شناسهٔ خبر: 70997760 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

شکاف عدالت آموزشی؛از اردوی دانشگاه سوربن تا تدریس نکردن برخی دروس

برخی مدارس خاص در ایران با برگزاری اردوهای خارجی و بازدید از دانشگاه‌هایی همچون سوربن فرانسه باعث تضاد آشکار در نظام آموزشی شدند و عدالت آموزشی را با چالشی جدی روبه‌رو کردند. 

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله_ زهرا افسر؛ اگر به یاد داشته باشید، در گذشته روایت‌های انگیزشی از موفقیت دانش‌آموزان شنیده می‌شد؛ مانند دانش‌آموزانی که در روستاهای دورافتاده با حداقل امکانات تحصیل می‌کردند و با تلاش فراوان به رتبه‌های تک‌رقمی کنکور دست می‌یافتند. خانواده‌ها این حکایت‌ها را با افتخار نقل می‌کردند تا به فرزندان‌شان انگیزه بدهند حتی اگر ساکن شهرهای بزرگ بودند اما امروزه دیگر خبری از این روایت‌ها نیست. دانش‌آموزان روستایی حتی بسیاری از دانش‌آموزان مدارس دولتی معمولی، به ندرت در میان برترین‌های کنکور دیده می‌شوند و تغییر زنگ خطری جدی برای نظام آموزشی کشور است تا آن را به درستی نقد کنیم.

باید بدانیم آموزش در مدارس ایران به چالشی اساسی تبدیل شده است. دانش‌آموزان نه تنها از فرآیند یادگیری لذت نمی‌برند بلکه توانایی استفاده عملی از آموخته‌های خود در زندگی اجتماعی را نیز از دست داده‌اند. آن‌ها نمی‌توانند به نیازهای واقعی خود پاسخ دهند یا مسائل روزمره را با بهره‌گیری از دانش تحلیل کنند. برای بسیاری از بچه‌ها محتوای آموزشی به مشتی اطلاعات بی‌فایده بدل شده که هیچ کاربرد مشخصی در زندگی آن‌ها ندارد.

علاوه بر این تضادهای فرهنگی گسترده‌ای که دانش‌آموزان با آن‌ها مواجه‌اند تعادل رفتاری و هنجاری‌شان را مختل کرده، بدون شک این تناقضات فرآیند هویت‌یابی نسل جوان را دشوارتر می‌کند و باعث می‌شود که در ساختن شخصیت فردی و اجتماعی خود سردرگم باشند.

زمانی به وخامت اوضاع رسیدیم که در فضای مجازی نمونه‌ای از بحران آموزشی کشور را دیدیم جایی که از یک بلاگر درباره وضعیت تحصیلی دخترش که در پایه هفتم است، سوال شد. او توضیح داد که دخترش در مدرسه‌ای خاص درس می‌خواند، مدرسه‌ای که با توافق خانواده‌ها، تصمیم گرفته است تنها سه درس ریاضی، علوم و اجتماعی را به دانش‌آموزان تدریس کند و معلمان تمام زمان و انرژی خودشان را صرف آموزش این سه درس می‌کنند و دانش‌آموزان فقط در همین دروس امتحان می‌دهند. جالب‌تر این‌که چنین رویکردی تنها محدود به یک مدرسه نیست و مدارس مشابه در مناطق مرفه‌نشین شمال تهران نیز به این شیوه آموزش خود را پیش می‌برند.

این موضوع به‌خوبی نشان می‌دهد که شکاف میان مدارس در مناطق مختلف و گروه‌های اجتماعی روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود. در حالی که برخی دانش‌آموزان در مناطق محروم حتی به حداقل امکانات آموزشی دسترسی ندارند، گروهی دیگر در مدارسی تحصیل می‌کنند که برای دروس خاص برنامه‌ریزی اختصاصی دارند. این تفاوت‌ها نه تنها نشان‌دهنده ضعف نظام آموزشی در فراهم کردن فرصت‌های برابر است، بلکه گواه دیگری بر ناکارآمدی ساختار آموزشی کشور در پاسخگویی به نیازهای متنوع دانش‌آموزان به شمار می‌رود. چنین روندی علاوه بر تعمیق نابرابری، بحران هویت و سردرگمی میان نسل جوان را نیز تشدید می‌کند.

ناعدالتی آموزشی در ایران، همانند برخی کشورها، به یکی از چالش‌های اساسی اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. این مسئله نه تنها بر کیفیت آموزش تأثیر می‌گذارد بلکه فرصت‌های برابر را برای تمامی اقشار جامعه به شدت محدود می‌کند. از دیگر عوامل ناعدالتی آموزشی در ایران، نابرابری‌های جغرافیایی است. نبود امکانات آموزشی کافی در بسیاری از مناطق محروم و روستایی، شکاف آشکاری را در دسترسی به منابع آموزشی ایجاد کرده است. در حالی که برخی دانش‌آموزان در مناطق شهری از مدارسی با امکانات پیشرفته و معلمان باتجربه بهره‌مند هستند، مدارس روستایی و محروم اغلب با کمبود منابع، کمبود معلمان مجرب و نبود تجهیزات آموزشی استاندارد مواجه‌اند. این تفاوت‌ها باعث شده است که دسترسی به فرصت‌های آموزشی، به جای حقی همگانی، به امتیازی وابسته به محل زندگی تبدیل شود. نتیجه این نابرابری، ایجاد نسلی است که از همان دوران کودکی، امکان شکوفایی کامل استعدادهای خود را از دست می‌دهد. رفع این ناعدالتی نیازمند بازنگری جدی در سیاست‌های آموزشی کشور و توزیع عادلانه‌تر منابع و امکانات است. در ادامه این گزارش به بررسی عوامل تأثیرگذار بر این ناعدالتی و پیامدهای آن می‌پردازد.

شکاف عدالت آموزشی؛از اردوی دانشگاه سوربن تا تدریس نکردن برخی دروس

آسیب ناشی از مدارس خصوصی و غیرانتفاعی

در حال حاضر خانواده‌ها تصور می‌کنند که مدارس غیر انتفاعی و به نوعی خصوصی، برای فرزندان‌شان بهتر است چون هم به لحاظ آموزشی و هم از لحاظ تربیتی از کیفیت نسبتاً خوبی برخوردار هستند اما بدون تعارف این تصور اشتباه که کسانی که در مدارس دولتی درس می‌خوانند؛ از نظر فرهنگی در سطح مطلوبی قرار ندارند، بین بسیاری از خانواده‌ها جا افتاد و تفکر اشتباه و نادرستی است.

حقیقت اما چیز دیگری است نه آن کسی که با پول زیاد در مدرسه غیرانتفاعی درس می‌خواند از فرهنگ بالایی برخوردار است و نه کسی که در مدرسه دولتی درس خوانده، بی‌فرهنگ! اتفاقاً در گذشته که دانش‌آموزان در کلاس‌های ۳۰ الی ۴۰ نفره درس می‌خواندند در آینده وقتی وارد جامعه و بازار کار می‌شدند، انسان‌های جامعه‌پذیرتری بودند.

کلاس‌های کم‌جمعیت همیشه مزیت محسوب نمی‌شوند. یکی از پیامدهای منفی این نوع کلاس‌ها ایجاد انزوای دانش‌آموزان و تقویت روحیه فردگرایی در آن‌ها است که قطعاً در آینده دچار مشکل خواهند شد.

شکاف عدالت آموزشی؛از اردوی دانشگاه سوربن تا تدریس نکردن برخی دروس

عوامل ناعدالتی‌های آموزشی در ایران
دسترسی به آموزش باکیفیت در ایران به شدت تحت تأثیر وضعیت اقتصادی خانواده‌ها قرار دارد. کودکان خانواده‌های کم‌درآمد معمولاً به دلیل محدودیت‌های مالی، از حضور در مدارس غیرانتفاعی و شرکت در کلاس‌های تقویتی که می‌توانند زمینه موفقیت تحصیلی بیشتری فراهم کنند، محروم هستند. به عنوان مثال سال گذشته شهریه یکی از مدارس غیرانتفاعی در غرب تهران برای پایه دهم حدود ۱۲۰ میلیون تومان بوده است. چنین هزینه‌ای به وضوح خارج از توان بسیاری از خانواده‌های با درآمد متوسط است. این نابرابری تنها به شهریه مدارس محدود نمی‌شود. برخی مدارس در مناطق مرفه‌نشین پایتخت اقدام به برگزاری اردوهای خارج از کشور می‌کنند؛ اردوهایی که مقصد آن‌ها کشورهایی مانند سوئد یا فرانسه است. به عنوان نمونه، یکی از این اردوها با هدف بازدید از دانشگاه سوربن در فرانسه برگزار شده است و هزینه آن چیزی معادل درآمد یک سال یک خانواده متوسط برآورد می‌شود. این پرسش مطرح می‌شود که چه تعداد از دانش‌آموزان ایران می‌توانند چنین فرصتی را تجربه کنند؟ این مثال‌ها تنها گوشه‌ای از نابرابری آموزشی موجود در کشور را نشان می‌دهند و بیانگر شکاف عمیقی هستند که بین اقشار مختلف جامعه در دسترسی به فرصت‌های آموزشی وجود دارد. این شکاف، علاوه بر کاهش عدالت آموزشی، به بازتولید نابرابری‌های اجتماعی در نسل‌های آینده نیز منجر می‌شود.

سال گذشته طبق اعلام رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت‌های مردمی، شهریه مدارس غیر انتفاعی بین ۱۰ تا ۸۰ میلیون تومان بود که با توجه به پایه تحصیلی و امکانات ارائه شده توسط مدرسه متفاوت است. درست است که ۸۰ میلیون هم مبلغ بالایی است اما امروزه شاهد این هستیم که مدارس به این شهریه مصوب توجهی نمی‌کنند و هرچقدر که می‌خواهند از خانواده‌ها پول می‌گیرند. این نشان می‌دهد که آموزش، وجهه اقتصادی پیدا کرده است.

رتبه‌های برتر کنکور در کدام مدارس تحصیل می‌کردند؟
برخی بر این باورند که سیستم کنکور در ایران خودش یکی از عوامل اصلی ایجاد ناعدالتی آموزشی است. این سیستم نه تنها فشار زیادی به دانش‌آموزان می‌آورد، بلکه برای بسیاری از آنها که از نظر مالی قادر به تأمین منابع آموزشی لازم نیستند، فرصتی برای موفقیت ایجاد نمی‌کند. بررسی رتبه‌های برتر کنکور از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳ را بررسی کردیم، اما لازم است توجه داشته باشیم که این اطلاعات به طور عمومی منتشر نمی‌شود و معمولاً توسط سازمان‌ها و نهادهای آموزشی مربوطه به‌طور خاص منتشر شده اما می‌توان بر اساس روندهای عمومی و آمارهایی که در این سال‌ها منتشر شده است، چند نکته مهم را اشاره کرد: مدارس سمپاد، یا همان مدارس استعدادهای درخشان، یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین مدارس در ایران هستند که بسیاری از رتبه‌های برتر کنکور در این مدارس تحصیل کرده‌اند.

این مدارس برای دانش‌آموزان نخبه و با توانایی‌های تحصیلی بالا طراحی شده‌اند و معمولاً در آن‌ها شرایط تحصیلی سخت‌تری وجود دارد. بنابراین، بسیاری از دانش‌آموزانی که رتبه‌های برتر کنکور را کسب می‌کنند، معمولاً از این مدارس فارغ‌التحصیل شده‌اند.

در سال‌های اخیر نیز، مدارس غیرانتفاعی با کیفیت بالای آموزشی و امکانات بیشتر، به‌ویژه در مناطق شهری و کلان‌شهرها، تبدیل به یکی از انتخاب‌های اصلی برای دانش‌آموزان شده‌اند.

این مدارس عموماً امکانات بهتری از جمله معلمان مجرب‌تر، کتابخانه‌های مجهز، کلاس‌های تقویتی و امکانات ورزشی دارند که این شرایط می‌تواند به موفقیت‌های تحصیلی بیشتر کمک کند.

برخی از مدارس دولتی خاص، به‌ویژه در مناطق بزرگ و کلان‌شهرها مانند تهران، به دلیل امکانات و کیفیت بالای آموزشی خود نیز به پرورش رتبه‌های برتر کمک می‌کنند. این مدارس ممکن است کمتر از مدارس سمپاد یا غیرانتفاعی شناخته شده باشند، اما همچنان محیط‌های آموزشی خوبی برای دانش‌آموزان فراهم می‌آورند.

مدارس بین‌المللی (که در برخی مناطق بزرگ‌تر مانند تهران و شیراز فعالیت دارند) نیز مکان‌هایی هستند که برخی از دانش‌آموزان با استعداد در آن‌ها تحصیل کرده‌اند. این مدارس به دلیل متدهای آموزشی متفاوت و استفاده از منابع آموزشی به‌روز، می‌توانند دانش‌آموزانی با عملکرد عالی تربیت کنند.

نتایج رتبه‌های برتر بر اساس منابع مختلف
آمارهای عمومی منتشر شده توسط وزارت آموزش و پرورش و سازمان سنجش آموزش کشور نشان می‌دهند که در سال‌های گذشته، بسیاری از دانش‌آموزان رتبه‌های تک‌رقمی کنکور در مدارس نمونه‌دولتی، سمپاد، و مدارس غیرانتفاعی درس خوانده‌اند.

برخی از دانش‌آموزان ممتاز که در مدارس دولتی درس می‌خوانند، نیز در صورت داشتن شرایط آموزشی مناسب و دسترسی به منابع آموزشی، توانسته‌اند به موفقیت‌های بزرگ دست یابند. اما بر اساس اطلاعات عمومی موجود، می‌توان گفت که مدارس سمپاد و مدارس غیرانتفاعی بیشترین تعداد رتبه‌های برتر کنکور را از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳ به خود اختصاص داده‌اند.

این نکته را هم باید در نظر گرفت که عوامل دیگری همچون استعداد فردی، شرایط خانوادگی، دسترسی به منابع آموزشی و آمادگی قبلی نیز نقش مهمی در موفقیت دانش‌آموزان دارند.

آموزش؛ شکاف عمیق عدالت و پیشرفت
ناعدالتی آموزشی از مهم‌ترین عواملی است که منجر به کاهش فرصت‌های برابر تحصیلی و ایجاد شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی در جامعه می‌شود. این پدیده نه تنها موجب افت سطح تحصیلی در جامعه خواهد شد، بلکه توان رقابت با کشورهای دیگر را نیز به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. نابرابری آموزشی، دسترسی به امکانات بهتر و فرصت‌های بیشتر را به خانواده‌های ثروتمند و اقشار مرفه محدود می‌کند، در حالی که کودکان خانواده‌های مناطق محروم از این شانس محروم‌اند. این اختلاف، به مرور زمان فاصله طبقاتی را افزایش داده و موجب افزایش فاصله طبقاتی در جامعه می‌شود. این محرومیت‌های آموزشی، در بلندمدت پیامدهای منفی جدی بر رشد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور به جای می‌گذارد. برای مقابله با این چالش، لازم است نظام آموزشی با در نظر گرفتن نابرابری‌های جغرافیایی، طبقاتی و جنسیتی، به اصلاح ساختارها و توزیع عادلانه منابع بپردازد. ایجاد فرصت‌های برابر برای تمام دانش‌آموزان، همراه با اصلاح سیاست‌های آموزشی، می‌تواند بستری برای ارتقای عدالت اجتماعی و تقویت پیشرفت کشور فراهم کند.