شناسهٔ خبر: 70471603 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

روایتی درباره بزرگ‌ترین مخفی‌کاری‌های دولت‌ آمریکا که پس از سال‌ها افشا شدند

برخی معتقدند که دولت آمریکا پشت قضیه پهپادهای نیوجرسی است. اگرچه هیچ مدرکی برای این ادعا وجود ندارد، اما دولت ایالات متحده سابقه طولانی در پنهان‌کاری برنامه‌ها و دروغ‌پراکنی درباره آنها دارد.

صاحب‌خبر -

در چند هفته گذشته، ده‌ها شاهد پهپادهایی را در اطراف نیوجرسی مشاهده کرده‌اند و نگرانی‌های فزاینده در مورد اینکه چه کسی آنها را کنترل می‌کند، به نظر نمی‌رسد که از سوی مقامات توضیح قانع‌کننده‌ای دریافت کرده باشد. در ادامه، چند نمونه از مواردی که دولت آمریکا سرانجام برنامه‌ها و وقایعی را که در ابتدا مخفی نگه داشته بود، پذیرفت، آورده شده است.

آزمایش‌های انسانی

به گزارش همشهری آنلاین، در سال۱۹۴۵، همان سالی که ایالات متحده، دو بمب اتمی را بر روی ژاپن انداخت، دولت آمریکا آزمایش‌هایی را برای بررسی اثرات تشعشعات بر بدن انسان آغاز کرد. دانشمندان طی دو سال، مقادیر مشخصی از پلوتونیوم را به ۱۸نفر تزریق کردند. این افراد شامل آمریکایی‌های مبتلا به بیماری‌های لاعلاج، کودکان و افراد بی‌خانمان بود.

یکی از این افراد «اب کِید»، یک کارگر ساختمانی اهل تنسی بود. پس از آنکه در مارس۱۹۴۵ در یک تصادف رانندگی دست و پایش شکست، پزشکان درمان شکستگی‌های او را برای هفته‌ها به تأخیر انداختند تا بتوانند پلوتونیوم به او تزریق کنند و ببینند که این ماده چه تأثیری بر استخوان‌هایش دارد. او 8سال بعد درگذشت. در سال‌های بعد، آزمایش‌های بیشتری انجام شد که شامل افراد زندانی، سالمندان و سربازان می‌شد و همگی بدون رضایت‌شان در معرض تشعشعات قرار گرفتند.

در پاسخ به آزمایش‌های غیرانسانی نازی‌ها روی زندانیان اردوگاه‌های کار اجباری در طول جنگ جهانی دوم، در آوریل۱۹۴۷ چارچوبی برای اصول انسانی در پژوهش‌های پزشکی تدوین شد. با این حال، مسئولان آمریکایی مرتبط با این آزمایش‌ها، با این پیش‌بینی که ممکن است روزی مجبور به پاسخگویی شوند، اقدام به طبقه‌بندی این آزمایش‌ها کردند.

جزئیات این آزمایش‌های انسانی برای چندین دهه پنهان ماند. تا اینکه در سال۱۹۹۴، وزارت انرژی آمریکا تحقیقاتی را درباره آزمایش‌هایی که بین سال‌های ۱۹۴۴ تا ۱۹۷۴ انجام شده بود آغاز کرد که در نهایت این اطلاعات به‌طور گسترده فاش شد.

حادثه رازول

در تابستان۱۹۴۷، زمانی که یک دامدار در رازول ایالت نیومکزیکو بقایای ناشناخته‌ای از جمله تکه‌هایی از قلع و لاستیک را در زمینش پیدا کرد، توجه آمریکایی‌ها به آن منطقه جلب شد. این بقایا به دست پایگاه هوایی ارتش رازول افتاد که افسرانی را برای بررسی اعزام کرده بود. در ۸ژوئیه، آنها بیانیه‌ای منتشر و اعلام کردند که یک «بشقاب پرنده» در اختیار دارند. اما به سرعت این ادعا را تکذیب کردند. آنها گفتند که این در واقع یک بالون هواشناسی بوده است، نه یک بشقاب پرنده.

تغییر موضع و ماهیت مرموز بقایا، شایعاتی را برانگیخت که این در واقع بقایای یک هواپیمای فرازمینی بوده است.

در سال۱۹۹۴، نیروی هوایی ایالات متحده گزارشی منتشر کرد که به نظر می‌رسد این موضوع را روشن کرده است. بقایای پیدا شده در واقع منعکس‌کننده‌های راداری بودند که برای پروژه موگول، یک برنامه جاسوسی تحقیقاتی که اتحاد جماهیر شوروی را هدف قرار می‌داد، توسعه یافته بودند.

ام‌کی اولترا

در طول جنگ سرد، ایالات متحده روش‌های غیرمتعارف فزاینده‌ای را برای جلوتر بودن از اتحاد جماهیر شوروی بررسی می‌کرد. بین سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۳، «ام‌کی اولترا» (MKUltra)، یک برنامه محرمانه سازمان سیا، روشی خاص را بررسی کرد: داروهای کنترل ذهن که ایالات متحده می‌توانست به‌عنوان سلاح از آنها استفاده کند.

با دارو دادن به غیرنظامیان و کارکنان دولتی (بدون رضایت آنها)، محققان این برنامه قصد داشتند اثرات داروهایی مانند LSD را مشاهده و در نهایت امیدوار بودند افراد را مطیع کنند تا وظایفی مانند ترورهای محرمانه را انجام دهند. این پروژه با خطرات جدی و نگرانی‌های اخلاقی بزرگی همراه بود. در یکی از آزمایش‌ها، تیم تحقیقاتی به یک بیمار دوز بسیار بالایی از دارو داد که منجر به مرگ او شد.

جزئیات مربوط به MKUltra در سال۱۹۷۴ آشکار شد؛ زمانی که یک گزارش در «نیویورک تایمز» پرده از اقدامات غیر اخلاقی و غیرقانونی سازمان سیا برداشت. این افشاگری منجر به تحقیقات مجلس سنا و افشای عمومی شد. با این حال، گستره کامل فعالیت‌های ام‌کی اولترا احتمالا همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی خواهد ماند، چرا که ریچارد هلمز، مدیر وقت سیا، یک سال پیش از آن دستور داد تمامی اسناد مرتبط با این برنامه نابود شوند.

ضد اطلاعات

اداره تحقیقات فدرال (FBI) به رهبری جی. ادگار هوور، در اوج جنگ سرد برنامه‌ای به نام «برنامه ضد اطلاعات» یا COINTELPRO را آغاز کرد. هدف این برنامه، کاهش نفوذ حزب کمونیست ایالات متحده در کشور بود. برنامه ضد اطلاعات از طیف گسترده‌ای از تاکتیک‌ها برای نظارت و تخریب اهداف خود استفاده می‌کرد، مانند تضعیف اعتبار آنها در چشم عموم یا ایجاد اختلاف برای تضعیف آنها.

دامنه این برنامه به تدریج گسترش یافت تا شامل سازمان‌ها و افرادی شود که اف‌بی‌آی آنها را مخرب نظم اجتماعی و سیاسی می‌دید. این افراد و گروه‌ها شامل کو کلاکس کلان، پلنگ‌های سیاه، و فعالان برجسته جنبش حقوق مدنی از جمله مارتین لوتر کینگ جونیور می‌شدند.

اف‌بی‌آی از طریق شنود تلفنی و نصب دستگاه‌های استراق سمع بر کینگ نظارت داشت و توجه ویژه‌ای به روابط خارج از ازدواج او داشت. در سال۱۹۶۴، اف‌بی‌آی حتی تلاش کرد کینگ را با ارسال یک نامه ناشناس که او را «حیوان کثیف و غیرطبیعی» خطاب می‌کرد، تهدید کند.

فعالیت‌های برنامه ضد اطلاعات برای اولین بار در سال۱۹۷۱ فاش شد، زمانی که اعضای گروهی فعال به نام «کمیسیون شهروندی برای تحقیق درباره اف‌بی‌آی» طی یک سرقت از دفتر محلی اف‌بی‌آی اسناد محرمانه‌ای درباره این برنامه را به دست آورده و آن‌ها را به رسانه‌ها منتشر کردند.

پیکان شکسته

درحالی که ایالات متحده طی جنگ سرد ذخایر تسلیحات هسته‌ای خود را گسترش می‌داد، یک خطر جدید پدیدار شد. حوادث «پیکان شکسته» که طی آن تسلیحات هسته‌ای دزدیده، گم یا نادرست مدیریت می‌شدند. آمریکا به‌طور رسمی ۳۲ حادثه «پیکان شکسته» را پذیرفته است.

یکی از این حوادث در ۵دسامبر سال۱۹۶۵ رخ داد؛ زمانی که ناو هواپیمابر «یواس‌اس تیکوندوگا» در دریای فیلیپین بود. یک هواپیمای جنگی اسکای‌هاوک که خلبانش یک بمب اتمی حمل می‌کرد، از عرشه ناو خارج شده و به دریا سقوط کرد. تلاش‌ها بلافاصله بر روی نجات خلبان متمرکز شد. اما پس از ساعت‌ها جستجو با بالگرد و قایق، خدمه هیچ اثری از او پیدا نکردند. خلبان، هواپیما و سلاح هسته‌ای در عمق 4800متری دریا باقی ماندند.

در پی این فاجعه، مقامات از خدمه حاضر در تیکوندوگا خواستند درباره این حادثه سکوت کنند، زیرا نمی‌خواستند وجود تسلیحات هسته‌ای روی یک ناو نیروی دریایی به‌طور عمومی شناخته شود. اگرچه نیروی دریایی در سال۱۹۸۱ این حادثه را تایید کرد، اما جزئیات دقیق آن همچنان مبهم باقی مانده است. 8سال بعد، دو پژوهشگر به نام‌های ویلیام آرکین و جاشوا هندلر اسنادی از آرشیو ملی منتشر کردند که توجه بیشتری را به این فاجعه جلب کرد.