضو و شرکتهای خصوصی ارائه دهد و تصمیمگیری نهایی در این زمینه به عهده دولتهای ملی و بخشخصوصی است.
این محدودیت باعثشده که تهدیدهای ترامپ، هرچند تاثیرگذار، بیشتر جنبه نمادین داشتهباشد و اثرات عملی آن در کوتاهمدت محدود شود. یکی از مهمترین پیامدهای فشار ترامپ، ایجاد تنش در روابط تجاری و دیپلماتیک میان آمریکا و اتحادیه اروپا است. کشورهای اروپایی که از یکسو تلاش میکنند از بحرانهای انرژی ناشی از جنگ اوکراین و تحریمهای روسیه عبور کنند، از سوی دیگر با فشار آمریکا برای خرید گاز مواجهند. این شرایط، اتحادیه اروپا را در موقعیتی دشوار قراردادهاست. علاوهبر این، وابستگی تاریخی اروپا به گاز روسیه همچنان یک موانع جدی برای تحقق اهداف ترامپ است.
اروپا دهههاست که به زیرساختهای گسترده خطوط لوله گاز روسیه وابسته بوده و گاز ارزانتر این کشور بخش عمدهای از نیازهای انرژی قاره را تامین میکند. حتی در شرایطی که واردات گاز از خطوط لوله کاهشیافتهاست، واردات گاز مایع روسیه به دلیل نگرانی از کمبود عرضه افزایش یافتهاست.
آیا سیاست ترامپ موفق خواهد بود؟
هرچند فشارهای ترامپ میتواند بر سیاست انرژی اروپا تاثیر بگذارد، اما موانع متعددی دربرابر تحقق اهداف او وجود دارد. از جمله این موانع، قیمت بالای LNG آمریکا است که آن را در مقایسه با گاز روسیه یا حتی LNG کشورهای دیگر مانند قطر، کمتر رقابتی میکند. علاوهبر این، بسیاری از کشورهای اروپایی فاقد زیرساختهای کافی برای واردات و بازگازسازی (تبدیل گاز مایع به گازخشک) LNG هستند. ساخت این زیرساختها زمانبر و هزینهبر است و در کوتاهمدت نمیتواند نیازهای فوری اروپا را برطرف کند. از سوی دیگر، کشورهای اروپایی به دلیل اختلافنظرهای داخلی، نمیتوانند بهسرعت تصمیمات هماهنگی در این زمینه اتخاذ کنند.
برخی کشورهای عضو مانند مجارستان و اسلواکی، بهشدت به گاز روسیه وابسته هستند و هرگونه تغییر در سیاستهای انرژی را تهدیدی برای امنیت انرژی خود میدانند. این اختلافات داخلی، توانایی اتحادیه اروپا برای پاسخگویی به فشارهای ترامپ را محدود کردهاست.