شناسهٔ خبر: 70558658 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

وقتی پردرآمدترین‌ کارها نامولد است، «مصرف‌گرایی» اوج می‌گیرد؛ مصرف گرایی اینترنتی

وقتی کارهای نامولد در صدر پردرآمدترین‌ها قرار می‌گیرند مصرف‌گرایی اوج می‌گیرد، چون تولید، تولید نامولد است و مصرف هم به حالت مصرف‌گرایی سوق پیدا می‌کند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: «مصرف‌گرایی» یک پدیده اجتماعی و فرهنگی است که در عصر مدرن شاهد آن هستیم و پیامد تشویق مردم به مصرف روزافزون کالاها و خدمات است. با انقلاب صنعتی، به ویژه در قرن بیستم، تولید انبوه منجر به تولید بیش از حد نیاز شد و عرضه کالاها فراتر از تقاضای مصرف‌کنندگان رشد کرد. به همین جهت تولیدکنندگان برای مدیریت بازار و فروش کالا راهکارهایی را پیشنهاد کردند تا الگوی مصرف مشتریان تغییر کند و مردم بیش از حد نیاز، به خرید محصول بپردازند. این مصرف‌گرایی در طی سالیان گذشته رو به افزایش نهاده و به نوعی می‌توان از آن به بیماری عصر مدرن یاد کرد.

مصرف‌گرایی در زمینه‌های مختلف ظهور و بروز پیدا می‌کند. یکی از مصادیق بارز و برجسته آن مصرف‌گرایی در فضای مجازی است. استفاده از تلفن همراه و اینترنت امروزه به جز لاینفک زندگی تبدیل شده است و همه ما ساعات طولانی از وقت خود را در شبانه‌روز در فضای مجازی و اینترنت می‌گذاریم. حضور در فضای مجازی گاه به سبب ضرورت و رفع نیازهای ضروری زندگی است و گاه به سبب سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت. به هر ترتیب امروزه حضور در فضای مجازی یک امر اجتناب‌ناپذیر و یکی از نیازهای مهم زندگی انسانی به شمار می‌رود.

استفاده بیش از حد از فضای مجازی و اعتیاد یافتن به این فضا آسیب‌هایی را متوجه سلامت روان فرد و همچنین مناسبات و ارتباطات اجتماعی او می‌کند. شاید تبعات منفی اعتیاد به فضای مجازی هنوز برای بشر به نحو کامل آشکار نشده باشد ولی به هر تقدیر واقعیت این است که در اثر رشد فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، ارتباطات خانوادگی و خویشاوندی تا حد زیادی دستخوش تغییر شده و فضای مجازی نوعی رقیب و حتی تهدید نظام خانواده به شمار می‌رود.

به همین سبب برای آشنایی بیشتر با ابعاد مصرف‌گرایی در فضای مجازی با محمد محمدی‌نیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

* در ابتدا تعریف خود از مصرف‌گرایی در فضای مجازی را بیان کنید و توضیح دهید میزان و شاخص این نوع مصرف‌گرایی چیست؟

ابتدا باید میان مصرف و مصرف‌گرایی تفاوت بگذاریم. مصرف در فضای مجازی نوعی کاربری محسوب می‌شود و در زبان انگلیسی برای آن از کلمه «Use» استفاده می‌شود که به معنای استفاده کردن و به کار بردن است. به همین خاطر به کسانی که به استفاده از یک خدمت در فضای مجازی می‌پردازند User یا کاربر گفته می‌شود. کاربران به نیاز خودشان رسیدگی می‌کنند و با استفاده از خدمات مختلفی که در فضای مجازی وجود دارد نیاز خود را برآورده می‌کنند. این نیاز یا این کاربری می‌تواند در حوزه سرگرمی هم باشد، یعنی می‌تواند لحظاتی از سرگرمی ما با استفاده از این بستر ارتباطی سپری شود.

یک جا مصرف‌گرایی از مصرف و بهره بردن متمایز می‌شود و آن، جایی است که رویکردی در ما کاربران محوریت پیدا می‌کند که صورت استفاده ما از فضای مجازی را به صورت خاصی بدل می‌کند که این صورت، بر کل فرایند تولید، توزیع و مصرف در فضای مجازی حاکم می‌شود. ما از این رویکرد به نظام مصرف‌گرا یاد می‌کنیم.

بنابراین اینکه ما کاربر فضای مجازی باشیم و ساعت‌های زیادی از خدمات فضای مجازی استفاده کنیم به خودی خود مصرف‌گرایی نیست. ممکن است ساعات استفاده یک کاربر از فضای مجازی زیاد باشد ولی در تمام ساعاتی که دارد از این فضا بهره می‌برد در حال رفع نیازهای گوناگونی باشد که در سبک زندگی او وجود دارد. پس بین مصرف کردن و مصرف‌گرایی تفاوت وجود دارد. مصرف‌گرایی بر تولیدکننده، توزیع‌کننده و مصرف‌کننده اثر می‌گذارد و جهت‌دهی می‌کند.

مصرف‌گرایی زمانی محقق می‌شود که مصرف کردن بدون کانون قرار دادن نیازهای واقعی موضوعیت پیدا می‌کند. در جایی که نیازهای واقعی محوریت خود را از دست می‌دهد و مصرف برای مصرف به هدف تبدیل می‌شود، ما با فرد و جامعه‌ای روبرو هستیم که مصرف کردن را فضیلتی برای خودش می‌داند. اینکه مصرف بیشتر، فضیلت باشد و این فضیلت، تولید سود بیشتر برای تولیدکننده و توزیع‌کننده فراهم کند تعریف اولیه از نظام مصرف‌گرایی در فضای مجازی است.

*آیا می‌توانیم لذت بردن را شاخصه ای برای مصرف گرایی بدانیم؟

شاید اگر ما صرف تفریح و سرگرمی یا لذت بردن از فضای مجازی را معیار مصرف‌گرایی قرار دهیم کفایت نکند چون همانطور که عرض کردم ممکن است کاربری ما به هدف تأمین نیازی از نیازهای ما باشد که از آن لذت می‌بریم و برای ما سرگرم‌کننده باشد. اینها به خودی خود مصرف‌گرایی را پدید نمی‌آورند چون بخشی از نیازهای انسانی ما هستند. آن چیزی که مصرف‌گرایی را پدید می‌آورد به هم خوردن تعادل بین این ساحت‌ها و دیگر نیازهای ما است. آنجایی که تعادل به هم می‌خورد و گرانیگاه حرکت ما به سوی مصرف و اقدام ما به مصرف، لذت بیشتر و سرگرمی حداکثری می‌شود، دیگر مصرف را برای تأمین نیاز انجام نمی‌دهیم بلکه مصرف را برای مصرف بیشتر انجام می‌دهیم.

نکته مهمی که اینجا وجود دارد. برخی کسانی که به مصرف‌گرایی توجه کردند بین جایی که شما کاربر هستی و در حال مصرف محتوا یا بهره بردن از خدمات هستی و جایی که مصرف‌گرایانه با فضای مجازی مواجه شدی تفاوت قائل می‌شوند. در جایی که شما مصرف‌گرایانه وارد می‌شوید نظام تولید، توزیع و مصرف وارونه می‌شود، یعنی این فناوری ارتباطی است که شما را به کار می‌گیرد نه اینکه شما کاربر باشید و آن را در راستای تأمین نیازهای خودتان به کار بگیرید. در واقع در این حالت صاحبان فناوری هستند که در حال بهره‌گیری و بهره‌کشی از شما هستند نه اینکه شما در حال بهره گرفتن از فضای مجازی باشید. این وارونگی در مصرف‌گرایی موجب می‌شود فناوری، بهره‌گیرنده باشد و کاربر، کسی که مورد بهره‌کشی قرار می‌گیرد. سرمایه‌گذاری‌ها در حوزه فضای مجزای به سمتی می‌رود که کاربران مصرف‌گرایانه با این فناوری مواجه شوند چون وقتی کاربران مصرف‌گرایانه مواجه می‌شوند بهتر تحت بهره‌کشی و بهره‌گیری صاحبان سرمایه قرار می‌گیرند و صاحبان سرمایه از این چرخه سود بیشتری می‌برند.

سکوهای فضای مجازی هم به ویژه در جایی که خدمات سرگرمی ارائه می‌کنند روی این عناصر مطالعه می‌کنند و به تحلیل داده‌های کاربران می‌پردازند تا جذابیت بیشتری برای کاربران ایجاد کنند و عمق و گستره مصرف را میان آنها افزایش دهند

*چه عواملی زمینه‌ساز بروز مصرف‌گرایی است و در این زمینه نقش دارند؟

وقتی از یک نظام حرف می‌زنیم باید به سهم تمام عناصر و اجزا آن نظام توجه کنیم. در این زمینه سهم بیشتر و سهم اصلی مربوط می‌شود به تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان و صاحبان فناوری. خود طراحی فضای مجازی که به صاحبان فناوری بازگشت دارد، کاربران را به سمت مصرف‌گرایی سوق می‌دهد و به آن شدت می‌بخشد. قطعاً دهه‌ها روی طراحی این سکوها مطالعات گسترده شده است تا تخدیر و خلسه بیشتری در پلتفرم‌ها ایجاد شود. حتی در گذشته که ارتباطات به سبک ارتباطات جمعی و توده‌ای بود و رسانه‌های جمعی مورد اقبال بودند در این زمینه مطالعه می‌شد که چگونه می‌شود زمان استفاده از تلویزیون را در میان مخاطبان افزایش داد. سکوهای فضای مجازی هم به ویژه در جایی که خدمات سرگرمی ارائه می‌کنند روی این عناصر مطالعه می‌کنند و به تحلیل داده‌های کاربران می‌پردازند تا جذابیت بیشتری برای کاربران ایجاد کنند و عمق و گستره مصرف را میان آنها افزایش دهند.

خود کاربران هم در این زمینه سهم دارند یعنی روانشناسی فردی کاربر و خلقیات و شخصیت او در مصرف‌گرا شدن او نقش دارد. تربیت فرزند به نوعی که او را مسئولیت‌ناپذیر بار بیاورد و او را جمع‌گریز کند و از خلاقیت و ابتکار دور کند زمینه مصرف‌گرایی را در او بالا می‌برد. قطعاً هر چقدر عزت نفس و اعتماد به نفس پایین بیاید در الگوی مصرف کاربر تأثیر می‌گذارد.

از سوی دیگر عوامل اقتصادی و اجتماعی هم وجود دارد که می‌تواند مصرف‌گرایی را توسعه دهد. به ویژه نظام اشتغال و کار در یک جامعه در این زمینه بسیار تعیین‌کننده است. نظام اشتغال و کار می‌تواند فرد را در وضعیتی قرار دهد که با غیر مولدترین کارها بیشترین درآمد را داشته باشد و در همین نقطه است که ما داریم مصرف‌گرایی را توسعه می‌دهیم. نظام کار و اشتغال نباید کارهای نامولد را در صدر درآمد قرار دهد و حاکمیت باید به اکوسیستم کار و اشتغال کشور این کمک را کند که کارهای نامولد نتوانند در صدر پردرآمدترین کارها قرار بگیرند. وقتی کارهای نامولد در صدر پردرآمدترین‌ها قرار می‌گیرند مصرف‌گرایی اوج می‌گیرد، چون تولید، تولید نامولد است و مصرف هم به حالت مصرف‌گرایی سوق پیدا می‌کند.

* مصرف‌گرایی در فضای مجازی چه آسیب‌ها و پیامدهایی را برای فرد و جامعه به همراه دارد؟

قطعاً پیامدهای بسیاری هم در حوزه روانشناسی فردی و هم روانشناسی اجتماعی به همراه دارد که این پیامدها در ظهور آسیب‌های اجتماعی خودش را نشان می‌دهد. به طور کلی در حوزه فردی می‌توان به آسیب‌هایی مثل شکست در رسیدن به اهداف، ناکامی، احساس حقارت، احساس عدم عزت نفس اشاره کرد. اینها آسیب‌هایی است که مصرف‌گرایی شدید ایجاد می‌کند.

در حوزه اجتماعی اصلی‌ترین ضربه مصرف‌گرایی به نظام تولید ثروت است. این نظام در حوزه اقتصادی، کشور را ضعیف و وابسته نگه می‌دارد، سد راه خودکفایی و استقلال و عزت ملی می‌شود چراکه کشور مصرف‌گرا همیشه به تولیدکنندگان وابسته است و تولیدکنندگان تعیین می‌کنند حرکت کشور به سوی چه غایات و مقاصدی باشد. در واقع در این حالت این تولیدکنندگان هستند که سرنوشت یک ملت را رقم می‌زنند.

یکی دیگر از آسیب‌ها این است که ما نیازهای فناورانه‌مان را تشخیص نمی‌دهیم و مصرف‌گرایی باعث می‌شود توسعه فناوری در کشور ما توسعه معیوب و فلج باشد و ما همیشه مصرف‌گرا باقی می‌مانیم. اصولاً تولیدکنندگان این فناوری‌ها هدفشان این است که کشورهای دیگر از جمله جمهوری اسلامی هیچ وقت در حوزه فناوری فضای مجازی توسعه زایا و کارآمد پیدا نکنند و سرمایه ملی به سمتی حرکت کند که ثروت را به سمت نظام سرمایه‌داری جهت دهد.

* چه راهکارهایی برای کاهش آسیب‌های مصرف‌گرایی در فضای مجازی و مقابله با این معضل وجود دارد؟

ما می‌توانیم تجربه برخی کشورها که توانستند جلوی مصرف‌گرایی را بگیرند مطالعه کنیم و از آن استفاده کنیم. مثلاً چند سال قبل مطالعه‌ای درباره مصرف‌گرایی در فضای مجازی در کشور چین صورت گرفته بود. در آن مطالعه بررسی شده بود چگونه دولت چین در خصوص تسهیلاتی که برای شرکت‌های حوزه فناوری اطلاعات تخصیص می‌دهد میان شرکت‌هایی که مصرف‌گرایی را توسعه می‌دهند و مصرف را در چین تقویت می‌کنند و شرکت‌هایی که تولید ملی را تقویت می‌کنند تفاوت قائل می‌شود. این یک راهی است که دولت چین دارد انجام می‌دهد و بر اساس آن شرکت‌هایی که در حوزه بازی و وسرگرمی و شبکه اجتماعی فعالیت دارند را با ابزارهای مالی مثل تعیین نرخ مالیات بالا و نحوه ارائه تسهیلات دولتی تضعیف می‌کند و پایین می‌آورد. در مقابل، برخی شرکت‌ها که مولد هستند و به توسعه فناوری کمک می‌کنند را با ابزارهایی مثل تخصیص تسهیلات و معافیت‌های مالیاتی تقویت می‌کند. دولت چین با این اقدام این پیام را به سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی می‌رساند که من طوری سیاست‌گذاری می‌کنم که اگر طراحی شما مولد باشد از حمایت بیشتری برخوردار می‌شوید.

در ایران نهاد حکمرانی ما مشکلاتی دارد که باید برای آن فکر جدی داشته باشیم. دولت به جای قوی‌تر شدن و مقتدر شدن دنبال این است خودش را کوچک کند و مداخله خودش را در امور کاهش دهد. هدف ما باید تشکیل دولت قوی باشد در حالی که انگار در دهه‌هایی هدف خودمان را دولت کوچک کردیم و فکر می‌کنیم کوچک شدن دولت مشکلات ما را حل می‌کند. ما باید می‌دیدیم آیا امور دارد به درستی اداره می‌شود یا خیر. ما به جای اینکه به محتوای حکمرانی توجه کنیم، به صورت دولت توجه کردیم و این مسئله را تبدیل کردیم به اینکه صورت دولت چگونه باشد و از این طریق به همه چیز ازجمله فضای مجازی ضربه زدیم. نتیجه آن هم این است که در فضای مجازی با نوعی رهاشدگی مواجه هستیم.

منظور از رهاشدگی فضای مجازی این نیست که برخی شبکه‌ها محتوای نامناسب پخش می‌کنند بلکه یعنی طرحی برای پیشرفت و توسعه درون‌زای این فناوری وجود ندارد.

منظور از رهاشدگی این نیست که برخی شبکه‌ها محتوای نامناسب پخش می‌کنند. این حداقلی‌ترین مشکل فضای مجازی است. وقتی ما می‌گوئیم فضای مجازی رها شده یعنی طرحی برای پیشرفت و توسعه درون‌زای این فناوری وجود ندارد؛ یعنی ایده‌ای برای اداره کردنش وجود ندارد. چون این ولنگاری یعنی رها کردن طرح پیشرفت وجود دارد، پیامدهای خود را در جاهای دیگری نشان می‌دهد مثل اینکه برخی سکوها محتوای نامناسب پخش می‌کنند. در واقع محتوای نامناسب معلول و نتیجه رهاشدگی است که در ساحت فضای مجازی داریم. ولنگاری اصلی در اینجا است، یعنی مسئولیت نپذیرفتن در قبال فضای مجازی.

این را هم عرض کنم که مقتدر بودن دولت به معنای سرکوبگری نیست و اتفاقاً سرکوبگری مانع اقتدار است. سرکوب‌گری و تمرکز بر سانسور از موانع رسیدن به اقتدار ملی است. دولت قوی جوری سیاست‌گذاری می‌کند که اهداف پیشرفت محقق شود.

پس راهکار اصلی این است که دولت در قبال این مسئله مسئولیت بپذیرد، هم در حوزه فضای مجازی و هم دیگر حوزه‌ها چون فضای مجازی بر بقیه نظام‌ها از جمله اقتصاد و امنیت و فرهنگ تأثیرگذار است.

بخش دیگر راهکار برمی‌گردد به تربیت و حوزه آموزش. ما در حوزه آموزش و تربیت به سواد رسانه اکتفا کردیم و فکر کردیم سواد رسانه می‌تواند برای کاربران مدیریت مصرف ایجاد کند. ما می‌توانستیم در حوزه آموزش کلان مسئله‌هایی که فضای مجازی با آن روبرو است را تبلیغ و تبیین کنیم.

راهکار بعدی تقویت نهاد علم در ایران است. نهاد علم در ایران باید خودش را به بررسی کردن درباره فضای مجازی مکلف بداند. از قضا مصرف‌گرایی می‌تواند از پیامدهای کنار کشیدن نهاد علم باشد. وقتی نهاد علم خود را از حل مسائل فضای مجازی برکنار می‌بیند این رهاشدگی در دولت تقویت می‌شود و دولت وقتی می‌تواند اداره امور را بهتر پیش ببرد که علم خودش را در قبال مسائل فضای مجازی پاسخگو بداند.