شناسهٔ خبر: 70543250 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

به یک مهندس ساده نیازمندیم!

صندلی‌های خالی رشته‌های مهندسی در دانشگاه‌ها از کاهش علاقه‌مندی به این حوزه حکایت دارد. کارشناسان دلیل این بی‌اقبالی را نبود بازار کار مناسب و کاهش سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت می‌دانند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، چندی پیش محمد مهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر اینکه رشته‌های مهندسی کشور در لبه پرتگاه قرار دارند، گفته بود: اگر با همین فرمان پیش برویم، باید از خارج از کشور مهندس بیاوریم.

برای درک بهتر این تهدید باید بدانیم در سال‌های تحصیلی 97-96 تا 1401-1400 دایره دانشجویان فنی و مهندسی 29 درصد کوچک‌تر شده و این روند کاهش تا امروز هم ادامه دارد؛ تداومی که نشان می‌دهد قهر داوطلبان با این حوزه معنادار است و برای تغییر این معادله باید فکر اساسی از سوی متولیان صورت بگیرد.

همزمان با کاهش دانشجویان، تعداد اعضای هیئت علمی در رشته‌های مهندسی نیز روند کاهشی داشته که این موضوع زنگ خطری برای آینده‌ نظام آموزشی و صنعتی کشور شده است. این را هم باید یادآور شد که تحریم‌ها و افزایش قیمت‌ها در دهه گذشته، بسیاری از پروژه‌های بزرگ کشور را متوقف کرده و از سال 1384 تا 1398 بیشترین فرصت‌های شغلی در بخش خدمات ایجاد شده است، نه در صنعت.

ضرورت بازنگری در سیاست‌های کلان آموزشی
پژوهشگر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی معتقد است کاهش تعداد دانشجویان مهندسی و تغییر رفتار داوطلبان کنکور نشان از اولویت‌های جدید جامعه دارد که نمی‌توان این تغییر را تنها به عوامل اقتصادی نسبت داد؛ بلکه پیام مهم‌تری در پس آن نهفته است که شاید بازنگری در سیاست‌های کلان آموزشی و صنعتی بتواند این روند را معکوس کند.

هادی یوسفی در گفت‌وگو با قدس، نخستین و آشکارترین دلیل کم شدن دانشجویان در رشته‌های مهندسی را کاهش جمعیت آموزش عالی می‌داند و می‌گوید: در دهه‌های 60 و 70 به خاطر پیک جمعیتی تعداد متقاضیان ورود به آموزش عالی بالا بود و در پی آن رشته‌های مهندسی و غیرمهندسی با گسترش بی‌رویه دانشگاه‌های مختلف ایجاد شدند و رشد جمعیتی بالایی در دانشجویان به وجود آمد و دانشجویان مهندسی و رشته‌های مهندسی در شاخص‌های جمعیتی بسیار بالایی بودند.

وی با تأکید بر اینکه به طور کلی در حال حاضر نسبت به دوران گذشته جمعیت داوطلبان ورود به آموزش عالی کاهش پیدا کرده، ادامه می‌دهد: این کاهش به طور محسوسی در رشته‌های مهندسی مثل ریاضی، فیزیک، عمران و... مشهود است به طوری که حتی اعضای هیئت علمی این رشته‌ها هم کاهش محسوسی داشته‌اند.

یوسفی به تأثیر بازار کار و تقاضای آن در کاهش رشته‌های مهندسی اشاره می‌کند و می‌افزاید: در یک برهه‌ای نیاز به ساخت پالایشگاه و فعالیت‌های عمرانی داشتیم و نیاز به نیروی کار که مهندسان، بیشترین نیروی آن بودند، بالا بود. چون این کشش وجود داشت، مهندسان راحت وارد بازار کار می‌شدند و برای تمام مهندسان کار وجود داشت. داوطلبان این حوزه بسیار زیاد بودند و این موجب می‌شد جمعیت دانشجویی مهندسی بالا بماند.

این پژوهشگر به کشش دستمزدی بازار در کاهش نرخ تقاضای رشته‌های مهندسی اشاره می‌کند و می‌گوید: در سال‌های اخیر دستمزدها در رشته‌های مهندسی نسبت به رشته‌های پزشکی بالا نرفته و این موجب شده حتی دانشجویان مهندسی انصراف بدهند و دوباره برای قبولی در رشته پزشکی تلاش کنند.

یوسفی ادامه می‌دهد: اشتغال‌پذیری بالای مثلاً رشته‌های تجربی و پزشکی و اشتغال‌پذیری بسیار پایین رشته‌های مهندسی از عوامل مؤثر در افول و حذف برخی رشته‌های فنی مهندسی است.

نبود ارتباط میان صنعت و دانشگاه
وی به نبود ارتباط میان صنعت و دانشگاه و همچنین نبود آموزش‌های مهارتی در دانشگاه اشاره می‌کند و می‌گوید: سیاست‌گذار در دو سه سال اخیر این خلأ را حس کرده و سیاست‌های حمایتی از رشته‌های مهندسی و علوم پایه و حتی بورسیه کردن آن‌ها برای تقویت این حوزه ایجاد شده؛ اما ضعف ارتباط میان دانشگاه، صنعت و جامعه و اینکه رابطه آموزش با بازار کار، کارکردش را از دست داده، همچنان وجود دارد.

پژوهشگر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، رشته‌های علوم پایه را رشته‌هایی بنیادین می‌داند که کارکرد و وظیفه آن‌ها تولید علم و دانش بنیادین است و می‌افزاید: شاید بتوان گفت ارتباط میان علوم پایه و صنعت تا حدودی برقرار است؛ اما در رشته‌های فنی مهندسی این نقیصه پررنگ‌تر شده و در سال‌های اخیر که مدام شعار تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت را داده‌ایم، متأسفانه این اتفاق به خوبی شکل نگرفته است.

یوسفی به مشکلات عمده در بخش پژوهش‌ها و آموزش‌ها در نبود ارتباط میان صنعت و دانشگاه اشاره می‌کند و می‌گوید: آموزش‌های دانشگاهی ما متناسب با نیازهای صنعتمان نیست. اگر امروز صنعت نیاز به آموزش فلان نرم‌افزار در یک رشته‌ای دارد، معمولاً دانشگاه‌های ما چند گام عقب‌تر هستند و این شاید به آن دلیل است که استادان ارتباط کمتری با صنعت و حوزه خودشان دارند و این موجب می‌شود تمرکزشان روی دانش و مهارت‌های قدیمی‌تر باشد و یا شاید اصلاً مهارتی ندارند.

وی با اشاره به اینکه یکی از چالش‌ها در حوزه رشته‌های فنی مهندسی و ارتباط میان آن‌ها و صنعت این است که سطح پژوهش‌هایی که انجام می‌شود، بسیار بالاتر از صنعتمان است، ادامه می‌دهد: ما در آموزش معمولاً عقب‌ماندگی محسوسی از صنعت داریم و در پژوهش یک جلورفتگی و پیشرفتی ایجاد کرده‌ایم. در آنجا هم پژوهش‌ها ارتباط خیلی دقیقی با صنعت پیدا نمی‌کنند و این موجب می‌شود در رشته‌های فنی مهندسی که باید دقیقاً کاربردی بوده و در جامعه ورودی داشته باشند، این ارتباط اتفاق نمی‌افتد.

وی ادامه می‌دهد: هرچند وزارت علوم سیاست‌هایی را پی گرفته به خصوص دفتر ارتباط صنعت و معاونت پژوهشی؛ اما هنوز نمی‌توان گفت به موفقیتی رسیده باشد.

پژوهشگر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی به قوانین دست و پا گیر در حوزه پژوهش و قراردادهای پژوهشی استادان یا اعضای هیئت علمی با صنعت اشاره می‌کند و می‌افزاید: در این خصوص آن‌قدر سنگ‌اندازی‌های بزرگی صورت می‌گیرد که اعضای هیئت علمی را کمتر به انجام پژوهش ترغیب می‌کند؛ مثلاً در آیین‌نامه ارتقا وزن مقاله نسبت به طرح‌های پژوهشی بسیار بالاتر است و این موجب می‌شود اعضای هیئت علمی به جای اینکه طرح پژوهشی را از جاهای مختلف بگیرند، وقتشان را روی مقاله بگذارند که  امتیاز و یا اعتبار بیشتری دارد.

یوسفی به تجربیات کشورهای مختلف در خصوص برقراری نسبت میان نیازهای دانش‌آموختگان و رشته‌های آموزشی اشاره می‌کند و می‌گوید: در بسیاری از کشورها جذب دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی بسیار متفاوت‌تر از چیزی است که در ایران اجرا می‌شود. مدل جذب دانشجوی ما بر اساس تقاضا نیست؛ بلکه بر اساس عرضه است. هر چقدر داوطلب وجود داشته باشد، ما هم همان‌قدر برایشان رشته‌های مختلف تدوین می‌کنیم.

وی با تأکید بر اینکه جذب دانشجو در بسیاری از کشورها براساس نیاز بازار کار و یا طرح پژوهشی است، ادامه می‌دهد: در این مدل، استاد و عضو هیئت دانشجوی کارشناسی‌ارشد و یا دکتری جذب می‌کند و بر آن اساس آموزش داده می‌شود؛ اما ماده 15 قانون خدمات کشوری ما می‌گوید برای داشتن سمت‌های مختلف باید مدرک تحصیلی داشته باشیم و همین موضوع موجب می‌شود به دنبال مدرک برویم و این مدرک‌گرایی نمی‌تواند آن اشتغال واقعی را تضمین کند.

بازار علائم خوبی به رشته‌های مهندسی نمی‌دهد
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف هم در خصوص در معرض فراموشی قرار گرفتن رشته‌های مهندسی و اینکه چرا نقشه نیازهای کشور با دانش‌آموختگان ما سازگاری ندارد، می‌گوید: دانش‌آموزان در انتخاب رشته به علامت‌دهی بازار کار توجه می‌کنند و الان بازار کار علائم خوبی را برای برخی از رشته‌ها نمی‌فرستد. همان‌طور که اقبال به پزشکی بسیار بالا رفته و این موجب شده الان تعداد کسانی که کنکور ریاضی شرکت می‌کنند، بسیار پایین باشد.

فرشاد فاطمی می‌‌افزاید: سال‌ها همین اتفاق را برای علوم اجتماعی داریم؛ یعنی در علوم اجتماعی که می‌تواند نیازهای خیلی مهمی را از کشور رفع کند، به دلیل اینکه علامت‌دهی بازار کار خوب نیست، در رشته‌هایی مثل اقتصاد، جامعه‌شناسی، سیاست‌گذاری و حتی رشته‌های دیگر که منتج به سیاست‌گذاری می‌شود، متأسفانه معمولاً استعدادهای خوبی جذب نشده‌اند.

وی به ظرفیت‌های بالایی که برای متولدان دهه 60 در همه رشته‌های دانشگاهی ایجاد شده بود، اشاره و اظهار می‌کند: واقعیت این است بخشی از خالی ماندن ظرفیت‌های دانشگاهی ما به این برمی‌گردد که بیش از اندازه ظرفیت را برای متولدان دهه 60 توسعه دادیم.

این استاد دانشگاه تأکید می‌کند: متأسفانه در بسیاری از رشته‌ها و به طور خاص رشته‌های مهندسی، آموزشی که بچه‌ها در دانشگاه دریافت می‌کنند تا نیاز بازار کار فاصله معنا‌داری وجود دارد.

وی به خلأ تکنسین در بازار کار اشاره می‌کند و می‌گوید: بازار کار به افرادی نیاز دارد که در کشورها به آن‌ها مهندس می‌گویند؛ اما دانشگاه‌های ما برای ورود به بازار کار نمی‌توانند تکنسین پرورش بدهند که بخشی از این موضوع به مدرک‌گرایی برمی‌گردد و بخشی هم به سیاست‌های آموزش عالی که تلاش می‌کند همه دانشگاه‌ها و دوره‌ها از راه سیاست‌های وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی شبیه به هم شوند.

فاطمی ادامه می‌دهد: بسیاری از مهندسان ما تازه پس از دانش‌آموختگی باید کار تکنسینی را فرا بگیرند؛ یعنی کسی که لیسانس به او داده‌اند و مهندس شده، یا بازار کار او را نمی‌پذیرد و یا مسائل دیگر روی او فشار می‌آورد که مجبور می‌شود به شکل دیگری کار را قبول کند.

دانشیار دانشگاه صنعتی شریف با تأکید بر اینکه برای برون‌رفت از این موضوع باید بسیاری از مسائل اصلاح شود، می‌گوید: اگر آموزش‌دهی متناسب شود، سیگنال‌دهی بازار کار، کار خودش را درست انجام خواهد داد؛ یعنی اگر بتوانیم بازار کار مهندسی را روی کشورهای دیگر باز کنیم و ارتباط‌گیری مناسبی داشته باشیم، سیگنال‌دهی بازار کار در این رشته‌ها متناسب خواهد شد.

این استاد دانشگاه به ضرورت اصلاح سیاست‌گذاری‌های وزارت علوم اشاره و عنوان می‌کند: دانشگاه‌های علمی کاربردی نتوانسته‌اند خلأ میان دیپلم تا لیسانس را پر کنند؛ به همین دلیل به نظر می‌رسد با یک چاره‌اندیشی برای پرورش استعدادهای مورد نیاز صنعت و آزادی عملی که وزارت علوم باید به دانشگاه‌ها بدهد و همچنین تغییر مأموریت برای دانشگاه‌های مختلف، این اصلاح قابل انجام است.

فاطمی ادامه می‌دهد: به طور مثال در حال حاضر وزارت علوم ملاک‌هایی که برای ارتقا و ترفیع استاد دانشگاه صنعتی شریف در نظر می‌گیرد، با یک استاد دانشگاه در یک شهر دور افتاده یکسان است؛ در حالی که باید با توجه به مأموریت‌های مختلف، متفاوت باشد.

وی تأکید می‌کند: دانشگاه باید قابلیت‌های خودش را نشان دهد و صنعت باید بتواند بر مبنای این قابلیت به دانشگاه‌ها امکان جذب بدهد. الان در برخی از دانشگاه‌های خوب ما این اتفاق در حال رخ دادن است؛ یعنی استادان برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی‌شان در دانشکده‌های مهندسی قرارداد جذب دارند و براساس این قرارداد، دانشجو جذب می‌کنند.

منبع: قدس

انتهای پیام/