شفقنا- «حسن اورید» نویسنده و استاد دانشگاه مراکشی در مطلبی در الجزیره نوشت: بسیاری از استراتژیستها بر این باورند که آفریقا به دلیل منابع غنی و رشد جمعیت چشمگیر، آینده جهان است. اما سوال مهمتر این است که آیا آفریقا میتواند آینده خود را بسازد؟
به گزارش شفقنا، اورید در این مطلب با طرح این سوال که آیا آفریقا آینده جهان است، همچنین نوشت: آفریقا قارهای ثروتمند با کشورهایی فقیر است. موقعیت جغرافیایی آن نیز در میان قارههای جهان استراتژیک است، اما متاسفانه این قاره همواره بیشتر تحت تاثیر رویدادها بوده تا اینکه خود تاثیری در جهان داشته باشد. آفریقا هیچگاه متحد نبوده و دیدگاه یکپارچهای نداشته است. گذشته استعماری این قاره و تقسیمات خودسرانه آن، جوامع را از هم گسسته و حتی پس از استقلال، وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را به همراه داشته است.
در اوایل دهه 1980، کتاب «آفریقا بد شروع کرد» اثر رنه دومون، تصویری منفی از آفریقا ارائه داد. این دیدگاه هنوز هم تا حدودی پابرجا است.
اخیراً در یک همایش در نواکشوت، موریتانی، موضوع آینده آفریقا مورد بحث قرار گرفت. این انتخاب موضوع و مکان بسیار مناسب بود، زیرا موریتانی پلی بین شمال و جنوب صحرای آفریقا و نمونهای از همزیستی موفق فرهنگهای عربی، آمازیغی و سیاهپوست است.
آفریقا پس از استقلال و پس از سقوط دیوار برلین، دورههایی را پشت سر گذاشته که در آن بیشتر منفعل بوده است. تلاشهای دموکراتیک در برخی کشورها با شکست مواجه شد و جنگهای داخلی ویرانگری رخ داد. توجه به آفریقا بیشتر بر مسائل امنیتی و بهرهبرداری از منابع آن متمرکز شد.
اکنون، با تغییرات استراتژیک در جهان، ممکن است دورهای جدید آغاز شود که در آن آفریقا بتواند سرنوشت خود را تعیین کرده و از منابعش به نفع خود استفاده کند. اما برای رسیدن به این هدف، باید به طور انتقادی به گذشته و شرایط کنونی نگاه کرد.
دوران دوم پس از سقوط دیوار برلین، با وجود برخی موفقیتها، با تنشهای زیادی روبرو بوده است. آفریقا با ورود به دنیای دیجیتال و رشد سریع جمعیت، مورد توجه قدرتهای بزرگ قرار گرفته است. اما این عوامل به تنهایی نمیتوانند آفریقا را قدرتمند کنند مگر اینکه در جهت منافع مردم آفریقا باشند.
نگاه غرب به آفریقا همچنان از دریچه مسائل امنیتی و مهاجرت است، در حالی که روسیه و چین به دنبال بهرهبرداری از منابع این قاره هستند. گروههای افراطی در منطقه ساحل با اهداف محلی و منافع شخصی فعالیت میکنند و نمیتوان همه مشکلات را به «جهاد جهانی» تقلیل داد.
بنابراین، باید از الگوهای غربی برای حل مشکلات آفریقا فاصله گرفت. الگوهایی مثل دولت متمرکز و خشونت سازمانیافته، مناسب شرایط آفریقا نیستند. باید به دنبال راه حلهای بومی بر اساس فرهنگ و ساختارهای اجتماعی آفریقا بود. عملیات نظامی غربیها در آفریقا نیز نشان داد که این رویکرد نتیجهبخش نیست.
آفریقا باید دیدگاه جدیدی را بر اساس ویژگیهای خود ایجاد کند، مرزها را مانعی برای پیشرفت نبیند، بر همکاریهای منطقهای متمرکز شود و به قدرت معنوی خود تکیه کند. توزیع عادلانه ثروت و عدم تمرکز قدرت از اهمیت بالایی برخوردار است.
نگرانی غرب در مورد مهاجرت از آفریقا نیز باید مورد توجه قرار گیرد. رشد جمعیت آفریقا میتواند به یک فرصت اقتصادی تبدیل شود اگر با برنامهریزی درست و سرمایهگذاری مناسب همراه باشد، در غیر این صورت، این رشد میتواند تبدیل به یک چالش بزرگ برای آفریقا و جهان شود.
بنابراین، پروژههایی مانند «جاده ابریشم» چین باید در آفریقا نیز اجرا شود. باید با استفاده از راهآهن، فیبر نوری و لولههای گاز، آفریقا را از انزوا خارج کرد و منابع آن را به بهترین شکل استفاده کرد. شمال و جنوب صحرای آفریقا باید با هم متحد شوند، درست مثل دو لنگه یک در.
کلید پیشرفت آفریقا فرهنگ است، نه فقط اقتصاد. استقلال فرهنگی، غلبه بر میراث استعماری، همکاریهای عربی-آفریقایی و رد تصورات غلط درباره بردهداری، از جمله گامهای اساسی هستند.
کارشناسان بر این باورند که آینده بشریت در آفریقا است، اما اختلاف نظر اصلی این است که چگونه آفریقا میتواند آینده خود را بسازد.
متن خبر در الجزیره