گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم ـ یاسر یگانه : چهلسالگی یعنی پختگی، یعنی نه دیگر آنقدر جوانی که فرصت اشتباههای بچهگانه را داشته باشی و نه آنقدر پیری که فرسوده و خموده باشی. چهلسالگی زمانی برای رسیدن به اوج است؛ اوجی که پیش از آن حضیضهای بسیاری را دیدهای...، حالا جشنواره موسیقی فجر هم چهلساله شده است، اما آیا این رویدادِ چهلساله، اعتباری بهاندازۀ چهل سال برگزاری را دارد؟
این پرسشی بزرگ است، پرسشی که اگر خودمان بخواهیم به آن پاسخ دهیم، حتماً جواب منفی است، اما باید علتها را جویا شد. زوایای مختلفِ داستان را بررسی کرد تا بدانیم در این چهل سال چه بر سر این جشنواره آمده و اکنون در چه وضعیتی است و در آینده باید به کدام سمت برود.
تنها چند روز به آغاز چهلمین جشنواره موسیقی فجر باقی مانده است، ما اما از مدتها پیش (مهرماه) برای یافتن پرسشهایمان و برای اطلاع از روند برگزاری جشنواره موسیقی فجر، سراغ رضا مهدوی دبیر چهلمین دورۀ جشنواره موسیقی فجر رفته بودیم تا پرسشهایمان را درباره روند برگزاری جشنواره با او در میان بگذاریم،
تأکید میکنیم که این گفتوگو در مهرماه سال جاری تهیه شده است و در آن زمان هنوز معاون هنری و مدیرکل دفتر موسیقی در دولت چهاردهم منصوب نشده بودند.
روز گذشته بخش نخست این گفتوگو با دبیر جشنواره موسیقی فجر را منتشر کردیم و در اینجا بخش دوم آن را در ادامه میخوانید:
ممکن است تغییری در دفتر موسیقی ایجاد شود؟
نمیدانم واقعاً نمیدانم.
معاون هنری گویا قرار است تغییر کند.
نمیدانم. ولی انشاءالله که ایشان(سمیعی مدیرکل دفتر موسیقی) بماند چون وسط کار نمیشود که این تغییرات ایجاد شود (مدیرکل دفتر موسیقی در واقع رئیس جشنواره موسیقی فجر هم هست).
نظرتان درباره آقای امیرحسین سمیعی که بهعنوان مدیرکل دفتر موسیقی و رئیس جشنواره موسیقی فجر فعالیت میکند چیست؟
آقای سمیعی در وهله اول یک موزیسین است و در این زمینه کاملاً متخصص است. دوم اینکه او جوان و پرانرژی است و تلاش زیادی دارد. سوم اینکه تجربه همکاری با دیگر نهادها را بهخوبی به دست آورده است. چهارم اینکه اکنون در شرایط پیچیدهای میان باتلاق جشنواره قرار گرفتهایم، اصلاً نمیدانیم بودجه داریم یا نداریم و اگر داریم چقدر داریم. واقعاً نمیدانیم که آیا فردا همچنان خواهیم بود یا نه. شاید تیم جدید بیاید و بگوید شما را نمیخواهیم که ما هم تابع شرایط جدید هستیم و کار خود را ادامه میدهیم. اما در شرایط سختی که با آقای سمیعی کار کردیم، واقعاً تلاش زیادی صورت گرفت. دو سال گذشته خیلی سخت بود، اما جشنواره در نوع خود خوب عمل کرد و جدول خوبی پر شد. اجراها برگزار شد. پارسال هم مشکلاتی وجود داشت، اما آدمهایی که در دوران سخت تلاش میکنند باید از آنها در دوران راحت استفاده شود. در شرایطی که بودجه کلانی در اختیار باشد، میتوان راحتتر کار کرد، اما در شرایط دشوار این افراد نشان دادند که واقعاً تلاش میکنند.
به هر حال ما باید جشنوارهای برگزار کنیم که مردم از آن بهرهمند شوند. بخش علمی جشنواره باید جایگاه خودش را داشته باشد و بخش جشن و سرگرمی نیز بهطور مستقل مورد توجه قرار گیرد. هرچه جشنواره به سمت رقابتیتر شدن پیش برود، بهتر خواهد بود. سال گذشته تلاش کردیم که کیفیت را افزایش دهیم، اما به دلایلی کاملاً محقق نشد. امسال تصمیم گرفتهایم تغییرات ملموستری اعمال کنیم؛ بهعنوان مثال، در بخش جوایز تحولات مثبتی خواهیم داشت.
یعنی میزان جایزهها را چقدر افزایش دادهاید؟
انشاءالله هر چقدر که بودجه اجازه بدهد.
راستی در بخش موسیقی و رسانه چرا به برگزیدگان تندیس باربد نمیدهید؟
شورا بر این باور است که جایزه باربد بهطور اختصاصی به موسیقی ایرانی تعلق دارد و شامل موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک نمیشود. پیش از انقلاب نیز ما چنین جایزهای داشتیم. بزرگانی مانند علی تجویدی، نیر سینا، و استاد مهدی فروغ تندیسهایی از این دست دریافت میکردند. آن زمان این جوایز همراه با حمایت مالی اعطا میشد و افراد میتوانستند بدون کنکور وارد دانشگاه شوند.
ما باید ارزش و اعتبار این لوحها و جوایز را افزایش دهیم.
شما موافق هستید که جایزه باربد به بخش موسیقی و رسانه هم تعلق بگیرد؟
بله، من موافقم که جایزه باربد به همه بخشها داده شود. اما در شورا من فقط یک رأی دارم.
شما علاوه بر اینکه موزیسین هستید در حوزه رسانه هم فعالیت جدی داشتهاید. وقتی شما با این بخش موافقید آنها باید به حرف شما تکیه کنند.
خب، ما باید این را در نظر بگیریم که جایزه باربد، علاوه بر موسیقی ایرانی، میتواند شامل موسیقی غربی هم باشد. حتی میتوان این جایزه را به هنرمندان خارجی اعطا کرد تا در سطح جهانی از وجود چنین جایزهای آگاه شوند. اما نکته مهم این است که دلیل و اهمیت این جایزه باید در همینجا باقی بماند و تأثیراتش بر همین قشر موسیقی در کشور ملموس باشد. شاید بتوانم این موضوع را تصحیح و بهتر بیان کنم.
نکته بعدی بار مالی این جایزه است. ببینید، ما سال گذشته حدود دو میلیارد تومان جایزه دادیم. در آن سال، تعداد بخشها را به 9 بخش افزایش دادیم و به 9 نفر جوایز اعطا کردیم. برای پایاننامهها نیز 30 میلیون تومان جایزه تعیین کردیم، که پیش از این سابقه نداشت. علاوه بر این، بخشهای دیگر را هم اضافه کردیم و مبلغ جوایز را افزایش دادیم.
امسال قصد داریم جوایز را دو یا سه برابر کنیم. اما محاسبات نشان میدهد که اگر این کار را انجام دهیم، هزینه به حدود 3.7 تا 4 میلیارد تومان خواهد رسید. اگر بخواهیم تمامی بخشهای موجود را به جایزه باربد اختصاص دهیم، هزینه به حدود 7 میلیارد تومان میرسد، که در عمل از توان ما خارج است.
شما فعلاً این اتفاق را برای بخش موسیقی رسانه رقم بزنید تا به مرور بخشهای دیگر هم وارد باربد شوند.
من بارها از دفتر موسیقی خواهش کردم، چه در دوره مدیریت قبلی و چه در دوره مدیریت فعلی، که از خبرنگاران، اهالی رسانه، رادیو و تلویزیون و حتی خبرنگاران مستقل و غیر دولتی دعوت کنیم. امروز در فضای مجازی، بلاگرهایی هستند که میلیونها بیننده دارند و میتوانند تبلیغاتی بسیار مؤثر برای ما انجام دهند. گاهی تأثیر یک بلاگر در پُر کردن سالنهای کنسرت و معرفی فعالیتهای ما، از بیلبوردهای شهرداری هم بیشتر است. این واقعیت دنیای امروز است، و باید این عزیزان را هم دعوت کنیم.
باید بررسی کنیم مشکل بخش موسیقی و رسانه ما چیست که بسیاری از این افراد در این بخش شرکت نمیکنند. وقتی هر سال تنها دو یا سه نفر شرکت میکنند و همان افراد برنده میشوند، داوران ممکن است بگویند که این روند تکراری شده و داوری نمیکنند. یا ممکن است خود شرکتکنندگان بگویند که دیگر اثری ارسال نمیکنند، و این حق طبیعی آنهاست.
بهتر است جلسهای برگزار کنیم تا با روشنگری بیشتر این مسائل را حل کنیم. یک جایزه کوچک دو یا سه میلیون تومانی انگیزه ایجاد نمیکند. پارسال خیلی تلاش کردم تا مبلغ جایزه را به 8 میلیون تومان برسانم. اگر جوایز بیشتری تخصیص دهیم، برای نفر اول 20 میلیون تومان، نفر دوم 15 میلیون تومان، و نفر سوم 10 میلیون تومان در نظر گرفته میشود. البته بحثهایی هم بود که برخی میگفتند مبلغ نفر سوم باید کمتر باشد تا هزینه کلی افزایش زیادی پیدا نکند. اما در نهایت، باید تلاش کنیم که انگیزه را از نظر مالی هم بالا ببریم.
راجع به اینکه چرا در دیگر حوزهها اثری در بخش موسیقی ـ رسانه در جشنواره شرکت نمیکند باید بگویم که چندان فعالیتی در این حوزه وجود ندارد. البته فضای مجازی از این حوزه مستثناست. در تلویزیون دیگر برنامه چندانی در حوزه موسیقی نداریم که بهطور تخصصی به موسیقی بپردازد.
برنامه تار و ترنج را داریم که از شبکه آموزش پخش میشود. تا کنون 92 قسمت از این برنامه پخش شده است.
اگر برنامهای هم بوده، تأثیرگذاری قابلتوجهی نداشته یا دیده نشده است. حتی برنامههایی که خود شما در تلویزیون تولید میکنید، دیگر در جشنواره شرکت نمیدهید؛ چراکه منطقی نیست برنامهای را در جشنوارهای شرکت دهید که خودتان دبیر آن هستید. در بخش رادیو نیز چند برنامه تخصصی در حوزه موسیقی داریم که در سالهای گذشته هم در جشنواره شرکت کردهاند.
در مورد شبکههای اجتماعی، کاملاً با شما موافقم. میتوان این فرصت را فراهم کرد که افراد فعال در این حوزه، چه وابسته به جایی باشند و چه بهصورت مستقل فعالیت کنند، در جشنواره شرکت کنند. این موضوع میتواند به جذابیت جشنواره اضافه کند. البته اگر اطلاعرسانی بهتری انجام شود و این افراد در کنار دیگر بخشها نقش مؤثری در جشنواره ایفا کنند، نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
بهعنوان آخرین سؤال و برای جمعبندی بحث، لطفاً بخش بینالملل جشنواره را توضیح دهید. سال گذشته شما رقمی حدود 20 میلیارد تومان بهعنوان بودجه اعلام کردید که حتی ایدهآل شما هم نبود. اما امسال صحبت از بودجهای حدود 9 میلیارد تومان یا حتی کمتر است. این موضوع کمی ناراحتکننده به نظر میرسد. با این بودجه اندک، چه برنامهریزی برای بخش بینالملل دارید؟ همچنین اگر جشنواره بتواند از منابع غیردولتی حمایت مالی جذب کند، این موفقیت به توانایی شما و تیم جشنواره برمیگردد و ارتباطی به توان دولت ندارد. لطفاً در این خصوص توضیح دهید.
سال گذشته عرض کردم که ما 10 میلیارد تومان فقط برای بخش بینالملل در نظر گرفتیم. این مبلغ در آییننامه قید شده بود، اما پیش از آن استفاده نمیشد و دبیران قبلی از اجرای آن طفره میرفتند. با این حال، من اعتقاد دارم که حضور مهمانان خارجی، بهویژه چهرههای شاخص، اهمیت بالایی دارد. پارسال، یک پیانیست برجسته از ارمنستان که در سطح جهانی شناخته شده است، به ایران آمد. بسیاری از هنرمندان موسیقی کلاسیک با من تماس گرفتند و پرسیدند چگونه این اتفاق افتاده و خواستند اجرای او را ببینند.
سال گذشته، 12 گروه در کمیته مشاوره بینالملل انتخاب کردیم که از بهترینها بودند. اما دعوت از مهمانان خارجی آسان نیست؛ برای هر دعوت حداقل 60 روز کاری زمان برای استعلامها لازم است. بهعلاوه، ارتباط مستقیم دبیران یا افراد غیررسمی با سفارتخانهها چند سالی است که ممنوع شده است. در گذشته، ما مستقیماً با سفارتها مذاکره میکردیم و آنها علاوه بر دعوت، مکان اجرا را هم فراهم میکردند. تنها هزینه ما جابهجایی آنها بین شهرهایی مثل شیراز و اصفهان بود. اما اکنون همه این موارد باید از کانالهای رسمی پیگیری شود و حتی معرفی توسط سفارتخانههای ایران هم نیاز به تأییدیه دارد.
برای نمونه، سال گذشته آقای سلطانی، سفیر ایران در ونزوئلا، پیشنهاد دادند گروهی را برای اجرای سنتور به آنجا بفرستیم، اما سفر بهدلیل هزینه بالا و محدودیتها عملی نشد. هزینه سفر یک گروه چهارنفره به ونزوئلا حدود 180 تا 200 میلیون تومان میشد، با این حال، سفارت ونزوئلا لطف کرد و گفت که گروهی را بدون دریافت هزینه به ایران میفرستد، مشروط بر اینکه ما به آنها در کشورشان خدمات مشابهی ارائه دهیم، این پیشنهاد بسیار کمککننده بود، اما بهدلیل مشکلات زمانی و مالی اجرایی نشد.
مشکلاتی از این دست نشان میدهد که دبیر جشنواره باید بهصورت مستقیم در همه مراحل و تصمیمگیریها دخالت داشته باشد. ما جلسات متعددی در لایههای مختلف برگزار میکنیم، اما مدیر دفتر موسیقی و مدیرعامل انجمن موسیقی به دلیل مشغله فراوان نمیتوانند تمام تمرکز خود را بر جشنواره بگذارند. به همین دلیل، تغییر اساسنامه و آییننامه جشنواره ضروری است تا اختیارات دبیر گسترش یابد و بتواند بدون وابستگی به دیگران، امور را پیش ببرد. من باور دارم که برای رسیدن به اهداف، نباید منتظر فراهم شدن شرایط ایدهآل بود؛ اگر لازم باشد، به جای ماشین، با موتور هم به مقصد خواهم رفت.
یکی از چالشهای بزرگ ما، موضوع تحریمها است. گاهی گروههای هنری در دقیقه 90 آماده آمدن بودند، حتی بر سر دستمزدشان به تفاهم میرسیدیم و از عدد واقعی کمتر درخواست میکردند. هنرمندانی داریم که در سطح جهان شناختهشدهاند و برنامههایشان را تا پنج سال آینده بستهاند. با این حال، وقتی با آنها صحبت میکنیم، میگویند عاشق ایران هستند و میخواهند کشورمان را از نزدیک ببینند؛ علیرغم تبلیغات منفی، علاقهمندند که بیایند و حتی دستمزدشان را نصف کنند.
اما مشکلات دیگری هم وجود دارد. برخی از این هنرمندان بدون تجهیزات صوتی خود یا تیم مهندسی صدایشان به هیچ کشوری سفر نمیکنند. آنها تأکید دارند که تجهیزات و افراد همراهشان، مثل یک مربی ورزشی با تیمش، باید باشند. این موارد هزینههای بالایی به دنبال دارد، اما برای یک اجرای باکیفیت ضروری است. متأسفانه، تحریمها گاهی اوقات حتی به این هنرمندان هم اجازه نمیدهند سفر کنند. به آنها گفته میشود که اگر به ایران بیایند، ممکن است در کشور خودشان با محدودیتهای حرفهای روبرو شوند. این مسئله باعث شده برخی از بهترین هنرمندان را از دست بدهیم.
پارسال اعلام کردم که برای برگزاری پنج شب برنامه فاخر، 10 میلیارد تومان نیاز داریم. هدف ما این است که جشنواره بینالمللی موسیقی فجر به سطحی برسد که دیگر کمتر از آن پذیرفته نشود. ما نباید به گروههای کمتأثیر و دمدستی اکتفا کنیم. حتی اگر بخواهیم گروههایی از کشورهای همسایه بیاوریم، هزینههای آنها به دلیل مسیرهای غیرمستقیم پروازی گاهی بیشتر از دعوت هنرمندان اروپایی است. مثلاً برای آوردن گروههایی از تاجیکستان یا ترکمنستان باید پروازهای پیچیدهای از طریق امارات ترتیب دهیم که هزینههای سنگینی دارد.
در مقابل، دعوت از هنرمندان اروپایی گاهی ارزانتر تمام میشود. برای مثال، پرواز مستقیم از کشورهای هلند، فرانسه، ایتالیا یا یونان هزینه کمتری دارد. به همین دلیل، باید اولویت ما بر دعوت گروههایی باشد که هم از نظر اقتصادی بهصرفهتر هستند و هم کیفیت بالاتری ارائه میدهند. همچنین، موسیقیهای مدرن داخلی و خارجی، از هند تا ژاپن، میتوانند تنوع بیشتری به جشنواره ببخشند.
برای امسال هم برنامهریزی کردهایم که اگر بتوانیم 20 میلیارد تومان بودجه تأمین کنیم، پنج شب فاخر برگزار کنیم. این برنامهریزی باعث میشود که استاندارد جشنواره ارتقا یابد و حتی در سالهای بعد، چه من باشم و چه فرد دیگری، این سطح حفظ شود. متأسفانه، تراز جشنواره در دهه 80 به دلیل مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تنزل پیدا کرد، اما ما باید تلاش کنیم این روند را تغییر دهیم و استانداردهای بالاتری را پایهگذاری کنیم.
بسیار عالی! از شما، آقای مهدوی عزیز، بابت توضیحات ارزشمندتان بسیار سپاسگزارم. البته برخی از مباحث ما نیمهتمام باقی ماند. ما در اینجا از شما قول میگیریم که در جلسهای دیگر در خدمتتان باشیم تا این بحثها را بهطور کامل ادامه دهیم. امیدواریم این جلسه در زمانی برگزار شود که کارها پیش رفته باشد و به زمان نزدیک به جشنواره برسیم تا اطلاعاتمان نیز بهروز باشد. بسیار سپاسگزارم از حضورتان.
خدا نگهدار.
انتهای پیام/
∎