شناسهٔ خبر: 70576885 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

جنگ اوکراین حساب ‌و‌ کتاب‌ اردوگاه غرب را تغییر داد

امنیت اروپا مقابل رولت روسی

گرد‌و‌خاک تحولات خاورمیانه آنچنان ذهن‌ها را درگیر کرده که کسی حواسش به جنگ اوکراین نیست، اما در میدان نبرد با روسیه هم اتفاقاتی در راه است؛ یک آتش‌بس‌ در میانه‌های تابستان قابل پیش‌بینی است؛ هرچند این یک گمانه‌زنی است.

صاحب‌خبر -

علی ودایع. کارشناس روابط بین‌الملل: گرد‌و‌خاک تحولات خاورمیانه آنچنان ذهن‌ها را درگیر کرده که کسی حواسش به جنگ اوکراین نیست، اما در میدان نبرد با روسیه هم اتفاقاتی در راه است؛ یک آتش‌بس‌ در میانه‌های تابستان قابل پیش‌بینی است؛ هرچند این یک گمانه‌زنی است.

خیلی دور، خیلی نزدیک جنگ اوکراین تمام خواهد شد، اما گرمای آتش خشم روسیه تا مدت‌ها روی اروپا سنگینی خواهد کرد. فوری‌ترین دغدغه غربی‌ها، نبود احساس امنیت و احساس ناتوانی در بازدارندگی مقابل کرملین است. مسئله بنیادین اینجاست که روسیه دکترین اتمی خود را در چارچوب بازی با ماشه هسته‌ای بازنویسی کرده‌ است. گفته می‌شود ‌احتمالا ترور ژنرال ‌ایگور کریلیوف، فرمانده هسته‌ای روسیه، با نظارت سرویس‌های اطلاعاتی غربی و در واکنش به خط‌و‌نشان اتمی مسکو انجام شده است.

در نگاه اروپا و ژنرال‌های ناتو، اگرچه خیلی بعید به نظر می‌رسد که روسیه اقدام به استفاده از بمب اتم کند، اما این احتمال جدی وجود دارد که مسکو در پاسخ به معماواره حیاتی از تسلیحات تاکتیکی هسته‌ای استفاده کند. مسئله بنیادین جایی ایجاد می‌شود که کرملین غرب را به «رولت روسی» دعوت می‌کند؛ رویکردی که در دعوت به «دوئل موشکی» به وضوح مشاهده شد. تارنمای نشنال‌اینترست می‌نویسد: بی‌اعتمادی اروپا به روسیه به یک کابوس کشنده تبدیل شده‌ است. در‌عین‌حال، نگرانی از اینکه آمریکا با روسیه وارد توافق شود، موضوعی فراگیر و مخرب است. بخشی از این مشکل به دلیل پیچیدگی بین سه اقدام به‌‌هم‌‌پیوسته و در‌عین‌حال جداگانه و ضروری برای پایان‌دادن به جنگ وجود دارد: 1. ورود به مذاکرات، 2. توافق بین روسیه و اوکراین و 3. ایجاد معماری امنیتی بعد از جنگ در اروپا برای حفظ توافقات. اروپایی‌ها خوش‌بین هستند که مذاکرات احتمالی روسیه و آمریکا (بعد از مراسم تحلیف ‌دونالد ترامپ‌) بدون نظر اروپا برگزار نخواهد شد؛ بااین‌حال، ممکن‌ است واقعیت با خواسته بروکسل متفاوت باشد. رفتار برلین و پاریس نشان می‌دهد که آنها به آب و آتش می‌زنند که تعامل فعالی با واشنگتن داشته باشند تا شاید مانع اتفاقات بعدی شوند. در میان تمام استرس‌های اروپا، تضاد و تعارض روسیه و اوکراین در فضای پساجنگ هم برای خودش یک معضل اساسی است که امکان از‌سرگیری دوباره جنگ را فراهم می‌کند. در‌عین‌حال، نباید نادیده بگیریم که انگیزه و عامل اصلی حمله روسیه به اوکراین، ایجاد معماواره حیات در کرملین مقابل گسترش ناتو به شرق بود.

پارادوکس بروکسل با واشنگتن

آمریکا محور اصلی پیمان آتلانتیک شمالی محسوب می‌شود. واشنگتن که در دهه 90 شاهد تلاش‌های اروپا برای استقلال نظامی بود، از ماجرای یازدهم سپتامبر و عنوان «جنگ با تروریسم» به‌عنوان اهرم فشار استفاده کرد. پنتاگون در جریان جنگ اوکراین به شکل تحقیر‌آمیزی به اروپایی‌ها یادآور شد که آنها بدون واشنگتن مقابل شرق دچار فروپاشی امنیتی می‌شوند. آمریکا در اردوگاه غرب بالاترین سطح بازدارندگی مقابل تهدیدهای شرق را دارد. واشنگتن در مقام پدرخوانده، تقریبا دو‌سوم هزینه‌های دفاعی ناتو را به خود اختصاص می‌دهد. حالا با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، چوب‌خط آمریکایی‌ها برای حساب‌و‌کتاب ناتو بالا رفته است. علاوه بر مسئله هزینه‌ها، تناقض‌های ساختار ناتو در جریان جنگ اوکراین تشدید شده است. ادامه وضعیت پارادوکسیکال امنیتی اردوگاه غرب، سطح ریسک‌پذیری آنها را به دلیل پیوندهای راهبردی افزایش می‌دهد.

فراتر از همه اینها، شخص ترامپ با مقامات ارشد اروپایی در بحث‌ هزینه‌های جنگ اوکراین و حوزه‌های دیگر دچار تعارض دیدگاهی است که قطعا روی روابط آینده آنها در مسئله کی‌یف و حتی وضعیت ناتو تأثیر خواهد گذاشت. واشنگتن فارغ از معماواره بزرگ امنیتی اروپا، اولویت‌های خود را مقابل روسیه و در فضای کنترل آتش اوکراین دنبال می‌کند. اضطراری‌ترین اولویت آمریکا، کنترل سطح تهدید اتمی روسیه است. واشنگتن در میان‌مدت و بلند‌مدت تلاش می‌کند در آنچه‌ «ائتلاف ساختارشکنان» (‌روسیه، چین، کره‌ شمالی و ایران) می‌نامد، اخلال و شکاف ایجاد کند. دغدغه بزرگ اروپایی‌ها این است که نه شخص ترامپ و نه واشنگتن اهمیتی به ترس‌های اروپایی نداده‌اند و تلاش می‌کنند چشم‌آبی‌ها را ناچار به پرداخت هزینه اقتصادی در حوزه امنیتی و نظامی کنند. احساس تنهایی بروکسل مقابل روسیه، اروپا را بیش از گذشته مطیع هژمونی کاخ سفید در اردوگاه غرب خواهد کرد.

فقر قدرت بازدارندگی اروپا

چشم‌آبی‌ها به‌تنهایی حرفی برای گفتن مقابل تهدیدها ندارند. آنها همیشه زیر پرچم پیمان آتلانتیک شمالی مقابل دشمن گردهم جمع شده‌اند، اما حالا بیش از هر زمان دیگری نگران هستند. اروپا اگرچه همواره مبتنی بر رویکرد لیبرالی، ساختارهای امنیتی خود را تعریف کرده‌‌، اما حالا این رئالیسم است که تلاش برای حفظ موازنه قدرت و نیاز حیاتی به بازدارندگی را به اروپا دیکته می‌کند. واقعیت تلخ برای بروکسل این است که آنها نتوانستند معماری امنیتی معتبری برای بازدارندگی ایجاد کنند. عدم توازن نظامی در اروپا منجر به ایجاد شکاف در سطح تحمل فشار نظامی و میزان آسیب‌پذیری‌ امنیتی اردوگاه غرب شده‌ است. خط مقدم ناتو در کشورهای نوردیک، بالتیک و لهستان به‌شدت ضعیف است و همین موضوع قدرت مانور روسیه را افزایش می‌دهد. فرانسه، آلمان و حتی ایتالیا به‌عنوان قدرت‌های اقتصادی تلاش می‌کنند‌ ضعف‌های امنیتی و نظامی اروپا را حل کنند، اما نه‌تنها به نتیجه مطلوب نرسیده‌اند، بلکه بیش از گذشته تحت فشار قرار دارند. قدرت‌گرفتن جریانات راست افراطی در سایه جنگ اوکراین نیز تحولی است که عملا اروپا را با چالش از درون مواجه کرده‌ است.

رفتار با الگوریتم جنگ سرد

گاف بزرگ اروپایی‌ها جایی بود که آنها در چارچوب تحلیل‌های لیبرالی، با اعصاب کرملین بازی کردند؛ در‌حالی‌که آمریکایی‌ها در چارچوب‌های رئالیستی می‌دانستند که جنگ در اوکراین شعله‌ور خواهد شد. بازنویسی دکترین جنگ سرد موضوعی است که از حوالی سال 2010 بحث درباره آن شکل گرفته بود، اما سطح تحلیل کانتی توجیه می‌کرد که منافع اقتصادی عامل بازدارنده برخورد سخت است. قابل پیش‌بینی است که اردوگاه غرب و شرق با الگوریتم دوران جنگ سرد با کلیدواژه‌های متفاوت رفتار تقابلی داشته باشند. گسل معماری امنیتی اروپایی با گذشت زمان می‌تواند به پاشنه آشیل آنها در مرزهای شرقی و نقطه تلاقی آنها با حریم روسیه تبدیل شود. در همین حال، گروه‌های اروپای غربی و مرکزی نسبت به خستگی احتمالی از جنگ که تعهدات بلندمدت برای بازدارندگی معتبر و حمایت پایدار از اوکراین در دوره پس از جنگ را تضعیف می‌کند، ابراز نگرانی کردند. نگرانی مشترک آمریکا و اروپا ادامه سلسله زد‌و‌خوردهای هیبریدی با روسیه است. این احتمال وجود دارد که شدت و ماهیت کنش‌ و واکنش‌ها بین آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها متفاوت باشد. در راهروهای ناتو چانه‌زنی‌های سختی درباره جلوگیری از فروپاشی کامل اوکراین، ایجاد ساختار حافظ صلح، جنگ‌های هیبریدی یا حتی برخورد با اعضای ائتلاف ساختارشکن‌ها در جریان است.

راه زیادی تا تعیین خروجی نهایی آتش‌بس اوکراین باقی مانده‌ است، اما احتمالا نسخه نهایی ‌هنری کیسینجر (که پیش از مرگ نوشته بود) درباره اوکراین اجرائی خواهد شد؛ به شکل نانوشته، حاکمیت مسکو بر اوکراین شرقی و مناطق روس‌نشین پذیرفته می‌شود تا یک منطقه حائل بین طرفین ایجاد شود. در دل این معادله، اروپا به‌شدت دنبال ساختار بازدارندگی است، درحالی‌که آمریکا برنامه خودش را دارد. میزان پذیرش هژمونی آمریکا در اروپا یا استقلال‌طلبی که ژرمن‌ها و فرانسوی‌ها دنبال می‌کنند، روی آینده امنیتی اروپایی‌ها تأثیرگذار خواهد بود. انتظارات، تعارضات و منافع مشترک در اردوگاه غرب یک معادله پیچیده است که قابلیت تعمیم به رفتار آنها در سایر حوزه‌ها را نیز دارد. در نهایت، مسئله بدون پاسخ معماواره امنیتی اروپا و رولت روسی در نقطه برخورد سخت است.