انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در دی سال ۱۳۸۰ را در ادامه میخوانید:
دوشنبه 10 دی 1380 | 15 شوال 1422 31 دسامبر 2001
«مدیران [سازمان] ثبت احوال [و طرح ابلاغ شماره ملی و کدپستی] و آقایان دکتر [عباسعلی] زالی، رئیس مرکز آمار [ایران] و مهندس [سعید] فائقی، رئیس [شرکت] پُست آمدند.
آقای [محمدرضا] آیتاللهی، [رییس سازمان ثبت احوال]، گزارش مراحل تنظیم شماره ملی و کدپستی را داد و گفت، آماده شدهاند که آخرین مرحله شماره ملی را بدهند و حدود 5/63 میلیون نفر، جمعیت ایران است. به خاطر پایهگذاری این کار مهم و کدپستی و حمایتهایی که برای تأمین نیازهای ارزی برای سیستم کامپیوتر آنها داشتم، قدردانی کرد.
من هم در اهمیت نقش آمار، شماره ملی و کدپستی در برنامهریزی و ارائه خدمات به مردم و صرفهجویی و دقت عمل، صحبت کردم[1]؛ به خاطر سرماخوردگی صحبت را کوتاه نمودم.
دکتر [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. در مورد دانشگاه آزاد و تأسیس حزب جدید و حسابهای حزب جمهوری اسلامی گزارشی داد وگفت، دو جریان مخالف تلاش دارند، در دانشگاه آزاد اسلامی، مثل دانشگاههای دولتی نفوذ نمایند.
عصر، مسئولان و امام جمعه و نماینده محلات و خانواده شهید [فضلالله] محلاتی، [نماینده امام در سپاه پاسداران] آمدند. دعوت کردند که برای افتتاح کنگرهای که میخواهند در سالگرد شهادت ایشان در محلات برگزار کنند، شرکت کنم و گزارشی از وضع شهر دادند.
رسانهها، بحث دادگاهی شدن نمایندگان را برای فشار بر قوه قضاییه تعقیب میکنند و رسانههای خارجی، مسأله عراقی بودن آقای [سیدمحمود] هاشمی شاهرودی را دامن میزنند و به تبع آنها مجلسیان هم گفتهاند، میخواهند درباره افرادی که از کشورهای دیگر در ایران شناسنامه گرفتهاند و برخلاف قانون، در سمتهای مهم گمارده شدهاند، تحقیق و تفحص کنند که آقای هاشمی شاهرودی را هم جزو آنها میدانند.
در آرژانتین، با تداوم شورشها، دولت جدید موقت هم سقوط کرده و پاکستان از موضع ضعف برای ارضاء هند، رهبر لشکر طیبه و جمعی از سران آن را بازداشت کرده است. آمریکا گاهگاهی مناطقی از افغانستان را برای اثبات ادعای ضرورت ماندن نیروهایش بمباران میکند و امروز در بمباران روستای قلعه [نیازی واقع در ولایت پکتیا]، 107 نفر از مردم روستا کشته شدهاند و دولت ضعیف افغانستان هم جرأت مخالفت جدی را ندارد.»
[1] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اهمیت آمار وکدپستی و شماره ملی برای من خیلی روشن بود. جزوکارهای زیربنایی است که برای کشور ضرورت دارد. رژیم سابق هم این مشکل را اواخر عمرش درک کرده بود و برنامه و طرح جامعی داشت. من در وزارت کشور با آن مواجه شدم؛ البته آن موقع مردم سوءظنی به رژیم داشتند.
فکر میکردیم این طرح هدف اطلاعاتی و سیاسی دارد و میخواهد مردم را کنترل کند. ما هرکار مهمی که بخواهیم بکنیم و هر تصمیم مهمی که بخواهیم بگیریم و هر برنامه درازمدتی که بخواهیم بریزیم و هر خدمتی که بخواهیم به مردم بدهیم، اگر بخواهیم عادلانه و باحساب باشد، وابسته به آمار درست و ثبت حقیقتها در اوراق است که احتیاج به یک کار زیربنایی دارد.» رجوع کنید←کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1380»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1402.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»
انتهای پیام