گروه ورزشی جهان نیوز، مصطفی مطیعی: سالهاست که ساخت یک ورزشگاه مدرن فوتبال در تهران مطالبه اهالی ورزش بوده و این روزها هم بحثهای زیادی درباره ساخت این ورزشگاه مطرح میشود. معمولاً هم در این موضوع ایران با سایر کشورها مقایسه میشود.
ساخت ورزشگاه فوتبال وظیفه دولتها است؟
هر زمان صحبت از ساخت ورزشگاه میشود، پای کشورهایی مثل قطر به میان میآید که با صرف هزینههای هنگفت ورزشگاه میسازند و جام جهانی برگزار میکنند. این ایده با این استدلال مطرح میشود که ساخت ورزشگاهها موجب پیشرفت ورزش قهرمانی میگردد. در کنار آن تیمهای ملی از این ورزشگاهها بهرهمند خواهند شد و هزینههای ساخت آن هم با برگزاری تورنمنتهای بینالمللی جبران میشود.
قطر برای برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار هزینه کرد و این تورنمنت را به پرهزینهترین جام جهانی تاریخ بدل کرد. با این حال قطر از محل برگزاری این رویداد تنها توانست ۹ میلیارد دلار درآمد کسب کند.
علاوه بر این، بسیاری از ورزشگاههایی که برای مسابقات جام جهانی قطر ساخته شدند، پس از پایان جام جهانی 2022 بلااستفاده مانده یا در بهترین حالت تغییر کاربری دادند. برخی از آنها تخریب شدند و برخی دیگر توسط قطریها به فضاهای عمومی و تجاری تبدیل شدند. مهمتر از اینها، قطر تاکنون در عرصه جهانی موفقیت چشمگیری در فوتبال و یا سایر ورزشها نداشته است. این وضعیت نشان میدهد که این حجم از سرمایهگذاری قطریها نه تنها آوردهی اقتصادی برای آنها نداشته بلکه تغییر محسوسی در ورزش این کشور در مقایسه با این هزینههای هنگفت ایجاد نکرده است. همین هم باعث شد تا بسیاری به این نتیجه برسند که سرمایه گذاری قطری ها در ساخت ورزشگاه صرفاً نمادین بوده تا سودآور.
یونان در سال ۲۰۰۴ میزبان المپیک بود و بیش از ۱۱ میلیارد یورو برای برگزاری این رویداد و ساخت ورزشگاههای مربوطه هزینه کرد. اما این سرمایهگذاری هرگز به رونق اقتصادی یونان منجر نشد.
بر اساس آمارها، بدهی عمومی یونان از ۱۰۳٪ تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۱۴۰٪ در سال ۲۰۱۰ رسید. گرچه المپیک تنها عامل این بحران نبود، اما فشار مالی ناشی از هزینههای سنگین آن به مشکلات اقتصادی یونان دامن زد و حداقل میتوان گفت که برگزاری المپیک کمکی به اقتصاد و ورزش یونان نکرده است. بسیاری از ورزشگاههایی که یونان برای المپیک ساخته بود، بلااستفاده باقی ماندند و به نمادی از هدر رفت منابع ملی آن کشور تبدیل شدند.
ورزشگاه آتن یونان
از طرف دیگر ساخت ورزشگاههای فوتبال توسط دولتها آن هم از محل پولهای هنگفتی همچون نفت، باعث افزایش هزینههای ساخت ورزشگاهها خواهد شد، همین موضوع نیز موجب میشود تا بعد از احداث ورزشگاه، هزینههای نگهداری و استفاده از این ورزشگاهها پرهزینه شود.
در مقابل هزینه برگزاری جام جهانی در فرانسه و آلمان به ترتیب ۲.۳ میلیارد دلار و ۴.۳ میلیارد دلار بود است! اما چگونه این اتفاق افتاده است؟
الگوی درست ساخت ورزشگاه در کشورها چیست؟
تیمهای ملی معمولا در طول سال ۱۰ تا ۲۰ مسابقه در ورزشگاههای خود برگزار میکنند، اما تیمهای باشگاهی در طول یک فصل، هفتهها در یک ورزشگاه تمرین و مسابقه میدهند.
باشگاههای فوتبال از آنجایی که یک بنگاه اقتصادی هم به حساب میآیند، باید سوددهی داشته باشند. از همین رو تمام ظرفیت خود را برای کاهش هزینهها و افزایش درآمدها بکار بگیرند. برای همین هم بهترین الگو برای ساخت ورزشگاهها، سپردن این مسئولیت به باشگاههای فوتبال و بخش خصوصی است.
آلمان و فرانسه با استفاده از ورزشگاهی که توسط باشگاه های آنها ساخته شده بود با کمترین تغییرات ممکن توانست با هزینهای صدها برابر کمتر از قطر جام جهانی را برگزار کردند.
به عنوان مثال باشگاه رئال مادريد ورزشگاه اختصاصی خود «سانتیاگو برنابئو» را کاملاً تخریب و از ابتدا نوسازی کرد. چمن این ورزشگاه مکانیزه شد تا در زمانهایی که خبری از تمرین یا مسابقه نیست، به زیر زمین منتقل شوند. با این کار چمن ورزشگاه وارد یک فضای گلخانهای شده و در برابر تخریب، آفتها و آسیبهای محیطی محافظت میشود. شاید در نگاه اول، این ماجرا از دید تکنولوژی و استفاده از فناوریهای جدید تلقی شود اما صاحبان باشگاه رئال مادرید هوشمندانه فضای خالی از چمن را برای رویدادهایی همچون نمایش تائتر، کنسرت، نمایشگاهها، و مسابقات ورزشی دیگری غیر از فوتبال آماده کردهاند. در واقع این ابتکاری برای درآمدزایی بیشتر باشگاه و کاهش هزینههای نگهداری ورزشگاه است.
این مدل نشان میدهد که اگر به فوتبال به عنوان یک صنعت ورزشی دیده شود، درآمدزایی و سوددهی باشگاههای فوتبال باید از طریق مدیریت حرفهای آن اتفاق بیفتد، نه از طریق حمایتهای دولتی.
فیلم زمین چمن مکانیزه باشگاه رئال مادرید
وظیفه واقعی دولت در توسعه زیر ساخت ورزش چیست؟
دولتها به جای صرف هزینه برای ساخت ورزشگاههای حرفهای، باید بر توسعه زیرساخت ورزش همگانی تمرکز کنند. ورزش همگانی نه تنها موجب ارتقای سلامت عمومی میشود، بلکه نشاط اجتماعی و کاهش هزینههای درمانی را نیز به دنبال دارد.
همچنین، دولتها باید شرایطی را فراهم کنند که باشگاهها بتوانند بهطور مستقل فعالیت کنند و زیرساختهای خود را توسعه دهند. وابستگی ورزش حرفهای به درآمدهای نفتی مانند یک مخدر اقتصادی است که مانع رشد واقعی آن میشود.
واقعیت این است که تجربه کشورهایی مانند قطر و یونان نشان داده است که سرمایهگذاریهای هنگفت دولتها نه تنها منجر به توسعه اقتصادی نمیشود بلکه حتی بازگشت سرمایه نیز به شکل قابلتوجهی محقق نخواهد شد. این دست برنامههای توسعهای ورزش حتی میتواند فشار مالی سنگینی بر اقتصاد کشورها وارد کند.
به نظر میآید بهترین راهحل، واگذاری ساخت ورزشگاهها به باشگاهها یا بخش خصوصی است. آنها با مدیریت حرفهای میتوانند از یک طرف هزینههای ورزشگاه را کاهش داده و از طرف دیگر درآمدزایی بیشتری برای باشگاهها به ارمغان بیاورد. این رویکرد هم اقتصادی است و هم با توسعه پایدار ورزش، اثرات مثبتی را بر جامعه خواهد داشت.
ساخت ورزشگاه فوتبال وظیفه دولتها است؟
هر زمان صحبت از ساخت ورزشگاه میشود، پای کشورهایی مثل قطر به میان میآید که با صرف هزینههای هنگفت ورزشگاه میسازند و جام جهانی برگزار میکنند. این ایده با این استدلال مطرح میشود که ساخت ورزشگاهها موجب پیشرفت ورزش قهرمانی میگردد. در کنار آن تیمهای ملی از این ورزشگاهها بهرهمند خواهند شد و هزینههای ساخت آن هم با برگزاری تورنمنتهای بینالمللی جبران میشود.
قطر برای برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار هزینه کرد و این تورنمنت را به پرهزینهترین جام جهانی تاریخ بدل کرد. با این حال قطر از محل برگزاری این رویداد تنها توانست ۹ میلیارد دلار درآمد کسب کند.
علاوه بر این، بسیاری از ورزشگاههایی که برای مسابقات جام جهانی قطر ساخته شدند، پس از پایان جام جهانی 2022 بلااستفاده مانده یا در بهترین حالت تغییر کاربری دادند. برخی از آنها تخریب شدند و برخی دیگر توسط قطریها به فضاهای عمومی و تجاری تبدیل شدند. مهمتر از اینها، قطر تاکنون در عرصه جهانی موفقیت چشمگیری در فوتبال و یا سایر ورزشها نداشته است. این وضعیت نشان میدهد که این حجم از سرمایهگذاری قطریها نه تنها آوردهی اقتصادی برای آنها نداشته بلکه تغییر محسوسی در ورزش این کشور در مقایسه با این هزینههای هنگفت ایجاد نکرده است. همین هم باعث شد تا بسیاری به این نتیجه برسند که سرمایه گذاری قطری ها در ساخت ورزشگاه صرفاً نمادین بوده تا سودآور.
یونان در سال ۲۰۰۴ میزبان المپیک بود و بیش از ۱۱ میلیارد یورو برای برگزاری این رویداد و ساخت ورزشگاههای مربوطه هزینه کرد. اما این سرمایهگذاری هرگز به رونق اقتصادی یونان منجر نشد.
بر اساس آمارها، بدهی عمومی یونان از ۱۰۳٪ تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۱۴۰٪ در سال ۲۰۱۰ رسید. گرچه المپیک تنها عامل این بحران نبود، اما فشار مالی ناشی از هزینههای سنگین آن به مشکلات اقتصادی یونان دامن زد و حداقل میتوان گفت که برگزاری المپیک کمکی به اقتصاد و ورزش یونان نکرده است. بسیاری از ورزشگاههایی که یونان برای المپیک ساخته بود، بلااستفاده باقی ماندند و به نمادی از هدر رفت منابع ملی آن کشور تبدیل شدند.
ورزشگاه آتن یونان
از طرف دیگر ساخت ورزشگاههای فوتبال توسط دولتها آن هم از محل پولهای هنگفتی همچون نفت، باعث افزایش هزینههای ساخت ورزشگاهها خواهد شد، همین موضوع نیز موجب میشود تا بعد از احداث ورزشگاه، هزینههای نگهداری و استفاده از این ورزشگاهها پرهزینه شود.
در مقابل هزینه برگزاری جام جهانی در فرانسه و آلمان به ترتیب ۲.۳ میلیارد دلار و ۴.۳ میلیارد دلار بود است! اما چگونه این اتفاق افتاده است؟
هزینه ادوار جام جهانی
الگوی درست ساخت ورزشگاه در کشورها چیست؟
تیمهای ملی معمولا در طول سال ۱۰ تا ۲۰ مسابقه در ورزشگاههای خود برگزار میکنند، اما تیمهای باشگاهی در طول یک فصل، هفتهها در یک ورزشگاه تمرین و مسابقه میدهند.
باشگاههای فوتبال از آنجایی که یک بنگاه اقتصادی هم به حساب میآیند، باید سوددهی داشته باشند. از همین رو تمام ظرفیت خود را برای کاهش هزینهها و افزایش درآمدها بکار بگیرند. برای همین هم بهترین الگو برای ساخت ورزشگاهها، سپردن این مسئولیت به باشگاههای فوتبال و بخش خصوصی است.
آلمان و فرانسه با استفاده از ورزشگاهی که توسط باشگاه های آنها ساخته شده بود با کمترین تغییرات ممکن توانست با هزینهای صدها برابر کمتر از قطر جام جهانی را برگزار کردند.
به عنوان مثال باشگاه رئال مادريد ورزشگاه اختصاصی خود «سانتیاگو برنابئو» را کاملاً تخریب و از ابتدا نوسازی کرد. چمن این ورزشگاه مکانیزه شد تا در زمانهایی که خبری از تمرین یا مسابقه نیست، به زیر زمین منتقل شوند. با این کار چمن ورزشگاه وارد یک فضای گلخانهای شده و در برابر تخریب، آفتها و آسیبهای محیطی محافظت میشود. شاید در نگاه اول، این ماجرا از دید تکنولوژی و استفاده از فناوریهای جدید تلقی شود اما صاحبان باشگاه رئال مادرید هوشمندانه فضای خالی از چمن را برای رویدادهایی همچون نمایش تائتر، کنسرت، نمایشگاهها، و مسابقات ورزشی دیگری غیر از فوتبال آماده کردهاند. در واقع این ابتکاری برای درآمدزایی بیشتر باشگاه و کاهش هزینههای نگهداری ورزشگاه است.
این مدل نشان میدهد که اگر به فوتبال به عنوان یک صنعت ورزشی دیده شود، درآمدزایی و سوددهی باشگاههای فوتبال باید از طریق مدیریت حرفهای آن اتفاق بیفتد، نه از طریق حمایتهای دولتی.
فیلم زمین چمن مکانیزه باشگاه رئال مادرید
وظیفه واقعی دولت در توسعه زیر ساخت ورزش چیست؟
دولتها به جای صرف هزینه برای ساخت ورزشگاههای حرفهای، باید بر توسعه زیرساخت ورزش همگانی تمرکز کنند. ورزش همگانی نه تنها موجب ارتقای سلامت عمومی میشود، بلکه نشاط اجتماعی و کاهش هزینههای درمانی را نیز به دنبال دارد.
همچنین، دولتها باید شرایطی را فراهم کنند که باشگاهها بتوانند بهطور مستقل فعالیت کنند و زیرساختهای خود را توسعه دهند. وابستگی ورزش حرفهای به درآمدهای نفتی مانند یک مخدر اقتصادی است که مانع رشد واقعی آن میشود.
واقعیت این است که تجربه کشورهایی مانند قطر و یونان نشان داده است که سرمایهگذاریهای هنگفت دولتها نه تنها منجر به توسعه اقتصادی نمیشود بلکه حتی بازگشت سرمایه نیز به شکل قابلتوجهی محقق نخواهد شد. این دست برنامههای توسعهای ورزش حتی میتواند فشار مالی سنگینی بر اقتصاد کشورها وارد کند.
به نظر میآید بهترین راهحل، واگذاری ساخت ورزشگاهها به باشگاهها یا بخش خصوصی است. آنها با مدیریت حرفهای میتوانند از یک طرف هزینههای ورزشگاه را کاهش داده و از طرف دیگر درآمدزایی بیشتری برای باشگاهها به ارمغان بیاورد. این رویکرد هم اقتصادی است و هم با توسعه پایدار ورزش، اثرات مثبتی را بر جامعه خواهد داشت.