در سالهای آغازین پس از پیروزی انقلاب و دورانی که سینما زیر ذرهبین بود، فیلمسازانی همچون زندهیاد یدالله صمدی با ساخت فیلمهای کمدی حال و هوای تازهای به سینما بخشیدند و زندهیاد داریوش مهرجویی نیز با ساخت «اجارهنشینها» به این سبک فیلمها هویت تازهای بخشید. در سالهای بعد کمدیها دست به ساختارشکنی در الگوهای رایج زدند که این اتفاق با فیلمهایی همچون «مارمولک»، «لیلی با من است»، «مومیایی»، «مرد عوضی»، «اخراجیها» و... رقم خورد. فیلمهایی که تا اوایل دهه 90 ساخته شدند کم و بیش از یک شاکله استانداردی در فیلمنامه، دُز مشخصی از شوخی در دیالوگها و طنز موقعیت برخوردار بودند؛ البته در همان دوران هم فیلمهای تجاری شکست خورده کم نبودند اما پایانبخش این دوران معدود آثار درخشانی همچون «ورود آقایان ممنوع» بود که بر پایه فیلمنامهای مستحکم و نگاهی طناز و خلاقانه ساخته شدند. از میانههای دهه 90 فضا برای عبور از برخی خط قرمزها بازتر شد و جریان سینمای کمدی به سمت لودگی قدم برداشت و رفتهرفته سیر کمدیسازی به ویژه در سالهای اخیر به سمت «تصاحب گیشه به هر قیمتی» حرکت کرد و اغلب این تولیدات دست به دامان فضای نوستالژیک دهه 60 یا دوران پیش از انقلاب شدند؛ انبوهی کمدی با داستانهای ضعیف که رنگ و لعابش را از رقص و آواز میگیرد و به ندرت در خلق موقعیتهای طنز و سرگرمکننده موفق است. اگرچه فیلمهای کمدی در سینمای ما دوران طلایی به خود ندیده و همیشه دوران اوج و فرود داشته اما چرا هر چه جلوتر آمدیم از میزان خلاقیت، طنازی و هوشمندی که از این گونه آثار در دهههای پیش میدیدیم کاسته شد و پرسش اصلی اینجاست سیر نزولی فیلمهای کمدی و تقلیل آنها به آثاری سطحی چطور رخ داد؟
سینمای کمدی باید همیشه نقد شود
محمدتقی فهیم، منتقد سینما چندی پیش در نشستی که با موضوع بررسی سینمای کمدی برگزار شد، گفته بود: سینمای کمدی باید به صورت دائمی مورد نقد قرار بگیرد زیرا دارای مرز لغزش شدیدی است. این منتقد پیشکسوت سینما با بیان اینکه خنداندن در سینما اصلاً کار سادهای نیست تأکید میکند: همین مسئله کار در سینمای کمدی را دشوار میکند و از عهده هر کسی برنمیآید. او این طور ادامه میدهد: خندیدن یک بازی پیچیده ذهنی بوده و احتیاج به مطالعه روانشناسی و جامعهشناسی دارد. آیا سینمای کمدی در ایران واجد چنین ویژگیهایی است؟ به قاطعیت میتوانم بگویم این گونه نیست. کمدیهای امروز متکی به تحقیر مردم و فرهنگ ملی هستند و مردم در آن به خود میخندند. فیلم کمدی باید دارای این قدرت باشد که مردم را با هم بخنداند.
اطمینان از بازگشت سرمایه
این منتقد خاطرنشان میکند: در هیچ دورانی از تاریخ سینما با تحقیر مردم و شوخی با فرهنگ طبقاتی از مخاطب خنده نمیگرفتند، متأسفانه در سینمای ایران بسیاری از فیلمهای کمدی تنها به دنبال خالی کردن جیب مخاطبان هستند.فهیم با بیان اینکه سینمای کمدی قادر به بازگشت سرمایه است، تصریح میکند: همین مسئله موجب به وجود آمدن این شائبه میشود که بهتر است همه بازیگران را وارد این ژانر کنند تا سوددهی مالی حاصل شود، حتی بازیگرانی که مرتبط با سینمای کمدی نیستند. سینمای کمدی ایران در بهترین شرایط قادر به جذب 5میلیون مخاطب است، در صورتی که در یک کشور 80 میلیون نفری آمار ویژهای محسوب نمیشود.
تخصص و تبحر در ساخت کمدی
جبار آذین، منتقد سینما با بیان اینکه کمدی یکی از ژانرهای پرطرفدار سینماست و نه تنها همیشه همراهی مردم را با خودش داشته بلکه سالیان سال سبب رونق گیشهها در سینمای ایران و جهان بوده، به خبرنگار ما میگوید: طبیعتاً مردم در هر زمانی به فیلم نشاطآفرین و مفرح نیاز دارند و فیلمهای کمدی هم تاریخ مصرف ندارند و همیشه با استقبال مخاطب روبهرو میشوند. به همین دلیل است که بخش قابل توجهی از تولیدات سینمای ایران و جهان را آثار کمدی تشکیل میدهند و چه در سالهای دور و چه در دوران پس از انقلاب فیلمهای کمدی و سازندگان آنها همیشه در صدر توجه مخاطب و سینما قرار داشتهاند.
وی میافزاید: اما نکته مهم آنجاست که ساخت آثار کمدی مانند دیگر ژانرهای سینما دارای ویژگیهایی است که لازمه آن داشتن تخصص و تبحر فیلمساز است.
این طور نیست هر سینماگری که تجربه ساخت در ژانرهای مختلف را داشت، میتواند فیلم کمدی خوب و موفق هم بسازد. در واقع عامل اصلی توفیق یک اثر کمدی، ساختار استاندارد و لحاظ کردن سلیقه مخاطب در آن است. از سویی دیگر نیاز پردامنه مردم به فیلمهای کمدی سبب شده در مقاطعی از تاریخ سینمای پس از انقلاب، سینماگران ما اقدام به تولید فیلمهای کمدی کنند اما از آنجایی که سینمای ایران بیش از آنکه ملی باشد دولتی است، طبیعتاً این سینما تحت تأثیر سیاستهای سلیقهای در هر دوره از فعالیت مدیران است.
فیلمسازان خانهنشین
به گفته این منتقد سینما، نگاهی به دهههای گذشته نشان میدهد آثار قابل تأمل و موفق کمدی در سینما ساخته میشد اما به مرور و با توجه به سلیقه مدیران سینما و گرایش فیلمسازان به سمت خواست و ذائقه مدیران با هدف کسب سرمایه دولتی، این نوع فیلمها کمرنگ شد و امروز به جایی رسیدهایم که با شیوه مدیریت فرهنگی چند سال اخیر و به بهانه رونق سینما، دروازههای تولید و اکران را به روی فیلمهای شبهکمدی باز کردهاند، همان فیلمهایی که ممکن است اثراتی از شادی هم در آنها پیدا کنیم اما بسیاری از آنها به لحاظ ساختار هنری ضعیف هستند و مؤلفههای ساختار کمدی را در خود ندارند و به دلیل شوخیهای سخیف کلامی و تصویری، مناسبات خانوادگی و اجتماعی را هم خدشهدار کرده و آن را زیر سؤال بردهاند. در حالی که به دلیل شرایط جامعه، امروز بیش از هر زمان دیگری به کمدیهای خوب نیاز داریم اما بسیاری از کسانی که تجربه ساخت آثار درخشان و ماندگار را داشتند دیگر در قید حیات نیستند مانند زندهیاد داریوش مهرجویی که فیلمهای ماندگاری همچون «اجاره نشینها» و «مهمان مامان» را ساخت و یا زندهیاد یدالله صمدی که فیلمهایی مانند «مردی كه زياد میدانست»، «اتوبوس» و «آپارتمان شماره 13» را به یادگار گذاشت، اما باز هم فیلمسازانی داریم که در گذشته آثار کمدی خوبی میساختند اما به دلیل نوع نگاه برخی مسئولان، امروز بیکار هستند و اگر مورد حمایت قرار بگیرند باز هم میتوانیم فیلمهای کمدی موفقی داشته باشیم نه اینکه برخی با سوءاستفاده از نیاز مخاطب به فیلم کمدی چیزهایی را سر هم کنند که نه مضمونی همسو با فرهنگ جامعه دارد و نه حرف جدیدی برای مخاطب.
فرهنگسوزی به جای فرهنگسازی
آذین با تأکید بر اینکه سرگرمسازی در سینما یک اصل است اما به این معنا نیست که به هر قیمتی سر مخاطب گرم شود و جیبش خالی! تصریح میکند: واقعیت این است روند تولید فیلم کمدی پس از انقلاب مانند کلیت روند حاکم بر سینما مطلوب و مورد پسند نبوده است. یعنی اگر در دهههای گذشته فیلمهایی داشتیم که در جشنوارههای مختلف میدرخشیدند اما اکنون از این خبرها نیست و فقط هدف این است فیلمی ساخته شود و در گیشه چندین میلیارد تومان درآمد کسب کند؛ نتیجهاش هم این میشود که این سینما به جای اینکه به فرهنگسازی کمک کند سبب فرهنگسوزی میشود و به مناسبات اجتماعی و خانوادگی آسیب میزند و در نهایت ارتباط مخاطب با سینما را قطع میکند.
وی در واکنش به اینکه چه میزان از تولیدات کمدی این سالها کیفیت قابل قبولی دارند، میگوید: از منظر تخصصی شاید یک درصد از این فیلمها هم حاوی مؤلفههای ژانر کمدی نباشند. نکته دقیقاً همین جاست که یک فیلم کمدی باید واجد ویژگیهای این ژانر در ساختار فیلمنامه، بازیگران، کارگردان و... باشد، در حالی که میبینیم کارگردانی که در عمرش حتی یک فیلم کمدی نساخته فقط به صرف اینکه بازار گیشه آن را گرم میبیند وارد این گود میشود و کمدی میسازد یا بازیگرانی که به صرف داشتن چند نقش طناز در تلویزیون، عیناً همانها را کپی کردند و به سینما آوردند. در حالی که در دهههای گذشته سینمای ایران با تمام ضعفها و مشکلاتش بازیگران مطرحی داشت که به عنوان کمدین شناخته میشدند و زمینه کاری مشخصی داشتند.
از کاسبی در گیشه تا تقلید از فیلمهای پیش از انقلاب
وی با انتقاد از به کارگیری فرمول تکراری دهه 60 و پیش از انقلاب که دستمایه ساخت بسیاری از آثار کمدی میشود، میگوید: اینها مصداق همان سوءاستفاده از برخی ابزار برای کاسبی در گیشه بوده و عامل اصلی تولید چنین آثاری هم سلیقه مدیران است! نیاز مخاطب به کمدی نباید موجب سوءاستفاده بعضی از سینماگران شود که به جای ساختن فیلمهای بامحتوا و استاندارد آثار بازاری و ضعیف بسازند. ما کمدیهای قابل قبولی هم داریم که به جامعه هجمهای وارد نکرده و صرف سرگرمی و خنده از فیلمهای قبل از انقلاب سوءاستفاده نمیکنند.
در حالی که ما در بسیاری از شبهکمدیهای امروزی صحنههایی میبینیم که عیناً براساس فیلمهای کمدی پیش از انقلاب بازسازی شدند و همان رقص و آوازها در این فیلمها تکرار میشود. به نظرم اینها قصدشان کاسبی است، اما اگر قرار است فیلم کمدی ساخته شود نیاز امروز مخاطب و نسلهای مختلف باید در این آثار قرار بگیرد نه اینکه سراغ موارد تاریخ مصرف گذشته برویم که کارکردی برای امروز ندارند و این همان سوءاستفاده از نیاز مخاطب برای فیلم کمدی بوده است.
خبرنگار: صبا کریمی