از سال 1393 که این گروهک تروریستی به صورت برقآسا وارد عراق شد، بارها و بارها ایران را به حمله تهدید کرد. داعش آمده بود که بماند و با حمایت غرب نیز در منطقه رشد و جای پای خود را باز کند، اما سرانجام توسط یک قهرمان، رؤیای حکمرانی تروریستها رنگ باخت.
شخصیتی که حتی غرب را هم به تحسین واداشت
سپهبد حاج قاسم سلیمانی، چهره نامآشنای ایرانی منشأ این خیر بزرگ بود؛ شخصیتی که حتی غربیها را هم به تحسین واداشته و آنها از وی با عناوین مختلفی مانند «قدرتمندترین عامل بازطراحی خاورمیانه جدید»، «كابوس اسرائیل»، «مغز متفكر نظامی ایران»، «دشمن شایسته»، «فرمانده قابل احترام»، «مردی كه همه جا هست» و «دشمنی تحسین برانگیز» یاد میکردند.
رهبر معظم انقلاب در تاریخ 98/10/18 درباره حاج قاسم میفرمایند: «شهید سلیمانی، بسیار فراتر از یک فرمانده و ژنرال نظامی و یا دیپلمات سیاسی بود، او دارای ابعاد گوناگون و منحصر بهفردی بود كه او را تبدیل به مهم ترین طراح راهحلهای منازعات منطقه كرده بود؛ این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم با تدبیر بود؛ منطق داشت برای كارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود». ایشان همچنین در جمع دستاندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم در 99/9/26 گفتند: «در زمان زنده بودنش استكبار را شكست داد، دلیلش اینكه رئیس جمهور آمریكا آمد گفت ما 7 تریلیون دلار خرج كردیم در عراق و هیچ چیز گیرمان نیامد؛ [حتّی] مجبور شد شب تاریک بیاید یک وقتی در یک پایگاه آمریكایی در عراق بنشیند و برود. این را همه دنیا قبول كردند كه آمریكا در عراق و سوریه -بهخصوص در عراق- به مقاصد خودش نرسیده؛ چرا؟ قهرمان این كار سلیمانی بود. بنابراین در زمان حیاتِ خودش اینها را شكست داد».
4 راهبرد مهم
اما پرسش اصلی اینجاست که چطور فرمانده نیروی قدس ایران توانست به چنین توفیقاتی دست پیدا کند؟
در پاسخ طبق آنچه اتاقهای فکر غربی عنوان میکنند باید گفت سردار سلیمانی چند راهبرد جدی را در طول زمان مدیریت خود مدنظر قرار داده بود: الف- راهبرد بازسازی اتحادهای فرامنطقهای؛ اندیشكده آمریكایی «مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیك» در اینباره تأکید میکند جمهوری اسلامی چهار دهه گذشته را وقف ایجاد اتحادهای بینالمللی و تقویت متحدان نظامی و طیفی از شبه نظامیان خود كرده است. در ادامه گزارش به نقل از نویسنده آمده است: من عادت ندارم حكومت ایران را ستایش كنم، اما بگذارید این را بگویم آنها موقعیت فعلیشان را با حفظ تمركز بر اهداف خود و چندین دهه پیگیری در اینباره بدست آوردهاند.
ب- راهبرد جنگهای نیابتی علیه اسرائیل؛ نشریه مركز مبارزه با تروریسم در این باره می نویسد: سال ٢٠٠٦، در اوج خونریزیهای ائتلاف غربی در عراق، سلیمانی موقتاً مدیریت «عصائب اهل الحق» [از گروههای متحد با ایران در عراق] و گروههای وابسته به آن را كنار گذاشت تا نظارت بر یكی دیگر از گروههای نیابتی ایران، یعنی حزب االله، طی جنگ شدید این گروه با اسرائیل را به عهده بگیرد. طی مدت غیبت او در عراق، فرماندهان آمریكا در «منطقه سبز» [محل استقرار نیروهای ائتلاف آمریكایی در بغداد]، علناً به كاهش چشمگیر تلفات خود در سراسر عراق اذعان کردند. سلیمانی البته در تمام حضور خود در سمت فرماندهی سپاه قدس سیاست ضربه زدن به آمریکا و رژیم صهیونیستی را پیگیری کرد که این اتفاق هزینه هنگفتی روی دست آنها گذاشت.
پ- راهبرد مدیریت میدانی؛ مگوایر مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم در نشریه خود درباره این وجه شخصیت سردار سلیمانی اذعان میكند: آن آدم رده پایینی كه ٢٥ سالش است و بدون جلیقه ضدگلوله دارد در یک گروه شبه نظامی میجنگد، چگونه ممكن است [انگیزه نگیرد] و عملكرد خوبی نداشته باشد وقتی میبیند رئیسش كه همسن پدربزرگش است با یک پیراهن دارد در میدان جنگ و در میان شلیک گلولهها قدم میزند.
ت- راهبرد مردمیسازی مقاومت؛ ایندیپندنت با اشاره به این وجه بارز شخصیت حاج قاسم تأکید میکند تهران از ایدئولوژی «مقاومت مقابل اهداف سیاستی آمریكا» استفاده میكند و از این طریق حتی گروههایی كه به ولایت فقیه اعتقادی ندارند را با خود همراه میكند. این مسئله سبب شده با محوریت فلسطین حتی اتحادی محکم میان شیعیان و اهل سنت ایجاد و گروههایی مانند حزبالله و انصارالله دوشادوش حماس و جهاد اسلامی به مبارزه با اسرائیل برخیزند.
خبرنگار: زینب اصغریان