فرارو- علیاصغر بروجردی، مشهور به «اصغر قاتل»، نخستین قاتل سریالی ایران، با اعتراف به قتل ۳۳ کودک و نوجوان در ایران و عراق، هراس گستردهای را در دل خانوادهها ایجاد کرد. قربانیان او اغلب پسربچههایی بودند که پس از اغوا و تعرض، جان خود را به دست او از دست میدادند.
به گزارش فرارو، اصغر قاتل در سال ۱۲۷۲ شمسی در خانوادهای با پیشینهای تیره به دنیا آمد. پدربزرگش، زلفعلی، راهزنی بیرحم بود که کاروانها را غارت میکرد و برای رسیدن به مقصود خود آدم میکشت. پدر او، علی میرزا، نیز به قتل و دزدی شهرت داشت و گفته میشود که با دستان خود جان بیش از ۴۰ نفر را گرفته بود.
اصغر بامیه فروش قاتل پر سر و صدایی بود از اهالی بروجرد که پسران کم سن و سال را اغوا میکرد و بگوشه و کنار کشیده سر میبرید. شایع بود مدتها در خاک عراق و ممالک عربی مرتکب جنایت میشده پلیس آنجا از دستگیریش عاجز میگردد تا به ایران میآید و به قتلهای خود ادامه میدهد. جنایتهای اصغر قاتل که همه قربانیان آن پسران بودند، موجی از وحشت در خانوادهها ایجاد کرد. والدین دیگر به کودکان خود اجازه نمیدادند تنها به مدرسه یا خرید بروند.
سرانجام در پی قتلی در خرابههای شترخان، یکی از شاهدان به نام سید حماله، با مشاهده لباسهای خونی در سطل او، اصغر را تعقیب و به نظمیه تحویل داد. با این حال، سید نیز به دلیل اتهامزنیهای پلیس مدتی در زندان گرفتار شد و دستگیری اصغر به حساب پلیس تمام شد.
دستگیری اصغر قاتل موجی از ترس و کنجکاوی در جامعه برانگیخت و روزنامههای آن زمان، بهویژه اطلاعات، پوشش مفصلی به این خبر دادند. دادگاه او در خرداد و تیرماه ۱۳۱۳ برگزار شد و سرانجام حکم اعدام برایش صادر گردید.
علی صالح اردوان از بزرگان بختیاری که در ایام بازداشت اصغر قاتل در زندان قصر به دلایل سیاسی در بند بود مینویسد: «اصغر قاتل هم در همین زندان نمره یک محبوس بود ... غذایش هر وعده سه ظرف چلوکباب و مخلفات آن بود. به طوری که روزی، چون یک ظرف دوغ از ناهارش کم بود غذا صرف نکرد تا همه به جنبوجوش افتادند و کسری آن را ترمیم نمودند. آوازی بسیار خوش و مطبوع داشت، ولی خواندنش منحصر به ابیات عربی و لحن حجازی بود. اگر از طرف مأمورین کوچکترین بیادبی نسبت به او میشد، آن را با قبیحترین دشنامها پاسخ میداد. علیاصغر قاتل در زندان شماره یک بهجای اینکه مطیع باشد، مطاع بود».
سرانجام، در سحرگاه چهارشنبه، ششم تیرماه ۱۳۱۳، اصغر قاتل در میدان توپخانه، مقابل ساختمان نظمیه، اعدام شد. اصغر قاتل، با گذشتهای پر از خشونت و جنایت، میراثی از ترس و وحشت را بر جای گذاشت. سرنوشت او همچنان یکی از صفحات تاریک تاریخ جنایی ایران است که روایتگر چهرهای تلخ از جامعه و دوران خود است.