شناسهٔ خبر: 71100676 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

جولان دلالان در باشگاه استقلال/ کجایی منصورخان که این تیم یتیم شده!

استقلال بعد از هفته ها ناکامی استقلال خوزستان را شکست داد اما مشکلات ریشه ای این تیم هنوز پابرجاست.

صاحب‌خبر -
جولان دلالان در باشگاه استقلال/ کجایی منصورخان که این تیم یتیم شده!
کد خبر: 697356
|
۱۴۰۳/۱۱/۱۲ ۰۳:۲۵:۳۴

وضعیت این فصل استقلال به قدری نابه‌سامان بوده که حتی بسیاری از هواداران پرسپولیس هم در فضای مجازی با ابراز همدردی با هواداران استقلال خواهان پایان این وضعیت هستند! 

به گزارش «اعتماد»، عجیب است اما واقعیت دارد چون در هر خانواده فوتبالدوست ایرانی هم استقلالی داریم و هم پرسپولیسی و وقتی حال یکی از این دو تیم خوب نباشد به ‌طور حتم حال لذت بردن از فوتبال خوش نیست و فضای منزل هم از کری‌خوانی‌ها در می‌آید و در کل حال و هوای اهل خانواده هم عوض می‌شود! برای همین است که از قدیم تا حالا همیشه همه کارشناسان و اهالی فن روی یک نکته در خصوص لیگ ایران تفاهم داشتند و دارند که هر وقت وضعیت سرخابی‌ها خوب باشد وضع فوتبال ایران هم خوب است و در صورت ناکامی این دو تیم یا یکی از این دو تیم بیش از نیمی از جذابیت فوتبال ایران هم از بین می‌رود. 

با عبور از این مقدمه‌چینی می‌خواهیم برسیم به اوضاع عجیب و غریب در استقلال که با فسخ قرارداد موسیمانه عجیب‌تر هم شد! با این پرسش شروع می‌کنیم که در این تیم چه می‌گذرد؟ 

بهتر است برای رسیدن به پاسخ این سوال یک فلش‌بک به اول فصل بزنیم. استقلال فصل را با جواد نکونام شروع کرد و این امیدواری در نزد هواداران به وجود آمد که با ثبات در کادر فنی و ترمیم نقاط ضعف و تقویت بعضی از خطوط فصل رویایی در انتظار خواهند داشت! اتفاقا شواهد و قرائن هم این‌طور نشان می‌داد چون تقریبا اسکواد فصل پیش حفظ شده بود و هلدینگ خلیج‌فارس سکان مدیریتی این باشگاه را برعهده گرفته و آن طرف رقیب سنتی چند مهره اصلی‌اش را از دست داده بود و سرمربی پرسپولیس هم جدا شده بود. وقتی این پازل را کنار هم می‌چیدیم و با توجه به از دست رفتن قهرمانی در دقایق پایانی فصل پیش یک امید عجیب در دل هواداران به وجود آمده بود که امسال تیم‌شان نه فقط در لیگ برتر بلکه در آسیا هم یکه‌تازی خواهد کرد. اما با گذشت چهار، پنج هفته و کسب نتایج ضعیف و رسیدن اختلاف کادر فنی و مدیریت به اوج، زخم کهنه این تیم هم سر باز کرد!

زخمی که چند سالی است هرازگاهی سر باز می‌کند و مرهم آن پدر دلسوز می‌خواهد؛ یکی مثل زنده‌یاد منصور پورحیدری که با چنگ و دندان این تیم را حفظ می‌کرد و به معنای واقعی برای استقلالی‌ها یک پدر بود اما با کوچ ابدی او، آبی‌ها هم یتیم شدند. برگردیم به ادامه مطلب! 

اختلاف نکونام و مدیریت وقت سرانجام به جدایی این مربی پر سر و صدا ختم شد و شروع این وضعیت افتضاح هم از همان جا بود.

انواع و اقسام بی‌تدبیری، منفعت‌طلبی و گروکشی در این باشگاه باعث شد پای دلال‌ها به این تیم باز شود و عملا نقش تصمیم‌گیرنده را داشته باشند! ابتدا سهراب بختیاری‌زاده سرمربی آبی‌ها شد و سپس با کلی سروصدا پیتسو موسیمانه جانشین او شد. 

برای اثبات اینکه استقلال محل عبور و مرور دلال‌ها شده نیازی به کارشناسی پلیسی نیست! همین که بازیکنی اول فصل از این تیم جدا می‌شود اما بعد از چند هفته برمی‌گردد، اینکه بازیکنی در میانه نیم‌فصل اول بیرون می‌شود و دوباره در نیم‌فصل بازگردانده می‌شود، اینکه بازیکن خارجی در اواسط نیم‌فصل نخست جذب شده و بعد از سه، چهار هفته چمدان‌هایش را به دستش می‌دهند و می‌گویند بفرمایید بیرون و... گواهی بر این ادعا است که فرمان از کنترل مدیران آبی خارج شده و به دست ایجنت‌ها افتاده است. چطور می‌شود بازیکنانی مثل صالح حردانی و آرمین سهرابیان ابتدای فصل از این تیم بروند اما چند هفته بعد برگردند؟ یا اگر به مسعود جوما اعتقاد نداشتید چرا این مهاجم را جذب کردید که حالا او را می‌خواهید کنار بگذارید؟ دیده بودیم مربی بعد از چند بازی نتیجه نگرفتن برود ولی کجای دنیا بعد از سه، چهار بازی بازیکن را کنار می‌گذارند؟

به همین دلیل است که درباره حضور و بعد رفتن موسیمانه هم ذهنیت روشنی نمی‌شود داشت. به نظر می‌رسد این مربی آفریقایی هم برای سپری کردن تعطیلات کریسمس در تهران مدتی را به گشت و گذار پرداخت و حالا قرار است با یک کیف پر از دلار کشورمان را ترک کند. موسیمانه فقط 14 بازی هدایت استقلال را برعهده داشت و با کسب میانگین امتیاز 1.14 یکی از ضعیف‌ترین آمارهای ممکن را به ثبت رساند. البته همان‌طور که اشاره کردیم ظاهرا کسب نتیجه برای این مربی در اولویت اول نبوده چرا که با نگاهی به کارنامه‌اش می‌شود فهمید که در خاورمیانه به فکر کسب درآمد بوده تا نتیجه. او در سه باشگاه ابها و الاهلی عربستان و الوحده امارات مجموعا 32 بازی به مربیگری پرداخته و عمر مربیگری‌اش در این نقطه از جغرافیا طولانی‌مدت نشد!

مربی که در ابتدای حضورش در تهران با مصاحبه‌های رنگارنگ وعده کسب ستاره سوم را به هواداران می‌داد اما در عمل دیدیم که در نیم‌فصل به جای اضافه کردن بر فشار تمرینی شاگردانش آنها را 8 روز به تعطیلات فرستاد تا خودش به اتفاق خانواده به تهرانگردی و برف‌بازی در جاده چالوس مشغول باشد!

در نهایت هم وقتی برف تهران را دید و متوجه شد زمان پول درآوردن رسیده است با نوتیس‌های به‌موقع و به بهانه عدم پیگیری باشگاه به خاطر باز کردن حساب به امارات سفر کرد و وقتی برگشت نامه فسخ قرارداد را برای مدیرعامل فرستاد. در حالی که مطمئن است مثل باقی مربیان و بازیکنان خارجی پولش را کامل دریافت می‌کند و به ریش ما هم می‌خندد!

از این موضوع هم که بگذریم تکلیف استقلال پساموسیمانه چه می‌شود؟ قرار است سهراب بختیاری‌زاده برای دومین بار در این فصل به عنوان سرمربی موقت روی نیمکت این تیم بنشیند تا یک رکورد دیگر به نام استقلال ثبت شود! از چهره‌های دیگری نظیر مجید نامجومطلق،  رضا عنایتی و مهدی پاشازاده هم به عنوان گزینه‌های داخلی استقلال نام برده می‌شود. حال سوال اینجاست که آیا دلال‌ها اجازه می‌دهند تا مدیران این تیم یک سرمربی بزرگ خارجی جذب کنند؟

هواداران استقلال از خودشان می‌پرسند که در استقلال یک بزرگ‌تر نیست تا باز هم این تیم را بسازد؟ طی دو روز گذشته تاجرنیا، نماینده هلدینگ در باشگاه استقلال واکنشی غیرمنطقی به جدایی موسیمانه نشان داد و به صورت تلویحی اعلام کرد «بهتر شد که رفت». این پیامی منفی به جامعه هواداری استقلال می‌فرستد به این معنا که مدیران باشگاه هنوز درک درستی از فوتبال و شرایط باشگاه‌داری ندارند. 

با این وضعیت هیچ امیدی به درست شدن استقلال حتی با حضور مدیران جدید هم نیست. این تیم که در یک سال گذشته دو مالک متفاوت، دوبار تغییر مدیریت مالک، سه بار تغییر مدیرعامل، سه سرمربی به خودش دیده و انبوهی از رفت و آمد بازیکنان را تجربه کرده که اگر می‌خواهد به روند گذشته نه چندان دور خود برگردد باید هرچه زودتر دست دلال‌ها را کوتاه کند و با یک برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت فصل بحرانی را پشت سر گذاشته و با یک مدیریت اصولی به فکر موفقیت در فصل بعد باشد. 

اینکه دوجین بازیکن بخرند و بعد کنارش بگذارند و دوباره همان بازیکن را جذب کنند، نشانه خوبی نیست! اینکه مربی را برکنار کنند و فردی را بیاورند که به جای کار دنبال غرامت گرفتن است، اصلا قابل قبول نیست. به‌ طور حتم هواداران این تیم همه این مسائل را رصد می‌کنند و این اتفاقات بدبینی و نارضایتی در بخشی از جامعه ورزش‌دوست را به همراه خواهد داشت. در انتها باز هم یاد بزرگانی چون مرحوم ناصر حجازی و منصور پورحیدری را گرامی می‌داریم‌؛ چرا که چشم و زبان هواداران این تیم بودند و به جای سهم‌خواهی در شرایط بحرانی به داد این تیم می‌رسیدند نه مثل بعضی از پیشکسوتان بدون اسم و رسم و تازه به دوران رسیده که هر بار نقش ستون پنجم را بازی کرده و باعث ایجاد حواشی بیشتر می‌شوند!