به گزارش خبرنگار مهر، مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی میتواند برکات زیادی را ایجاد کند که علاوه بر حل مشکلات و رفع محرومیتها، روحیه امید و تلاش برای ساختن زندگی را در مردم افزایش دهد و تحولهای کلان بیافریند. این تحولات به تدریج نسل جوان را پای کار میآورد، زیرا باور به توانایی در انجام کارهای بزرگ را در آنان افزایش میدهد. رضا رضاپور متولد ۱۳۵۷ فوق دیپلم و مدیر عامل شرکت تعاونی «رومیران بافت» روستای روم از توابع شهرستان قائن خراسان جنوبی است که برای ایجاد چنین تحولی در یک روستا پیش قدم شده است.
بیش از سیصد سال است که این هنر صنعت در روستای روم به دست توانمند زنان روستایی انجام میشود ولی متأسفانه بیشتر درآمد به دست دلالان میافتد. آقای رضاپور از سال ۱۳۸۰ به فکر ساماندهی این مسئله بود تا اینکه در قالب تأسیس یک تعاونی با مشارکت مردم وارد این مسیر شد. تحولات به تدریج نسل جوان را پای کار میآورد، زیرا باور به توانایی در انجام کارهای بزرگ را در آنان افزایش میدهد
هدف او این بود که سود نهایی کار جاجیمبافی به دست تولیدکننده برسد نه اینکه به عنوان یک سرمایه گذار، کارگاه یا کارخانهای ایجاد کند و محصول دسترنج مردم را فروخته و سودی به دست آورد.
هسته اولیه این فعالیت هجده نفر از بانوان تولید کننده روستا بودند. چهار سال طول کشید تا بتوانند مطالعات بازار و آموزشهای مورد نظر را انجام دهند و دستگاههای مورد نیازی که برای افزایش بازدهی کار به آن نیاز بود را سفارش داده و تهیه کنند. هر فردی که در این تعاونی عضو میشد علاوه بر دستمزدی که در طول سال دریافت میکرد. سود شرکت تعاونی را هم دریافت میکرد. اگر هم افزایش سرمایهای حاصل میشد متعلق به خود اعضا بود. این مسئله باعث دلگرمی و اعتماد افراد شد و انگیزهای برای باقی ماندن در روستا ایجاد کرد.
تنوع محصولات در مجموع بیش از نود مورد بود که همین متنوع بودن، افراد بیشتری را جذب کار کرد. به گونهای که در حال حاضر اعضای شرکت به هشتاد و پنج نفر رسید و آنها توانستند برای شصت نفر در داخل خانههایشان شغل مستقیم ایجاد کنند. در مسیر تولید این محصولات ده نفر کار پشتیبانی را انجام میدهند. همه آن افرادی که در خانهها کار میکنند هم از امکان بیمه و بازنشستگی برخوردار هستند و تاکنون دوازده نفر بازنشسته شدهاند.
هدف این گروه خدمت به منطقهای است که در آن زندگی میکنند. طبیعتاً در هر منطقهای افراد نیازمند سرپرست خانوار، بد سرپرست و جویای کار وجود دارند. آنها همه این جامعه را مد نظر قرار دادند و شغلهایی را تعریف کردند که متناسب با آن افراد باشد. مثلاً کار خدمات شرکت مانند بستهبندی محصولات را یک فرد ناشنوا انجام میدهد. در رستههای اداری مالی از افراد باسواد و تحصیل کرده روستا استفاده کردهاند. چینش کار را به نحوی انجام دادهاند که کل جامعه روستا را درگیر کند.
اعضای این تعاونی در کنار فعالیت اقتصادی رسالتی اجتماعی هم برای خودشان در نظر گرفتهاند. به همین دلیل به موضوع جمع آوری زبالههای خانگی روستا و ساماندهی آن هم ورود کردند.
همچنین به کمک نویسنده مشهوری که زادگاه او در همین روستا بوده درباره این روستا کتابی نوشتند و فرهنگ و پیشینه تاریخی روستا را مصور کردند. در بسیاری از مراسمهای ملی هم یار و کمک حال مسؤولان روستا بودهاند و در تهیه جوایز برپایی مراسمهای روستا به آنها کمک میکنند.
آنان حتی در مسائل بحرانی که جامعه با آن درگیر بوده نیز حضوری فعال دارند؛ مثلاً زمانی که کرونا شیوع پیدا کرد و کمبود ماسک به نقطه بحرانی رسید با تجهیزاتی که داشتند و با کمک مسئول فنی شرکت، تغییراتی را در دستگاهها ایجاد کرده و در تولید ماسک به شبکه بهداشت و درمان شهرستان کمک کردند. همچنین بسیاری از کارهای برشکاری گان و لباس پزشکی و بهداشتی را در شرکت انجام داند و آنها را به دوزندهها سپرده تا لباس تولید کنند.
از مجموعه این فعالیتها تحولاتی در روستا ایجاد شده است و موجب شده که نسل بعدی هم پای کار بیایند. در این روستا جوانانی هستند که این ایده تحولی پیاده شده را به کار گرفتهاند و پس از آموزش کارگاههای مشابهی را در سطح شهرستان ایجاد کردهاند.