به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، امروز سالروز حماسه 9 دی روز بصیرت و میثاق امتی تاریخساز با ولایت است؛ روزی که ملتِ عاشورایی و محبِ اهلبیت و دلداده امام حسین(ع)، نقشههای شوم استکبار را زیر گامهای استوارش گذاشت و از روی آن رد شد و حماسههایش به دل تاریخ و قلوب ملتها رفت.
روزی که نماد عزت، استقلال و بصیرت مردمی نام گرفت و در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار شد؛ در این روز ملت ایران پوزه استکبار را که صراحتاً حمایت از اغتشاشات و فتنهگران را اعلام و به طور همزمان از برنامهها و طراحیهایشان برای آموزش افراد خبر داده بودند، به خاک مالیدند.
در همان زمان، بعضی از مناطق و استانهای کشور از جمله گیلان دیار میرزاکوچک خان یک روز زودتر برای حفظ اصول اسلام و آرمانهای انقلاب به میدان آمدند و حماسه 8 دی را رقم زدند؛ در گیلان جوانانی همچون «سید اسماعیل سیرتنیا» و «حامد کوچکزاده» که امروز جزو شهدای مدافع حرم استان هستند و مزارشان زیارتگاه اهل دل است نقش زیادی در خلق حماسه 8 دی ایفا کردند.
اتفاقات روز عاشورای تهران در 6 دیماه 88 و اهانت به پرچم عزای حسینی توسط اغتشاشگران، قلوبِ عاشقان اباعبدالله(ع) را به درد آورد؛ دیگر چیزی نمیتوانست جلوی مردمِ عزادار را بگیرد و این عشق به حسین و اهلبیت پاک و مطهرش بود که محبان را کفنپوش به خیابان آورد و بساط فتنه را جمع کرد؛ همزمان با اتفاقاتِ تلخ 6 دی تهران، در رشت جلسهای با حضور شهید حامد کوچکزاده و گروهی از جوانان انقلابی دیار میرزا برای کور کردن چشم فتنه برگزار شد؛ جمعبندی جلسه این شد که برای صبح روز بعد (8 دی) از مردم برای برگزاری یک تجمع در میدان شهرداری رشت دعوت شود در حالیکه هنوز شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی راهپیمایی سراسری 8 و 9 دی را اعلام نکرده بود اما صبح هشتم دیماه، مردم رشت به میدان آمدند؛ البته مردم انقلابی دیار میرزا 9 دی هم مجدداً در میدان شهرداری رشت تجمع کرده و شعارهای کوبنده علیه فتنهگران سر دادند.
شهید مدافع حرم «سید اسماعیل سیرتنیا» علمدار جبهه فرهنگی گیلان نیز در آن روزهای سخت همراه با دیگر جوانان انقلابی این خطه، نقش زیادی در به صحنه آوردن مردم و خاموش کردن آتش فتنه در گیلان ایفا کرد؛ او که دائم ذکر حضرت زهرا(س) بر لبانش بود و با همه قشرهای مذهبی حشر و نشر داشت و به سرعت به دلها نفوذ میکرد، توانسته بود با توسل و با یاد حضرت زهرا، تبیینگر بزرگ آن روزهای رشت باشد و حتی زخم و مجروحیت جسمی هم نتوانست خللی در اراده او ایجاد کند چون عاشق اهلبیت بود.
این دلاورمرد دیار میرزا و نور چشم گیلانیها زمانی که تکفیریها سعی در محاصره حرم حضرت زینب(س) و میوههای دل حضرت زهرا(س) در سوریه داشتند، اعزام به جبهه را بر ماندن ترجیح داد و برای دفاع از حرم اهلبیت، کیلومترها از خاک میهن دور شد و سینهاش را اینبار سپر گلولههای تروریستهای دستنشانده آمریکا و اسرائیل کرد تا آسیبی به حرم اهلبیت وارد نشود تا اینکه سال 1394 در عملیات مستشاری شهر حلب در حالیکه نام و ذکر حضرت زهرا بر زبانش بود همچون مادر پهلوشکسته، با اصابت ترکش به ناحیه پهلو به شهادت رسید و آسمانی شد.
به مناسبت سالروز حماسه 8 و 9 دی و همچنین هفته بزرگداشت مقام مادر، بانوان بسیج رسانه استان گیلان پای درد و دلهای مادر بزرگوار شهید مدافع حرم «سید اسماعیل سیرتنیا» نشستند؛ مادر است دیگر. در ابتدای صحبت، با لهجه شیرین و دوستداشتنی و لبخند رضایتی که گوشه لبهایش بود از زحمات، دلواپسیها و خون دلهایی که برای تربیت فرزندان و بزرگ شدن پسرش خورده میگوید؛ از شببیداریها و بدو بدوهای مادر پای فرزند تا وابستگی و در نهایت تقدیم میوه دلش در راه خدا.
غم دلتنگی در صدای مادرِ شهید موج میزند اما با چشمانی پر از امید میگوید: مادر به فرزندانش عشق و محبت دارد؛ منم خیلی به اسماعیل وابسته بودم اما احساس میکنم اگر شهید نشده بود، تابِ تحمل حوادثی که در سالهای اخیر پشت سر گذاشتیم مثل شهادت حاج قاسم سلیمانی، شهادت رییس جمهور و اتفاقات یک سال اخیر را نداشت؛ عصای دستم بود اما راضی هستم به رضای خدا و حتی ذرهای از تقدیم او در راه حق پشیمان نیستم.
مادر شهید به حوادث سال 88 و علمداری فرزندش برای خاموش کردن شعله فتنه در رشت اشاره میکند و میافزاید: پسرم برای حماسه 8 دی خیلی فعالیت داشت؛ من خودم هم در آن مراسم شرکت داشتم؛ اسماعیل آن زمان تهران بود اما سریع خودش را به رشت رساند و فعالیتهایش را با دیگر جوانان انقلابی از سر گرفت؛ اسماعیل حتی در شلوغیهای ضد انقلاب آسیب دید و وقتی به خانه برگشت و کبودیهای بدنش را دیدم خیلی گریه کردم اما او مرا آرام میکرد و میگفت "مامان جان نگران نباش چیز خاصی نیست"؛ درباره جزئیات حادثه هم هرگز چیزی نگفت اما بعدها از دوستانش شنیدیم که چه اتفاقی برایش افتاده بود و میتوانم بگویم که خواستِ خدا بود در آن صحنه شهید نشود.
مادر شهید در ادامه به حوادث سالهای دفاع مقدس و زحماتی که رزمندگان اسلام و جوانان کشورمان برای دفاع از ارزشها و خاک وطن داشتند اشاره میکند و میگوید: همسرم هم بهعنوان بسیجی در آن سالها عازم جبهه شده بود و امروز هم مجروحیت دوران جنگ را با خود دارد؛ من معتقدم این انقلاب به سادگی به دست ما نرسیده است؛ خیلی از جوانان از زندگیشان برای این انقلاب گذشتند و امروز همه مردم از جمله مسئولین وظیفه دارند قدردان آنها باشند و با تمام وجود از انقلاب محافظت کنند و بدانند که فردای قیامت باید پاسخگوی شهدا باشند.
وی با گلایه از اظهارات افرادی که تصور میکنند با توجه به اتفاقات اخیر سوریه، خون شهدای مدافع حرم به هدر رفته است گفت: من فرزندم را برای حمایت از بشار اسد به سوریه نفرستادم؛ فرزندم فقط برای رضای خدا، دفاع از اسلام و اهلبیت و رهبری به سوریه رفت و امروز هم اگر آقا(رهبری) فرمان دهند من و فرزندانم و همسرم آمادهایم هرجا که نیاز باشد حضور پیدا کنیم.
مادرِ شهید از رفتار بعضی دختران و بانوان جامعه که با کشف حجاب و پوشش نامناسب در خیابانها قدم برمیدارند بهشدت ناراحت است؛ با شرمندگی فقط به چهره مهربان و صبورش زل زدیم و حرف دیگری نداشتیم؛ او که همه زندگیاش را برای حفظ حیا و عفت دختران جامعهمان و نرسیدن دست اجنبی به این کشور تقدیم کرده امروز از نیشزبان و حرکات بعضی بانوانِ بدحجاب آزردهخاطر است؛ به راستی مسئولینی که در قبالِ مطالبه مادران و خانوادههای شهدا و بیعفتیهای جامعه و قانونِ رسمی کشور بیتفاوت هستند در قیامت چگونه پاسخ اشکهای مادران شهدا و خون شهدا را میدهند؟
مادر شهید از آخرین گفتههای سیداسماعیل میگوید؛ از آخرین دیدارها و آرزوها؛ البته یادآوری گذشته در این لحظه قدری برایش سخت است و میگوید "چیز زیادی یادم نیست" و مابقی صحبتها را به زمانی بعد موکول میکند اما قبل از اینکه از روی صندلی برخیزد و سالن جلسات بسیج رسانه را ترک کند با لبخندی دلنشین میگوید: پسرم میگفت شهادت یک افتخار است و نصیب هرکسی نمیشود؛ من او را از دست ندادهام و حضورش را کنارم احساس میکنم و خوابش را هم میبینم.
مادر سخن را کوتاه کرده و به سختی از روی صندلی برمیخیزد و ما را ترک میکند؛ خوب که به قامتش نگاه میکنیم، وابستگیها و دل پر عاطفه مادری سر جای خودش اما الگوی صبر و استقامت بودنش نیز همچنان پابرجاست.
به گزارش تسنیم، شهید مدافع حرم «سید اسماعیل سیرتنیا» در تاریخ بیست و سوم تیرماه 1357/ در شهرستان رشت متولد شد؛ او فرزند سید حسین و شهربانو بود و در خانوادهای مذهبی و فرهنگی رشد کرد؛ اسماعیل دوران کودکی و نوجوانی خود را با یادگیری و کسب علم سپری کرد و توانست تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم سیاسی تحصیل کند.
در سال 1385، او زندگی مشترکش را آغاز کرد و به عنوان پاسدار، به خدمت در کشورش پرداخت؛ با شروع بحران در سوریه و نیاز به نیروهای مستشاری، سید اسماعیل به عنوان یک پاسدار فداکار به این کشور اعزام شد تا به دفاع از حریم اهل بیت (ع) بپردازد.
سید اسماعیل سیرتنیا در شانزدهم آبان 1394، در عملیات مستشاری در دمشق به شهادت رسید و نامش به عنوان یکی از شهدای گرانقدر در تاریخ ایثار و فداکاری ثبت شد؛ پیکر پاک او در شهرستان رشت به خاک سپرده شد و یاد و خاطرهاش همواره در دل مردم زنده است؛ شهید سیرتنیا نماد شجاعت و ایثار در راه حق و حقیقت است.
او در بخشی از وصیتنامهاش نوشت: به هیچ وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت زهرا(س) برای من سنگ قبری تهیه نکنید؛ در لحظه تدفین، تربت کربلا، کفن کربلا و پیشانی بند یا زهرا(س) فراموش نشود؛ به هیچ وجه در مراسم من هزینههای آنچنانی و اسرافی نشود. سهمیه و حقوق من پس از اینکه متأهل شدم و به همسرم و پدرم و مادرم رسید مابقی به یتیمان کمیته امداد امام خمینی (ره) برسد.
انتهای پیام/
∎