به گزارش صراط به نقل از خبرآنلاین امروز ۱۵ ژانویه ۲۰۲۵ تنها ۵ روز مانده به تحلیف رئیس جمهور ایالات متحده اعلام آتش بس شد. حماس بالاخره پای توافق را امضا کرد. اینکه پس از این آتش بس و این جنگ ناجوانمردانه چه خواهد شد ما نمی دانیم که پشت این تواق چه بوده و چه خواهد شد اما آنچه که میدانیم بازماندگان جنگ دیگر انسانهای سابق نخواهند شد. اسرائیل در یک سال اخیر جنگ، ویرانی عظیمی به بار آورده است که تقریبا اگر ما آخرالزمان را دیده بودیم، بی شباهت به این باریکه جهنمی نبود.
این در حالی بود که نه فقط مردم غزه بهایی سنگینی پرداخت کردند بلکه در یک سال گذشته حملات بی امان اسرائیل به جنوب لبنان،نتایج خسارت باری را برای محور مقاومت برجای گذاشت. از شهید شدن حسن نصرالله و هنیه تا یحیی سنوار و فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حالا امروز نتانیاهو با یک شکست سنگین مانده است و اداره غزه! غزه ای که برای مدیریت آن میان کشورهای عربی کشمکش و مذاکره تا اداره آن را به که بسپارند!تکه پاره های این نوار باریک و این شهر سوخته معلوم نیست نصیب کدام سرمایه گذاری خواهد شد اما بی شک این اعراب هستند که با صلح ابراهیم اهداف خود را نیز در این باریکه عملی خواهند کرد و قدرت نفوذ خود را در منطقه افزایش خواهند داد.
چه کسی برنده جنگ شد؟
بی شک اخوانی های ترکیه و قطر فعلا برنده این مناقشات هستند. قطر که سالیان سال است خانه امن حماس و اخوانالمسملین است و اردوغان که با رهبری حزب عدالت و توسعه عملا خواستگاه این حزب در منطقه است. حالا این دو کشور هم کنترل سوریه را دارند هم کنترل باریکه را! مساله ای که شاید تن و بدن ریاض را هم بلرزاند! در این میان البته که امارات نیز اعلام کرده است می خواهد اداره غزه را به عهده بگیرد و اعلام کرده از پس مخارج هم بر می اید. از سویی دیگر سعودی هم بیکار ننشسته است و گفته است حمایت اقتصادی ما از جولانی و سوریه سقف ندارد. این در حالی است که مشاور امنیت ملی ترامپ اعلام کرد «بیایید این را آنگونه که هست نامگذاری کنیم: مرحله بعدی پیمان ابراهیم.»
والتز در این باره عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی را «یک توافق تاریخی عظیم که منطقه را تغییر میدهد» خواند.مشاور امنیت ملی آینده آمریکا افزود که رسیدن به توافق صلح میان اسرائیل و عربستان «اولویت بزرگی» برای دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آینده آمریکا خواهد بود.
اگر توافق ابراهیم پس از جنگ غزه عملی شود احتمالا اداره این باریکه با مشارکت اعراب انجام خواهد گرفت مضاف براینکه اردوغان هم بی بهره نخواهد بود او همین حالا هم برای حضور اسرائیل در سوریه خط و نشان کشیده است و نتانیاهو را تهدید به پاسخگویی کرده است. بعید نیست که اگر اسرائیل به حضور خود در سوریه ادامه دهد اردوغان نیز با دخالت در غزه پاسخ اسرائیل را بدهد.
در همین حال مساله دیگری که مطرح است؛ پس از اعلام آتشبس در لبنان، جنگ سوریه آغاز و در نهایت منجر به سقوط دولت علوی بشار اسد شد. ایا این آتش بس به معنای اتفاق دیگری در خاورمیانه است؟ آیا پس از اجرای توافق ممکن است خاورمیانه آبستن حوادث تازهای شود؟ آیا هدف بعدی اسرائیل یمن خواهد بود یا به حملات خود در سوریه ادامه خواهد داد؟ این ها سوالاتی است که احتمالا به زودی پاسخ آن را خواهیم گرفت!
دروازههای جهنم برای نتانیاهو باز شد/آنچه که برای نخستوزیر اسرائیل دردناک است
با اینحال برخی پاسخها تا کنون روشن شده است! رئیس رژیم اسرائیل در واکنش به این توافق گفت: این توافق با چالش های زیادی همراه خواهد بود و ما باید بر دستیابی به منافع امنیتی خود و دفاع از همه شهروندان خود پافشاری کنیم.
این واکنش نشان از آن دارد که ممکن است دولت نتانیاهو شروع به سنگ اندازی یا نقض آتشبس کند. ضمن اینکه رسانه های خبری انطور که قبل از توافق خبر دادند ترامپ جهنم اصلی را روی نتانیاهو پیاده کرده بود.
حتی پاسخ اذهان عمومی به تهدید ترامپ هم مشخص شد که او ظاهرا متحد خود را بیشتر تهدید کرده بود تا حماس را! پس از فشار و تهدید فرستاده ترامپ در ملاقات با نتانیاهو مشخص شد که پیام تهدید آمیز رئیس جمهور منتخب آمریکا به طور واضح اقدامات افسارگسیخته نخست وزیر اسرائیل بوده است و به این خاطر نتانیاهو تا لحظه نگارش این گزارش سکوت اختیار کرده است. سکوتی بسیار تامل برانگیز که حاکی از یک شکست سنگین است.
در همین باره صابر گلعنبری در تحلیلی در کانال تلگرام خود نوشت: بالاخره در پایان مارتن مذاکرات، نخست وزیر قطر محمد بن عبدالرحمن آلثانی و رئیس جمهور آمریکا جو بایدن آتش بس میان حماس و اسرائیل را اعلام و دو طرف هم بر دایمی بودن آن تاکید کردند. حماس هم طی بیانیهای این آتش بس را تایید کرد و ترامپ نیز اظهارنظر خود را داشت.
صرف نظر از این که بعد از اعلام آتش بس چه اتفاقی میافتد، آنچه جای تامل دارد، سکوت نتانیاهو تا این لحظه است. هر چند ممکن است بیبی طی ساعات یا روزهای آینده در این باره اظهارنظر کند، اما همین سکوت او تا این لحظه خود منعکسکننده تصویری است که با این توافق به زیان او شکل گرفته است.
اگرچه غزه در این جنگ بهای تاریخی بسیار سنگینی پرداخت کرد و هدف یک نسلکشی بیسابقه قرار گرفت؛ اما با این آتشبس نیز اسرائیل و نتانیاهو به آوردهای راهبردی در جهت تحقق اهداف خود نرسیدند و وعده و قولش عملی نشد؛ نه ساکنان غزه کوچ کردند، نه شمال و جنوب غزه از هم جدا شدند، نه حماس به زانو درآمد و نه گروگانها بدون توافق آزاد شدند. علت سکوت نتانیاهو دقیقا همین است و اگر غیر از آن بود اولین کسی بود که روبروی دوربین میآمد و با آب و تاب توافق را اعلام میکرد.
اکنون در حالی جنگ غزه به اتمام میرسد که نتانیاهو هم در داخل اسرائیل هم در خارج آن تحت محاکمه است. این توافق را میتوان سرآغازی جدی بر پایان عمر سیاسی نتانیاهو دانست. اگر هم دولت نتانیاهو بتواند تا پایان عمر قانونی خود در نوامبر ۲۰۲۵ دوام بیاورد، اما بسیار بعید است که در سایه صدور حکم جلب بینالمللی علیه او و سیر نزولی محبوبیتش در هفتههای اخیر و احتمالا سرعت گرفتن آن در آینده بتواند بار دیگر بر کرسی نخستوزیری اسرائیل تکیه زند.
توافق به دست آمده اساسا همان طرح بایدن در می گذشته است که نتانیاهو با آن مخالفت کرده بود؛ اما این مخالفت از نگاه جامعه و ناظران اسرائیلی به قیمت کشته شدن چندین گروگان و دهها نظامی اسرائیلی تمام شده است. همین خود دردسر بزرگی برای نتانیاهو طی روزها و هفتههای پیشرو خواهد بود که با آزادی زندانیان فلسطینی به ویژه محکومان به حبس ابد این دردسرها بیشتر هم خواهد شد.
اما چه بسا آنچه برای نتانیاهو دردناکتر باشد، متفاوت ظاهر شدن دونالد ترامپ بر خلاف توقعات او است؛ در حالی که بیبی انتظار دیگری از ترامپ داشت و میخواست به او در تحقق اهداف جنگ کمک کند.
آنچه در غزه شاهد آن بودیم، نابودی یک جامعه کامل بود شفا آسان نخواهد بود!/بیایید آتشبس را جشن بگیریم، اما همچنین مطمئن شویم که به غزه اجازه بهبودی داده شود.
در همین باره وب سایت شبکه خبری الجزیره در یادداشتی به قلم سام دیپ سن (استاد مدعو درمطالعات توسعه بینالمللی در دانشگاه رسکیلده و نویسنده کتاب «فلسطین زدایی: حماس بین ضد استعماری و پسااستعماری» (انتشارات دانشگاه کرنل، ۲۰۲۰) است. ) نوشت: نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، بالاخره به توافق آتشبس رضایت داد.
توافقی که به معنای پایان دادن حمله اسرائیل به غزه است. حمله ای که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و این نوار باریک فلسطینی را که خانه بیش از دو میلیون نفر بود را به ویرانهای تبدیل کرد. با نزدیک شدن تعداد کشتهشدگان رسمی به ۴۷ هزار نفر و بیش از ۱۱۰ هزار زخمی، فلسطینیها در غزه و کسانی که در سراسر جهان به زندگی آنها اهمیت میدهند، بهطور قابلدرکی از این خبر خوشحال هستند.
اما متأسفانه، این به هیچ وجه پایان رنج فلسطینیها نیست. «روز بعد» از این نسلکشی در غزه،از ویرانکننده بودن آن کم نخواهد کرد.
در طول ۱۵ ماه گذشته، اسرائیل منطقه محاصرهشده فلسطینی را به سرزمینی پساآخرالزمانی تبدیل کرده است؛ با بمباران، تخریب یا سوزاندن سیستماتیک هر ساختمانی که ارتش آن به چشم دیده است.
در اواسط دسامبر، ارزیابی UNOSAT از تصاویر ماهوارهای نشان داد که از آغاز حملات اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، ۱۷۰۸۱۲ سازه در غزه آسیب دیده یا تخریب شده است.
این رقم ۶۹ درصد از کل سازههای این منطقه و تقریباً ۲۴۵۱۲۳ واحد مسکونی را نشان میدهد. این شامل بیش از ۹۰ درصد از تمام ساختمانهای مدرسه و هر یک از دانشگاههای غزه است. این شامل موزه رفح، کتابخانه جواهر لعل نهرو در دانشگاه الأزهر و کتابخانه شهرداری غزه است. این شامل مسجد بزرگ غزه و کلیسای سنت پورفیریوس میشود. این شامل بیشتر بیمارستانهای غزه و تقریباً ۷۰ درصد از مراکز بهداشتی آن است.
تصاویر ماهوارهای همچنین نشان میدهند که ۷۰ درصد از زیرساختهای کشاورزی غزه در این جنگ، چه بهوسیله بمباران و چه تحت وزن خودروهای سنگین نظامی، بهطور سیستماتیک تخریب شده است. در نتیجه، تولید مواد غذایی در غزه در طول سال ۲۰۲۴ در پایینترین سطح خود بوده است. کل جمعیت این منطقه اکنون از نظر غذایی ناامن هستند و اکثریت قابلتوجهی از آنها با «سطح بحرانی بسیار بالای گرسنگی» روبرو هستند.
در آوریل ۲۰۲۴، یک ارزیابی مشترک از سوی بانک جهانی و سازمان ملل نشان داد که ۹۲ درصد از جادههای اصلی غزه یا آسیب دیدهاند یا تخریب شدهاند. حداقل ۷۵ درصد از زیرساختهای ارتباطی نیز یا آسیب دیدهاند یا از بین رفتهاند. شرکت توزیع برق غزه گزارش داده است که ۹۰ درصد از ماشینآلات و تجهیزات خود را از دست داده و خسارتی بالغ بر ۴۵۰ میلیون دلار متحمل شده است.
در ماههای پایانی حمله نظامی اسرائیل، تنها یکی از سه کارخانه آبشیرینکن فعال بود که تنها ۷ درصد از نیازهای تأمین آب غزه را پوشش میداد. و به گفته سازمان اکسفام، تمامی تصفیهخانههای فاضلاب و بیشتر ایستگاههای پمپاژ فاضلاب در غزه «به دلیل محاصره سوخت و برق توسط اسرائیل مجبور به تعطیلی شدهاند».
اما تراژدی واقعی اینجا، تخریب زیرساختها، جادهها و ساختمانها نیست. آنچه در غزه شاهد بودیم، نابودی یک جامعه کامل بود. اسرائیل تنها مناظر را تخریب نکرد. بلکه تار و پود زندگی اجتماعی، فرهنگی، فکری و اقتصادی غزه را از هم درید.
تعداد کشتهشدگان رسمی حمله نظامی اسرائیل در غزه به نزدیک ۵۰ هزار نفر رسیده است، این عدد به خودی خود ویرانکننده است. با این حال، به احتمال زیاد این رقم بسیار کمتر از واقعیت است. مقامات غزه مدتهاست که توانایی خود را برای شمارش دقیق کشتهشدگان از دست دادهاند. میدانیم که هزاران نفر احتمالاً هنوز زیر آوارها باقی ماندهاند. در ژوئن ۲۰۲۴، مطالعهای که در مجله لنست منتشر شد، تخمین زد که تعداد واقعی کشتهشدگان حمله اسرائیل به غزه ممکن است بیش از ۱۸۶ هزار نفر باشد. بیش از شش ماه بعد، تعداد کشتهشدگان اکنون بدون شک بسیار فراتر از این تخمین است.
در میان کسانی که در این کشتار جان باختند، هنرمندان و نویسندگانی مانند ولاء الفرنجی که در یک حمله هوایی در دسامبر ۲۰۲۴ کشته شد، وجود دارند. شاعرانی مانند رفعت العریر - صدای یک نسل و نمادی محترم از مقاومت و پایداری - که در آنچه به نظر میرسید یک حمله هوایی هدفمند در دسامبر ۲۰۲۳ بود، کشته شدند.
در میان کشتهشدگان، هزاران معلم مدرسه، استاد دانشگاه و دانشجو - کودکانی و جوانانی که قرار بود آینده غزه را بسازند - نیز وجود دارند.
این تعداد مرگ و میر تکاندهنده همچنین شامل بیش از ۱۳۰ روزنامهنگار مانند مصطفی ثریا و حمزه الدحدوح است که در حملات هدفمند یا بمبارانهای بیهدف در حالی که در شرایطی غیرقابل تصور دشوار تلاش میکردند کار خود را انجام دهند، کشته شدند.
اسرائیل همچنین بیش از ۱۰۰۰ پزشک و کارمند مراقبتهای بهداشتی را در این «جنگ» کشت - برخی با بمب، برخی دیگر با آتش تانک، به جرم تلاش برای کمک به بیماران و مجروحان. بسیاری از آنها نیز مانند دکتر زیاد الدالوع، در مراکز بازداشت و زندانهای اسرائیل کشته شدند.
بازسازی غزه پس از این نسلکشی، کار دشواری خواهد بود - طبق برخی برآوردها، بیش از ۵۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. اما حتی چنین سرمایهگذاری عظیمی نیز برای جایگزینی هزاران ذهن درخشان - پزشکان، مربیان، روزنامهنگاران - که از دست رفتهاند، کافی نخواهد بود. هیچ مبلغ پولی برای التیام و بازسازی این جامعه که توسط خشونت و بیرحمی غیرقابل تصور ویران شده است، کافی نخواهد بود.
دشواری بازسازی همچنین ریشه در این واقعیت دارد که بازماندگان، کسانی که خوش شانس هستند که امروز بتوانند آتشبس را جشن بگیرند، نیز آسیب دیدهاند و شکستهاند.
آنها بارها و بارها آواره شدهاند. خانواده، دوستان و همکاران خود را از دست دادهاند. خانهها، جامعه خود را از دست دادهاند. آنها همان افرادی نیستند که ۱۵ ماه پیش بودند و بهبودی آسان نخواهد بود.
سالها، اگر نه دههها، سرمایهگذاری سیاسی جهانی پایدار در توسعه انسانی لازم است تا غزه فرصتی برای بهبودی از این وضعیت داشته باشد.
اما حتی در آن صورت، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مقامات اسرائیلی به طور داوطلبانه اجازه دهند این بهبودی رخ دهد. دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم اسرائیل به این آتشبس احترام خواهد گذاشت، بمبارانها و یورشهای خودسرانه را برای همیشه متوقف خواهد کرد و اجازه میدهد غزه در «روز بعد» بازسازی و بهبود یابد.
بنابراین بله، در حال حاضر به نظر میرسد جنگ به پایان رسیده است. اما آینده غزه تاریک به نظر میرسد. این به معنای آن نیست که فشار بینالمللی هماهنگ بر اسرائیل برای اجازه بازسازی غزه مؤثر نخواهد بود. اما در حال حاضر، احتمال این امر ضعیف به نظر میرسد، زیرا قدرتمندترین متحد آن، ایالات متحده، به نظر نمیرسد که تمایل زیادی به تغییر وضعیت موجود داشته باشد. بهطور غمانگیزی، هر نشانهای نشان میدهد که «روز بعد» در غزه به همان اندازه دردناک، ویرانکننده و ظالمانه خواهد بود، مانند هر «روز قبل».