دلار در یکسال گذشته مدام در نردبان ترقی بوده، امری که به تشدید تضعیف ریال منتهی شده است .شاید نوسانهای قیمت دلار برای بعضیها مهم نباشد اما وقتی به بهانه دلار از قیمت خودرو، لوازم خانگی، طلا و سکه گرفته تا قیمت نخود و لوبیا بالا میرود، باید نگران این موضوع بود.
واقعیت این است، ایرانیها در چند سال اخیر آنقدر این بالا و پایینها را دیدهاند که هم میدانند مفهوم سفتهبازی چیست و هم به خوبی درک میکنند سقوط و یا حفظ ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی وابسته به عواملی چون بازگشت ارز حاصل از صادرات بنگاههای صادراتی، فروش نفت و تحولات سیاسی از یک سو و هزینههای ارزی کشور از سوی دیگر است.اما افکار عمومی در این هیاهوی شوکهای قیمتی، این پرسش را مطرح میکنند که متولی صیانت از پول ملی کیست؟ بانک مرکزی؟ وزارت اقتصاد و یا... زیرا هر روز نرخ برابری ریال در مقابل دلار به ضرر ریال رقم میخورد و این یعنی گرانی، افزایش قیمتها و البته کاهش قدرت خرید مردم بهویژه اقشار کمدرآمد .
این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم میلیونها حقوقبگیر ایرانی از کارگران و کارمندان گرفته تا بازنشستگان در طول یکسال تقریباً حقوق ثابت میگیرند و تغییر قیمتها و فشار تورمی موجب شده اغلب در تأمین مخارج روزمره با مشکلات ریز و درشت متعددی گریبانگیر باشند.البته نوسانهای نرخ ارز روی دیگری هم دارد و آن اینکه کاهش قدرت ریال آسیب جدی به رفتار اقتصادی مردم وارد کرده و بهتدریج نقش خود را بهعنوان ذخیره ارزش از دست میدهد و تمایل مردم برای تبدیل داراییهای ریالی خود به کالا، طلا، سکه و ارز با هدف کسب سود و بازده اقتصادی، به این آشفتگیها دامن میزند .
اما چاره کار چیست؟ کارشناسان اقتصادی پاسخ روشنی برای این پرسش دارند. آنها معتقدند در گام نخست باید نسبت به تقویت فضای اعتماد عمومی در کشور همت گمارد تا مردم اطمینان پیدا کنند که گرفتاریهای بخش واقعی اقتصاد بهویژه تولید از طریق افزایش تولید ملی و افزایش سرمایهگذاریها برطرف خواهد شد تا ارزش پول ملی حفظ شود. در گام دوم و کوتاهمدت بازنگری جدی در سیاستهای پولی از اولویت زیادی برخوردار است مشروط بر آنکه سیاستهای پولی و ارزی مناسب با شرایط امروز اقتصاد ایران تدوین و تنظیم شود. البته دراین میان باید فکری هم برای مهار گسترش فعالیتهای سفتهبازی و سوداگرانی که تنها به منافع خود فکر میکنند، کرد؛ زیرا نقش مخرب آنها در تشدید جو روانی و ایجاد تقاضای کاذب غیرقابل کتمان است .به هر حال ارزش پول ملی، متأثر از عوامل متعدد داخلی و خارجی است که مهمتر از همه این عوامل، «جریان تورمی» است که در داخل شکل میگیرد و به واسطه آن رابطه، مبادله آن پول با کالاها و خدماتی که در داخل تولید و عرضه میشود، تعریف میشود.بنابراین هرچه بهتر بتوانیم جریان تورمی را کنترل کنیم، این راهبرد میتواند در تقویت ارزش پول ملی در بخش داخلی مثمرثمر باشد .با وجود این به نظر میرسد حفظ ارزش پول ملی، متولی «مقتدر» میخواهد که این روزها بیش از هر زمان دیگری جای خالی آن احساس میشود.