عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند نامۀ سرگشودۀ اخیر رقیب انتخاباتی رییس جمهور پزشکیان به او در 6 بند تهیه و در مقام نصیحت نکاتی را یادآور شدهاند اما در دو کلمه این است: جلیلی شو!
به عبارت دیگر از رییس جمهوری که با شعار رفع فیلترینگ و گشایش باب مذاکره انتخاب شده خواستهاند به جای رفع فیلترینگ به دنبال اعمال حکمرانی و نظارت بر سکوهای فضای مجازی باشد، دیگر این که از مشاوران امین و انقلابی و دشمنشناس استفاده کند. شاید جای محمد جواد ظریف که 8 سال وزیر خارجه بوده و حالا انتصاب او به معاونت راهبردی را نپسندیدهاند یکی از متصفین به صفات یاد شده را که لابد تنها در جماعت پایداری یافت میشود منصوب کند.
شگفتا که ساعاتی بعد از مراسم تحلیف رییس جمهوری در تهران رییس دفتر سیاسی حماس ترور شده که نشان از عمق نفوذ دارد و اینها برای نفوذ نشانی دیگری میدهند.
توصیۀ سوم این است که در دام مذاکرات فرصتسوز با غربیها نیفتید. چون بایدن و ترامپ فرقی با هم ندارند. به اعتقاد اینها اتفاق جدیدی در حال وقوع نیست. این همه اتفاق ریز و درشت رخ داده و اینها میگویند اتفاق جدیدی در حال وقوع نیست! دیگر چه اتفاقی باید رخ دهد تا از نظر اینها جدید باشد معلوم نیست!
توصیهشان برای رفع ناترازیها و هزار جور گرفتاری چیست؟ از ظرفیتهای موجود کشور و منطقه و کشورهای همسو و مستقل جهان بهره ببریم.
خوب! این حرف را که کاندیدای جبهه پایداری هم در انتخابات مطرح میکرد. نصف مردم کلا شرکت نکردند و رأی ندادند و از نصف دیگر کمتر از نصف به این ایده روی خوش ندادند و به خاطر همین آقای جلیلی برای چندمین بار با شکست صحنه را ترک کرد. چون تأیید سخن پزشکیان بود که می خواهند دیوار را بشکند و کلمه مهم او «قفس» بود و این که نمیتوان در قفس زندگی کرد.
اینها رویشان نمی شود بگویند میشود ومیگویند از ظرفیتهای موجود کشور و منطقه و کشورهای همسو و مستقل جهان بهره ببریم!
از پزشکیان میخواهند از ظرفیت ظریف و دیگران استفاده نکند و بعد میگویند از ظرفیت ها بهره ببریم. البته قابل درک است که منظور از ظرفیت خودشاناند و آقای سعید جلیلی را با دو کلمۀ فرصت-ظرفیت میتوان توصیف کرد. همان گونه که سخن گفتن بدون استفاده از «نئولیبرالیسم» برای شهریار زرشناس دشوار است سعید جلیلی هم بدون فرصت و ظرفیت نمیتواند ایده ای را منتقل کند.
مراد خود از کشورهای همسو را هم مشخص نکردهاند. کدام کشور آخر الآن با ما همسوست؟ دنیای امروز جهان همسودهاست نه همسوها. اشتراک منافع داشته باشیم میشود کما این که با ترکیه این همه چالش داریم اما به خاطر همسودی و نه همسویی در برخی امور با وجود اتفاق سوریه همچنان رابطه نزدیک داریم.
جبهۀ پایداری در پایان از رییس جمهوری در مقام رییس شورای عالی امنیت ملی خواسته در پاسخ به تجاوز اسراییل اقدام کند و خونخواهِ شهیدان راه قدس باشد. منتها نگفته اگر دوباره حمله کرد چه؟ کشور درگیر جنگ شود؟ آقای کوشکی البته گفته مگر حالا درگیر جنگ نیستیم؟
اگر مهمترین دستاوردهای پزشکیان در این 6 ماه را نیفتادن کشور در تلۀ جنگ مستقیم با اسراییل و رفع فیلترینگ تدریجی و متوقف کردن اجرای قانون حجاب بدانیم تشکل رقیب از او خواسته از همه اینها برگردد منتها در این صورت دیگر مسعود پزشکیان نیست، سعید جلیلی است در حالی که نیمی از مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکردند که اگر موافق این این راهکارها بودند شرکت میکردند و از نیم دیگر هم باز اکثریت به این ایده ها "نه" گفتند.
حالا رقیبان پزشکیان که در نهادهای بیرون از دولت همچنان قدرت و نفوذ و امکانات دارند از رییس جمهوری خواستهاند نه مجری خواست نصف غایب ملت و رأی دهندگان به خود که مجری اوامر مخالفان خود باشد!
این که در نامۀ سرگشوده به قانون حجاب اشاره نشده در حالی که پشت پرده تصویب آن بودند و اشاره نکرده اند چون ترجیح می دهند در علن از آنان حمایت نکنند کما این که بحث درباره آن را به پستوی کمیسیون بردند تا درصحن درباره آن گفت و گو نشود و تکرار 14 بار کلمۀ «مقاومت» در متن نشان میدهد دغدغۀ غالب آنان چیست
یک لحظه تصور کنید: پزشکیان رفع فیلترینگ نکند، ظریف را هم کنار بگذارد و دنبال مذاکره هم نباشد و برای حمله نه منطقی که هیجانی به اسراییل اقدام کند. آن وقت دیگر او مسعود پزشکیان است یا سعید جلیلی؟! این همان نکتهای است که آقایان جبهۀ پایداری درنیافته اند.
خیلیها به پزشکیان به خاطر خود او رأی ندادند. برای انتخاب نشدن جلیلی به پزشکیان رأی دادند. یعنی رأی شان ایجابی نبود. سلبی بود. در هر انتخابات رقابتی چنین است و بخشی از آرا سلبی است. کما این که در آمریکا هم این گونه است. حالا رییس جمهور بیاید به نسخۀ حامیان رقیب عمل کند؟
بله. رییس جمهوری رییس جمهوری همه است. هم رأی دهندگان به خود. هم به رقیب و هم رأی نداده ها چون همه باشندگان این سرزمیناند و مالیات و عوارض میپردازند و شناسنامۀ ایرانی دارند و شهروند این مُلک ند. اینها همه درست.
اما مسعود پزشکیان اگر بخواهد به توصیههای جبهۀ پایداری عمل کند دیگر مسعود پزشکیان نیست. سعید جلیلی است.
هر چند از آنان میتوان پرسید آنچه شما در سه سال با فضای مجازی کردید اعمال حکمرانی بر سکوها و نظارت بود یا قفل زدید و قبح فیلترشکن را از بین بردید تا ایران یگانه کشور دنیا باشد که پدر از فرزند می خواهد فیلترشکن نصب کند و اخلاق جامعه را با دفاع از فیلترینگ به این روز انداختید؟
شما که جواد ظریف شریف را امین و انقلابی نمیدانید چرا نگران پرونده اقتصادی دو وزیر دولت خودتان نشدید؟ اگر از ظرفیت ها باید بهره برد چرا ظرفیت نیروی انسانی نخبه را با سیاست های نادرست به کوچ و انزوا واداشتید؟
مردم ایران به پزشکیان رأی دادند برای پرهیز از جنگ. برای مذاکره. برای رفع فیلترینگ. برای اجرانشدن قانونِ ناعادلانه و موهن جریمه به خاطر نوع پوشش و آنها که رأی ندادند هم با این ایدهها موافق بودند ولی تردید داشتند بتواند.
در انتخابات آزاد و رقابتی مشخض میشود وزن هر گروه سیاسی در ایران امروز چقدر است و انتظار بعدی از رییس جمهور همین است که در پی سه اقدام: توقف قانون حجاب و رفع فیلترینگ و پرهیز از درافتادن در هیجانات جنگی به انتخابات رقابتی هم بیندیشد اگرچه میدانیم تصاعد قیمت دلار میتواند همۀ دستاوردها را ببلعد و راه بهبود اقتصادی هم مذاکره و رفع تحریم است و جلب 200 تا 300 میلیارد دلار سرمایه خارجی.
خوشبختانه رییس جمهور به جای تقابل شیوه اجماعسازی در پیش گرفته و با جلب حمایت کلان رهبری در کلیت برنامه توانسته گامهای مؤثری بردارد و از جبهۀ پایداری از این حیث باید تشکر کرد که یادآوری میکند چه اتفاق دیگری می توانست رخ دهد و خوش بختانه دورۀ سه سالۀ خالصسازی ادامه نیافت و عصر دیگری شروع شد که هیچ نسبتی با نصایح جبهۀ پایداری ندارد.