شناسهٔ خبر: 70887985 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

پیشنهاد یک دیپلمات بازنشسته به دولت؛ نوروز امسال برای دو هفته ایران را منطقه آزاد کنید

نصرت‌الله تاجیک نوشت: همان‌گونه که چند سالی است در محافل خارج از کشورها مطرح است، نوروز امسال فروردین یا دو هفته اول، ایران منطقه آزاد اعلام شود و ایرانی و خارجی بدون ویزا به ایران سفر کنند و حتی کسانی که پرونده قضایی داشتند یا دارند هم بدون مخاطره و مواجه شدن با احتمال بازداشت به ایران سفر کنند! این می‌تواند یک پایلوت برای بررسی نشاط اجتماعی و افزایش انسجام ملی باشد. اگر جواب داد یک سازوکار دایمی برای آن تعبیه شود.

صاحب‌خبر -
پیشنهاد یک دیپلمات بازنشسته به دولت؛ نوروز امسال برای دو هفته ایران را منطقه آزاد کنید
کد خبر: 695508
|
۱۴۰۳/۱۰/۳۰ ۰۹:۳۷:۵۸

«در رثای از دست دادن ابراهیم نبوی‌ها!» عنوان یادداشت نصرت‌الله تاجیک برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ طول می‌کشد تا پایان دردناک زندگی یک نویسنده در دوری از وطن که علاقه داشت به ایران بازگردد، درک و هضم شود! اما شاید این اتفاق ناگوار که سبب تلخی کام مردم و افکار عمومی شده باعث شود کمی به فکر ابراهیم نبوی‌ها در خارج از کشور باشیم. افراد را در مجموع و در هم باید دید با نیک و بدشان. حکومت نیز قاعدتا از منظر حقوق شهروندی همه را نیک می‌داند و انتقاد و حتی به فرض کج‌اندیشی را به رعایت حال و حقوق آنان ربط نمی‌دهد. در اولین ساعت پیروزی آقای پزشکیان در یادداشتی در روزنامه اعتماد تحت عنوان «۵۰ روز تاریخ‌ساز برای وفاق ملی» نوشتم ‌رفع حصر، عفو عمومی، آزادی کلیه زندانیان سیاسی مخصوصا خانم‌ها و بازگشت ایرانیان خارج از کشور، مقدمه افزایش انسجام ملی است که سبب می‌شود چهره بین‌المللی ایران بهبود یافته و به ایجاد زمینه برای مراودات بین‌المللی کشور ازجمله سرمایه‌گذاری خارجی که یکی از مهم‌ترین معضلات اقتصاد ایران است، بینجامد.

در آنجا نوشتم: «جدای از نتیجه انتخابات نهادهای حاکمیتی به این تجربه تاریخی، مسالمت‌آمیز و کم‌هزینه ارج نهاده و با تغییر رویکرد حکمرانی به مردم، خواست، نیاز، کرامت و نهادهای مدنی بهای درخور بدهند تا ایران از این وضعیت و حال و هوا خارج شود.  در طول آن انتخابات گفت‌وگوی به جریان افتاده بین دو بخش جامعه بحث امید به صندوق برای تغییر مطرح شد و جا داشت حکومت با پذیرش تغییراتی در رویکرد حکمرانی، نخبگان و نهادهای مدنی و مخصوصا احزاب را کمک کند تا آن گفت‌وگو را به گفتمان غالب تبدیل کند، زیرا ساختن ایران نیازمند ‎عزم ملی است و این بر مردم است که لحظه‌ای صحنه را ترک نکنند و این وظیفه احزاب است تا آنها را در صحنه نگه دارند. مهم آن است که نهادهای حاکمیتی هم نه‌تنها مردم و رییس‌جمهور را همراهی کنند، بلکه نشان بدهند هراسی از تغییر رویکردهای غلط گذشته ندارند تا مشکلات حل شوند.»

در آن یادداشت تاکید کردم: «‌اما در کنار مردم خدا هم به داد آقای پزشکیان برسد! مسوولیت سنگینی بر دوش گرفته؛ او مسوولیت پرچالش‌ترین دولت را به عهده خواهد داشت. جدای از مشکلات ناشی از سیاست و حکومت، جامعه امروزه ایرانی بر چند گسل، زیست طبیعی و سیاسی اجتماعی قرار دارد. اما مهم‌ترین آنها نیاز به وفاق ملی، سامان یافتن نظام اداری کشور، مدیریت مشکلات اقتصادی مملکت و از جمله کمبود و ناترازی انرژی و سر و سامان دادن به سیاست خارجی و تنظیم روابط بین‌المللی کشور است. لذا ‌مردم و نخبگان منتظرند رییس‌جمهور نسبت به این چهار موضوع اهتمام ویژه و عاجل داشته باشد و از همین ساعات اولیه چهار کمیته با حضور دانشگاهیان و کارشناسان سازمان‌های ذی‌ربط تشکیل بدهد تا با طرح موضوع با مردم و بررسی‌ها و مطالعات کارشناسانه، طرح‌های اولیه به افکار عمومی ارایه شود.» اما متاسفانه اقدام درخوری نشد و نتیجه‌اش را هم دیدیم!

در آن یادداشت در مورد وفاق ملی نوشتم: «به دلیل مشکلات ناشی از سوءمدیریت، کج‌سلیقگی‌های داخلی و تمامیت‌خواه‌های بعضی گروه‌ها و نهادهای حکومتی و رویکرد بعضا غلط حکمرانی طی سال‌های گذشته، تنها نقطه امید مردم ایران برای تغییر، یعنی صندوق رای معنای خود را از دست داده است و این سبب دلزدگی و رویگردانی بخشی از مردم از انتخابات و سبب کاهش اعتماد به حکومت و بالطبع کاهش انسجام ملی شده بود. حوادث 88، 96 و 98 و 1401 بار سنگینی بر سیاست داخلی و خارجی کشور هموار کرد. رییس‌جمهور جدید باید التیام بخش قلوب جریحه‌دار باشد و عجالتا پیشنهاد دادم طرح جامع ‎آشتی ملی با محوریت عفو عمومی، آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر آقایان کروبی، میرحسین موسوی و سرکار خانم رهنورد با رهبری در میان گذاشته شود، زیرا نقار ملی حوادث سال‌های اخیر و کاهش انسجام داخلی سم مهلک برای کشور و خانمان‌سوز است. انسجام ضرورت اولیه اجرای سیاست‌های داخلی و خارجی و تامین اهداف کشور است. برای شکل‌گیری عزم ملی نیاز به وفاق ملی و انسجام حداکثری داریم تا هم سیاست داخلی و هم سیاست خارجی را بتوانیم به خوبی اجرا کنیم. اما متاسفانه یا در این زمینه کاری نشد یا اگر هم شد جامعه از آن بی‌خبر است. تا اینکه تحولات خاورمیانه رقم خورد و حوادث لبنان و سوریه اتفاق افتاد و برای اولین‌بار ایران و اسراییل به سوی هم دست دراز کردند! سقوط بشار اسد باعث جابه‌جایی قدرت‌های منطقه‌ای شد و بازدارندگی خارجی ایران آسیب دید و شاید راحت‌ترین جایگزینی تقویت بازدارندگی داخلی است.

در قدم اول باید مردم باور کنند تغییراتی در کشور اتفاق افتاده و قرار است با اصلاح سیاست‌ها اوضاع سیاست خارجی و داخلی را سر و سامان بدهد. در این راه عفو عمومی که شامل آزادی زندانیان سیاسی شود و نیز ایرانیان خارج از کشور چنانچه شاکی خصوصی نداشته و اقدامات مسلحانه انجام نداده باشند، بتوانند به ایران رفت و آمد داشته باشند. 

در این زمینه لازم است وزارت امور خارجه به عنوان متولی و دبیر شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور با درخواست کتبی از آقای رییس‌جمهور، درخواست عفو عمومی ایرانیان خارج از کشور را در جلسه سران قوا مطرح و بعد از تصویب، از رهبری در این زمینه درخواست دخالت و مساعدت شود. طبیعی است این امر نیاز به تمهیداتی دارد که در همان دبیرخانه و با حضور مقامات اطلاعاتی و قضایی انجام خواهد شد. در این نامه ضرورت دارد آن وزارت برای توجیه ایده و برطرف کردن دغدغه‌های احتمالی، استدلال کند که کاهش انسجام ملی و اعتماد به حکومت ناشی از تحولات داخلی دهه گذشته و نیز تحولات خارجی اخیر، اجرای سیاست خارجی و دسترسی به اهداف ایران در خارج را مشکل کرده است و تحقق چنین امری می‌تواند به بازیابی بازدارندگی خارجی ایران کمک کند. می‌توان ایده فوق را با یک پیشنهاد اجرایی موقت و کوتاه‌مدت برای شروع و بررسی نتیجه، تکمیل کرد.

همان‌گونه که چند سالی است در محافل خارج از کشورها مطرح است، نوروز امسال فروردین یا دو هفته اول، ایران منطقه آزاد اعلام شود و ایرانی و خارجی بدون ویزا به ایران سفر کنند و حتی کسانی که پرونده قضایی داشتند یا دارند هم بدون مخاطره و مواجه شدن با احتمال بازداشت به ایران سفر کنند! این می‌تواند یک پایلوت برای بررسی نشاط اجتماعی و افزایش انسجام ملی باشد. اگر جواب داد یک سازوکار دایمی برای آن تعبیه شود. دیدم یکی هم پیشنهاد ‌برگزاری جشن بین‌المللی نوروز ۱۴۰۴ با حضور بزرگان فارسی‌زبان جهان در تهران، اصفهان یا شیراز را داده که اگر امکان اجرایی‌اش باشد با توجه به اثرات مثبت سفر آقای رییس‌جمهور به تاجیکستان این هم اقدام بسیار خوب و مثبتی خواهد بود.

من در دو مقطع در زمان مسوولیت خود در اردن به عنوان سفیر در اواخر دهه هفتاد، ارتباط نزدیکی با جامعه کوچک ایرانیان آن کشور و برخورد با پدیده دلتنگی نسبت به ایران مخصوصا در میان میانسالان داشتم. در اوایل دهه هفتاد هم که به عنوان رایزن فرهنگی ایران در انگلیس بودم با جامعه بزرگ ایرانیان آن کشور ارتباط نزدیک داشتم و همین پدیده را مشاهده کرده بودم. این تصمیم می‌تواند کمک زیادی به رفع دلتنگی‌ها و افزایش امید به زندگی و جلوگیری از افسردگی کند و به بهبود رابطه ملت و حکومت بینجامد. اما خواهشا،  انصافا و بالاغیرتا اگر این ایده و پیشنهادات می‌خواهد اجرایی شود الان وقتش است تا علاقه‌مندان همزمان برنامه‌ریزی داشته باشند! ان‌شاءالله.

برچسب‌ها: