به گزارش خبرورزشی، مهدی تارتار در گفتگو با مهدی یکتا گفت: نه از پرسپولیس پیشنهاد دارم و نه به آن فکر می کنم!/ ازعلی پروین مدیریت و تیم جمع کردن را یاد گرفتم/ با شال و کلاه استتار کردم تا بازی پسرم را در پرسپولیس ببینم!/ نمی خواهم "سجاد" مثل پسران ناموفق فوتبالیست های معروف در رفاه کامل باشد/ او با مترو رفت و آمد می کند و تا پارسال گوشی ۱۱۰۰ نوکیا داشت!/ فوتبال دفاعی؟ گواردیولا هم نمی تواند با ساوتهمپتون یا ایپسویچ، فوتبال مالکانه بازی کند/ همه از ۱۰ گل خورده تیم هوادار در ۲ بازی حرف می زنند/ چرا کسی از شجاعت امید روانخواه نمی گوید؟/ تراکتور، بهترین فوتبال را بازی کرد، پرسپولیس فراز و نشیب داشت/ برخی مربیان، قبل و بعد تمرین دنبال لابی و کانال زدن هستند/ سر مربیان سالم در این فوتبال بی کلاه می ماند!/ می خواستم شبیه فیروز کریمی نباشم و از آن طرف بام افتادم!
گفتگو با مهدی تارتار
وقتی با " مهدی تارتار" تماس گرفتم احساس کردم خیلی تمایلی به مصاحبه ندارد و دوستانه قصد دارد که از زیر بار آن شانه خالی کند.
در دل کمی به این دوست قدیمی حق دادم؛ از یک طرف باشگاه پرسپولیس دنبال سرمربی خارجی است، خیلی دوست ندارد به عنوان سرمربی گل گهر، در این مورد حرف بزند ولو آن که بازیکن همین پرسپولیس در گذشته بوده باشد.
از طرف دیگر این روزها و پس از ۲ گلی که پسرش "سجاد" در بازی با سایپا به ثمر رساند، حسابی این جوان مطرح شده و سرزبان ها افتاده است.
شاید مهدی تارتار تصور می کرد مصاحبه و حرف زدن در این رابطه ممکن است، یک مقدار روی کار و عملکرد فرزندش تأثیر می گذارد یا اینکه ممکن است او را وارد حاشیه کند.
با این وجود وقتی صحبت ما گل انداخت، درباره هر دو مورد بحث هایی مطرح شد که خواندن آن خالی از لطف نیست؛
فصل گذشته در ملوان، فوتبالی زیبا، تهاجمی و تماشاگرپسند ارائه دادید و درنهایت با زدن ۳۱ گل و خوردن ۲۶ گل و کسب ۴۱ امتیاز به رتبه ششم جدول پایانی لیگ بیست و سوم دست پیدا کردید. چه طور در ملوان توانستید آن فوتبال را ارائه دهید؟
دلیل اصلی اش جوی بود که در شهر انزلی و ملوان وجود داشت. سرمربی تیمی شده بودم که طرفداران زیادی داشت و نفراتی هم داشتیم و توانستیم به لطف خدا آن فوتبال را ارائه دهیم اما متأسفانه نیم فصل دوم مشکلات مالی خیلی به تیم لطمه زد. آقای آرش فهمیده تنها بود و مشکلات مالی جلوی پیشروی ملوان را گرفت.
یکی از انتقادات به مهدی تارتار در لیگ برتر، ارائه فوتبال تدافعی بوده است. چرا شما همیشه مثل فصل گذشته، تهاجمی بازی نمی کنید؟
لطفا با دقت به این حرف من توجه کنید که مثلا پپ گواردیولا که همیشه فوتبال مالکانه ارائه می دهد اگر سرمربی ساوتهمپتون یا ایپسویچ شود باز هم همین فوتبال منچسترسیتی را بازی می کند؟ ( منتظر جواب ما نمانده و ادامه می دهد) اگر این کار را کند، خودکشی کرده است. من کارمربیگری امیدرضا روانخواه را دنبال کرده و می دانم به دنبال ارائه فوتبال تهاجمی است. او دوست دارد تیمش از عقب و دروازه بان و مدافعان بازیسازی کند اما در تیم هوادار آن ابزار را در اختیار ندارد، بنابراین در دو بازی با سپاهان و پرسپولیس ۱۰ گل می خورد. آیا کسی از شجاعت یا بازی زیبا در تیم روانخواه حرفی می زند؟ من خیلی امید را دوست دارم و به همین خاطر مثال زدم که برای ارائه فوتبال زیبا باید ابزار داشت. من در همه این سال ها معمولا تیم های میانه یا پایین جدول را در اختیار گرفتم اما همیشه بهترین نتایج آن تیم و شهر را در پایان فصل رقم زدم. با پارس جنوبی جم تیم پنجم لیگ برتر شدیم که الان این تیم در دسته دوم است. با نفت مسجد سلیمان بهترین رتبه تاریخ این شهر را کسب کرده و هشتم شدیم. با ملوان انزلی رده ششم را به دست آوردیم و با پیکان هفتم شدیم که الان این تیم هم در دسته پایین تر حضور دارد.
این نتایج به دلیل فوتبال تدافعی بوده است؟
نه! فوتبال نتیجه گرا را مد نظر قرار دادم.
تابستان امسال تیم گل گهر را تحویل گرفتید که رتبه ۹ جدول پایانی، فصل گذشته بود و حالا در پایان نیم فصل اول در رده پنجم ایستادید؟
فقط این مورد نبوده است. شما بپرسید در ۱۰ هفته پایانی فصل گذشته گل گهر چه نتایجی گرفت؟ این تیم ۷ شکست و ۳ تساوی کسب کرده بود و ما ابتدای کار، تلاش کردیم ذهنیت بچه ها را تغییر دهیم. ابتدا سعی کردیم ساختار دفاعی را درست کنیم و بعد به فوتبال تهاجمی تر برسیم. در ۴ بازی آخر نیم فصل اول ما ۸ امتیاز گرفتیم درحالی که ۲ بازی با استقلال و سپاهان داشتیم. اگرVAR بود، گلی که سپاهانی ها با دست به ثمر رساندند، مردود شده و به جای نتیجه یک بریک، ما برنده آن مسابقه می شدیم.
بی تعارف خیلی ها می گویند گل گهر سیرجان تیم متمولی است. آیا این تیم بودجه مناسبی به اندازه ۴ تیم مدعی قهرمانی در فوتبال ایران ( استقلال، پرسپولیس، سپاهان و تراکتور) در اختیار دارد؟
نه! من حتی فراتر از آن می گویم حتی دو، سه تیم دیگر در لیگ برتر غیر از این تیم ها که اسم بردید بودجه ای بیشتر از ما در اختیار دارند.
مثلا کدام تیم ها؟!
لطفا از من نخواهید اسم ببرم!
زمانی که گل گهر سیرجان به شما پیشنهاد داد، انتظار مدیران باشگاه از شما چه بود؟ کسب سهمیه آسیا یا قهرمانی و جام؟
هدف گذاری ارتقاء همان رتبه نهم بود. البته گل گهر در نیم فصل اول فصل گذشته به رتبه هفتم رسیده بود و خدا را شکر امسال ما به رده پنجم رسیدیم.
آقا مهدی، قبول دارید که ارائه فوتبال زیبا سخت تر از فوتبال تدافعی است؟
صددرصد همین طور است. ساختارحمله زمان بر و پیچیده تر است. نیاز به زمان، ابزار و تمرینات متنوعی دارد که واقعا کار سختی است. با این وجود مهم ترین عامل برای ارائه فوتبال زیبا و تهاجمی داشتن بازیکن و ستاره است.
شما با کادرتمام ایرانی کار می کنید؟
بله ولی یک بدنساز یونانی به اسم " یاگو" هم داریم که به شدت از کارش راضی هستم.
آیا به آوردن دستیار خارجی دیگر هم فکر کرده اید که به مهدی تارتار کمک کند، فوتبال تهاجمی تر شبیه آنچه در ملوان ارائه می داد را در گل گهرانجام دهد؟
خودم دنبال این هستم که یک کمک مربی خارجی به روز به گل گهر بیاورم هرچند در حال حاضر دسترسی به تمرینات روز و اطلاعات بسیار راحت تر از گذشته شده است. با این حال از حضور کمک مربی خارجی کاربلد در تیم خودم استقبال می کنم چون باید بپذیریم فوتبال اروپا از ما جلوتر است.
هدف شما در گل گهر، برای نیم فصل دوم چیست؟ کجای جدول را مدنظر قرار داده اید؟
اینکه با تلاش بیشتر بتوانیم حداقل همین جایگاه پنجم را حفظ کنیم. فراموش نباید کرد که در نیم فصل دوم واقعا کار سخت تر می شود چون همه تیم ها با جنگندگی بیشتری نسبت به نیم فصل اول بازی می کنند.
در نقل و انتقالات زمستانی، فعالیتی داشته اید؟
خیلی نمی خواهیم تیم را تغییر بدهیم!
شما با خوردن ۶ گل در نیم فصل اول، بهترین خط دفاع لیگ برتر بودید اما فقط ۹ گل زدید که در ۱۵ بازی کم به نظر می رسد. قبول دارید؟
درست است و ما باید در خط حمله یا بخش تهاجمی آن جلو باید تقویت شویم. ۲ یا ۳ بازیکن هم خواهیم گرفت.
از بازیکنان خارجی گل گهرسیرجان رضایت دارید؟
خارجی های تیم ما خوب هستند اما راستش را بخواهید سامبو بولی مهاجم سنگالی انتظارات را برآورده نکرد و باید با او خداحافظی کنیم.
نیم فصل اول لیگ بیست و چهارم به پایان رسید و می خواهیم از شما بپرسیم که بهترین فوتبال را کدام تیم ارائه داد؟
اول تراکتور تبریز و بعد هم سپاهان اصفهان بود که فوتبال زیبایی ارائه دادند. البته پرسپولیس هم خوب بود اما فراز و نشیب زیادی داشت.
هر سه تیمی هم که اشاره کردید، سرمربی خارجی بالای سر خود دیدند؟
( بعد از کمی مکث) به هرحال مشخص است که تیم های بزرگ و مدعی را به مربیان ایرانی نمی دهند. اگر مهدی تارتار پاسپورت خارجی داشت ... ( سکوت می کند)
چرا سکوت کردید؟
مهم نیست و نمی خواستم وارد این فاز شوم.
عملکرد خوان کارلوس گاریدو را در پرسپولیس چه طور دیدید؟
باتوجه به اینکه این مربی اسپانیایی اخراج شده است شاید جالب نباشد که بخواهم در موردش صحبت کنم اما تغییراتی که در تیمش می داد خیلی زیاد بود.
بسیاری از پیشکسوتان پرسپولیس هم از بابت تغییرات زیاد گاریدو و نشناختن ترکیب اصلی، گلایه هایی داشتند؟
ژوزه مورایس هم چنین سیاست کاری داشت و خیلی ترکیب تیمش را تغییر می داد. شاید این تغییرات برای راضی نگه داشتن همه بازیکنان باشد که در فوتبال شما نمی توانید همه را راضی نگه دارید. شاید هم سیستم چرخشی برای ایجاد رقابت باشد که این اتفاق هم نمی افتد و استرس به بازیکنان می دهد. شاید بتوان در خط حمله تغییرانجام داد اما معمولا به ترکیب دروازه بان، خط دفاع یا هافبک دفاعی دست نمی زنند.
علی پروین چندی پیش و پس از اخراج گاریدو، اسم شما و چند مربی دیگر را آورد و عنوان کرد که می توانید سرمربی پرسپولیس شوید؟
( می خندد!)
چرا خندیدید؟
علی آقا پروین استاد و بزرگ من است که همیشه هم از مربیان ایرانی حمایت می کند اما باز تکرار می کنم برای تیم هایی که برای قهرمانی در لیگ حضور دارند، سرمربی ایرانی انتخاب نمی کنند و ملاک فقط پاسپورت خارجی است.
مگر در سال های گذشته به یحیی گل محمدی، فرهاد مجیدی و جواد نکونام اعتماد نشد؟
مگر یحیی کم جام گرفت؟ فرهاد مگر قهرمان نشد؟ جواد هم تا آستانه قهرمانی رفت یا اینکه درگذشته امیرخان قلعه نویی کلی جام گرفت و پرافتخارترین سرمربی تاریخ لیگ برتر ایران شد.
متوجه منظور شما شدم اما یک چرخه معکوس هم وجود دارد. به طور مثال ژابی آلونسو به آلمان رفت و پس از قهرمانی با بایرلورکوزن توجه رئال مادرید را به خود جلب کرد تا به قول رسانه های اسپانیایی، سایه بلند بالای سر کارلو آنجلوتی شود؟ یحیی گل محمدی و جواد نکونام هم با قهرمانی در جام حذفی همراه ذوب آهن و فولاد به پرسپولیس و استقلال رسیدند؟
شما باید به داشته های یک سرمربی هم توجه کنید. من در ۳۷ سالگی به عنوان سرمربی راه آهن تا فینال جام حذفی پیش رفتم و با نفت مسجد سلیمان به نیمه نهایی رسیدم. مگر همه باید قهرمان جام حذفی شوند؟ گواردیولا از کجا آمد؟
تیم دوم بارسا!
بله، ژاوی از کجا سرمربی بارسا شد؟ آرتتا چگونه روی نیمکت آرسنال نشست؟ مثال های بیشتری هم وجود دارد که حالا من حضور ذهن ندارم. در کشور ما اما باید یک مربی ایرانی خودش را بکشد یا قهرمان جام حذفی شود تا تیم های مدعی سراعش بیایند.
بعد از اخراج گاریدو، هیچ صحبتی با شما برای سرمربیگری پرسپولیس نشد؟
هیچ صحبتی با من نشد و اصلا هم به این موضوع فکر نمی کنم. در حال حاضر سرمربی گل گهر هستم و از شغل خودم بسیار راضی ام چراکه تیمی خوب با مدیریتی عالی را در کنار خودم می بینم.
کریم باقری هم دو بازی سرمربی پرسپولیس بود اما با وجود اصرار فراوان، حاضر به پذیرش مسئولیت سرمربیگری این تیم برای ادامه فصل نشد. نظر شما در این رابطه چیست؟
کریم باقری یک فوتبالیست بزرگ و انسانی فوق العاده است. باید به نظرش احترام بگذاریم چون این محبوبیت را به راحتی به دست نیاورده که به آسانی از دست بدهد. کریم باقری می تواند ۱۰ سال دیگر هم به عنوان کمک مربی به پرسپولیس کمک کند و او را تحت فشار نگذارید. او به عنوان کمک مربی هم یک قوت قلب در تیمش است.
اصلا به سرمربیگری پرسپولیس فکر نمی کنید؟
در این مقطع نه! من یک مربی حرفه ای هستم که شغل دیگری هم ندارم. شاید خیلی ها در کنار فوتبال، بیزینس دیگری داشته باشند اما شغل اول و آخر من فوتبال است و باید حرفه ای فکر و رفتار کنم. در حال حاضر مهم ترین دغدغه من موفقیت گل گهر در نیم فصل دوم است.
بی تعارف به نظر شما در فوتبال ایران، چقدر روابط در انتخاب مربیان تأثیرگذار است؟
خیلی! یکسری از مربیان بیشتر از آن که در محل تمرین و زمین چمن زحمت بکشند همیشه درحال لابی و رایزنی هستند. مربیانی که قبل و بعد تمرین، دنبال کانال زدن و ارتباط گرفتن با این و آن هستند تا تیم بگیرند یا به تیم های بهتر و پولدارتر بروند. این وسط سر مربیان سالم در فوتبال کشورمان بی کلاه می ماند. مربیانی که به حواشی توجه نداشته و دنبال جنجال و جلب توجه نیستند.
شاید کم حاشیه بودن یا پشت سرگذاشتن نشست های خبری آرام و بدون تیتر جنجالی و همین طور عدم مصاحبه علیه بزرگان فوتبال، باعث می شود یک مربی از بقیه عقب بیفتد؟
من دنبال حاشیه نیستم و در زندگی ام دنبال این مسائل نبودم. یک نکته دیگر هم حسادت و زیرآب زنی علیه مربیان و همکاران است که در قاموس من نیست.
منظور من به صورت مشخص چیز دیگری بود. اینکه شاید می توانید نشست های خبری خود را کمی جذاب تر کنید یا حرف هایی بزنید که توجه مخاطب را بیشتر جلب کند؟
شخصیت خودم را که نمی توانم تغییر دهم. صادقانه حرف می زنم و سعی می کنم در نشست های خبری هم واقعیت را بگویم. برخی اوقات می بینم یک مربی مثلا باید با اختلاف ۳ یا ۴ گل می باخته اما جوری مصاحبه می کند که انگار حق تیمش را خورده اند. وقتی فیلم بازی تیم آن مربی را می بینید متوجه می شوید شانس آورده که مثلا با اختلاف یک گل شکست خورده است. این عدم صداقت و عوامفریبی به کلیت فوتبال ایران آسیب زده و می زند. شاید صحبت های فنی یا بدون حاشیه من و امثال من خریداری نداشته باشد ولی نمی توانم جوری حرف بزنم که خوشآیند مخاطبان باشد!
شما بیشتر دوران بازی خود را زیر نظر فیروز کریمی کار کردید. درست است؟
بله، از جوانان تا ۳۵ سالگی در راه آهن و حدود شاید ۱۱ سال به عنوان بازیکن در خدمت آقا فیروز بودم و فقط ۳ سالی که در پرسپولیس بازی کردم، سرمربی من آقای پروین بودند.
فیروز کریمی به گواه شاگردان و دستیارانش، یکی از فنی ترین مربیان تاریخ فوتبال ایران است که شاید بُعد فنی و توانایی هایش در این زمینه، زیر سایه شوخی ها یا طنزاو در مصاحبه ها قرار گرفت. شاید به همین دلیل هم شما به عنوان داماد فیروز کریمی سعی کردید شبیه او نباشید و از آن طرف بام افتادید. درست است؟
حق با شماست! آقا فیروز از نظر من فنی ترین و به روزترین مربی زمان خودش و حتی از زمان خودش هم جلوتر بود اما این توانمندی فنی زیر سایه شوخی و طنز رفت. به همین دلیل من سعی کردم جدی باشم و شبیه آقا فیروز نباشم.
اصولا هم آدم شوخ طبعی نیستید. درست است؟
بله، خدابیامرز پدرم خیلی تأکید داشت که مراقب حرف زدن و رفتار خود باشیم. همیشه می گفت اول حرف را مزه مزه کن و بعد به زبان بیاور. نصیحت پدرم همیشه آویزه گوشم بوده و سعی کردم به آن عمل کنم.
به هرحال نه مثل فیروز کریمی و نه شما که خیلی جدی مصاحبه می کنید. فکر نمی کنید می توان یک حد وسطی را لحاظ کرد؟
رضایت خدا از جلب رضایت خلق خدا مهم تر است. من همیشه و در هر کاری خدا را مدنظر دارم و به همین خاطر هم شاید کارم به تارمویی رسیده اما پاره نشده است.
اگر اشتباه نکنم، در همه این سال ها شما همیشه تیم داشتید و هیچ وقت بیکار نبودید؟
خدا را شکر می کنم که در این ۱۵ یا ۱۶ سال همیشه به عنوان مربی تیم داشتم و مشغول کار بوده ام. این هم از عنایت آن بالایی است که شامل حل من شده است.
از فیروز کریمی به عنوان سرمربی خود چه چیزی آموخته اید؟
آقا فیروز در بخش فنی ریزبین بود و توجه زیادی به جزئیات داشت که حالا می بینیم در فوتبال امروز و مدرن دنیا، مربیان بزرگ می گویند جزئیات بسیار مهم است. خود من همیشه سعی کردم در این زمینه از آقا فیروز الگو بگیرم. نکته دیگر اما آقا فیروز همیشه تأکید می کرد احترام بزرگ تر را در تیم و خارج از تیم نگه داریم. یک جمله معروف داشت و آن هم این بود که باید دست پدر و پای مادر را بوسید.
در حال حاضر از فیروز کریمی مشورت می گیرید؟
آقا فیروز خیلی درگیر لیگ نیست و بیشتر روی آکادمی خودش کار می کند. بحث هایی می کنیم اما خیلی درباره تیم و لیگ و... صحبت نمی کنیم.
از علی پروین در سال هایی که شاگردش بودید چه نکته مهمی را آموختید؟
مدیریت، مدیریت و مدیریت! علی آقا به معنای واقعی کلمه مدیر بود و می دانست چگونه باید یک تیم را جمع کند. امیرقلعه نویی هم چنین ویژگی داشته و دارد و این خیلی مهم است که یک سرمربی مدیریت خوبی هم داشته باشد.
این روزها همه جا صحبت از پسر شما سجاد تارتار است که به تازگی در ترکیب تیم امیدهای پرسپولیس ۲ گل به تیم ساپیا زده است. در صحبتی که داشت گفته بود " پدرم بازی مرا مقابل سایپا ندیده است!" تمرینات گل گهر که تعطیل است. نمی توانستید یک سر به ورزشگاه محل این بازی بروید؟
سجاد از رده نونهالان شروع به کار کرد اما من فقط همین دو، سه هفته پیش که امیدهای پرسپولیس ۳ بریک برنده شد با استتار و یک شکل خاصی، فقط یک نیمه از بازی اش را دیدم!
جدا؟! چرا با استتار؟
کلاه و شال گردن برداشتم و جوری آن را روی سرم کشیدم که فقط چشم هایم معلوم بود. نمی خواستم او را در بازی مقابل همسن و سال هایش ببینم و دوست نداشتم جلب توجه کنم.
سجاد تارتار را نه به عنوان پدر، بلکه یک مربی فوتبال چه طور دیدید؟
هافبک زحمتکشی است که خیلی خوب پیشرفت کرده است و نباید درجا بزند و باید همین طور تمریناتش را جدی بگیرد تا موفق شود.
پُست بازی اش مثل شما هافبک دفاعی است؟
هافبک طراح یا پلی میکر است. پیشکسوتان و دوستانی که بازی اش را دیده اند می گویند شبیه خودم است اما گلزن تر!
حتما می دانید مثل فوتبالی وجود دارد که می گوید " پسر فوتبالیست های معروف و شناخته شده، هرگز فوتبالیست خوبی نمی شوند." این حرف را چقدر قبول دارید؟ پسر پله، بکن بائر، یوهان کرویف، علی پروین، امیرقلعه نویی و ... را می توان مثال زد. به راستی چرا؟
دلیل اصلی این است که پسر فوتبالیست های مورد اشاره شما، سختی هایی که پدرشان کشیده را نکشیده اند. آنها در رفاه کامل به سر می برند و همین موضوع مشکل اصلی است.
آیا سجاد پسر شما هم در رفاه بوده است؟
راستش را بخواهید سعی کردم که رفاه کامل نداشته باشد. الان سجاد با مترو از کرج به تهران می آید که سر تمرین امیدهای پرسپولیس حاضر شود.
اما می توانید برای او ماشین بخرید؟
می توانم اما نمی خرم تا سختی بکشد و قدر موقعیت های بهتر در آینده را بداند. او باید خودساخته بار بیاید تا در فوتبال و زندگی اش موفق باشد. تا همین پارسال گوشی ۱۱۰۰ نوکیا دستش بود!
پول توجیبی سجاد در ماه چقدر است؟
با توجه به اینکه کرایه ماشین می دهد و باید غذا هم بیرون بخورد شاید چیزی حدود ۳ یا ۴ میلیون تومان ماهیانه به کارتش واریز می کنم. این پول هم بیشتر صرف کرایه راه او از تهران به کرج و بالعکس یا خورد و خوراکش شود.
کتانی استوک گران قیمت یا وسایل تمرین و لباس برند و...چی؟
نه، اصلا! این بچه سخت کوش است، بارها دماغ و پایش شکسته اما خودش به این راه ادامه داده است.
مثل اینکه حسابی از سجاد راضی هستید؟
چراکه نه؟ هم ورزش می کند و هم دانشجوست و انشالله در جامعه هم یک فرد مفید باشد.
گفته است ترجیح می دهد به جای تیم پدرش در پرسپولیس بازی کند؟
درحال حاضر او بازیکن تیم امید پرسپولیس است و باید هم به تیم خودش تعصب داشته باشد. سجاد باید به پرسپولیس فکر کند و تمرکزش را روی این تیم بگذارد. خدا را شکر مربی خوب و اخلاق مداری مثل عباس آقایی بالای سرش است که خودش یک هافبک پلی میکر عالی در زمان بازی بود.
سقف پیشرفت سجاد کجاست؟
الان زود است در این رابطه حرف بزنیم. او باید آمادگی خیلی چیزها را داشته باشد و شاید یک جایی به خاطر اینکه پدرش مربی است سخت گیری های بیشتر یا مشکلاتی را تجربه کند ولی به خودش هم گفته ام خیلی مراقب باشد. اخلاق و احترام به بزرگ تر را سرلوحه کارش قرار دهد و چند برابر تلاش کند.
در پایان حرف خاصی ندارید؟
از شما متشکرم و امیدوارم فوتبال ایران روز به روز پیشرفت کند و همه جوانان مملکتم در هر عرصه ای که فعالیت می کنند موفق باشند.