شناسهٔ خبر: 70518446 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

از رسانه ها/ در سياست خارجي ناکامي‌هاي زيادي را تجربه کرده‌ايم

صاحب‌خبر -

شفقنا_ جمهوری اسلامی نوشت: بشدت نيازمند آسيب‌شناسي در بخش تصميم‌سازان و تصميم‌گيران هستيم. ما از فاصله گرفتن با آسيب‌شناسي ضربه‌هاي زيادي خورده‌ايم و عجيب است که هنوز هم درس لازم را نگرفته‌ايم. دلار به جاي پله‌ پله بالا رفتن، چند پله چند پله بالا مي‌رود و ما رئيس کل بانک مرکزي را براي رهنمود دادن به تلويزيون دعوت مي‌کنيم!

اين جمله را از زبان عموم مردم و صاحبنظران، بسيار مي‌شنويم که کشور به حال خودش رها شده و کسي به خاطر کارهائي که کرده و کارهائي که نکرده، ارزشيابي و تشويق و تنبيه نمي‌شود.

معناي دقيق اين جمله اينست که عملکردها در کشور ما آسيب‌شناسي نمي‌شوند. لازمه اين سخن اين نيست که تمام عملکردها دچار آسيب هستند. چه بسا افرادي که در مسئوليت‌هاي مختلف و رده‌هاي مختلف با وجدان کاري، درک موقعيت‌ها و احساس تکليف به وظايف خود به خوبي عمل مي‌کنند ولي کسي از آنها تقدير نمي‌کند و چه بسا افرادي که به هيچيک از اين ويژگي‌ها آراسته نيستند و کاري غير از اشغال مسئوليت‌ها انجام نمي‌دهند ولي زرق و برق ظاهري زيادي دارند و با توسل به تبليغات و برخورداري از پارتي به سرعت از نردبان ترقي نيز بالا مي‌روند و پست‌هاي بالاتري را اشغال مي‌کنند.

اين آشفته‌بازار، نتيجه غفلت از شايسته‌سالاري در سپردن مسئوليت‌هاي کليدي به افراد است، وضعيتي که از مدتي قبل در کشور ما مرسوم است در حالي که در يک نظام اسلامي روشي غير از شايسته‌سالاري در واگذاري مسئوليت‌ها قابل پذيرش نيست.

اين، از مباحث پايه‌اي در حکمراني سالم است که اگر رعايت نشود، عوارض منفي زيادي براي پيشبرد مديريت داخلي و روابط خارجي به‌ بار مي‌آورد. ما بايد اعتراف کنيم که پاي‌بندي قابل قبولي به اين اصل بسيار مهم نشان نمي‌دهيم و به همين دليل بشدت گرفتار عوارض منفي اين بي‌توجهي در داخل و روابط نامقبول و نامطلوب در خارج هستيم.

رعايت اصل شايسته‌سالاري ايجاب مي‌کند مديران لايق و کاردان براي حل مشکلات داخلي به ويژه تأمين معيشت مردم، آموزش و پرورش، بهداشت و سلامت، فرهنگ و اخلاق، عمران و آباداني، پيشرفت صنعتي و قدرت دفاعي کشور اولويت قائل شوند. منظور از اولويت اينست که تا کشور در اين زمينه‌ها به بالاترين مرحله مورد نياز عموم مردم نرسد، پرداختن به آن دسته از مسائل خارجي که هزينه‌بر هستند جايز نيست.

طبيعي است که منافع ملي هر کشوري ايجاب مي‌کند هزينه‌هائي در خارج از کشور براساس نيازهاي منطقي روابط بين‌الملل داشته باشد ولي اين هزينه کردن فقط زماني قابل قبول است که وضعيت مردم از جهات مختلف به نقطه مطلوب رسيده باشد.

در شرايطي که اقتصاد دچار بحران است، معيشت مردم مختل است، بسياري از دانش‌آموزان در کپرها درس مي‌خوانند و عده‌اي حتي از داشتن کپر هم محرومند، هزينه بهداشت و درمان کمرشکن است، فرهنگ و اخلاق دچار انحطاطند، طرح‌هاي عمراني معطل بودجه هستند و صنعت و توليد به دلايل مختلف ازجمله کمبود برق گرفتار رکود هستند، هزينه کردن در بيرون از مرزها با هر نيت و هر سياستي باشد، به حکمراني سالم و مقبول عامه کمک نمي‌کند. حکمراني فقط زماني موفق خواهد بود که از پشتوانه مردمي برخوردار باشد. در غير اينصورت حتي اگر بالاترين ميزان قدرت نظامي و دفاعي را هم در اختيار داشته باشيم، موفق نخواهيم بود.

در سياست خارجي هم ناکامي‌هاي زيادي را تجربه کرده‌ايم که بايد اعتراف کنيم ناشي از عدم استفاده از شايستگان و صاحبنظران باتجربه در اين زمينه بود. فريبي که از ترکيه و روسيه در ماجراي سوريه خورديم، عليرغم حضور در نقاط مختلف سوريه متوجه خريده شدن ارتش اين کشور نشديم، در طول 10 سال فعاليت تروريست‌ها در اِدلب آنهم در قامت يک دولت و همراهي‌هاي همه‌جانبه‌اي که دولت ترکيه با آنها براي آماده شدن جهت تسخير سوريه مي‌کرد سادگي کرديم و به وعده‌هاي پوچ مسکو و آنکارا در اجلاس‌هاي آستانه دل خوش کرديم، در روزهاي فرو ريختن پايه‌هاي حکومت خاندان اسد و در حالي که بشار اسد چمدان‌هايش را براي فرار به مسکو مي‌بست به او توصيه مي‌کرديم بماند، رسانه ملي ما کارشناسان تکراري و سفارشي را براي ارائه تحليل‌هاي بيگانه از واقعيت به شبکه‌هاي مختلف تلويزيوني مي‌آورد تا بگويند بشار قطعاً مي‌ماند ولي درست در همان زمان او راهي روسيه شده بود و تروريست‌ها به دروازه‌هاي دمشق رسيده بودند.

اينهمه اشتباه و خطا گويا هنوز هم ما را متوجه اشتباهاتمان نکرده است. قبلاً در ماجراي تطهير طالبان هم مرتکب همين اشتباه شديم و تمام امکانات و تسهيلات را در اختيارش گذاشتيم ولي هنوز حتي يک قطره از حقابه قانوني‌مان را به ما نداده و حالا وزير خارجه حکومت خودخوانده طالبان به وزير خارجه دولت جولاني تبريک مي‌گويد و سياست‌هايش را تحسين مي‌کند…

اينها و نمونه‌هاي زياد ديگري که در سياست خارجي بر ناکامي‌هايمان تأکيد مي‌کنند، بايد اين پيام روشن را براي ما داشته باشند که بشدت نيازمند آسيب‌شناسي در بخش تصميم‌سازان و تصميم‌گيران هستيم. ما از فاصله گرفتن با آسيب‌شناسي ضربه‌هاي زيادي خورده‌ايم و عجيب است که هنوز هم درس لازم را نگرفته‌ايم. دلار به جاي پله‌ پله بالا رفتن، چند پله چند پله بالا مي‌رود و ما رئيس کل بانک مرکزي را براي رهنمود دادن به تلويزيون دعوت مي‌کنيم! اينهمه ناکامي در سياست‌هاي خارجي داريم ولي درصدد خانه‌تکاني در وزارتخارجه و عقبه‌هاي اطلاعاتي و امنيتي آن برنمي‌آئيم. چه وقت مي‌خواهيم بپذيريم کشور به آسيب‌شناسي نياز مبرم دارد؟