شناسهٔ خبر: 70538555 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

عباس عبدی: راه نجات کشور، حمایت کامل نظام از پزشکیان و حذف موانع مزاحم است

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب بر این باور است که «همه نیرو‌های سیاسی باید آمادگی حمایت بدون قید و شرط از پزشکیان را برای رسیدن به یک تفاهم جدی جهت عبور کشور از مسائل موجود فراهم کنند و آقای رئیس‌جمهور نیز باید قدر این حمایت را دانسته و بهترین رویکرد و توافق و وفاق را در بالاترین سطح رقم بزند. همچنین باید توجه داشت که برنامه‌ریزی در ایران نمی‌تواند معطل جلسات پایان‌ناپذیر و کم‌اثری مثل شورای‌عالی فضای مجازی باشد، بیش از ۱۰۰ شورای‌عالی وجود دارد که در عمل جز معطل کردن امور، کار دیگری نمی‌کنند.»

صاحب‌خبر -

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «چک سفید» معتقد است که دایره مسئولیت‌های دولت مشخص است و همه چیز منحصر به آن نیست و سایر ساختارهای سیاسی نیز درباره امور کشور مسئول هستند.

او در این زمینه نوشت: مشکلات و ناترازی‌های بر زمین مانده، دیگر قابل تحمل نیست. متولی اصلی رفع اغلب این مشکلات نیز دولت‌ها به نمایندگی تام‌الاختیار از حکومت هستند. ولی این اشتباه را نکنند که گمان کنند مسئولیت این مساله فقط متوجه دولت‌ها است و حکومت و ساختار سیاسی می‌تواند خود را مبرا از مسئولیت بداند.

حکومت از نظر مردم و به درستی یک کل یکپارچه است. حکومت مثل یک تیم است. در برد و باخت آن ممکن است بازیکن خاصی اشتباه نماید، یا خوب‌تر از انتظار بازی کند، ولی این تیم است که می‌برد یا می‌بازد. کسی نام بازیکن را در بُرد یا باخت ثبت نمی‌کند. هیچ بازیکنی در یک تیم به تنهایی بازنده، یا برنده محسوب نمی‌شود و برعکس؛ بنابراین ما با تیم حکومت رو‌به‌رو هستیم و نه بازیکنان گوناگون آن؛ به ویژه در شرایط جدید که همه بازیکنان از جمله دولت، تحمیلی نیستند، بلکه انتخاب صاحب تیم هستند.

اولین اولویت اتحاد و انسجام درون‌ساختاری است. بدترین علامتی که می‌تواند از یک تیم یا حکومت به بیرون مخابره شود، شکاف و اختلاف داخلی است. تیم‌های ورزشی با اظهارات اختلاف‌انگیز درون تیم به‌شدت برخورد می‌کنند. کوچک‌ترین بدگویی یا انتقاد عمومی، تیم را دچار چالش می‌کند. حالا چگونه است که این مساله به این سادگی در ایران فهمیده نمی‌شود، خدا می‌داند.

در ایران پیام‌هایی که بیانگر شکاف بلکه ستیز درون‌ساختاری است فراوان مخابره می‌شود و عجیب اینکه سطح برخی از سیاستمداران آن‌چنان پایین و سخیف است که حتی نمی‌توانند این اختلافات را از دید دیگران پنهان کنند و آگاهانه و عامدانه بر آتش آن می‌دمند. هر گونه برنامه‌ریزی در ایران با وجود چنین شکاف‌های عمیق درون‌ساختاری غیر ممکن است. خودروی برنامه‌ریزی ایران راننده ندارد یا اگر هم راننده‌ای باشد، مهار اجزای آن در دست او نیست.

مهم‌تر از همه اینکه مقصد سفر نیز معلوم نیست، یا اتفاق‌نظر نسبت به آن وجود ندارد. تعداد مسافران آن اضافه بر ظرفیت هستند. سوخت کافی هم ندارد. خلاصه با این خودرو نمی‌توان رانندگی کرد و سالم به جایی رفت. همچنان که در دو دهه گذشته نتوانسته است.

چه باید کرد؟

ابتدا باید موضع خود را نسبت به آقای پزشکیان روشن کنیم. معتقدم که هر کسی می‌تواند نسبت به او انتقادی داشته باشد. این مساله مهمی نیست. نه تنها نسبت به وی که به همه دیگران هم انتقاد‌هایی وارد است. ولی در مجموع می‌توانیم به پزشکیان اعتماد کنیم. به چند دلیل مشخص.

اول از همه اینکه در آنچه که می‌گوید صداقت دارد. ممکن است همه حرف‌های راست را نزند، ولی دروغ هم نمی‌گوید. حرف‌های راست را هم باید از فاصله میان خطوط کلمات او پیدا کرد.

دوم اینکه در بند این صندلی نیست؛ یا نبوده است و به نظر نمی‌رسد که این روحیه را از دست بدهد، حداقل تاکنون چنین فکر می‌کنم.

سوم اینکه بنیان‌های فکری او در حوزه‌های گوناگون به‌طور نسبی قابل دفاع است و مهم‌تر اینکه رویکرد او متضمن فصل مشترک قابل اجرایی برای بخش مهمی از نیرو‌های طرفدار است. نگاه مثبت او به اقتصاد بازار و نیز نگاه او به عدالت، هر دو اهمیت دارد. تعهدات دینی و مذهبی او با رویکرد آزادمنشی او و احترام به حقوق دیگران و دفاع از اصل مدیریت و برنامه‌ریزی علمی و کارشناسی‌محور ترکیب مناسبی را ایجاد کرده است.

اعتماد به او از سوی منتقدان وضع کنونی در کنار اعتقاد او به مقام رهبری و نظام و جلب اعتماد نظام نیز ویژگی مهمی است که در حال حاضر هیچ سیاستمداری واجد آن نیست.

از نظر من انتقادپذیری یا حداقل آزادگی او در شنیدن نقد‌ها در کنار نداشتن کینه و نفرت نسبت به دیگران و ادبیاتی روان و مردمی و محترمانه نیز ویژگی مهم دیگر او است.

این ویژگی‌ها موجب می‌شود که همه نیرو‌های طرفدار اصلاحات و توسعه و پیشرفت کشور آخرین شانس خود را با حمایت از او برای عبور از این وضعیت خطیر به آزمون بگذارند. این شانس از طریق حمایت بدون قید و شرط از پزشکیان برای ایجاد یک تفاهم عام درون ساختاری است؛ تفاهمی که باید به حل مسائل مردم کمک کند و در تعارض با خواست‌های اصلی جامعه و مردم نباشد.

پرداختن آقای پزشکیان به هر مساله دیگری جز این فقط اتلاف وقت است. تفاهم درباره سه مولفه مشخص شامل تحلیل وضعیت، مقصد حرکت، مدیریت و راهبری امور. این تفاهم باید در بالاترین سطح قدرت انجام شود. احاله امور به سطوح پایین و... جز شکست هیچ نتیجه دیگری ندارد. تحلیل وضعیت باید روشن باشد. شرایط خطیر است. در همه زمینه‌ها دچار مشکل جدی هستیم. باید تغییرات رویکردی را در دستور کار قرار داد.

با رویکرد‌های قبلی به همین جایی می‌رسیم که اکنون رسیده‌ایم. اگر این وضع خوب است، صریحا اعلام شود و آقای پزشکیان هم آن را به مردم و طرفداران خود منتقل کند.

تردید ندارم که پزشکیان بیش از هر کس دیگری این وضعیت خطیر را درک می‌کند. این وضعیت نیز محصول سیاست‌های گذشته است. پس اولین اقدام باید تغییر رویکردی باشد.

در گام دوم باید مقصد معین شود. در اسناد رسمی مقاصد خوبی نوشته شده است، ولی مشکل آنجاست که این مقاصد خوب لزوما در جهت هم‌افزایی یکدیگر نیستند. مثلا هدف رشد ۸ درصدی و کاهش تورم با برخی اهداف دیگر به ویژه در سیاست خارجی تطابق ندارد. مشکل اینجاست که اگر تعداد اهداف خوب زیاد باشد، همه آنها بی‌اعتبار می‌شوند. باید یکی- دو هدف معین را تعیین کرد و سایر مولفه‌ها را برای تحقق آنها تنظیم و هماهنگ کرد. همه خوبی‌ها با هم جمع نخواهند شد. باید آمادگی کافی برای پذیرش و پرداخت هزینه‌های این اهداف را داشت.

رسیدن به هدف بدون هزینه ممکن نیست؛ بنابراین سر هم کردن تعدادی از اهداف خوب و قابل قبول به عنوان هدف، نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه زیانبار هم هست، زیرا اهداف باید محدود و دارای اولویت باشند. اهداف با اولویت کمتر را می‌توان و می‌باید قربانی اهداف با اولویت بالاتر کرد.

در گام بعدی باید راننده این خودروی برنامه‌ریزی معلوم شود. اینگونه نیست که هر کس گوشه‌ای را به تصرف خود در آورده، و جزایر مستقلی را تشکیل دهند. آقای پزشکیان حتما بهتر از خیلی‌ها می‌داند که اتفاقات و اعتراضات سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ چگونه شکل گرفت و چه کسانی آتش بیار معرکه بودند. این گروه‌ها عملا نقش تخریبی فراوانی دارند. باید از سطوح بالای قدرت مساله آنان را حل کرد. منافع آنان پایان‌ناپذیر است.

در همین مصوبه رفع فیلترینگ از واتس‌اپ، عملا امتیاز اصلی خود را که تداوم نیاز مردم به فیلترشکن بود گرفتند و همچنان بازار فیلترشکن رواج دارد.

برنامه‌ریزی در ایران نمی‌تواند معطل جلسات پایان‌ناپذیر و کم‌اثری مثل شورای عالی فضای مجازی باشد، بیش از ۱۰۰ شورای عالی وجود دارد که در عمل جز معطل کردن امور، کار دیگری نمی‌کنند. گمان نکنید که همه این اتلاف وقت‌ها آگاهانه است. اصولا این نظام اداری بسیار بی‌جان است. نگاهی به برخی از وزرای خود بکنید تا ببینید چگونه منفعلانه ساکت هستند، یا حتی از ترس تندرو‌ها در برابر یک شادی کودکانه که خیلی هم طبیعی و حتی مثبت است واکنش عجیب و غیر معقولانه‌ای از خود نشان می‌دهند.

آقای پزشکیان تاکنون مجبور شده که در چند مورد به گرمای بیش از حد محیط اداری یا روشن بودن لامپ‌های ادارات شکایت کنند، حتی در یک مورد وزیر مخاطب اعتراض به جای آنکه شرمنده این وضع شود طلبکار هم شده است. ظاهرا مساله صرفه‌جویی انرژی فقط مساله خود آقای رییس‌جمهور است. با این رویکرد‌ها و فضای عمومی چگونه می‌خواهید رویکرد موثر، تفاهم و وفاق جمعی یا وحدت مدیریت و راهبری ایجاد کنید؟

خلاصه اینکه همه نیرو‌های سیاسی مخاطب این پیشنهاد هستند که باید آمادگی حمایت بدون قید و شرط، از پزشکیان را برای رسیدن به یک تفاهم جدی جهت عبور کشور از این وضع فراهم کنند و آقای رییس‌جمهور نیز باید قدر این حمایت را دانسته و بهترین رویکرد و توافق و وفاق را در بالاترین سطح رقم بزند. در غیر این صورت در حل هیچ کدام از مسائل کشور موفقیتی حاصل نخواهد شد.

تجربه رفع فیلترینگ باید حساب کار را به دست دولت داده باشد که ۵ ماه معطل هیچ بودید و در آخر هم چند تا موتورسوار مملکت را معطل خود خواهند کرد. بدون این تفاهم هم حتما اتفاقات خوبی را می‌توان ایجاد کرد، ولی اینها بسیار جزیی و ناپایدار خواهد بود و با کوچک‌ترین توفان‌ها نیز از میان خواهد رفت.

جناب آقای رئیس‌جمهور! خود دانید.

برچسب‌ها: