حمید روستا
حدود صد روز تا آغاز اکسپوی ژاپن بهعنوان بزرگترین رویداد فرهنگی جهان باقی مانده است. درحالحاضر بسیاری از کشورهای ریز و درشت دنیا، در حال ساختوساز در شهر اوزاکا هستند تا به مدت شش ماه میزبان مردم سراسر جهان باشند.
اکسپو، ارزانترین و مؤثرترین زمینهای است که کشورها میتوانند ظرفیتهای گردشگری، فرهنگی، اقتصادی و علمی خود را به جهانیان معرفی کنند. دولتها از این فرصت استفاده میکنند تا با نمایش سرمایهها و برنامههایشان، علاوه بر جذب سرمایههای خارجی، شرکا و همپیمانان استراتژیک پیدا کنند.
برای نشاندادن اهمیت اکسپو همین بس که بدانیم 192 کشور در اکسپو 2020 که در همین همسایگی خودمان، در دوبی برگزار شد، شرکت کردند. بیش از 24 میلیون نفر از سراسر جهان به دوبی آمدند تا از اکسپو دیدن کنند. تا امروز حضور 150 کشور در اکسپو 2025 ژاپن نیز قطعی شده است.
یکی دیگر از کاربردهای کلیدی این رویداد، جذب گردشگران خارجی است. بسیاری از گردشگران حرفهای، در اکسپو حاضر میشوند تا پس از آشنایی با کشورهای مختلف، برنامه سفرهای آتی خود را تنظیم کنند.
در زمان صدارت امیرکبیر، اولین اکسپوی جهان در سال 1851 در شهر لندن برگزار شد. ایران نیز با تدبیر و توصیه امیر در این رویداد شرکت کرد. ایران تاکنون در 11 دوره اکسپو شرکت کرده است. نکته امیدوارکننده حضور پیاپی ایران از سال 2000 به بعد بود. با این حال، روز گذشته سخنگوی دولت در اقدامی شوکهکننده اعلام کرد ایران از حضور در اکسپو 2025 انصراف داده است.
ایران در حالی قصد دارد خود را از عرصه اکسپو محروم کند که بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان برای میزبانی رویدادهای جهانی سر و دست میشکنند و با هم رقابت میکنند. تلاش عربستان برای میزبانی از جام جهانی فوتبال 2034، برگزاری دورههای قبلی اکسپو در چین و امارات متحده عربی، میزبانی کره جنوبی، ژاپن، چین و برزیل از المیپکهای تابستانی و زمستانی و تکاپوی هند برای میزبانی از المپیک 2036 همه و همه نشان میدهد که میزبانی از این رویدادهای جهانی چقدر در مسیر رشد کشورهای در حال توسعه مؤثر است.
ناگفته نماند که چهار دوره از شش دوره اخیر جام جهانی نیز در کشورهای در حال توسعه (قطر، کره جنوبی، ژاپن، آفریقای جنوبی و برزیل) برگزار شده است. شگفتآور است که در این فضای رقابتی، ایران که هیچ شانسی برای میزبانی از رویدادهای جهانی ندارد، خود را از حضور نیز محروم میکند. اندر نکوهش این تصمیم هرچه گفته و نوشته شود، کم است. اگر قرار باشد با یک شاخص و مثال، خسارت حضورنداشتن در اکسپو مجسم شود، میتوان آن را همسنگ حضورنداشتن در المپیک یا جام جهانی فوتبال دانست؛ اما چون شور و هیجان این رویداد فرهنگی به اندازه رویدادهای ورزشی نیست، مدیران و عامه مردم از میزان خسارت آن مطلع نمیشوند.
کوتاه سخن اینکه اگر دولت بنا بر اعلام خانم سخنگو «در نتیجه بررسیهای همهجانبه داخلی و محدودیتهای مربوطه» تصمیم گرفته ایران را از عرصه اکسپو محروم کند، دستکم به بخش خصوصی اجازه دهد تا در همین صد روز، سکان را در دست گرفته و از این ظرفیت برای معرفی داشتههای ملی و میهنی ایران استفاده کند.