شناسهٔ خبر: 71092828 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

علی محمولی؛

خطر خطای محاسباتی

هرچند در عرصه راهبرد، تعیین شکست یا پیروزی، مستلزم تحلیل فرایندی و کنار هم چیدن تحولات تاکتیکی است، اما تفسیری که منجر به تعیین وضعیت فرایند می‌شود، موضوعی به مراتب ماهوی‌تر از کلان‌نگری است. برای اینکه ببینیم آیا راهبرد یک کشور در برابر دشمنش «موثر» بوده، باید به چند پرسش، پاسخ داد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه بین الملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ علی محمولی*/// در عرصه تاکتیک، شکست یا پیروزی تنها بیانگر نسبت عامل و معلول به وضعیت خنثی در "همان" مقطع است. به عبارت بهتر، وقتی گفته می‌شود «الف پیروز جنگ شد، ب شکست خورد» آن بیان، یک تحول تاکتیکی را تنها در یک برهه از تقابل دو طرف را توصیف می‌کند. چنین گفتاری، هرچند در یک بازه معلوم، سنجه مناسبی برای تعریف تخاصم است، اما تکرر چنین گفتارهایی، نگرش را از سطح راهبرد به تاکتیک تقلیل می‌دهد؛ تاکتیک‌گرایی، ساده‌انگاری فرآیندی در پی دارد.

با این حال، هرچند در عرصه راهبرد، تعیین شکست یا پیروزی، مستلزم تحلیل فرایندی و کنار هم چیدن تحولات تاکتیکی است، اما تفسیری که منجر به تعیین وضعیت فرایند می‌شود، موضوعی به مراتب ماهوی‌تر از کلان‌نگری است. برای اینکه ببینیم آیا راهبرد یک کشور در برابر دشمنش «موثر» بوده، باید به چند پرسش، پاسخ داد.

اول، آیا در تحلیل فرآیندی نقاط کنتاکت طرفین یک جدال، نگرش متافیزیکی دخیل است؟ دوم، اگر نگرش متافیزیکی وجود دارد، طرفین با نگرش خود تا چه میزان، شکست را حقیقی می‌پندارند و با چه رویکردی آن را تحلیل می‌کند؟

در مقوله جدال ایران-آمریکا-اسرائیل، وجود تحلیل و ابزارآلات متافیزیکی، مشخص است. بحث در رویکرد نگرشی است. در حد سواد و مطالعه اندک فلسفی اینجانب و آنچه که مشهود است، ایران در سالیان اخیر، حداقل در فضای رسانه، رویکردی مطلقا ایده‌آلیستی اتخاذ کرده که «شکست» را تعریف نشده دانسته و برای آن، محلی از اعراب قائل نیست، مگر آنکه فشار دیدگاه عمومی را احساس کند. وضعیتی که ناشی از تفوق عرفان بر فلسفه در تحلیل متافیزیکی ایران بوده و نمود آن، بارز شدن نگرش آقایان علی صفائی حائری و میرباقری نسبت به علامات مصباح و طباطبایی در میان حزب‌اللهی‌ها است.

متعاقبا و چون صهیونیسم، نگاه عرفانی با شدت کمتری نسبت به نگاه ایران داشته و نگاه اوانجلیسم آمریکا هم به مراتب رئال است، تفسیر نقطه‌ای ایران به مرور منجر به ایجاد یک خطای جدی در دستگاه محاسبات طرف مقابل شده، چرا که آنها در یک نقطه‌ به شکست خود اعتراف می‌کنند ولی ایران خیر و همواره خود و یاران خود را پیروز می‌داند چرا که خود را مصداق اصلی «ونجعلهم ائمه و نجعلهم وارثین» می‌داند. موضوع آنجاست که این امر در کنار نگرش فلسفی-قرآنی پیروزی‌بخش است اما با نگرش عرفانی محض، نه تنها قطعیت خود را از دست می‌دهد که در صورت تداوم، خطر استحاله راهبرد توحیدی ایران هم امری جدی و قریب می‌کند.

*دبیرسابق کمیته بین الملل اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل